گروه فرهنگ دفاعپرس: ما وقتی که با vpn وارد یک شبکه مجازی میشویم؛ در واقع با تونل شخصی خود وارد آن فضا میشویم و اسم و آیپی ما به صورت واضح نمایش داده نمیشود. استفاده تخصصی از فیلترشکن در زمانهایی است که نمیخواهیم شبکهی اینترنت اطلاعاتی راجع به ما و جستجویی که در گوگل انجام میدهیم داشته باشد که بعضی اوقات هکرهای کلاه سیاه یا سفید نیز جزو این دسته از افراد هستند.

در واقع میشود گفت در یک فضای ایدهآل کسانی که با فیلترشکن وارد فضای مجازی میشوند گاهی میتوانند خطرناک باشند؛ اما ما در یک فضای ایدهآل نیستیم، کشور ما استفاده دیگری از این شبکه اختصاصی دارد و مردم برای ورود به یک پلتفرم سرگرمی با محتوهای شاید وقت تلف کننده نیز باید از این تونل مجازی مرموز استفاده کنند و نام و نشان خود را پاک کنند.
فیلترینگ در کشور ما بحثی بسیار پیچیده است، چراکه فلسفه وجودی آن محدود کردن دسترسیهاست؛ اما با نگاهی کوتاه میتوان فهمید نهتنها دسترسیها محدود نشده است، بلکه بیشتر هم شده است و شاید بتوان گفت قبح استفاده از فیلترشکن در کشور ما ریخته است! استفاده از فیلترینگ برای محدود کردن کاربر در استفاده از یک پلتفرم یا قسمتی از فضای مجازی که شرایط خاص و ویژهای ندارد مثل استخدام مامور ویژه پلیس برای گروهی از مردم است که دورهم جمع شدهاند کیک خامهای بخورند! همانقدر غیرتخصصی و بیربط است.
در همین جریان روز گذشته، طی آپدیت جدیدی که در شبکه ایکس اتفاق افتاد، لوکیشن و مکانی که افراد در آن قرار دارند را به نمایش گذاشت، از جایی که ایکس در کشور ما فیلتر است و ورود به آن نیاز به فیلترشکن دارد لوکیشن موجود در پروفایل حساب کاربری ایرانیان به درستی نشان داده نمیشود، اما چرا این اطلاعات برای عدهای از مسئولین درست است؟
سیم کارت سفید! شاید این موضوع در ذهن شما بسیار مرموز جلوه کند؛ مثلا بعد از ورود به مجلس یا دولت عدهای در جلسهای مخفی و با پچ پچهای فراوان سیمکارتی سفید را به دیگری بدهند و اشاره کنند که از این به بعد از این سیمکارت برای کارهای روزانه خود استفاده کنند، سیم کارتی که فیلتر نیست!
اما موضوع به این صورت نیست و واقعیت ماجرا این است که بعد از ورود به مجلس یا دولت با توجه به اطلاعاتی که از شما در سیستم ثبت میشود و با توجه به تعریفهای سیاسی که برای سیستم شده است خط شما با همان شماره قبلی سفید میشود و واقعا اگر به شما در رابطه با سفید بودن خط اطلاع داده نشود ممکن است متوجه نمیشوید که سیم کارت شما سفید شده است؛ چرا که این تغییر با ظاهر خاصی همراه نیست.
در موجی که طی اعتراض افراد مختلف جامعه به خطوط سفید این افراد شد به ناگاه موجی دیگر در رابطه با خبرنگاران اتفاق افتاد که بحث بر سر این بود که چرا خبرنگاران باید خط سفید داشته باشند؛ اولین سوالی که در این موضوع پیش میآید این است که چرا نگاهها از روی مسئولین به ناگاه روی خبرنگاران آمد، آن هم مسئولینی که منکر خط سفید خود بودند!؟ گویی مسئولین به توضیح ندادن موضوعات عادت کردهاند و خبرنگاران دقیقا عکس آنها رفتار میکنند.
اگر این موضوع را از خبرنگار بگیریم مثل این است که تیغ را از دست پزشک و جراح و اسلحه را از دست پلیس گرفتهایم به این بهانه که همه نمیتوانند از این مسئله استفاده کنند. لذا هر شغلی ملزومات خود را دارد و برای انجام امور شغلی به یکسری دسترسیها نیاز است که داشتن اینترنت بدون فیلتر نیز از ملزومات کار خبرنگاری است.
در این خصوص با دو کارشناس حوزه رسانه به گفتوگو نشست که مشروح این مصاحبهها به این شرح است؛ در ابتدا گفتوگوی خودمان را با لسانی کارشناس سواد رسانه شروع کردیم.
از لحاظ تخصصی خط سفید چیست و چه کاربردی دارد؟
لسانی: با توجه به اینکه اینترنت طبقاتی ناظر به یوزر است و عملاً در مالکیت فردی قرار میگیرد، بحث این است که مشخص نیست چه مقدار از استفادهای که فرد دارد، سازمانی و کاری است و چه مقدار فردی، به همین دلیل، اصولاً خط سفید به فرد داده میشود. این به نظر میرسد ایراد و مشکل دارد، زیرا قابل تفکیک نیست که چه مقدار از فضایی که فرد استفاده میکند، در راستای مأموریتهایی است که برایش خط سفید صادر شده است.
بهنظر شما بهترین روش برای کنترل استفاده شخصی و کاری در خطوط سفید چیست؟
پیشنهاد بنده این است که به سمت محیط کاری دارای اینترنت سفید حرکت کنیم؛ یعنی محیط کار رسانهای که در آن، فعالیتهای افراد ذیل مأموریتهایشان انجام میشود. به عبارت بهتر، سیستمهای سازمانی وصل به اینترنت دارای دسترسی وسیع هستند، اما اختصاص دادن آن به فرد، احتمال ایجاد شائبه را دارد.
دفاعپرس: بهنظر شما آیا مسئله خطوط سفید نوعی ویژهخواریست؟
در مورد اینکه این مسئله باعث انشقاق اجتماعی شده، باید گفت دستههایی از افراد، مثل استادان دانشگاه، خبرنگاران، مدیران مسئول و سایر اقشار، ممکن است برای مردم ناشناخته باشند یا مأموریتهایشان مشخص نباشد. این موضوع باعث ایجاد انشقاق اجتماعی میشود. به نظر من، باید قاعدههای کلی و ایرانشمول داشته باشیم؛ اگر میگوییم وحدت ملی و انسجام ملی، این قاعدهها باید رعایت شوند. بسیاری از کسانی که خطوطشان سفید شده، حتی ممکن است مطلع نبوده باشند و این از طرف سازمان یا رابط مربوطه انجام شده است. در نتیجه، برخی افراد این اقدام را رانت یا ویژهخواری تلقی میکنند و ذهنیتشان این است که یک سفره ویژه و امتیاز خاص شکل گرفته است.
بر این اساس، پیشنهاد ما این است که حاکمیت به الگویی برسد که اولاً محیطهای کاری و سیستمهای سازمانی بتوانند دسترسی داشته باشند و ثانیاً شکاف اجتماعی بیشتر نشود. دشمنان کاملاً دنبال این هستند که به بهانههای مختلف این انشقاق را گسترش دهند. طراحی ما باید به گونهای باشد که از این مسئله جلوگیری شود و لایههای پشتیبان برای آن دیده شود.
قطعاً حوزه دسترسی آزاد به اطلاعات در کنار آزادی بیان برای خبرنگاران اهمیت دارد. هر دو حوزه، یعنی دسترسی آزاد به اطلاعات داخلی و خارجی برای بررسی، و حوزه آزادی بیان به معنای انتشار، باید به گونهای تنظیم شوند که باعث کاهش اعتبار خبرنگاران نشوند. برای مثال، خبرنگار نباید صرفاً برای چند توییت خط سفید دریافت کند، بلکه نتیجه فعالیتهایش باید در تولیدات و صفحات مختلف مشاهده شود.
بهترین روش برای از بین بردن احساس تبعیضی که در جامعه به وجود آمده است، چیست؟
در خصوص امکان کنترل فضای اینترنت، سه دسته دغدغه اصلی وجود دارد که شامل عقیدتی، سیاسی و غیراخلاقی است. امروزه دو دسته اول، یعنی حوزه عقیدتی و سیاسی، رادیکالترین مطالب را در پیامرسانها و گروهها منتشر میکنند و نرمافزارهایی مثل تلگرام، فیلترها و ابزارهای دورزدن را در خود جای دادهاند و اجازه دسترسی میدهند. در حوزه غیراخلاقی نیز، پایش لازم است تا مرزهای خانوادگی و هنجارهای اخلاقی جامعه حفظ شود.
به همین دلیل، باید آمادگی برای دوران اینترنت بدون فیلتر ایجاد شود. این آمادگی هم در حوزه فنی، با گسترش دسترسی به اطلاعات و فناوریهایی که امکان دور زدن را فراهم میکنند، و هم در حوزه سواد رسانهای و آگاهیرسانی تعریف میشود.
پیشنهاد ما این است که با خلق زیستبومهای رسانهای و پلتفرمهای بومی، قابلیت پذیرایی از میلیونها کاربر و تنوع فعالیتها فراهم شود. حتی ممکن است برای ایجاد تنوع، به سمت قراردادهای بینالمللی حرکت کنیم تا کنسرسیومی از کشورهای مختلف کنار هم فعالیت داشته باشند. راههای جایگزین وجود دارد که باید فضای صفر و صدی را بشکند. فضای صفر، اتکا صرفاً به داخل و گردش اطلاعات داخلی است و فضای صدی، دسترسی بسیار باز و گسترده. در این بین، میتوان حدی از دسترسی را تعریف کرد.
همچنین در ادامه با احمد کارآمد مدرس سوادرسانه و اوسینت نیز به گفتوگو نشستیم که به شرح ذیل است.
به نظر شما آیا نیاز است خبرنگاران اینترنت سفید داشته باشند؟
کارآمد: طبیعتاً باید دسترسی خبرنگاران تسهیل بشود و یکجورهایی نظام وظیفه دارد برای اینکه افکار عمومی را بتواند مدیریت کند، باید خبرنگارها را مجهز کند تا بتوانند اخبار و اطلاعات و رویدادها را با سرعت بیشتری نسبت به رقبای خارجی به دست مردم برسانند. لذا حتماً لازم است که خط سفید داشته باشند یا به روایتی بهتر اینترنت تخصصی داشته باشند؛ باید ابعاد دیگری از زندگی کاری و حرفهای خبرنگارها هم مورد توجه قرار بگیرد تا اینکه بتوانند به آن وظیفهای که در مورد اطلاعرسانی و مدیریت افکار عمومی دارند عمل کنند.

این مسئله مثل طرح ترافیک است، مثل هزار اتفاق دیگری که برای نیروهای ادارات مختلف و سازمانهای مختلف میافتد، باید طبیعتاً برای خبرنگاران هم این موضوع انجام بشود. گرفتن خط سفید از خبرنگار مثل این است که شما پاکبان شهرداری باشید، بعد شهرداری تهران بگوید من جارو به شما نمیدهم، حالا خودت برو با دست زبالهها را جمع کن. خب این خیلی غیرمنطقی و دور از عقل است.
مدیریت فیلترینگ در کشور ما به چه صورت است و آیا میشود دسترسی عموم را آزادتر کرد؟
هیچ عاقلی نمیتواند بگوید فیلترینگ نداشته باشیم. در همه کشورها فیلترینگ وجود دارد، فقط نوعش متفاوت است. چهبسا در اروپا و آمریکا این فیلترینگ بیشتر است.
در اروپا و آمریکا فیلترینگ به صورت حذف پست یا بن کردن حساب کاربری اتفاق میافتد به این دلیل که آنها از مبدأ به پلتفرم دسترسی دارند. فلان کشور یوتیوب را نمیبندد چون برای خودش است، میآید محتواهایی که مخالف سیاستهایش باشد را حذف میکند و شما دیگر با فیلترشکن هم نمیتوانید ببینید.
گزارش: صبا هراتی
انتهای پیام/ 161
source