Wp Header Logo 748.png

12 آذر در تقویم ملی ایران، مصادف با سوم دسامبر در تقویم جهانی، به عنوان «روز جهانی معلولان» شناخته می‌شود.

هدف از نام‌گذاری این روز، ارتقای آگاهی عمومی نسبت به شناخت صحیح فرد معلول و جامعه معلولان، توجه به توانمندی‌های گسترده آنها و همچنین ترویج فرهنگ احقاق حقوق شهروندی برابر برای این افراد است.

آمارهای بین‌المللی نشان می‌دهد که به طور متوسط بین 15 تا 20 درصد از جمعیت هر کشور را افراد دارای معلولیت تشکیل می‌دهند. این رقم به معنای آن است که در هر جامعه‌ای، قریب به یک‌پنجم از شهروندان در زمره افرادی قرار می‌گیرند که نیازمند نگاه ویژه و عادلانه‌ در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی و حقوقی هستند.

شوربختانه و تلخ‌کامانه، چه شناخت عموم جامعه از این افراد و چه آگاهی آنها از حقوق قانونی و اجتماعی خود، هنوز در نقطه مطلوبی قرار ندارد. از این رو، بزرگداشت چنین روزی می‌تواند گامی اساسی در جهت اصلاح نگرش‌ها و ایجاد جامعه‌ای فراگیرتر و منصفانه‌تر باشد.

هنوز آماده نیست///جهت انتشار برای پنجشنبه یا جمعه با تایید خانم بختیاری////یک قرن «پاراتئاتر» در ایران؛ هنری که معنای «بودن» را برای معلولان هجی می‌کند

تولد «پاراتئاتر» در ایران

حوزه فعالیت‌های هنری ویژه افراد دارای معلولیت، به ویژه در عرصه نمایش، که اغلب با عنوان «پاراتئاتر» از آن یاد می‌شود، در ایران دارای پیشینه‌ای غنی و قریب به 100 سال (یک قرن) است. این سابقه طولانی، ایران را در مقایسه با بسیاری از کشورهای منطقه و حتی قاره آسیا، به عنوان پیشگام و صاحب‌تجربه‌ای تاریخی متمایز می‌سازد.

هنر به طور عام و تئاتر به طور خاص، افزون بر کارکرد سرگرمی‌سازی و نشاط‌آفرینی، رسالتی ریشه‌ای در عرصه فرهنگ‌سازی و بازتاب واقعیت‌های اجتماعی بر عهده و گُرده خود دارد. از این رو، هنرمندان همواره از الگوها، هنجارها و ناهنجاری‌های جامعه به عنوان ماده اولیه خلق آثار خود بهره برده‌اند.

هنر زنده و پویای تئاتر نیز طی هزاره‌های حیات، دوام و بقایش؛ با زبان صریح، نقادانه و تأثیرگذارش، همواره ابزاری قدرتمند برای نمایش فراز و نشیب‌های زندگی جمعی و طرح دغدغه‌های انسانی بوده است. با وجود این پیشینه درخشان، مرور جریان تولیدات نمایشی معطوف به جامعه معلولان در دهه‌های اخیر، حکایت از افولی نسبی و کاهش آن حرارت و شور گذشته دارد.

هنوز آماده نیست///جهت انتشار برای پنجشنبه یا جمعه با تایید خانم بختیاری////یک قرن «پاراتئاتر» در ایران؛ هنری که معنای «بودن» را برای معلولان هجی می‌کند

معرفی می‌کنیم؛ جبار باغچه‌بان؛ پدر «پاراتئاتر» ایران

برای ردیابی خاستگاه «پاراتئاتر» در ایران، باید به قرن پیش، بله؛ 100 سال پیش و به سال 1305 خورشیدی سفر کنیم.

در این سال، معلمی فرهیخته و آینده‌نگر به نام «جبار باغچه‌ بان»، با مشاهده حضور سه دانش‌آموز «ناشنوا» و «نابینا» در مدرسه ابتدایی خود، تصمیم به تأسیس نخستین مدرسه ویژه آموزش استثنائی این افراد گرفت.

زنده‌نام باغچه‌بان که خود اهل قلم و نمایش بود و در حوزه نمایشنامه‌نویسی برای کودکان دستی داشت، زبان هنر نمایش را ابزاری کارآمد و گیرا برای تقویت استعدادها و توانمندی‌های دانش‌آموزان دارای معلولیت تشخیص داد.

از سوی دیگر، او با درک ارتباط بی‌واسطه و تأثیرگذار هنر تئاتر با عموم مردم، این هنر را بهترین رسانه برای فرهنگ‌سازی و آموزش جامعه در راستای پذیرش و بهره‌گیری از ظرفیت‌های افراد دارای معلولیت می‌دانست.

موفقیت‌های او در آموزش کودکان نابینا، ناشنوا و نمایش قابلیت‌های آنها، به تدریج منجر به نهادینه شدن این اندیشه بنیادین شد که «معلولیت به معنای محدودیت نیست». این نگرش تأکید دارد که افراد دارای معلولیت نیز به عنوان شهروندانی کامل، دارای توانایی‌هایی منحصر به فرد هستند که گاه انجام آن‌ها برای دیگران دشوار است.

تأثیر این دیدگاه تا جایی پیش رفت که در سال 1350، مجتبی یاسینی با الهام از همین تفکر، نمایش «خاله سوسکه» را به عنوان یکی از درخشان‌ترین آثار تئاتر کودک و نوجوان، با بهره‌گیری از بازیگران دارای معلولیت بر صحنه برد. این اثر نه تنها در سطح ملی، بلکه در عرصه بین‌المللی نیز توجهات بسیاری را به خود جلب کرد و گامی مهم در معرفی توانایی‌های این افراد از طریق زبان جهانی هنر نمایش برداشت.

هنوز آماده نیست///جهت انتشار برای پنجشنبه یا جمعه با تایید خانم بختیاری////یک قرن «پاراتئاتر» در ایران؛ هنری که معنای «بودن» را برای معلولان هجی می‌کند

استمرار میراث باغچه‌بان؛ از دهه 70 تا اجراهای درخشان

پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و با وجود درگیر شدن کشورمان در حماسه هشت ساله دفاع مقدس، آن هم در همان ماه‌های نخست پیروزی انقلاب؛ از اوایل دهه 70 خورشیدی روند توجه به فعالیت‌های فرهنگی و هنری افراد دارای معلولیت بار دیگر شدت گرفت.

برگزاری «جشنواره تئاتر معلولان» با همکاری سازمان بهزیستی، از جمله این اقدامات بود. اگرچه این همکاری ستودنی است، اما محدودیت در پوشش رسانه‌ای و عدم برنامه‌ریزی برای اجرای عمومی گسترده آثار حاضر در این جشنواره، باعث کاهش دامنه تأثیرگذاری و ناشناخته ماندن آن در بدنه اصلی تئاتر کشور شد.

با این حال، هرگاه فرصتی برای اجرای تولیدات نمایشی با مشارکت افراد دارای معلولیت در سالن‌های معتبر فراهم شده، شاهد استقبال و تأثیرگذاری چشمگیر بوده‌ایم.

یکی از شاخص‌ترین این موارد در سال‌های اخیر، نمایش «رستم و سهراب» به کارگردانی میرکمال میرنصیری است. این اثر با حضور 30 نفر از معلولان و مددجویان آسایشگاه کهریزک در تالار وحدت به صحنه رفت و نه تنها یک اجرای هنری، بلکه رویدادی فرهنگی و اجتماعی تأمل‌برانگیز بود.

همچنین، در ادوار اخیر جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان، یا مهمترین رویداد تئاتری کشور، یعنی جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر؛ همواره شاهد حضور حداقل یک اثر با مشارکت کودکان و بزرگسالان دارای معلولیت بوده‌ایم که بازخوردهای مثبت ملی و بین‌المللی را در پی داشته است.

هنوز آماده نیست///جهت انتشار برای پنجشنبه یا جمعه با تایید خانم بختیاری////یک قرن «پاراتئاتر» در ایران؛ هنری که معنای «بودن» را برای معلولان هجی می‌کند

سفری کوتاه به تاریخچه جشنواره‌های تئاتر معلولان

نخستین دوره «جشنواره تئاتر معلولان» در اردیبهشت ماه 1382 برگزار و با استقبال قابل توجهی مواجه شد. این رویداد بین‌المللی با همت سازمان بهزیستی و با حضور 25 گروه نمایشی داخلی و خارجی شکل گرفت.

روند برگزاری «جشنواره تئاتر معلوان» در دوره‌های بعدی به این شکل ادامه یافت:

– دوره دوم در تیرماه 1384 با 33 گروه نمایشی.

– دوره سوم در آذرماه 1386 با 44 گروه نمایشی.

– دوره چهارم در دی ماه 1389 که رویکرد بین‌المللی خود را حذف و به صورت سراسری با حضور 15 گروه نمایش داخلی برگزار شد.

پس از پایان چهارمین دوره، به منظور گسترش دامنه مشارکت و شناسایی استعدادها در سراسر کشور، شیوه برگزاری به صورت منطقه‌ای تغییر یافت. این فرآیند از آذرماه 1391 آغاز و تا اردیبهشت 1392 ادامه یافت و مناطق شش‌گانه زیر را پوشش داد:

1) «منطقه زاگرس» (آذر 1391، ایلام): شامل استان‌های ایلام، کردستان، همدان، لرستان و کرمانشاه.

2) «منطقه کویر» (دی 1391، چابهار): شامل استان‌های خراسان رضوی، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، کرمان و یزد.

3) «منطقه خزر» (بهمن 1391، بابلسر): شامل استان‌های خراسان شمالی، گلستان، سمنان، مازندران و گیلان.

4) «منطقه طلوع» (فروردین 1392، تبریز): شامل استان‌های آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، زنجان و قزوین.

5) «منطقه آفتاب» (اردیبهشت 1392، اصفهان): شامل استان‌های مرکزی، قم، تهران، البرز، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد.

6) «منطقه خلیج فارس» (اردیبهشت 1392، شیراز): شامل استان‌های فارس، بوشهر، خوزستان و هرمزگان.

در نهایت، آثار برگزیده این مناطق، در پنجمین جشنواره تئاتر معلولان کشور از 21 تا 25 دی ماه 1392 در تهران به رقابت پرداختند. این شیوه برگزاری منطقه‌ای کماکان تداوم دارد.

ذکر این نکته خالی از لطف نیست که علاوه بر این جشنواره اصلی، رویدادهای دیگری نیز به صورت مقطعی در این حوزه برگزار شده‌اند که از آن جمله می‌توان به «جشنواره بین‌المللی تئاتر معلولین امید آفرین»، «جشنواره ملی نمایش‌های رادیویی معلولان»، «جشنواره تئاتر معلولان مهرآیین استان بوشهر» و «جشنواره تئاتر معلولان استان تهران» اشاره کرد.

هنوز آماده نیست///جهت انتشار برای پنجشنبه یا جمعه با تایید خانم بختیاری////یک قرن «پاراتئاتر» در ایران؛ هنری که معنای «بودن» را برای معلولان هجی می‌کند

چالش‌ها و موانع پیش روی پاراتئاتر

با نگاهی منصفانه به تولیدات نمایشی دو دهه اخیر با محوریت افراد دارای معلولیت، با صداقت و صراحت در کنار احترام به تمام فعالیت‌های انجام شده و دست‌مریزاد گفتن به تمامی برگزاری کنندگان این رویدادها، باید شفاف بیان کرد که نمی‌توان کارنامه‌ای متناسب با سابقه 100 ساله (یک قرن) و درخشان این حوزه ترسیم کرد. تلخ‌کامی زمانی رُخ‌نمایی می‌کند که ببینیم علیرغم پیشگامی بزرگان و تجربه‌های موفق گذشته، «پاراتئاتر» در ایران امروز با غربتی نسبی دست به گریبان است. این در حالی است که هرگاه فرصت ظهور یافته، توانمندی هنرمندان این عرصه دست‌کمی از همتایان دیگر خود نشان نداده است.

یکی از موانع عمده و ملموس، مشکل دسترسی فیزیکی به سالن‌های نمایش، به ویژه تماشاخانه‌های خصوصی است. در حالی که در برخی سالن‌های دولتی تمهیداتی برای مناسب‌سازی صورت گرفته، اما در بخش خصوصی این امر بسیار محدود است.

به عنوان مثال، در پایتخت کشور، با قاطعیت می‌توان گفت که بیش‌از ۹۰ درصد از تماشاخانه‌های خصوصی فاقد کوچک‌ترین مسیرهای مناسب‌سازی شده برای تردد افراد دارای معلولیت جسمی و حرکتی هستند. این امر موجب می‌شود تا این شهروندان یا از دیدن نمایش محروم بمانند یا با مشقت فراوان و نیاز به کمک دیگران به سالن راه یابند. این موضوع، لزوم توجه و نظارت جدی‌تر نهادهای متولی و اصناف مربوطه را بر رعایت استانداردهای دسترسی‌پذیری در اماکن فرهنگی گوشزد می‌کند.

هنوز آماده نیست///جهت انتشار برای پنجشنبه یا جمعه با تایید خانم بختیاری////یک قرن «پاراتئاتر» در ایران؛ هنری که معنای «بودن» را برای معلولان هجی می‌کند

نگاهی به آینده به جای جمع‌بندی

«پاراتئاتر ایران» با پشتوانه‌ای تاریخی که ریشه در تلاش‌های انسان‌دوستانه پیشگامانی مانند جبار باغچه‌بان دارد، از ظرفیتی بی‌بدیل برای ایفای نقش اجتماعی، فرهنگی و درمانی برخوردار است. این حوزه می‌تواند ضمن توانمندسازی افراد دارای معلولیت و ارائه تصویری واقعی و مثبت از این خانواده به جامعه، به غنای هنر نمایش کشور نیز بیفزاید. با این حال، برای خروج از انزوا و تحقق کامل این ظرفیت‌ها، نیازمند عزمی ملی و برنامه‌ریزی‌ای جامع است.

تقویت و گسترش کیفی جشنواره‌ها با پشتیبانی رسانه‌ای قوی، الزام به مناسب‌سازی اماکن فرهنگی، حمایت از تولید آثار حرفه‌ای با مشارکت این هنرمندان، و ترویج فرهنگ جامعه فراگیر در محتوای آثار نمایشی عمومی، از جمله راهکارهایی است که می‌تواند پاراتئاتر ایران را بار دیگر به جایگاه شایسته تاریخی‌اش بازگرداند و پیام «معلولیت محدودیت نیست» را نه به عنوان شعار، بلکه به عنوان واقعیتی ملموس در عرصه هنر و جامعه ایران نهادینه کند.

این اقدامات نه تنها ادای دین به پیشینه درخشان این عرصه است، بلکه گامی ضروری برای ساختن جامعه‌ای عادلانه‌تر و همراه با مشارکت تمامی شهروندانش محسوب می‌شود.

هنوز آماده نیست///جهت انتشار برای پنجشنبه یا جمعه با تایید خانم بختیاری////یک قرن «پاراتئاتر» در ایران؛ هنری که معنای «بودن» را برای معلولان هجی می‌کند

ورود به دنیای مهیج نمایش درمانی یا «دراماتراپی»

نمایش درمانی یا «دراماتراپی»، یکی از شیوه‌های نوین و غیردارویی مداخله در حوزه سلامت روان محسوب می‌شود که در سال‌های اخیر مورد توجه متخصصان جهانی قرار گرفته است.

این روش که ریشه در فرهنگ‌های کهن دارد، در ایران نیز با پیشینه‌ای قابل توجه توسط درمانگران و هنرمندان این عرصه به کار گرفته می‌شود. با این وجود، شناخت عمومی از ماهیت، اهداف و قابلیت‌های این روش درمانی در جامعه همچنان نیازمند توسعه و تبیین بیشتر است.

یکی از اصلی‌ترین موارد کمک به جامعه معلولان برای افزایش اراده، اعتماد به نفس از یک سو و از سویی دیگر شناخت توانمندی‌های خود در تمامی عرصه‌ها اجتماعی، اقصادی و فرهنگی از مسیر هنردرمانی در شاخه‌های مختلف از جمله تئاتردرمانی (دراماتراپی) می‌گذرد.

از همین رو بعد از گزارش مشروح بالا درباره جایگاه «پاراتئاتر» (تئاتر معلولان) در ایران با سابقه بیش از یک قرن از آن، برای آشنایی بیشتر با جنبه‌های علمی و عملی یاریگری «هنر درمانی» و «تئاتر درمانی» در مسیر زیست بهتر و متوازن جامعه معلولان در کنار دیگر افراد جامعه به شکل یکسان و یکنواحت؛ گفت‌وگویی با دکتر مجید امرایی، رئیس «انجمن تئاتر درمانی ایران» و موسس «انجمن جهانی دراماتراپی» رفتیم و پای صحبت‌های او در این حوزه نشستیم. حاصل این گفت‌وگو در ادامه از خاطر شما می‌گذرد.

هنوز آماده نیست///جهت انتشار برای پنجشنبه یا جمعه با تایید خانم بختیاری////یک قرن «پاراتئاتر» در ایران؛ هنری که معنای «بودن» را برای معلولان هجی می‌کند

چهار مولفه اصلی «تئاتردرمانی»

مجید امرایی؛ تئاتردرمانگر (دراماتراپیست) و رئیس انجمن دراماتراپی ایران، که از سال ۱۳۷۶ در این زمینه فعالیت دارد، در تعریف این شیوه درمانی به ایکنا گفت: برای تفهیم نقش و جایگاه تئاتردرمانی (دراماتراپی) میان افراد نیازمند این شیوه درمانی از جمله جامعه معلولان باید به چهار شاخصه اصلی آن اشاره کرد.

وی در تشریح این چهار مولفه خاطرنشان کرد: نخست آنکه «تئاتردرمانی»، درمانی کمکی است؛ دو دیگر آنکه؛ غیردارویی محسوب می‌شود؛ سه دیگر آنکه؛ ماهیتی گروهی دارد و مولفه چهارم و پایانی آنکه؛ بازی، محور اصلی این شیوه درمانی به شمار می‌رود.

رئیس انجمن تئاتردرمانی ایران تصریح کرد: وقتی این چهار ویژگی را کنار هم قرار می‌دهیم، مرز میان نمایش درمانی و تئاتر رسمی با اهداف زیبایی‌شناسانه مشخص شده و جنبه درمانی آن آشکار می‌شود یادآور شد.

هنوز آماده نیست///جهت انتشار برای پنجشنبه یا جمعه با تایید خانم بختیاری////یک قرن «پاراتئاتر» در ایران؛ هنری که معنای «بودن» را برای معلولان هجی می‌کند

شناسایی عارضه‌های روحی و روانی از طریق بازی و نمایش

موسس انجمن جهانی دراماتراپی در پاسخ به این پرسش که مخاطبان «دراماتراپی» (تئاتردرمانی) چه افرادی هستند، یادآور شد: قاطبه مراجعان افرادی هستند که با مسأله‌ای خاص دست به گریبانند و هدف از این مداخله، حل یا کاهش آن مسأله است.

وی تصریح کرد: این مسائل اغلب در سه حوزه دسته‌بندی می‌شوند؛ نخست؛ مشکلات مرتبط با حوزه ادراک و شناخت، دوم؛ مشکلات رفتاری و سوم؛ مشکلات عاطفی و احساسی. که گزینه‌های اول و سوم را میان جامعه معلولان با شدت بیشتری می‌توان رصد کرد. ممکن است فردی در یک، دو یا هر سه این حوزه‌ها با چالش مواجه باشد.

امرایی در مورد شیوه تشخیص و ارزیابی مشکلات مراجعان توضیح داد: اطلاعات اولیه از سه مسیر اصلی به درمانگر می‌رسد. راه اول؛ خوداظهاری مستقیم فرد مراجعه‌کننده است؛ به عنوان نمونه وقتی فرد می‌گوید «اعتماد به نفس کافی ندارد». راه دوم؛ اطلاعات ارائه شده توسط والدین، سرپرستان یا مربیان است، مانند اطلاعاتی که خانواده کودکان دارای سندرم داون یا دیگر معلولیت‌ها در اختیار ما می‌گذارند.

وی افزود: اما سومین و مهم‌ترین مسیر، مشاهده مستقیم فرد در فضای کارگاه نمایش درمانی و در حین انجام فعالیت‌های بازی‌محور است. در این فضا، درمانگر ممکن است متوجه مسائلی فراتر از مشکل اولیه اعلام‌شده، مانند علائم افسردگی یا اضطراب شود.

مدیر انجمن دراماتراپی ایران با تأکید بر ماهیت گروهی و تیمی نمایش درمانی گفت: این روش یک درمان کمکی و غیردارویی است که در کوتاه‌ترین حالت، حلقه درمان شامل درمانگر و مراجع می‌شود، اما بسته به نوع و شدت عارضه، این حلقه گسترده‌تر می‌شود.

هنوز آماده نیست///جهت انتشار برای پنجشنبه یا جمعه با تایید خانم بختیاری////یک قرن «پاراتئاتر» در ایران؛ هنری که معنای «بودن» را برای معلولان هجی می‌کند

توجه به ابعاد آموزشی و تربیتی در کنار درمان

نویسنده کتاب « نمایش درمانی راهی برای آزاد سازی ذهن» در ادامه به کاربردهای گسترده‌تر دراماتراپی اشاره و خاطرنشان کرد: این روش تنها محدود به درمان نیست و ابعاد آموزشی و تربیتی قدرتمندی دارد. در این وجه، هدف درمان بیماری خاصی نیست، بلکه تمرکز بر جلوگیری از بروز یا تشدید مشکلات است.

وی توضیح داد: به عنوان نمونه می‌توان به کار با افرادی که دچار معلولیت هستند و در مراکز تخصصی مراقبت از این افراد نگهداری می‌شوند، یا آموزش مهارت‌های زندگی و کنترل هیجان‌ها به کودکان دارای معلولیت در تمامی شاخه‌ها در مهدکودک‌ها و مدارس اشاره کرد.

هنوز آماده نیست///جهت انتشار برای پنجشنبه یا جمعه با تایید خانم بختیاری////یک قرن «پاراتئاتر» در ایران؛ هنری که معنای «بودن» را برای معلولان هجی می‌کند

ریشه‌های نمایش درمانی در شاهنامه و مثنوی

این پژوهشگر در مورد تفاوت مفهوم «درمان» در پزشکی و دراماتراپی تصریح کرد: نکته کلیدی اینجاست که درمان در حوزه ما گاه به معنای تثبیت فرد در سطح فعلی و جلوگیری از پیشرفت مشکل است، در عین حال که تمام تلاش برای ارتقای یک پله‌ای شرایط روحی او انجام می‌شود.

وی افزود: درمان‌های غیردارویی امروزه در جهان بسیار مورد اقبال هستند و جالب است که ریشه‌های سنتی نمایش درمانی در متون کهن فارسی مانند «شاهنامه» فردوسی و «مثنوی معنوی» مولوی نیز قابل ردیابی است.

امرایی قدرت نمایش درمانی را در بازی‌محور بودن آن دانست و گفت: یکی از نظریه‌پردازان بزرگ روانشناسی معتقد است اگر بازی را از زندگی فرد بگیرید، او با مشکل مواجه خواهد شد. هر چه سن بالاتر می‌رود، بازی‌های طبیعی از زندگی ما حذف شده و این خود بسترساز بسیاری از نابسامانی‌های روانی است. این مسئله برای تمام افراد جامعه اعم از معلول و غیرمعلول صادق است.

هنوز آماده نیست///جهت انتشار برای پنجشنبه یا جمعه با تایید خانم بختیاری////یک قرن «پاراتئاتر» در ایران؛ هنری که معنای «بودن» را برای معلولان هجی می‌کند

لزوم آموزش هنر درمانی به خانواده‌ها

امرایی با اشاره به الگوهای جهانی هنردرمانی افزود: در بسیاری از کشورها، مراکز روزانه‌ای ایجاد شده که یکی از وظایف اصلی آنها آموزش به خانواده‌هاست. بنیان و اساس هنردرمانی و نمایش درمانی رویکردی مبتنی بر خانواده است؛ یعنی لازم است حداقل یکی از اعضای خانواده در فرآیند شرکت کند تا شیوه‌ها (تکنیک‌ها) را بیاموزد و در محیط خانه و جامعه به کمک عزیزشان بشتابد، چرا که بیمار بیشتر وقت خود را در این محیط‌ها سپری می‌کند.

نویسنده کتاب «10 قدم با نمایش درمانی» خاطرنشان کرد: آگاه‌سازی خانواده‌ها درباره نقش این روش در درمان مشکلات روحی و روانی جامعه معلولان بسیار حیاتی است. از آنجا که نمایش درمانی به صورت غیرمستقیم و در قالب بازی عمل می‌کند و حالت دستوری و نصیحت محض ندارد، تأثیرگذاری آن عمیق و پایدارتر است.

هنوز آماده نیست///جهت انتشار برای پنجشنبه یا جمعه با تایید خانم بختیاری////یک قرن «پاراتئاتر» در ایران؛ هنری که معنای «بودن» را برای معلولان هجی می‌کند

مرز دقیق میان تئاتر و نمایش درمانی

امرایی در ادامه بر نکته‌ای مهم تأکید کرد و گفت: نباید این تصور اشتباه پیش آید که هر هنرمند توانمند تئاتر، به حتم می‌تواند نمایش درمانگر موفقی نیز باشد. فاصله بین این دو عرصه بسیار است.

وی در توضیح این تفاوت افزود: در تئاتر، هدف نهایی خلق یک اثر هنری با در نظر گرفتن معیارهای زیبایی‌شناختی، جذب تماشاگر و مهارت‌های بازیگری است. اما در دراماتراپی، هدف تولید اثر هنری نیست، بلکه رفع یک مسأله یا مشکل روانشناختی است.

وی با بیان مثالی یادآور شد: اگر گروهی از افراد دارای معلولیت یا بیماری خاص، اقدام به اجرای یک نمایش روی صحنه کنند، این به معنای انجام نمایش درمانی نیست. در آن حالت، آنها تنها برای اجرای یک اثر نمایشی تمرین و آماده شده‌اند.

موسس انجمن جهانی دراماتراپی تصریح کرد: هنر درمانی و نمایش درمانی اغلب پیش از مرحله اجرای تئاتر اتفاق می‌افتد. فردی که حتی به دلیل عدم اعتماد به نفس یا اضطراب نمی‌تواند در جمع صحبت کند یا حرکت مناسبی داشته باشد، ابتدا در فضای امن کارگاه نمایش درمانی به ترمیم این مشکلات می‌پردازد. پس از حل مسائل ارتباطی و افزایش مهارت‌های اجتماعی است که می‌توان با او به عنوان یک بازیگر نیز کار کرد.

وی تصریح کرد: نمایش درمانی برای تماشاگر اجرا نمی‌شود. متأسفانه گاه دیده می‌شود که گروهی از افراد دارای شرایط خاص مانند سندرم داون، یا معلولیت‌های حرکتی نمایشی را روی صحنه می‌برند و بلیت فروخته می‌شود. این فعالیت، هر چند ارزشمند، اما در زمره نمایش درمانی طبقه‌بندی نمی‌شود، بلکه «تئاتر با معلولان» است. هر فعالیت نمایشی با مشارکت این عزیزان، مصداق نمایش درمانی نیست.

امرایی در پایان در مورد مخاطبان این روش گفت: «مخاطبان ما به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند: دسته اول، «فراگیران» یا کسانی هستند که می‌خواهند این روش را بیاموزند تا به دیگران ارائه دهند. دسته دوم، افرادی هستند که برای حل مسأله شخصی خود مراجعه می‌کنند. گروه‌ها نیز بسته به نوع عارضه شکل می‌گیرند؛ به عنوان مثال یک زوج دچار مشکل ارتباطی، حضور هر دو آنها در طی مراحل درمان ضروری است، یا برای چند نفر که مشکل مشترکی مانند کمبود اعتماد به نفس دارند، گروه‌های هم‌گِن (یکسان) تشکیل می‌شود.

انتهای پیام

source