جوان آنلاین: جنگ تحمیلی ۱۲ روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی در دل خودش صدها و هزاران داستان دارد. هر کدام از شهدای این جنگ، همراه خودشان آرزوها، خاطرات و گفتنیهای زیادی داشتند که باید جایی ثبت و روایت شود. دنیای هنر بهترین فضا برای خلق این روایتهاست، فقط به شرط آنکه همه چیز به قاعده، استاندارد و درست گفته شود.
با پایان یافتن جنگ، حالا بسیاری از بنیادها، سازمانها و نهادها به دنبال ساختن فیلم و سریال از این رویداد هستند. بنیاد سینمایی فارابی چندی پیش در قالب فراخوانی اعلام کرد که اهالی سینما و عموم متخصصان که به صورت حرفهای در زمینههای کارگردانی، فیلمنامهنویسی و تهیهکنندگی فعالیت میکنند، میتوانند ایدهها، طرحها و فیلمنامههای خود را با سوژه جنگ ۱۲ روزه برای بررسی جهت مشارکت در ساخت فیلم سینمایی بلند در سامانه خانه فیلمنامه بنیاد سینمایی فارابی ثبت کنند.
محسن برمهانی، معاون سیما نیز چند روز پیش در جمع خبرنگاران خبر از ساخت سریالی درباره جنگ ۱۲ روزه داد و بیان کرد: اینکه چنین موضوعی ساخته شود قطعی است، چون موضوع جنگ ۱۲ روزه یکی از درگیرکنندهترین مسائل طی این ۳۰ یا ۴۰ سال اخیر، به ویژه پس از انقلاب بوده است.
پرهیز از نگاه هیجانی
پرداختن به سوژههای مرتبط با این جنگ، امری لازم در سینما و تلویزیون است. بسیاری از قصههای گفته نشده جنگ از طریق فیلم و سریال بیان میشود و سینماگران باید به دنبال جذابترین داستانها برای روایت باشند.
اما نکته مهم و اساسی اینجاست که برای ساختن فیلمهای سینمایی با موضوع جنگ ۱۲ روزه نباید عجولانه پیش رفت و با نگاه هیجانی، آثاری دمدستی و کممخاطب تولید کرد. به نظر میرسد در شرایط فعلی، مدیران سینمایی و مسئولان تلویزیون به دنبال ساخت اثری در سریعترین زمان ممکن باشند که این موضوع به کیفیت نهایی آسیب میزند.
سینمای دفاع مقدس برای سالهای زیادی از ساخت فیلمهای ضعیف و شعاری آسیب دیده است. متأسفانه مدیران سینمایی در طول ادوار مختلف نگاهی کیفیتگرا به مسئله جنگ و مقاومت مردمی نداشتند و بیشتر به دنبال کمیت و آمار بودند.
همین باعث میشد در طول سال، تعداد زیادی فیلم دفاع مقدسی با بودجه دولتی و عمومی ساخته شود که حتی امکان اکران در سینما را نداشته باشد.
اتفاقی به نام ایستاده در غبار
سینماگران در طول سالهای متمادی به جای تاریخپژوهی و روایت جنبههای ناگفته و دراماتیک جنگ تحمیلی هشت ساله، به دنبال روایتهایی شعاری و اغراقگونه از جنگ بودند.
اگر در سالهای دهه ۶۰ که بهخاطر درگیر بودن کشور در جنگ، ساخت چنین فیلمهایی توجیهپذیر بود، ولی در سالهای بعد باید جلوی ساخت اینگونه فیلمها گرفته میشد.
وقتی در چنین شرایطی محمدحسین مهدویان فیلمی مثل «ایستاده در غبار» را با محوریت زندگی حاج احمد متوسلیان میسازد، این فیلم به چشم میآید و مخاطبان و منتقدان از آن تعریف و تمجید میکنند.
«ایستاده در غبار» نمونهای از فیلمهای دفاع مقدسی بود که به دور از اغراق و حرفهای کلیشهای و گلدرشت، به دنبال روایتی درست و جذاب از زندگی حاج احمد متوسلیان بود.
مشخص بود برای ساخت این فیلم، پژوهشها و تحقیقات زیادی صورت گرفته و کارگردان هم در مرحله ساخت با نگاهی هنری، فیلمی تماشایی و قابل قبول ساخت. تا پیش از «ایستاده در غبار»، ما در سینمای دفاع مقدس، فیلمی با این کیفیت و جذابیت درباره فرماندهان دفاع مقدس نداشتیم که بتواند مخاطبان خاص و عام سینما را به خود جذب کند.
نادیده گرفتن پژوهش ظلم در حق رزمندگان
جنگ مثل هر پدیده دیگری نیاز به تحقیق و پژوهش برای روایت درست دارد. اگر در مسیر پژوهش کوتاهی و سهلانگاری صورت گیرد و سازنده فقط به دنبال طرح حرفهای کلی و کلیشهای باشد، فیلم اثرگذاری خودش را از دست خواهد داد.
مهدی شامحمدی که در جشنواره فیلم فجر دو سال پیش فیلم قابل قبول «مجنون» را با محوریت زندگی شهید مهدی زینالدین به سینما آورد، پژوهش را مسئلهای جدی در سینما میداند و در این باره میگوید: در سینمای دفاع مقدس، پژوهش نقش اصلی را ایفا میکند، چون کسانی هنوز در بین ما هستند که آن واقعه را از نزدیک دیدهاند و کتابها و اسناد زیادی از آن حادثه تاریخی وجود دارد. اگر فیلم دفاع مقدس براساس واقعیت ساخته نشود، ظلم در حق آن رشادتها و سلحشورهاست.
فرهاد توحیدی از فیلمنامهنویسان باسابقه سینما نیز پژوهش در سینمای دفاع مقدس را رکنی اساس میداند و میگوید: سرمایهگذاری در مقوله فیلمنامهنویسی سینما شاید در سالهای اول بروز و ظهوری نداشته باشد، اما با پژوهش میتوان به موضوعات خوبی برای خلق آثار موفق سینمایی دست یافت. با توجه به ضعف و کمکاریهایی که در عرصه پژوهش احساس میشود و رویکردهای خاصی که در پژوهشهای انجام شده وجود دارد باید سازمان سینمایی و هنرهای نمایشی اولویت کار خود را در این عرصه قرار دهد.
جلوگیری از ساخت فیلمهای شعاری
با فاصله گرفتن از روزهای جنگ ۱۲ روزه، حالا فرصت بهتر و بیشتری برای کنکاش و تحقیق در مورد این جنگ به وجود آمده است. آدمهایی که جنگ و جنایت دشمن را با پوست و گوشت خود احساس کردند، در میان ما حضور دارند و همین موضوع، زمینههای پژوهش جهت نگارش فیلمنامه را راحت میکند.
مدیران سینمایی و تلویزیونی قبل از هر چیزی باید بر اهمیت پژوهش در روایت تأکید کنند. قطعاً هر چقدر بنیههای پژوهشی فیلم قویتر باشد، خروجی نهایی اثر کیفیت بالاتری خواهد داشت.
مدیران بنیاد سینمایی فارابی و مدیران تلویزیون باید از آسیبهایی که در طول سالهای متمادی به سینمای دفاع مقدس وارد شده، درس بگیرند و اجازه ندهند فیلمها و سریالهای شعاری و کلیشهای با بودجههای دولتی و عمومی ساخته شود.
جنگ تحمیلی ۱۲ روزه باید در حکم یک پوستاندازی جدی برای سینمای جنگ باشد، جایی که در آن پژوهش و روایت متقن به همراه فیلمنامهای درست که شخصیتهای باورپذیر دارد، حرف اول را میزند و میتواند هر مخاطبی را با خود همراه کند. با ساخت چنین فیلمهایی است که میتوان جنایت دشمن را به مخاطبان دیگر کشورها نشان داد و از مظلومیت شهدا در جنگ تحمیلی اخیر صحبت کرد.
source