محبوبه ابوالحسنی: در گفت‌وگو با هنرکار ویژگی‌های این نمایش موردتوجه قرارگرفته است، اینکه اجرای نمایشی که رویکرد آن مباحث فلسفی است و دیالوگ‌محور محسوب می‌شود چقدر می‌تواند برای مخاطب امروز تئاتر جذابیت داشته باشد. مهدی وثوقی، محمد ربانی، علیرضا عباسی، فرید گلریز، عبدالله عاج‌پرین، یگانه عطار اولیایی، سارینا قاسم‌زاده، رهام رضایی و هوشمند هنرکار بازیگران این نمایش هستند. «مناظره وایادولید» هر شب ساعت ۲۰ در تئاتر شهر، تالار قشقایی روی صحنه است.

*ژان کلود کریر و دنیایی که در عالم نمایش خلق می‌کند، چقدر در ایران شناخته شده است؟ و نمایشنامه «مناظره وایادولید» او دارای چه ویژگی‌هایی است؟

ژان کلود کریر از نمایشنامه‌نویسان و فیلم‌نامه‌نویسان شناخته‌شده جهانی است و البته به خاطر همسر ایرانی‌اش و نیز آشنایی او با ادبیات و تاریخ ایران، برای ما در وجوه دیگری هم شناخته شده است. ژان کلود کریر چه در تئاتر و چه در سینما با بسیاری از بزرگان این دو رشته کار کرده است. در سینما با بزرگانی چون آندره وایدا، ژان لوک گدار، میلوش فورمن و بسیاری دیگر کار کرده و به‌ویژه همکاری طولانی‌مدتی با لوییس بونوئل داشته است. در تئاتر نیز با بزرگانی چون پیتر بروک به‌ویژه در پروژه‌های بزرگ او همکاری داشته است. در ایران تا جایی که به یاد می‌آورم حداقل دو اثر نمایشی او به صحنه رفته است. یکی سال ۱۳۶۹ بود که دکتر قطب‌الدین صادقی نمایش «سیمرغ» را بر اساس اقتباسی از نمایشنامه «کنفرانس پرندگان» ژان کلود کریر روی صحنه برد که من هم در آن بازی داشتم؛ که البته نمایشنامه «کنفرانس پرندگان» خود اقتباسی بود از «منطق‌الطیر» عطار؛ که خود این نشان دهنده آن است که کریر با ادبیات ایرانی چقدر آشنا و علاقه‌مند بوده است. فکر می‌کنم برداشت دیگری هم از این اثر به صحنه رفته است. چند سال قبل هم نمایشنامه «روال عادی» از او به کارگردانی دکتر خاکی روی صحنه رفته بود.

نمایشنامه «مناظره وایادولید» بر اساس مستندات یک رویداد واقعی و تاریخی نوشته شده است؛ مناظره‌ای که در سال ۱۵۵۰ میلادی با همین شخصیت‌هایی که در نمایش می‌بینیم در صومعه‌ای در شهر وایادولید برگزار شد و آن مناظره به دلایل مختلف نقطه عطفی شد در تاریخ اروپا و جهان. هرچند حکمی که در پایان این مناظره صادر شد و ما در این نمایش نیز به آن پرداخته‌ایم، پس‌ازآن اجرا نشد و به آن خدشه وارد شد. چیزی که ما امروز در سرنوشت و موجودیت سرخ‌پوست‌های آمریکای شمالی و جنوبی شاهد آن هستیم.

*بحث نژاد و تأثیری که روی قوانین اجتماعی دارد، در نمایش «پیوند خونی» به کارگردانی شما دیده می‌شد، به نظر می‌رسد موضوع نژادپرستی که مسئله اصلی «مناظره وایادولید» است برای شما اهمیت دارد، دلیل این نگاه چیست؟

آنچه در «پیوند خونی» مطرح بود بحث آپارتاید بود. من نمایشنامه فوگارد را به شرایط امروز اسرائیل و فلسطین برگردانده بودم که با توجه به وقایع امروز و جنگ اخیر بین فلسطین و اسرائیل، آن آپارتاید محسوس است. آنچه در «مناظره وایادولید» می‌بینیم البته شباهت‌هایی با آن اثر دارد؛ از جمله بحث اشغال و نسل‌کشی؛ اما چیزی که بیش از نوعی سلطه استعماری در این نمایش نظر من را جلب کرد، روایت‌های گوناگونی بود که از مذهب و اعتقاد و قدرت به میان می‌آمد. بحثی که برای مخاطب امروزی کاملاً آشناست. نگاه‌های متفاوتی که می‌تواند سرنوشت یک ملت و حتی در ابعادی بزرگ‌تر بشر را تعیین کند. از این منظر این اثر حرفی کاملاً ملموس و امروزی برای جامعه ایران دارد و خوشبختانه اغلب کسانی که به دیدن این نمایش آمده‌اند، این نکته را دریافته‌اند. دلیل انتخاب این متن از طرف من نیز همین بوده است.

بیشتر بخوانید:

«مردخوار» را تحت تاثیر ماجرای «رومینا» نوشتم

کیانیان، شاکردوست، مظفری، صفری، حسنی همه بازیگرانی که این روزها روی صحنه تئاتر هستند

«فردریک» پس از ۵ سال دوری به تئاتر شهر می‌آید

*پیش‌بینی خود شما در مورد مخاطبان این نمایش چطور بود؟ با در نظر گرفتن سلیقه مخاطب عام می‌توان چنین گفت که فضای «مناظره وایادولید» متفاوت است و مخاطب خاص خودش را می‌طلبد؟

البته طبیعی است که ژانر این نمایش و اثر اجرایی، مخاطب خاص خود را می‌طلبد و برای مخاطب عام تئاتر شاید چندان مقبول نباشد. «مناظره وایادولید» اثری است دیالوگ‌محور و تا حد زیادی ایستا؛ مملو از بحث‌های فلسفی، مذهبی و تاریخی. طبیعتاً این اثر نیاز به سطحی از سواد و مطالعه تاریخی و فلسفی چه در گروه اجرایی و چه در مخاطب خود دارد. من آثار متفاوتی در انواع و ژانرهای گوناگون کار کرده‌ام. چنین اثری هم خود نوعی از تئاتر است که به دلیل مخاطراتی که دارد کمتر از طرف کارگردان‌ها موردعنایت قرارگرفته و اجرا شده است. من با توجه به سطح سواد مخاطب امروزی دست به چنین ریسکی زدم، چراکه فکر می‌کردم جای این نوع در تئاتر ما خالی است.

*طراحی صحنه نمایش را چندان پرطمطراق در نظر نگرفته‌اید با اینکه صحنه در اصل یک کلیسا است که اشیا موجود در آن کم نیست. چرا این نوع از طراحی را در نظر گرفتید؟

قطعاً دو اجرای هم‌زمان در یک سالن محدودیت‌های زیادی ایجاد می‌کند، نه فقط در دکور، که حتی در شیوه‌ی اجرایی نیز تا حدی دست من بسته بود و از بعضی ایده‌های خود گذشتم. این موضوع نه فقط در دکور و صحنه‌آرایی که در نور و صدا هم خودش را نشان داد. هرچند ایده‌های اولیه هم چندان پرطمطراق نبود و سعی شده بود که بیشتر به‌نوعی متفاوت، وجه مستند اثر را تشدید کند.

*درحالی‌که پیشرفت تکنولوژی سال‌هاست وارد عرصه تئاتر شده، اما در «مناظره وایادولید»‌ از این امکان بهره نگرفتید؛ دلیل آن محدودیت‌های سالن بوده یا انتخاب شما به‌عنوان طراح و کارگردان؟

اساساً مدیوم تئاتر در ترکیب نسنجیده و گاه افراطی با مدیاها یا رسانه‌های دیگر از ماهیت اصلی خود دور می‌شود. طبیعتاً وقتی‌که ما می‌توانیم از تکنولوژی در جهت درست دراماتیک استفاده کنیم قابل بهره‌برداری است؛ اما گاه استفاده‌هایی که از تکنولوژی می‌شود، به‌ویژه تصویر، که اتفاقاً چیز جدیدی نیست و بیش از یک قرن از به‌کارگیری این صنعت می‌گذرد، پیوند آن با تئاتر اغلب نامناسب بوده و تئاتر را از ذات و ماهیت خود دور کرده است. بااین‌همه نه فقط استفاده از فیلم و تصویر و پروجکشن، که حتی می‌توان گفت استفاده از نوعی از ارتباطات جمعی امروزی در تئاتر کاملاً مطلوب است؛ که اتفاقاً نسبت به آن توجه مناسبی نشده است. در دوره کرونا مثلاً از نوعی نمایش‌های آنلاین و یا سایر رسانه‌های دیجیتال استفاده شد که اتفاقاً از نظر من با ماهیت تئاتر نه‌تنها بیگانه نبود، که به دلیل زنده بودن و قابلیت تعامل بین عوامل و مخاطب با آن هم‌خانواده بود. امیدوارم به چنین امکانی در آینده توجه بیشتری شود؛ اما در کار ما با توجه به ژانر و نوعی که این اثر دارد استفاده از چنان تکنولوژی و ارتباطاتی امکان‌پذیر نبود، گرچه با توجه به مستند بودن اثر در طراحی و ایده اولیه می‌خواستم که از فیلم و تصویر و پروجکشن استفاده کنم اما متأسفانه به دلیل محدودیت‌های اجرای هم‌زمان دو نمایش در یک سالن و البته محدودیت‌های دیگر ممکن نشد.

مسائل اقتصادی و عوامل ناامیدکننده اجتماعی هنرمندان را به انزوا و یا سایر رشته‌ها کشانده است/ آپارتاید در جنگ اخیر بین فلسطین و اسرائیل، محسوس است

*برای انتخاب بازیگران نمایش آیا توانستید به همان ترکیب مطلوب‌تان برسید یا مجبور شدید با توجه به وضعیت کلی تئاتر و بازیگری دست به انتخاب‌های دیگری بزنید؟

متأسفانه در شرایط حاضر دغدغه‌های دست‌اندرکاران تئاتر و نه فقط بازیگران، تغییر یافته. مسائل اقتصادی و فاکتورهای ناامیدکننده اجتماعی برخی را به رشته‌های دیگر یا رسانه‌های دیگر و یا حتی به انزوا کشانده است. به صحنه بردن اثری مثل «مناظره وایادولید» بازیگران خاص خود را می‌خواهد. کسانی که دارای سطحی از سواد و مطالعه تاریخی باشند و چنین چیزی در شرایط فعلی تئاتر ما بسیار کم‌یاب است. کارگردان سعی می‌کند تا حدی منابع لازم را برای کارش و گروه اجرایی فراهم کند، اما برایش مقدور نیست که برای گروه اجرایی خود دوره ویژه‌ی خاصی برای درک مفاهیم فلسفی یا موضوعات تاریخی برقرار کند. خوشبختانه بازیگران اصلی این اثر در نهایت از میان کسانی انتخاب شدند که از چنان سطح سواد و مطالعه‌ای برخوردار بودند. تأکید می‌کنم حتی خوانش ساده این اثر به‌راحتی مقدور نیست، تا برسد به یافتن شخصیت، روابط و حرکت. در نهایت طراحی و اجرای چنان قالبی برای نمایش «مناظره وایادولید» بسیار دشوار بوده است.

*چرا در صحنه نخست نمایش تأکید بیشتر روی ایستایی است و حرکت چندانی برای شخصیت‌ها در نظر گرفته نشده است؟ و این حرکت به‌مرور در صحنه‌های بعدی و پایانی بیشتر می‌شود؟

همان‌طور که گفتم، این نوع خاصی از تئاتر است، اثری دیالوگ محور و ایستا. حتی حرکاتی که در صحنه می‌بینیم یعنی در تمامی چهار صحنه توسط خود ما فراتر از آنچه در متن وجود داشت، طراحی و افزوده شده است. طبیعتاً این به این معنا نیست که این متن و این اجرا صرفاً اثری شنیداری است. بلکه نیاز به دکوپاژ، ضرباهنگ و طراحی حرکت بسیار ظریف و سینمایی دارد. نکته اول آن است که مخاطب این اثر وقتی از چنان سطح مطالعه‌ای برخوردار باشد و تا حدی تاریخ را بشناسد، قلاب کار در او گیر می‌کند و پس‌ازآن خودش در پیوند ضرباهنگ و طراحی‌های انجام شده توسط گروه اجرایی، دکوپاژ ظریف و ناخواسته‌ای در ذهن خود ایجاد می‌کند.

۵۷۵۷

source