پرایس اکشن rtm یکی از انواع تحلیل تکنیکال است که در میان تریدرها از محبوبیت بالایی برخوردار است. این روش به تریدرها کمک میکند تا بتوانند موقعیتهای مناسبی را برای انجام معاملات در نمودار قیمت پیدا کنند. با توجه به اینکه تحلیل تکنیکال در کنار تحلیلهای دیگری همچون تحلیل بنیادی میتواند درصد موفقیت معاملات را بالا ببرد، بنابراین تریدرها سعی میکنند تا با افزایش مهارتهای تحلیل خود بتوانند درصد موفقیت معاملات خود را بالاتر ببرند. در این مطلب از مجله فرادرس سعی شده است تا در ابتدا برخی از مفاهیم اولیه در پرایس اکشن همانند سطوح حمایت و مقاومت و الگوهای شمعی توضیح داده شود. در ادامه نیز مفاهیم مربوط به پرایس اکشن rtm همانند نواحی SR و انواع ساختارهای پرایس اکشن rtm و نحوه انجام معاملات با این الگوها را شرح میدهیم.
پرایس اکشن rtm چیست؟
پرایس اکشن rtm نوعی روش برای پیشبینی جهت حرکت آتی قیمت در نمودار است. با استفاده از این روش تریدرها میتوانند نواحی مهم قیمتی را در نمودار شناسایی کنند. با شناسایی این نواحی تریدرها میتوانند جهتگیریهای معاملاتی شرکتهای بزرگ را ردیابی و در راستای آنها معامله کنند.
نحوه کارکرد پرایس اکشن rtm چیست؟
پرایس اکشن rtm نواحی مهم قیمتی را در نمودار مشخص میکند. سپس استراتژیهای قابل اجرا برای ترید با استفاده از این نواحی را ارائه میکند. در حالت کلی پرایس اکشن rtm بر اساس دو کندل «پایه» (Base) و مومنتوم طرحریزی میشود. کندلهای بیس نشاندهنده درگیری بین گاوها و خرسهای بازار است و کندل مومنتوم جهت حرکت قیمت را در نمودار نشان میدهد.
بنابراین پرایس اکشن rtm به تریدرها کمک میکند تا بتوانند این نواحی مهم قیمتی را شناسایی کنند و رفتار قیمت را در برخورد با این نواحی شناسایی کنند. در این حالت تریدرها با استفاده از روش پرایس اکشن rtm میتوانند نقاط ورود و خروج مناسبی را در نمودار قیمت شناسایی کنند و حدضرر خود را در مکان مناسبی قرار دهند تا بتوانند نسبت ریسک به ریوارد را بهدرستی رعایت کنند. برای درک نحوه کارکرد پرایس اکشن rtm میبایست با اصول پرایس اکشن و مفهوم عرضه و تقاضا در بازار آشنا شویم که در ادامه هر کدام از این موارد را بهطور جداگانه شرح میدهیم.
پرایس اکشن چیست؟
«پرایس اکشن» (Price Action) بررسی رفتار قیمت در طول زمان است. پرایس اکشن مبنای تمام انواع تحلیل تکنیکال در بازارهای سهام، بورس کالا، فارکس و بازار کریپتو است. پرایس اکشن روشی است که با درنظر گرفتن و بررسی حرکات قیمت در بازههای زمانی، سعی میکند رفتار آینده قیمت را پیشبینی کند.
این روش توسط تریدرهای فراوانی بهطور شخصی یا برای انجام معاملات در بانکها، هجفاندها و موسسات مالی استفاده میشود. تمامی این تریدرها با استفاده از پرایس اکشن سعی میکنند رفتار آتی قیمت در نمودار را با استفاده از حرکات قیمت گذشته و حال حاضر نمودار پیشبینی کنند. در این روش بجای تمرکز بر روی اندیکاتورها واسیلاتورها، تریدرها برای تحلیل بازار تنها بر روی حرکات قیمت در نمودار تمرکز میکنند.
پرایس اکشن را میتوان نوعی مهارت در استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای پیشبینی بازار دانست. بنابراین ممکن است دو تریدر با بررسی حرکات قیمت در بازههای زمانی در نمودار به دو تحلیل متفاوت برسند. این موضوع نشان دهنده لزوم کسب مهارت و تجربه در تحلیل رفتار قیمت در این روش است. در نهایت با استفاده از پرایش اکشن تریدرها میتوانند موقعیتهای مناسب معاملاتی را برای ورود به بازار مشخص کنند و با انتخاب تارگتهای مناسب بتوانند تیک پروفیت مطلوبی داشته باشند.
برای استفاده از روش پرایس اکشن و برای اشنایی با پرایس اکشن rtm در تحلیل تکنیکال میبایست با برخی از مفاهیم اولیه در این تحلیلها آشنا شویم که در ادامه آنها را شرح میدهیم.
سطوح حمایت و مقاومت چیست؟
سطوح حمایت و مقاومت در نمودار قیمت سطوحی هستند که در گذشته، قیمت به آنها واکنش نشان داده است. منظور از واکنش قیمت به این سطوح تغییر جهت حرکت قیمت در برخورد به این سطوح است. سطوح حمایتی در نمودار قیمت نواحی قیمتی هستند که از اهمیت بالایی در تحلیل پرایس اکشن rtm برخوردارند و در این نواحی فشار خرید باعث میشود تا فشار فروش در روند نزولی خنثی شده و قیمت به نواحی بالاتر تغییر جهت دهد. در سطوح مقاومتی که از دیگر نواحی مهم قیمت در پرایس اکشن rtm محسوب میشوند، فشار فروش در این سطوح بر قدرت خریداران غلبه دارد که این موضوع باعث میشود تا قیمت در زمان نزدیک شدن به سطوح مقاومتی به سمت قیمتهای پایینتر تغییر مسیر دهد. در تصویر زیر سطوح حمایت و مقاومت را مشاهده میکنید. واکنش قیمت به این سطوح با دایرههای رنگی نشان داده شده است.
الگوهای قیمتی چیست؟
الگوهای قیمتی الگوهایی تکرار شونده در نمودار قیمت هستند که تریدرها با شناسایی انها میتوانند تحلیل بهتر و دقیقتری از روند آتی قیمت داشته باشند. برای مثال برخی از الگوهای قیمتی نشاندهنده ادامه روند بازار هستند که به آنها الگوهای قیمتی ادامهدهند میگویند. از الگوهای ادامهدهنده معروف میتوان به الگوی ادامهدهند پرچم اشاره کرد. دیده شدن الگوی پرچم در نمودار قیمت احتمال ادامهروند را در نمودار قیمت افزایش میدهد.
اما برخی از این الگوها در زمان تشکیل نشاندهند تغییر جهت قیمت از روند فعلی بازار هستند که به آنها الگوهای بازگشتی میگویند. از الگوهای برگشتی معروف میتوان به الگوی «سر و شانه» (Head and Shoulders) اشاره کرد.
تحلیل الگوهای شمعی چیست؟
تحلیل الگوهای شمعی یکی از انواع تحلیل نمودار قیمت در پرایس اکشن است که به ترکیب کندلهای قیمت و نحوه قرارگیری آنها در نمودار توجه میکند. با استفاده از موقعیت قرارگیری کندلها نسبت به هم تریدرها میتوانند روندهای آتی قیمت را بهتر پیشبینی کنند.
نواحی مهم در پرایش اکشن rtm
در پرایش اکشن rtm نواحی مهمی وجود دارند که قیمت در آنها تغییر جهت میدهد. پیدا کردن این نواحی به تریدرها کمک میکند تا بتوانند تحلیل بهتری از نمودار ارائه کنند. در ادامه این نواحی را بررسی میکنیم.
ناحیه SR چیست؟
ناحیه SR به نواحی گفته میشود که قیمت در برخورد با آنها تغییر جهت میدهد. در پرایس اکشن rtm اصطلاحات زیادی وجود دارد که هر کدام دارای معنا و تعبیری در این روش است. یکی از این اصطلاحات، ناحیه SR است. این نواحی همانند نواحی حمایت و مقاومت عمل میکنند و قیمت به آنها واکنش نشان میدهد.
بنابراین در نواحی SR همانند نواحی حمایت و مقاومتی قیمت در برخورد با آنها تغییر جهت میدهد. برای پیدا کردن نواحی SR در نمودار قیمت میتوانیم درهها و قلههاه را مشخص کنیم. به عبارت دیگر در نمودار قیمت باید بهدنبال الگوهایی به شکل اعداد ۷ و ۸ باشیم. الگوهای قیمتی شبیه عدد ۷ درهها را تشکیل میدهند و الگوهایی به شکل عدد ۸ قلههای قیمتی را در نمودار تشکیل میدهند. ناحیه SR به دو دسته مینور و ماژور تقسیم میشود که در ادامه توضیح میدهیم.
SR ماژور چیست؟
در صورتی که قیمت مربوط به ناحیه SR در کندلهای گذشته یا نواحی SR قبلی نیز دیده شود، در این صورت به آن SR ماژور میگویند. برای پیدا کردن نواحی SR ماژور کافیست به سمت چپ نمودار نگاه کنیم. اگر بتوانیم نواحی SR دیگری در این قیمت پیدا کنیم، در این صورت ناحیه SR موردنظر ماژور است.
همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، خط آبی رنگ ناحیه SR را در نمودار قیمت نشان میدهد. در این نمودار خط آبی رنگ نواحی SR را به هم متصل کرده است و یک محدوده SR ماژور را تشکیل میدهد.
SR مینور چیست؟
SR مینور ناحیهای است که تنها یک بار قیمت به آن رسیده و برگشته است. به عبارت دیگر در صورتی که خطی از ناحیه SR مینور به سمت چپ نمودار قیمت رسم کنیم، به ناحیه SR دیگری برخورد نمیکنیم.
فیلیپ SR در پرایس اکشن rtm چیست؟
«فیلیپ» (Flip) SR ناحیه است که سقف قیمتی به کف یا برعکس تبدیل میشود. بنابراین همانطور که در روندهای صعودی با عبور از ناحیه مقاومتی این ناحیه میتواند به ناحیهای حمایتی تبدیل شود، در فیلیپ SR نیز این حالت روی میدهد. در مثالی دیگر میتوان زمانی را تصور کرد که در روندهای نزولی پس از عبور از ناحیهای حمایتی این ناحیه به ناحیهای مقاومتی برای نمودار تبدیل میشود.
خطوط روند چیست؟
از دیگر مفاهیم مهم در پرایس اکشن خطوط روند هستند که از اتصال دو یا چند نقاط قیمتی در نمودار تشکیل میشوند و نشاندهنده جهت روند قیمت در نمودار هستند. بنابراین با توجه به جهت حرکت قیمت در نمودار دو خط روند صعودی و نزولی وجود دارند. زمانی که بیشینههای بالاتر و نیز کمینههای بالاتری در نمودار قیمت مشاهده شود، روند صعودی و زمانی که بیشینههای پایینتر و نیز کمینههای پایینتری در نمودار قیمت مشاهده شود، روندی نزولی داریم.
خط روند صعودی در روش پرایس اکشن rtm
برای کشیدن خطوط روند در روندهای صعودی بازار کفهای قیمتی از اهمیت بالاتری برخوردار هستند. برای کشیدن خطوط روند بین دو نقطه که هر دو کف قیمتی را تشکیل میدهند، میبایست به این نکته توجه کنیم که تنها زمانی میتوانیم خط روند را به کف قیمتی دوم ترسیم کنیم که سقف قیمتی مربوطه بالاتر از سقف قیمتی قبلی باشد.
همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنیم نقاطی که خط روند با استفاده از آنها رسم شدهاند را با پیکان قرمز رنگ مشاهده میکنید. در این تصویر بعد از پیکان قرمز رنگ دوم که خط روند را به کمک آن ترسیم میکنیم، بیشینه قیمتی که با مستطیل قرمز رنگ مشخص شده است در نمودار قیمت بالاتر از بیشینه قیمتی قبلی است. بنابراین از نقطه کمینه مربوطه میتوانیم برای رسم خط روند استفاده کنیم.
خط روند نزولی در روش پرایس اکشن rtm
خطوط روند را برای روندهای نزولی نیز میتوان ترسیم کرد. در ترسیم خطوط روند در روندهای نزولی میبایست سقفهای قیمتی را بههم متصل کنیم. در این حالت نیاز داریم تا حداقل دو سقف قیمتی را به هم وصل کنیم. اما همانطور که برای رسم خطوط روند صعودی میبایست کمینههای قیمتی مناسبی را انتخاب کنیم، برای رسم خطوط روند نزولی نیز میبایست بیشینههای مناسبی را انتخاب کنیم.
منظور از انتخاب بیشینههای مناسب برای رسم خط روند نزولی این است که کمینههای مربوطه باید از کمینه قبلی پایینتر باشد تا بتوانیم خط روند نزولی را با استفاده از بیشینه مربوطه ترسیم کنیم. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، پیکانهای قرمز بیشینههای قیمت برای رسم خط روند نزولی را نشان میدهند. در این تصویر کمینه قابل تایید که از کمینه قبلی پایینتر است را با مستطیل قرمز رنگ نشان دادهایم. بنابراین همانطور که در تصویر مشاهده میکنید با توجه به اینکه این کمینه مورد تایید است، بنابراین میتوانیم بیشینه مربوطه را برای رسم خط روند نزولی استفاده کنیم.
کندلهای مهم در پرایس اکشن rtm
در پرایس اکشن rtm دو نوع کندل مهم وجود دارد که انواع ساختارهای پرایس اکشن rtm را میتوان بر اساس آنها توضیح داد. این دو نوع کندل مهم و انواع آن را در ادامه شرح میدهیم.
کندل بیس چیست؟
کندل «پایه» (Base) کندلی است که ممکن است از یک یا چندین کندل تشکیل شود و نشاندهنده بیتصمیمی در بازار است. در کندل بیس معمولا مجموع طول سایهها از بدنه بیشتر است. قیمت در این نواحی در محدودهای نوسان میکند تا روند اصلی مشخص شود. کندلهای بیس به دو دسته تقسیم میشوند که در ادامه آنها را شرح میدهیم.
کندل بیس ERC چیست؟
این کندلها دارای طول زیادی هستند. بنابراین با توجه به اینکه در کندلهای بیس مجموع طول سایهها از بدنه بیشتر است، بنابراین بیس ERC کندلی است که سایههای بلندی از دو طرف دارد و دارای بدنه کوچکی است. در تصویر زیر نمونهای از کندلهای بیس ERC را مشاهده میکنید.
کندل بیس NRC چیست؟
این بیسها قد کوتاهی دارند و در ترید با روش پرایس اکشن rtm از اهمیت بیشتری برخوردارند. بنابراین اندازه کندل بیس NRC کمتر از بیس ERC است. در تصویر زیر نمونهای از کندل بیس NRC را مشاهده میکنید.
کندل مومنتوم چیست؟
کندلهای مومنتوم جهت حرکت قیمت را تعیین میکنند و دارای بدنههایی بزرگ و سایههایی کوچک هستند. کندلهای مومنتوم بر حسب اینکه به طرف پایین یا بالا حرکت کنند، میتوانند به دو نوع کندل رالی و دراپ تقسیم شوند.
- کندل رالی: کندلهای مومنتوم صعودی را کندلهای «رالی» (Rally) میگویند. این کندلها نشاندهنده حرکت سریع قیمت به سمت بالا است.
- کندل دراپ: کندلهای مومنتوم نزولی را کندلهای «دراپ» (Drop) میگویند. این کندلها نشاندهنده حرکت سریع قیمت به سمت پایین است. در تصویر زیر نمونههایی از کندل مومنتوم را مشاهده میکنید.
ساختارهای پرایس اکشن rtm چیست؟
با توجه به کندلهای بیس و مومنتوم در پرایس اکشن rtm میتوان چهار نوع ساختار قیمتی را در نمودار قیمت تفکیک کرد که دو ساختار را برگشتی و دو ساختار دیگر را ساختارهای ادامهدهنده تشکیل میدهند. در ادامه این چهار ساختار را شرح میدهیم.
ساختار برگشتی DBR در پرایس اکشن rtm چیست؟
یکی از ساختارهای برگشتی مهم در پرایس اکشن rtm ساختاری است که از دو کندل مومنتوم و یک کندل بیس در وسط تشکیل میشود و به ساختار برگشتی DBR معروف است. در واقع در ابتدا یک کندل دراپ سپس یک کندل بیس و در پایان یک کندل رالی را در ساختار DBR داریم.
نام این ساختار از سه حرف ابتدای این کندلها تشکیل شده است. ساختار DBR بیانگر احتمال پایان روند نزولی و آغاز روند صعودی در بازار است. این ساختار به تریدرها کمک میکند تا بتوانند با استفاده از پوزیشنهای معاملاتی لانگ و قرار دادن تارگتهای قیمتی، تیک پروفیت مناسبی را انجام دهند.
برای اینکه بتوانیم از این ساختار برگشتی در معاملات خود استفاده کنیم در ابتدا نیاز داریم را اجزای آن را شناسایی کنیم. در ادامه سه قسمت این ساختار را شرح میدهیم.
حرکت سریع نزولی قیمت
ساختار DBR با حرکت سریع قیمتی به سمت پایین شروع میشود. این حرکت سریع در نمودار قیمت را میتوان با کندل یا کندلهای نزولی مشخص کرد. در این حالت میتوانیم قبل از تشکیل بیس، کندل دراپ را شناسایی کنیم که باعث ریزش شدید قیمت در نمودار میشود.
محدوده بیتصمیمی در نمودار
ناحیه بیس ناحیه بیتصمیمی در نمودار است. در این ناحیه قیمت برای مدتی نوسان میکند تا در نهایت یکی از طرفهای فروشنده یا خریدار پیروز میدان شود و قیمت را به سمت پایین یا بالا هدایت کنند. در ناحیهای که کندل بیس تشکیل میشود قیمت بدون روند است. این حالت برای مدتی ادامه دارد تا میزان عرضه و تقاضا در این ناحیه روند بعدی بازار را مشخص کند.
حرکت سریع صعودی
بعد از مدتی که قیمت در محدوده کندل بیس درجا میزند، در نهایت در زمان تکمیل ساختار DBR حرکت صعودی در بازار آغاز میشود و کندل رالی بعد از کندل بیس تشکیل میشود. در این حالت بازار از حالت بیتصمیمی خارج میشود و فشار خرید باعث افزایش تقاضا و بالا رفتن قیمت میشود. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، در ابتدا قیمت در حرکتی سریع به سمت قیمتهای پایین حرکت میکند و به محدوده بیس میرسد. پس از مدتی میزان تقاضا بیشتر از عرضه میشود. این موضوع باعث حرکت سریع قیمت به خارج از محدوده بیس میشود.
نحوه ترید استراتژی DBR
برای اینکه بتوانیم از استراتژی DBR در پرایس اکشن به نحو مطلوبی در معاملات خود استفاده کنیم، لازم است تا بعد از مشاهده کندل دراپ منتظر درجا زدن قیمت در مارکت و تشکیل کندل بیس باشیم. سپس با رصد دقیق بازار میبایست منتظر باشیم تا محدوده قیمتی کندل بیس توسط حرکتهای صعودی شکسته شود. در این حالت پس از تشکیل کندل رالی و خروج آن از بیس معمولا قیمت مقداری به عقب باز میگردد که در این پولبکها موقعیتهای ورود به پوزیشن لانگ را در اختیار معاملهگر قرار میدهد.
تریدرها پس از اینکه تاییدیههای لازم را برای شکست محدوده بیس و تشکیل کندل رالی بررسی کردند، میتوانند در پولبکهای قیمتی نسبت به باز کردن پوزیشن لانگ و کسب سود از روند صعودی بازار اقدام کنند. در این حالت میتوانند در تایمفریمهای پایینتر موقعیتهای مناسبی را برای ورود به معاملات و قراردادن تارگت و حد ضرر با توجه به نسبت ریسک به ریوارد انتخابی در سیستم معاملاتی خود پیدا کنند.
برای این منظور ممکن است از برخی از ابزارهای تحلیل تکنیکال همانند سطوح مهم فیبوناچی برای ورود به پوزیشن معاملاتی استفاده کنند. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، قیمت پس از تشکیل ساختار DBR دوباره به محدوده بیس پولبک زده است و فرصت مناسب دیگری را برای ورود به معامله در اختیار تریدرها قرار داده است. در تصویر زیر سطوح فیبوناچی و نحوه واکنش قیمت به این سطوح را مشاهده میکنید.
ساختار ادامه دهنده RBR در پرایس اکشن rtm چیست؟
این ساختار ادامهدهنده زمانی تشکیل میشود که در ابتدا روندی صعودی در بازار شکل بگیرد. این روند با کندلهای مومنتوم صعودی یا رالی همراه است. در این حالت معمولا پس از حرکت صعودی سریع اولیه، قیمت در محدودهای بهنام بیس برای مدتی درجا میزند. سپس با افزایش میزان تقاضا نسبت به عرضه قیمت روند افزایشی خود را با خروجی سریع از بیس آغاز میکند. ساختار RBR از ابتدای حروف کلمات رالی بیس رالی تشکیل میشود و ساختاری است که ادامه روند صعودی در بازار را نشان میدهد. در تصویر زیر این ساختار صعودی را ملاحظه میکنید. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید محدوده بیس در میان دو رالی قرار دارد.
نحوه تشخیص ساختار RBR در نمودار قیمت
برای اینکه بتوانیم با استفاده از ساختار RBR در نمودار قیمت ترید کنیم در ابتدا لازم است تا بتوانیم اجزای آن را شناسایی کنیم. این ساختار از سه قسمت مجزا تشکیل شده است. قسمت اول همان رالی اولیه است و بعد از آن محدوده بیس و سپس رالی دوم را در نمودار خواهیم داشت. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید روند صعودی که با رنگ سبز نشان داده شده است، شامل دو حرکت صعودی رالی است که در بین آنها محدوده بیس را مشاهده میکنید.
ساختار ادامه دهنده DBD در پرایس اکشن rtm چیست؟
در ساختار ادامهدهنده DBD در ابتدا روندی نزولی با تشکیل کندل مومنتوم نزولی یا دراپ شکل میگیرد. پس از این کاهش سریع قیمت، پس از مدتی محدوده بیس تشکیل میشود که در این حالت نمودار قیمت حالت بیتصمیمی را تجربه میکند. در محدوده بیس قدرت خریداران و فروشندگان با هم برابری میکند.
این حالت تا زمانی که یکی از طرفین بتواند پیروز میدان شود، در نمودار قیمت ادامه دارد. در ساختار ادامهدهنده DBD پس از مدتی درجا زدن قیمت در محدوده بیس، میزان عرضه بر تقاضا پیشی میگیرد و در این حال شاهد تشکیل کندل مومنتوم نزولی بعدی یا دراپ خواهیم بود. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، روند نزولی قیمت پس از ریزش وارد محدوده بیس میشود. اما پس از مدتی و با افزایش قدرت فروشندگان از این محدوده نیز به سمت قیمتهای پایینتر خارج میشود.
ساختار برگشتی RBD در پرایس اکشن rtm چیست؟
یکی دیگر از ساختارهای برگشتی در پرایس اکشن rtm مربوط به ساختار برگشتی RBD است. RBD از ابتدای حروف کلمات رالی بیس دراپ تشکیل شده است. بنابراین با توجه به این ساختار در ابتدا روند صعودی سریعی را تا محدوده بیس داریم. این روند صعودی را رالی اولی تشکیل میدهد.
سپس قیمت در محدوده بیس نوسان میکند تا یکی از طرفین خریدار یا فروشنده نسبت به دیگری برتری پیدا کند. در صورتی که قدرت فروشندگان بیشتر از خریداران شود، روند نزولی بازار از محدوده بیس با تشکیل دراپ آغاز میشود. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، روند قیمت از روندی صعودی به روندی نزولی تغییر مسیر میدهد، بنابراین RBD یکی از ساختارهای برگشتی در پرایس اکشن rtm است.
در تصویر زیر قیمت پس از خروج از ناحیه بیس دوباره به این ناحیه پولبک میزند و پس از آن روند نزولی خود را آغاز میکند. تریدرها معمولا از این استراتژی معاملاتی برای باز کردن پوزیشن شورت و کسب سود از روند نزولی بازار استفاده میکنند. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، قیمت پس از خروج با پولبک به ناحیه بیس فرصتی را برای باز کردن پوزیشن معاملاتی شورت در اختیار تریدرها قرار داده است.
عرضه و تقاضا در پرایس اکشن rtm چیست؟
عرضه و تقاضا نقش مهمی در تحلیل پرایس اکشن rtm دارد. با استفاده از عرضه و تقاضا تریدرها نواحی مهم قیمتی که احتمال برگشت قیمت بالایی دارند را در نمودار قیمت شناسایی میکنند. در این نواحی احتمال برگشت قیمت بیشتر است. بنابراین از اهمیت بالایی برای تریدرها برخوردار است. برای درک بهتر مطلب در ابتدا بهتر است با مفهوم عرضه و تقاضا آشنا شویم.
مفهوم عرضه و تقاضا در پرایس اکشن rtm چیست؟
آشنایی با مفهوم عرضه و تقاضا در پرایس اکشن rtm از مفاهیم مهم در تحلیل بازار است. عرضه به مقدار دارایی برای فروش در قیمت موردنظر اشاره میکند. عرضه در پرایس اکشن rtm توسط فروشندگان دارایی مربوطه ایجاد میشود. از طرف دیگر تقاضا را خریدهایی تشکیل میدهد که خریداران در بازار انجام میدهند. بنابراین هراندازه تعداد خریداران بیشتری برای سهام یا دارایی مربوطه وجود داشته باشد، تقاضای بیشتری در قیمتهای خرید مربوطه وجود دارد. از طرفی دیگر هراندازه تعداد فروشندگان بیشتری برای سهام یا دارایی مربوطه وجود داشته باشد، عرضه بیشتری در قیمتهای فروش خواهیم داشت.
نواحی عرضه و تقاضا در پرایس اکشن rtm چیست؟
نواحی عرضه و تقاضا در نمودار قیمت بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود و نواحی از نمودار قیمت هستند که در گذشته قیمت در برخورد به آنها تغییر مسیر داده است. این نواحی برای انتخاب و شناسایی محدودههای ورود به معامله و خروج از آن استفاده میشود.
واکنش قیمت به نواحی تقاضایی مهم در نمودار
زمانی که قیمت در روندی نزولی به ناحیه تقاضایی مهمی در تایمفریمهای بالاتر نزدیک میشود، به تدریج از میزان فروش و عرضه کاسته شده و قیمت در واکنش به این کاهش عرضه ممکن است برای مدتی در این ناحیه درجا بزند و پس از مدتی یکی از جهتهای صعودی یا نزولی را انتخاب کند.
در حالت کلی زمانی که در روندی نزولی قیمت به ناحیه تقاضایی نزدیک میشود هر کدام از سه حالت زیر ممکن است روی دهد که هر کدام را با استفاده از مفهوم عرضه و تقاضا در پرایس اکشن rtm شرح میدهیم. در تصویر زیر ناحیه تقاضا در نمودار قیمت را مشاهده میکنید.
برابری عرضه و تقاضا در ناحیه حمایتی
در حالتی که در روندی نزولی قیمت به محدوده تقاضایی مهم در نمودار نزدیک میشود، به تدریج از میزان عرضه فروشندگان کاسته میشود و از سویی دیگر با توجه به افزایش سفارشات خرید در این نواحی به قدرت خریداران افزوده میشود. نواحی تقاضایی مهم در حمایتهای اصلی مربوط به تایمفریمهای بالاتر تشکیل میشوند و احتمال برگشت روند از این نواحی وجود دارد.
در صورتی که در این نواحی قدرت خریداران و فروشندگان برابری کند، قیمت میتواند برای مدتی در محدوده معینی نوسان کند. در این حالت قیمت میتواند با توجه به پیروزی خریداران یا فروشندگان در این مبارزه به هر سمتی حرکت کند. اما تا زمانی که میزان عرضه با تقاضا برابر باشد قیمت در نوعی بلاتکلیفی برای انتخاب جهت حرکت است. در صورت افزایش تقاضا نسبت به عرضه، قیمت به سمت بالا حرکت میکند که در ادامه توضیح میدهیم.
افزایش تقاضا در ناحیه تقاضایی مهم
زمانی که قیمت به محدوده تقاضایی مهمی در روند نزولی خود نزدیک میشود، در این حالت به تدریج از سرعت حرکت نزولی قیمت کاسته میشود و همانطور که پیشتر توضیح دادیم، نوسان قیمت را در محدوده تقاضایی مربوطه خواهیم داشت. اما این برابری عرضه و تقاضا دوامی ندارد و با افزایش یکی از دو سوی عرضه یا تقاضا، قیمت وارد روند نزولی یا صعودی میشود.
افزایش تقاضا در این حالت بهمعنی این است که خریداران بیشتری نسبت به فروشندگان وجود دارد. این موضوع باعث بالا رفتن قیمت میشود. بنابراین در حالتی که به حمایتی مهم که در واقع ناحیه تقاضایی مهمی است، در روندی نزولی نزدیک میشویم، در صورتی که میزان تقاضا به تدریج از میزان عرضه بیشتر شود، قیمت به تدریج تغییر مسیر میدهد و پس از مدتی درجا زدن به سمت قیمتهای بالاتر تغییر مسیر میدهد.
افزایش عرضه در ناحیه حمایتی در نمودار قیمت
در حالت سوم ممکن است فروشندگان نسبت به خریداران قدرت بیشتری پیدا کنند. در این حالت با توجه به اینکه میزان عرضه نسبت به تقاضا افزایش بیشتری پیدا میکند، بنابراین قیمت در مسیر حرکت نزولی خود پس از مدتی درجا زدن به مسیر نزولی خود ادامه میدهد.
در واقع نمودار قیمت در برخورد با ناحیه حمایتی ممکن است برای مدتی درجا بزند و با افزایش میزان عرضه به روند نزولی خود ادامه دهد. در نواحی حمایتی که مربوط به تایمفریمهای پایینتری هستند، نواحی تقاضایی ضعیفتری نسبت به نواحی حمایتی در تایمفریمهای بالاتر تشکیل میشود. بنابراین در این نواحی حمایتی ضعیف، فروشندگان میتوانند با انجام عرضههای گسترده باعث ادامه روند نزولی قبلی در نمودار شوند.
واکنش قیمت به نواحی عرضه مهم در نمودار
برای اینکه بتوانیم واکنش قیمت را در برخورد با نواحی عرضه در نمودار بررسی کنیم میبایست روند صعودی قیمت را در نظر بگیریم که به نواحی مقاومتی نزدیک میشود. در این حالت با نزدیکتر شدن به ناحیه مقاومتی، میزان سفارشات فروش بیشتر میشود. به عبارت دیگر قدرت فروشندگان به تدریج بیشتر میشود. در این حالت نیز با توجه به میزان قدرت خریداران و فروشندگان ممکن است سه حالت روی دهد که در ادامه هر کدام از این حالات را با توجه به میزان عرضه و تقاضا شرح میدهیم. در تصویر زیر ناحیه عرضه در نمودار قیمت را مشاهده میکنید.
برابری عرضه و تقاضا در ناحیه مقاومتی
ناحیه مقاومتی ناحیهای است که نمودار قیمت در برخورد با آن برای مدتی در این ناحیه درجا میزند. در این حالت تا زمانی که میزان عرضه با تقاضا برابری کند، نمودار قیمت دچار بلاتکلیفی است. در صورتی که ناحیه مقاومتی که ناحیه عرضه را تشکیل میدهد مربوط به تایمفریمهای بالاتری باشد، در این حالت احتمال پیروزی فروشندگان و تغییر مسیر حرکت از روند صعودی به نزولی بیشتر است. اما در حالتی که ناحیه عرضه مربوط به ناحیه مقاومتی در تایمفریمهای پایینتر باشد این احتمال کمتر میشود. بنابراین در ادامه هر کدام از این حالات را بهصورت جداگانه بررسی میکنیم.
افزایش عرضه در ناحیه عرضه مهم
در مواردی که ناحیه عرضه مربوط به نواحی مقاومتی در تایمفریمهای بالاتر باشد، در این حالت سفارشات فروش بیشتری در این نواحی وجود دارند که باعث افزایش عرضه و ریزش بازار میشود. بنابراین زمانی که قیمت در روند صعودی خود به ناحیه مقاومتی مهمی در تایمفریمهای بالا نزدیک میشود، با نزدیکتر شدن به این ناحیه از میزان تقاضا کاسته میشود و بر میزان عرضه افزوده میشود. افزایش بیشتر میزان عرضه در نواحی مهم عرضه باعث میشود تا قیمت در این نواحی تغییر جهت دهد و به سمت قیمتهای پایینتر حرکت کند.
افزایش تقاضا در ناحیه مقاومتی
در صورتی که نواحی مقاومتی مربوط به تایمفریمهای پایینتری باشد، در این صورت ناحیه عرضه مربوطه ضعیفتر است. در این حالت با افزایش تقاضا ممکن است، قیمت از این ناحیه مقاومتی در تایمفریم پایین عبور کند و قیمت روند صعودی خود را ادامه دهد. بنابراین در روندی صعودی زمانی که قیمت به ناحیه مقاومتی ضعیفی نزدیک میشود، ممکن است در ابتدا قیمت برای مدتی در محدودهای نوسان کند، اما احتمال ادامه روند صعودی و شکستن محدوده مقاومتی وجود دارد.
نحوه ترسیم نواحی عرضه در نمودار
بعد از شناسایی نواحی عرضه در نمودار در این قسمت نحوه ترسیم این نواحی را یاد میگیریم. نواحی عرضه در نمودار شامل یکی از ساختارهای RBD یا DBD هستند. در این ساختارها میتوانید با مشخص کردن بیس، ناحیه عرضه مربوطه را ترسیم کنید. با توجه به اینکه در نواحی عرضه فشار فروشندگان بر خریداران غلبه دارد، بنابراین بعد از این نواحی همواره قیمت ریزش میکند.
در ساختار RBD بعد از حرکت صعودی قیمت، بیس تشکیل میشود و در این بیس با افزایش فشار عرضه قیمت ریزش میکند. در ساختار DBD نیز بعد از روندی نزولی برای مدتی قیمت در محدوده بیس درجا میزند، اما با افزایش فشار عرضه، قیمت روند نزولی قبلی خود را ادامه میدهد. برای ترسیم نواحی عرضه از کندل بیس استفاده میشود که در ادامه سه روش را برای ساختار RBD توضیح میدهیم.
روش میانه برای رسم نواحی عرضه
در روش میانه برای ترسیم نواحی عرضه خط اول را از قسمت بالای سایه بالایی کندل بیس و خط دوم را از قسمت پایین بدنه کندل بیس ترسیم میکنیم. در این حالت محدوده بین این دو خط را ناحیه عرضه میگوییم. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید در قسمت بالای ساختار RBD کندل بیس را مشاهده میکنید که با دو خط، ناحیه عرضه در این ساختار مشخص شده است.
این روش ترسیم روشی میانه از لحاظ ریسک برای انتخاب و ترسیم ناحیه عرضه است. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، کندل صعودی سبز رنگ به ناحیه عرضه یا بیس وارد شده است. در این حالت در ناحیه عرضه برای مدتی قیمت نوسان میکند. در نهایت با افزایش میزان عرضه، قیمت کاهش پیدا میکند و با کندل دراپ از ناحیه بیس خارج میشود.
روش پرریسک برای رسم ناحیه عرضه
در روش پرریسک برای ترسیم ناحیه عرضه خط اول را در بالای سایه بالایی کندل بیس و خط دوم را در پایین سایه پایین کندل بیس ترسیم میکنیم. ناحیه بین این دو خط ناحیه عرضه را در این روش نشان میدهد. در تصویر زیر ناحیه عرضه به روش پرریسک رسم شده است. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید قیمت در روندی صعودی با کندلهای رالی وارد ناحیه بیس میشود و پس از مدتی نوسان در این ناحیه با افزایش میزان عرضه و افزایش قدرت فروشندگان با کندلهای دراپ از این ناحیه خارج میشود.
روش ترسیم کمریسک برای ناحیه عرضه
برای رسم به روش کمریسک ناحیه عرضه به این ترتیب عمل میکنیم که خط اول را از قسمت بالای سایه بالایی کندل بیس رسم میکنیم. خط دوم را از قسمت بالای بدنه بیس ترسیم میکنیم. در این صورت ناحیه بین این دو خط، ناحیه عرضه در حالت کمریسک را نشان میدهد.
در تصویر زیر روش ترسیم کمریسک ناحیه عرضه را مشاهده میکنید. در این حالت ناحیه عرضه توسط سایه «کندل دوجی» (Doji Candle Pattern) مشخص شده است. همانطور که مشاهده میکنید روندی صعودی با کندلهای رالی به این ناحیه نزدیک میشود. اما در نزدیکیهای ناحیه عرضه با تشکیل کندلهای دوجی بازار دچار بیتصمیمی میشود. در این حالت میزان عرضه و تقاضا برای مدتی با هم برابری میکنند ولی با افزایش قدرت فروشندگان نسبت به خریداران، قیمت ریزش میکند.
نحوه ترسیم نواحی تقاضا
برای ترسیم نواحی تقاضا نیز از کندل بیس استفاده میشود. برای این منظور همانند ترسیم ناحیه عرضه میتوان از سه روش میانه، پرریسک و کمریسک برای مشخص کردن نواحی تقاضا استفاده کرد. لازم به ذکر است در نواحی تقاضا با افزایش فشار خرید نسبت به فروش، شاهد افزایش قیمت هستیم. بنابراین نواحی تقاضا یا در ساختارهای DBR یا در ساختارهای RBR تشکیل میشوند. در هر دوی این ساختارها در پرایس اکشن rtm بعد از تشکیل بیس، قیمت روندی صعودی را آغاز میکند. بنابراین کندلهای رالی را بعد از بیس مشاهده می کنیم. در ادامه این مطلب سه روش برای ترسیم ناحیه تقاضا برای ساختار DBR را شرح میدهیم.
روش میانه برای رسم ناحیه تقاضا چیست؟
روش میانه برای رسم ناحیه تقاضا بهگونهای است که خط اول از انتهای پایینی سایه پایینی کندل بیس و خط دوم از قسمت بالای بدنه بیس رسم میشود. در این حالت ناحیه بین این دو خط را ناحیه تقاضا میگوییم. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنیم ناحیه بین این دو خط، ناحیه تقاضا را تشکیل دادهاند که با روش میانه انتخاب شدهاند. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید کندل دراپ به ناحیه تقاضا وارد شده است. در ناحیه تقاضایی که همان بیس را تشکیل میدهد، قیمت برای مدتی نوسان میکند. اما پس از مدتی با افزایش تقاضا از ناحیه بیس با کندل رالی خارج میشود.
روش پرریسک رسم ناحیه تقاضا
در روش پرریسک برای رسم ناحیه تقاضا خط اول را از انتهای پایینی سایه پایینی کندل بیس و خط دوم را از بالای سایه بالایی کندل بیس رسم میکنیم. به این ترتیب ناحیهای که در بین این دو خط قرار میگیرد را ناحیه تقاضا میگوییم. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، در دو سوی سایههای کندل بیس خطوطی ترسیم شدهاند که محدوده تقاضا را مشخص میکنند. در این حالت ناحیه بیس یا تقاضا در بین این دو خط قرار میگیرد. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید کندلی نزولی به این ناحیه وارد شده است و پس از مدتی درجا زدن قیمت در ناحیه بیس، کندلی صعودی از این ناحیه خارج شده است.
روش کمریسک برای رسم ناحیه تقاضا
برای رسم ناحیه تقاضا با استفاده از روش کمریسک خط اول را از انتهای پایینی سایه پایین کندل بیس و خط دوم را در قسمت پایین بدنه کندل بیس رسم میکنیم. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید ناحیه بین این دو خط ناحیه تقاضا را در حالت کمریسک نشان میدهد.
نحوه انجام معاملات با الگوهای پرایس اکشن rtm
تریدرها میتوانند با استفاده از الگوهای تشکیلشده در نمودار قیمت معاملات خود را انجام دهند. با توجه به روندهای قیمتی که در اطراف کندل بیس تشکیل میشوند، تریدرها میتوانند الگوها یا ساختارهای ادامهدهند یا برگشتی را در نمودار قیمت تشخیص دهند. در تمامی این ساختارها کندل بیس مبنای تحلیل تریدر است. به عبارت دیگر با توجه به محدوده عرضه یا تقاضایی که با درنظر گرفتن کندل بیس مشخص میشود، تریدرها میتوانند سفارشات خود را برای انجام معاملات قرار دهند. بنابراین در ادامه این مطلب نحوه انجام معاملات را در الگوهای برگشتی و ادامهدهنده در پرایس اکشن rtm شرح میدهیم.
نحوه انجام معاملات در الگوهای بازگشتی
الگوهای بازگشتی در پرایس اکشن rtm الگوهایی هستند که قیمت در این الگوها تغییر جهت میدهد. این الگوها میتوانند تغییر جهت صعودی به نزولی باشند یا برعکس. در هر کدام از این الگوهای بازگشتی قیمت در ابتدا به محدوده بیس وارد میشود و سپس در خلاف جهت قبلی از این محدوده خارج میشود.
در این حالت تریدرها میتوانند با ترسیم محدوده عرضه یا تقاضای مربوطه قیمتهای مناسبی را برای ورود به معاملات پیدا کنند. الگوهای بازگشتی در دو ساختار ۷ و ۸ در نمودار قیمت قابل شناسایی هستند. ساختارهایی در نمودار قیمت که شبیه عدد ۷ هستند تغییر جهت از روند نزولی به صعودی نشان میدهند و میتوان آنها را با ساختارهای DBR تحلیل کرد و الگوهایی از نمودار قیمت که شبیه عدد ۸ هستند، تغییر جهتهایی از روند صعودی به روندهای نزولی را نشان میدهند و میتوان آنها را با ساختارهای RBD تحلیل کرد. در ادامه نحوه ترید با استفاده از هر کدام از این ساختارها را بهطور جداگانه شرح میدهیم.
استفاده از پولبک در الگوی بازگشتی DBR
پس از اینکه الگوی بازگشتی DBR در نمودار قیمت تشکیل شد، تریدرها میتوانند پس از پولبک قیمت به بیس مربوطه وارد پوزیشن معاملاتی لانگ شوند و از روند صعودی قیمت کسب سود کنند. در این حالت تریدرها میتوانند حد ضرر خود را کمی پایینتر از محدوده تقاضایی یا کندل بیس قرار دهند. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید الگوی DBR تشکیل شده است و نمودار قیمت پس از خروج از بیس دوباره به این ناحیه پولبک زده است. در این حالت تریدرها میتوانند در برگشت قیمت به ناحیه بیس به معامله وارد شوند.
معاملات در الگوی بازگشتی RBD
نحوه انجام معاملات در الگوی بازگشتی RBD نیز همانند نحوه انجام معاملات در الگوی بازگشتی قبلی به نحوه شناسایی و مشخص کردن کندل بیس بستگی دارد. بنابراین تریدرها میتوانند با توجه به توضیحاتی که پیشتر در مورد نحوه ترسیم محدوده بیس ارائه شد، محدوده عرضه را مشخص کنند.
زمانی که الگوهای بازگشتی RBD در نمودار قیمت تشکیل میشود، قیمت پس از روندی صعودی وارد روندی نزولی میشود. بهعبارت دیگر زمانی که در نمودار اشکالی شبیه عدد ۸ تشکیل شد، در این حالت الگوی بازگشتی RBD تشکیل شده است. برای اینکه تریدرها بتوانند از این الگو در معاملات خود استفاده کنند، نیاز دارند تا در موقعیتهای مناسبی به بازار ورود کنند.
در این حالت معمولا نمودار قیمت پس از خروج از محدوده بیس به این ناحیه پولبک میزند و فرصت ورود مناسبی را در اختیار تریدرها قرار میدهد. بنابراین تریدرها میتوانند با استفاده از این موقعیت نسبت به باز کردن پوزیشن معاملاتی شورت اقدام کنند و از روند نزولی بازار کسب سود کنند.
همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید قیمت در روند صعودی خود وارد محدوده بیس شده است و پس از مدتی نوسان در این محدوده با کندل دراپ از آن خارج میشود. همانطور که در این تصویر مشاهده میکنید، پولبک قیمت به بیس فرصت معاملاتی مناسبی برای ورود به پوزیشن شورت در اختیار تریدر قرار داده است.
نحوه انجام معاملات در الگوهای ادامه دهنده
دسته دیگری از الگوها در پرایس اکشن rtm ساختارهای ادامهدهنده را تشکیل میدهند. تریدرها برای اینکه بتوانند با استفاده از این ساختارها معاملات خود را انجام دهند، نیاز دارند تا در ابتدا محدوده عرضه و تقاضایی مربوطه را با توجه به محدوده کندل بیس مشخص کنند. در این حالت میتوانند با توجه به تشکیل الگوهای ادامهدهنده در پرایس اکشن rtm در روندهای صعودی یا روندهای نزولی نسبت به انجام معاملات اقدام کنند. ساختارهایی که تریدرها میتوانند با استفاده از آنها در الگوهای ادامهدهنده ترید کنند شامل الگوی DBD در روندهای ادامهدهنده نزولی و الگوی RBR در روندهای ادامهدهنده صعودی است که نحوه انجام معاملات در هر کدام از این الگوهای ادامهدهنده را بهطور جداگانه در ادامه این مطلب شرح میدهیم.
نحوه انجام معاملات در الگوهای DBD
برای انجام معاملات در الگوهای ادامهدهندهای همانند ساختار DBD لازم است در ابتدا محدوده بیس مشخص شود. سپس با توجه به این محدوده تریدرها میتوانند قیمتهای ورود به معامله و حد ضرر را مشخص کنند.
ساختار DBD نوعی از ساختارهای ادامهدهنده است که در روندهای نزولی بازار تشکیل میشود. در این الگو روند نزولی قیمت برای مدتی دچار وقفه میشود. این وقفه به دلیل فشار خریداران است که با افزایش میزان تقاضا سعی دارند با فشار عرضه در بازار مقابله کنند.
در نتیجه قیمت برای مدتی در محدوده بیس نوسان میکند. قیمت در این محدوده برای مدتی دچار بیتصمیمی میشود و تریدرها میتوانند محدوده بیس را با توجه به نوسان قیمت تشخیص دهند. پس از مدتی با افزایش دوباره میزان عرضه نمودار قیمت روند نزولی خود را ادامه میدهد. در این حالت کندلهای دراپ از محدوده بیس خارج میشوند. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید روند نزولی قیمت در خروج از محدوده بیس بار دیگر به این ناحیه پولبک زده است.
تریدرها میتوانند با رصد رفتارهای قیمتی در این ساختار در موقعیتهای مناسبی که نمودار در اختیار آنها قرار میدهد، نسبت به باز کردن پوزیشنهای معاملاتی اقدام کنند. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید تریدرها میتوانند با قرار دادن حد ضرر در بالای محدوده بیس در زمان پولبک به ناحیه عرضه به معامله ورود کنند.
نحوه انجام معاملات در الگوهای RBR
نحوه انجام معاملات در الگوی RBR به این ترتیب است که در ابتدا تریدرها میبایست محدوده بیس را در نمودار مشخص کنند. سپس با توجه به این محدوده میتوانند قیمت ورود به معامله و حد ضرر را تعیین کنند.
ساختار قیمتی RBR یکی از ساختارهای ادامهدهنده در پرایس اکشن rtm است. این ساختار ادامه روند صعودی را در نمودار قیمت نشان میدهد. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، قیمت در ادامه روندی صعودی از محدوده بیس خارج میشود. پس از این خروج به محدوده بیس پولبک میزند و دوباره به روند صعودی خود ادامه میدهد. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید قیمت ورود به معامله در بالای محدوده بیس قرار داده شده است. محدوده بیس در این ساختار محدودهای تقاضایی محسوب میشود که باعث افزایش قیمت به سطوح بالاتر شده است.
جمعبندی
در ابتدای این مطلب از مجله فرادرس پرایس اکشن rtm را شرح دادیم و برای اینکه درک بهتری از این نوع پرایس اکشن بهدست آوریم در ادامه برخی از مفاهیم پایه در تحلیل پرایس اکشن را شرح دادیم. سپس نواحی SR در این تحلیل را توضیح دادیم و انواع آن را بیان کردیم. خطوط روند را شرح دادیم و کندلهای مهم در پرایس اکشن rtm را توضیح دادیم. با توجه به اهمیت ساختارهای موجود در این نوع تحلیل در ادامه این مطلب انواع ساختارهای موجود در پرایس اکشن rtm را شرح دادیم.
برای این منظور ساختار برگشتی DBR و نحوه ترید این استراتژی را توضیح دادیم. ساختار ادامهدهنده RBR را شرح دادیم و نحوه تشخیص این ساختار را در نمودار قیمت بیان کردیم. ساختارهای DBD و RBD را شرح دادیم. یکی از مفاهیم مهم در پرایس اکشن، مفهوم عرضه و تقاضا است. برای این منظور مفهوم عرضه و تقاضا در پرایس اکشن rtm را شرح دادیم و نواحی عرضه و تقاضا را توضیح دادیم. سپس واکنش قیمت به نواحی تقاضایی مهم در نمودار را شرح دادیم. برابری عرضه و تقاضا در ناحیه حمایتی، افزایش تقاضا در ناحیه تقاضایی مهم و افزایش عرضه در ناحیه حمایتی ضعیف را بهطور جداگانه شرح دادیم. سپس واکنش قیمت در نواحی عرضه مهم در نمودار را بررسی کردیم.
در ادامه نحوه ترسیم نواحی عرضه و تقاضا را بیان کردیم. برای این منظور روشهای میانه، پرریسک و کمریسک برای رسم نواحی عرضه و تقاضا را بهطور جداگانه شرح دادیم. نحوه انجام معاملات با الگوهای پرایس اکشن rtm را توضیح دادیم. برای این منظور نحوه انجام معاملات در الگوهای بازگشتی را شرح دادیم و در انتها نیز نحوه انجام معاملات در الگوهای ادامهدهنده را بیان کردیم.
مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش ترید ارزهای دیجیتال — از صفر تا صد» است. در ادامه، میتوانید فهرست این مطالب را ببینید:
source