Wp Header Logo 72.png

سید حسین اشراق نویسنده و رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات نبراس کابل گفت: همان‌گونه که دریافت یک جایزه ادبی معتبر می‌‎تواند از جمله بزرگ‌ترین افتخارات یک نویسنده به شمار آید، جایزه ادبی جلال آل احمد نیز برای نویسندگان و آفرینشگران آثارِ ادبی می‎تواند نقطه عطفی در حیات فرهنگی آنها به شمار آید. نکته مهم این است که روند و میکانیسم تشخیص آثارِ برتر چگونه باشد؟ به نظر من صلاحیت علمی، صالحیت داوری و شفافیت رفتاری هیئت علمی و داوران نیز از اهمیت ویژه برخوردارند؛ زیرا با همین سه ویژگی است که اعتمادِ جامعه فرهنگی جلب و تضمین می‌شود.

وی افزود: به نظرم بحثِ حفظ میراثِ ادبی- فرهنگی و خلق آثارِ فاخر، مهم‌ترین انگیزه برای برپایی و پویایی در جایزه‌های ادبی به شمار می‌روند، امیدوارم دست اندرکاران جایزه ادبی جلال آل احمد چشم‌اندازشان را در راستای تعالی ادبیات فارسی و نشاط بخشی به حیاتِ فرهنگی حوزه تمدنی هماهنگ کرده و ضریبِ ارتقای کیفیتِ کارِشان را در کانون توجه قرار داده باشند.

نویسنده کتاب «هرمنوتیک و پایان ناپذیری سلسله تأویل» درباره نقش جشنواره‌ها و جوایز ادبی در معرفی یک نویسنده، اثر او و تجدید چاپ آن گفت: جوایز ادبی و جشنواره‌ها بهترین راه تقویت حافظه فرهنگی جامعه و تشویق مردم برای دستیابی مشتاقانه به کتاب است؛ این روند نقش جوایز ادبی را برجسته می‌کند. از همین رو گفته می‌شود اگر پروسه اهدای جوایز ادبی معتبر با داوری تخصصی، همه ‌جانبه و به دور از مسائل حاشیه‌ای موفقیت به دست آورد، بدون تردید یاری می‌رساند. در واقع آثاری که توسط عده‌ای کارشناس خبره مورد ارزیابی قرار گرفته و به مردم معرفی شده‌اند، مخاطبان را به خوبی به سوی خود می‌کشاند و تقاضا به کتاب در بازار را بالا می‌برد؛ روندی که موجب می‌شود شمارگان کتاب بالاتر برود و به چاپ بعدی برسد.

اشراق در ادامه گفت:‌ او با اشاره به اینکه نفس برگزاری جایزه ادبی با نگاه تخصصی در واقع بحث معرفی کردن و دیده شدن هرچه بهتر نویسندگان و آثار آنها، امر تأثیرگذاری بر سرنوشت امروز و فردای جامعه است، بیان کرد: این میان طیف جوانان از اهمیت ویژه برخوردار است. برگزاری جوایز ادبی مانند جایزه جلال آل احمد از یک سو یاری می‌رساند جوانان با نویسندگان و آثار آنها آشنایی بیشتری پیدا کنند و از سوی دیگر تشویق می‌شوند و انگیزه پیدا می‌کنند که خود نیز در روند خلق آثار ادبی سهم بگیرند.به گمانم رشد و اعتلای ادبیات در گرو پرورش نویسندگان خلاقی است که از ذکاوت خود برای تنومند کردن ریشه‌های فرهنگی جامعه بهره می‌برند، این میان نقش جوانان در هردو صورت (تأثیرپذیری و تأثیرگذاری) واجد اهمیت اساسی است.

رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات نبراس در بخش دیگری از سخنان خود، ضرورت نگاه تمدنی به جایزه جلال آل‌احمد را مطرح کرد و گفت: اگر قرار باشد جایزه جلال آل احمد جایگاه تمدنی خود را پیدا کند، باید برایش یک برنامه‌ریزی بلندمدت کرد تا در نهایت به مثابه مهمترین جشنواره ادبی برای پاسداشت از زبان فارسی تبدیل شود؛ این امر اقتضا می‌کند به جای مرزهای جغرافیای سیاسی به مرزهای تمدنی زبان فارسی بیشتر از پیش رجحان داده شود. برای رسیدن به این هدفِ مهم، باید گام‌هایی که با برگزاری جایزه جلال آل‌احمد برداشته شده، بیشتر شود. زبان فارسی افزون بر محدوده جغرافیای تمدنی خویش بر ملل و نحل و زبان‌های گوناگون دیگر هم از اثرگذاری‌ شگرفی داشته و در ساختن و پرداختن تمدن بشری نقش و سهم مهمی ایفا کرده است. نقش مهمی که افزون بر گستره تمدن شرقی حوزه‌های علمی و فرهنگی غرب را نیز درنوردیده و تحت تأثیر قرار داده است.

وی ادامه داد: با جدی گرفتن ظرفیتِ زبان فارسی به عنوان قدیمی‌ترین و کم ‌تغییرترین زبان که در حال حاضر در گفت‌وگوی فعال با زبان‌های دیگر در جهان قرار دارد، حفظ و پاسداشتِ آن، فعالیت‌های بیشتری را اقتضا می‌کند. به نظرِ من شامل کردن آثارِ نویسندگان افغانستانی در جشنواره جلال آل احمد با وجود اینکه طبیعی به نظر می‌رسد مایه سپاسگزاری است. احساس می‌کنم برای با کیفیت کردن کار هماهنگی‌های بیشتری باید با جوامع ادبی افغانستان و تاجیکستان صورت گیرد. افزون برآن باید آثار نویسندگان فارسی زبانی که در سراسرِ گستره جهان خلق شده / می‌شوند شامل روند جایزه ادبی جلال آل احمد نیز بشوند.

اشراق به حضور نویسندگان افغانستانی در یکی از ادوار این جایزه اشاره کرد و گفت: تا جایی که من اطلاع دارم در دور نهم جایزه ادبی جلال آل احمد آثاری از نویسندگان افغانستانی مانند زنده‌یاد رهنورد زریاب، سیدحسین فخری، سیدعلی موسوی و احمد ضیاء سیامک هروی دیده شدند و از شخصیت ادبی اکرم عثمان نیز ارج گزاری صورت گرفت. به نظر لازم است این روند خجسته توسعه پیدا کند و از شأن بین المللی برخوردار شود. بر دست اندرکاران جایزه جلال آل احمد است که این جایزه را به مثابه چتر قابل اعتماد برای نویسندگان تمدن زبان فارسی درآورند و اعتبار فرهنگی را که برای روند آن تعریف کرده‌اند، با توجه بیشتر به نویسندگان فارسی زبان غیرایرانی، بیش از پیش معنادار کنند.

این‌نویسنده در پایان گفت: با سرمایه گذاری مناسب با شأن بین‌المللی جایزه ادبی جلال آل احمد و مدیریت هوشمندانه فضای رقابتی در این عرصه، می‌شود از قرار گرفتن جایزه جلال آل احمد در کنار نوبل ادبیات، من بوکر، گوته، پولیتزر، گنکور و… امیدوار بود. آرزو دارم فرصت‌ها بیشتر از این شکوفا شود و گام‌های با کیفیت‌تری در راستای حفظ و توسعه دستاوردهای فرهنگی در حوزه تمدنی ما برداشته شوند.

220

source