این روزها به هر رسانهای که سر بزنید، از اینستاگرام گرفته تا گوشه و کنار صدا و سیما، مکرر یک خبر را دریافت میکنید: «امیرحسین مقصودلو ملقب به تتلو که چند سال اخیر در استانبول ترکیه زندگی میکرد توسط پلیس ترکیه در مرز بازرگان تحویل ایران داده و با دستور قضائی بازداشت شد..» این خبر از روز گذشته سر و صدای زیادی به راه انداخته است.
دستگیری این چهره که سالهای اخیر مدام بر طبل حاشیهسازی کوبیده، خود باعث حاشیههای جدیدی شد و بازتابهای زیادی داشت. حرف و حدیثها درباره بازداشت تتلو متفاوت است؛ برخی معتقدند تتلو فاقد اعلان قرمز بوده و از سوی ایران مشکلی برای ورود نداشته است، چرا که ترکیه او را در خاک ایران تحویل داده است در حالی که اگر موضوع تتلو، «استرداد مجرمین» بود، ایران باید او را در خاک ترکیه تحویل میگرفت. بر اساس همین حساب و کتابها، عدهای میگویند دولت ترکیه تتلو را دیپورت کرده است.
دیپورت از ترکیه پیش از این نیز درباره افراد دیگری اتفاق افتاده بود؛ ایرانیهایی که به این کشور پناهنده شده اما به علت رفتارهای مجرمانه که در فضای مجازی یا دنیای حقیقی انجام داده بودند، از این کشور اخراج شدهاند.
نقطه آغاز سقوط
تتلو که از موسیقی زیرزمینی ایران سر از ترکیه درآورد، در سیر هبوطی شگفتآور به سوی ابتذال رفت و رفتارهای هنجارشکنانهاش روز به روز بیشتر شد. تغییر ظاهر او به واسطه تتوهای عجیب و غریب تا جایی که جای خالی روی پوست او باقی نماند باعث شد این سوال مطرح شود که چه چیزی در نهاد او پنهان شده و چه سرخوردگیهای درونی عمیقی را با خود این طرف و آن طرف میکشد که او را از یک خواننده زیرزمینی با هواداران زیاد و صدایی پرطرفدار، به یک چهره قبحشکن و ضداخلاق تبدیل کرده است.
فراز و نشیبهای زندگی امیر تتلو سرگیجهآور است. امیرحسین مقصودلو متولد سال ۶۲ در مجیدیه تهران است که برعکس حالا، در کودکی و نوجوانی خود خجالتی بود. همه چیز تا آن لحظه آرام به نظر میرسید و شاید کسی فکرش را نمیکرد که او در آینده به یک تابلوی نقاشی متحرک تبدیل میشود که خط قرمزها را رد میکند و قبحشنی را به حد اعلا میرساند.
او بعد از مدتی که موسیقی را شروع کرده بود، سال ۱۳۹۰ اولین آلبومش را منتشر کرد و از آنجا که مجوزی برای موسیقی رپ صادر نمیشد و خوانندههای رپ، زیرزمینی بودند و بدون مجوز فعالیت میکردند، تتلو هم به خوانندههای رپ زیرزمینی اضافه شد.
چیزی نگذشت که در میان علاقمندان به موسیقی غیرمجاز، به یک رپر جذاب و پرطرفدار تبدیل شد و از همان جا نام «تتلو» سر زبان نسل جوان افتاد. دیگر امیرحسین مقصودلویی وجود نداشت و حالا از نهاد او، امیر تتلو متولد شده بود. معنا و مفهومی در عنوان تتلو وجود ندارد و او از انتخاب این اسم تنها یک هدف داشت؛ تمایز داشتن.
مرد هزار چهره
امیر تتلو عادت داشت به هر چیزی که رنگ و نشانهای از شهرت در آن بود، سرک بکشد. یکی دیگر از حواشی او در فضای مجازی، اعلام علاقه او به ورزش فوتبال بود. مقصودلو در بحبوحه جام جهانی ۲۰۱۴ با انتشار آهنگی در حمایت از تیم ملی فوتبال ایران، اعلام کرد که قصد رها کردن خوانندگی و پیوستن به دنیای فوتبال را دارد!
سال ۱۳۹۲ که زمان زیادی از شروع خوانندگی او نگذشته بود و او به عنوان یک رپر زیرزمینی فعالیت میکرد به دست پلیس امنیت اخلاقی دستگیر شد. خبر دستگیری او در تمام رسانهها بازتاب پیدا کرد: «تتلو، یکی از خوانندههای زیرزمینی دستگیر شد.» همین تیترهای خبری باعث شد تا هرکس که تتلو را نمیشناخت، حالا با اسم او آشنایی پیدا کند.
همین دستگیری دو روزه و البته انتشار ندامتنامه او بعد از آزادی، تتلو را به مشهورترین رپر ایران تبدیل کرد. چندی بعد از آزاد شدن، خبر رسید که تتلو برای اخذ مجوزهای لازم برای فعالیت در موسیقی ایران اقدام کرده است و وزارت ارشاد هم تا حدی به او چراغ سبز نشان داده است. اگر تتلو مجوز میگرفت؛ این میتوانست تتلو را به اولین رپر مجوزدار ایران تبدیل کند.
این ماجرا باز هم بازار اخبار را برای مقصودلو داغ کرد و بار دیگر، اسم او بر سر زبانها انداخت. حواشی مربوط به حضور و اجرای او روی یکی از ناوها در خلیج فارس به سرعت شدت گرفت. آهنگهایی که او برای مذاکرات هستهای ۵+۱ خواند و همچنین تولید یک موزیک ویدئو برای شهدا از اقدامات او برای رسیدن به اهدافش یعنی دریافت مجوز و اجرای کنسرت بود.
اوضاع تتلو بر وفق مراد بود و او هر روز، یک قدم به گرفتن مجوز، نزدیکتر میشد. اما این روند زیاد طول نکشید و سال ۱۳۹۵، تتلو باز هم با انتشار کلیپی غیراخلاقی و هنجارشکن، دستگیر شد؛ ولی این بار خبری از آزادی زود هنگام و توبهنامه نبود.
دیوانه از قفس پرید
به هر صورت، عدم دریافت مجوز برای تتلو بسیار گران تمام شد و این مساله به آخرین تلاش او برای ماندن در ایران و ادامه فعالیت خوانندگی در کشور تبدیل شد. وقتی تتلو دید از مجوز خبری نیست، سال ۱۳۹۷ ابتدا به گرجستان و سپس به ترکیه مهاجرت کرد.
امیر تتلو که مجوز برگزاری کنسرت نداشت سال ۱۳۹۷ به ترکیه مهاجرت کرد. برخی معتقدند تناقضات و تغییر هویت و شخصیت او از این مهاجرت آغاز شد. تتلو در ترکیه با سایتهای شرط بندی همکاری کرد و این درآمد غیرقانونی از اموال مردم برای طرفدارانش نیز عجیب بود.
برخی کاربران وقتی فهمیدند او در سایتهای شرطبندی فعالیت میکند ویدئویی از او را منتشر کردند که مربوط به پیش از مهاجرت تتلو است و میگوید: «زمانی که در سوپرمارکت کار میکردم و صاحب کارم بیرون میرفت، یک هزار تومانی از دخل بر میداشتم؛ ولی از عذاب وجدان و ناراحتی قبل از اینکه برگردد آن پول را سر جایش برمیگرداندم.»
رفتن او به ترکیه، به منزله پایانش بود و تتلو دیگر آن تتلوی سابق نشد. حالا او با یک صورت و بدن پر از رنگ و تتوهای اغراقشده، در مقابل چشم مخاطبان و طرفداران خود ظاهر میشود. روانشناسان معتقد هستند که اختلال شخصیت نمایشی تتلو باعث شد تا او چهره دیگری از خود را به نمایش بگذارد. چهرهای که تک تک سلولهای او فریاد میزدند: «لطفا مرا ببینید»
کاسبی از راه فحاشی به هواداران
قانونشکنی و بدآموزیهای تتلو بعد از مهاجرت هرروز بیشتر میشد. او فحاشی و ناسزاگویی را یکی از محورهای شهرت خود قرار داده بود تا جایی که در کنسرتهایش به طرفداران خود بد و بیراه میگفت و توهینهای سنگینی را به زبان میآورد. همان زمان جامعهشناسان و روانشناسانی درباره علت و ریشه این رفتار ضداجتماعی به بحث نشستند.
او به وضوح و بدون تعارف و با جدیت تمام به «تتلیتیها» فحش میداد. عنوانی که خودش برای طرفداران خود انتخاب کرده بود. سوال مهمتر این بود که اگر او این ضدرفتار را از خود نشان میدهد چرا عدهای هزینههای گزاف میپرداختند تا ناسزاهای او را بشنوند!
گرچه روزی خیل عظیمی از هوادار با لقب «تتلیتی» عاشق و شیفته او و کارهایش شدند و کنسرتهای هزاران نفری او سر و صدای زیادی به راه انداخت، اما راز برگزاری این کنسرتها، صرفاً صدای خوب نبود، بلکه تتلو با حواشی بسیار جنجالبرانگیز توانست به هدف خود برسد.
جالب است بدانید اولین کنسرت او در ترکیه لغو شد، چراکه علیرغم دنبالکنندگان زیاد او در فضای مجازی، تنها ۲۰۰ بلیت برای این کنسرت به فروش رسید. این لغو شدن کنسرت برای تتلو بسیار سنگین تمام شد و غرامت سنگینی را پرداخت کرد.
تیرهای خلاص
حاشیهسازی و قبحشکنی، ابزاری بود که این خواننده ضداخلاقی از طریق آن خودش را در فکر و ذهن جامعه معرفی کرده است. تتوهای غیرعادی، ناسزاگویی، استفاده از الفاظ رکیک، پرداختن به مسائل جنسی، موضوعات غیر اخلاقی و … رفتارهایی بود که او در اینستاگرام تکرار میکرد و از این طریق خودش را بر سر زبانها انداخت تا در کنسرتهای بعدی مشمول غرامت نشود.
تتلو با فحشهایی که میداد ۴ میلیون دنبالکننده جذب کرد و لایوهایی او در اینستاگرام، رکورد مخاطبان حاضر آنلاین در یک لایو را در تاریخ این پلتفرم شکست. شهرت او از این طریق هر روز بیشتر شد. آن سالها، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هنوز به اندازه حالا، فراگیر نشده بود و انتشار محتوای ضداخلاقی هنوز به این اندازه متداول نبود. همین موضوع باعث شد تتلو با تکرار رفتارهای غیراخلاقی شهرتش را بیشتر کند و به نوعی این شناخته شدن خود را مدیون فضای مجازی باشد.
تا اینکه اظهارات ضدانسانی تتلو بالا گرفت و او را به یک شخصیت زنستیز معروف تبدیل کرد تا جایی که در یکی از لایوهای خود در اینستاگرام، علناً دختران ۱۵ تا ۲۰ سال را به برقراری رابطه جنسی با خود دعوت کرد و در موارد بسیاری جنسیت زن را تحقیر میکرد. نکته تأمل برانگیز اینجا بود که تعداد زیادی از طرفداران او دختران و زنانی هستند که بارها و بارها، از جانب او مورد بیاحترامی و توهین قرار گرفتند. همین حرف و سخنها باعث شد تا اینستاگرام، حساب کاربری او با ۴ میلیون دنبالکننده را برای همیشه ببندد و تتلو را برای همیشه از داشتن یک صفحه در این شبکه اجتماعی محروم کند.
با همه اینها، سر و صداهای او در اینستاگرام باعث شد تا به درآمدهای میلیاردی دست پیدا کند. او علاوه بر آنکه دنبالکنندگانش را به دام سایتهای شرط بندی کشید، یک صف ۳۰۰ متری پشت درهای سالن کنسرت خود به وجود آورد. بعد از این بود که تتلو در باتلاقی که خودش ایجاد کرده بود بیشتر فرو رفت و روز به روز از خط قرمزهای بیشتری عبور کرد. هیچ ارزشی نمانده بود که تتلو زیر پا نگذارد تا شهرتش را بیشتر کند. او حتی از اهانت به امامان معصوم و باورهای دینی نیز دریغ نکرد.
نوشیدن مشروبات الکلی و مصرف انواع مواد مخدر و توهمزا روی سکوی کنسرتهای پرجمعیت، حاشیههایی بود که تتلو آنها را ایجاد کرد تا از این طریق کاسبی خود را رونق ببخشد. او که فحاشی در فضای مجازی را عادی کرده بود، روی سکوی کنسرت هم از انواع و اقسام الفاظ رکیک استفاده میکرد و روز به روز این سوال پررنگتر میشد که چه چیزی در این توحش و هبوط اخلاقی نهفته است که جوانان ایرانی را به سمت خود میکشاند؟
حاشیههای و بدآموزیهای این چهره در کنسرتهایش صدای اعتراض خانوادهها را درآورد و کم کم از گوشه و کنار خبر میرسید که دولت ترکیه به علت تبلیغ استفاده از مواد مخدر به دنبال دستگیری و اخراج تتلو است. اکثر طرفداران امیر تتلو، نوجوانها و نسل جدیدی بودند که خود به تنهایی توانایی پرداخت پول برای شرکت در کنسرتهای او را نداشتند. پدر و مادرها هم که از بیخ و بن با افرادی مثل او مخالف بودند و دوست نداشتند نوجوان دسته گلشان، چنین افرادی را سرمشق و الگوی زندگی خود قرار دهد.
عاشقانههای قلابی
حتی اگر اهل دنبال کردن حواشی هم نباشید قطعاً شعلههای حاشیه سحر قریشی و امیرحسین مقصودلو در هفتههای اخیر دامن شما را هم گرفته است. از ازدواجهای پرماجرای امیر تتلو میتوان کتابها نوشت. ازدواجهایی که هیچ کدامشان در فضای حقیقی صورت نگرفت و صرفاً در فضای مجازی بود. ازدواجها و رابطههایی که زیر ذرهبین میلیونها دنبالکننده بودند و هر کدام، تنها وسیلهای برای ایجاد حاشیه و افزایش شهرت تلقی میشدند.
یکی از پرماجراترین موارد، ارتباط او با بازیگر پر حاشیه ایرانی، سحر قریشی بود. آنها منجر به ازدواج شد. بهمن ۱۴۰۰، طوفانی در اینستاگرام بسیاری از ایرانیها به پا شد. سحر قریشی که در جریان فیلمبرداری یک سریال به نام «نیسان آبی» به ترکیه سفر کرده بود، به دیدار امیر تتلو رفت و یک ارتباط هدفمند شکل گرفت تا آنها را به شهرت بیشتری برساند.
سحر قریشی با ازدواج با امیر تتلو از دنیای بازیگری خداحافظی کرد. عکسها و پستها و ماجراها پشت سر هم در اینستاگرام منتشر میشد و تعداد دنبالکنندگان هر دو نفر سر به فلک کشیده بود. پس از رسیدن به یک حد نصاب خوب، حالا وقت آن رسیده بود که دوباره با یک خبر داغ دیگر، این سیر افزایش تصاعدی دنبالکنندگان، سرعت بیشتری بگیرد. پس خبر جدایی آنها به فضای مجازی تزریق شد.
آخرین پرونده آنها در این رابطه هدفمند، افشاگری سحر قریشی علیه تتلو بود که در ویدیوهایی برنامهریزی شده و سناریومحور، اظهاراتی علیه مقصودلو مطرح میکرد. کارشناسان بر این نظر بودند که تمام این ماجرا برای بیشتر دیده شدن رقم خورده است. اگر روزگاری قدرت، در دست حاکمان سیاسی و نظامی و اقتصادی بود، بیشتر دیده شدن و شهرت مجازی امروز روی دست همه آنها بلند شده و بستر جدیدی از رقابت طمعورزی را ایجاد کرده است.
در مدح صدای امیرحسین مقصودلو و در ذم اخلاق و رفتار هنجارشکن و ضداجتماعی او، طومارها نقل است. برخی معتقدند او نماد یک صدای خوب ولی از دسترفته است. کسی که برای ماندن در جرگه معمولیها تلاش کرد ولی زمانی که موفق نشد، مرزهای ادب را درید و افسار اخلاقی را پاره کرد و تبدیل به یک چهره کریه ولی معروف شد. چیزی که باعث او به درآمد بالا اما موقتی برسد و سرانجام به دست قانونهای بینالمللی دستگیر شود و از زندگی عادی نیز محروم شود.
۲۲۰
source