Wp Header Logo 127.png

یکی از دوستان به شوخی می‌گفت برای چند روز مسافرت رفتیم ترکیه که پس از یک دوره فشرده کاری، آب‌وهوایی عوض کنیم. تا رسیدیم هتل و تلویزیون را روشن کردیم، دیدیم شبکه ۷ ترکیه، دارد دوبله ترکی سریال یوسف پیامبر را پخش می‌کند. سریالی که ۱۵ سال پیش برای نخستین‌بار پخش شد و در این مدت، ده‌ها بار از سوی شبکه‌های داخلی و تلویزیونی حدود ۶۰ کشور جهان به روی آنتن رفت.

نکته جالب که در هر بازپخش این سریال به چشم می‌خورد آن‌که تمامی این بازپخش‌ها با درصد بالایی از میزان مخاطب و رضایت‌مندی آنها همراه است که همین پارامتر سبب می‌شود تا شبکه‌های مختلف نسبت به بازپخش این سریال همت کنند به‌گونه‌ای که تقریبا هیچ برهه‌ای در سال را پیدا نمی‌کنیم که این سریال فرج‌الله سلحشور را نمایش ندهد. به این ترتیب، یوسف پیامبر، قطعا رکورددار بیشترین تعداد بازپخش در میان تمام سریال‌های ایرانی است که آمار آن از دست سیمافیلم نیز خارج است.

اما این سریال چه دارد که حتی امروز که سیاست سریال‌سازی در سراسر جهان تا حدود زیادی تغییر کرده و به سمت مصرف‌گرایی پرحجم صرف پیش رفته، باز با اقبال بالایی توسط شبکه‌های داخلی و خارجی و مخاطبان جهانی دنبال می‌شود.

قطعا مهم‌ترین دلیلی که سبب شده تا این سریال با اقبال قابل‌توجهی همراه شود، تم غلیظ داستان‌گویی سریال است. یوسف پیامبر، یک محوریت داستانی پررنگ دارد و داستانک‌های بسیاری که در هر قسمت، به فراخور قصه، به بدنه اصلی روایت افزوده شده و غلظت بار داستانی را بیشتر می‌کنند. در چنین رویکردی است که داستان، با یک مهندسی درست، فشردگی داستانی را به خوبی مدیریت کرده تا مخاطب فارغ از بیرون‌زدگی یا آب‌بستن، شاهد یک روایت سلیس و سرراست باشد.

البته که در این پروسه مدیریت، بهره‌مندی از یکی از جذاب‌ترین داستان‌های قرآنی نیز خود موید هوشمندی تیم سیاست‌گذار سریال است. فرج‌الله سلحشور و تیم مدیریت سریال، داستان خود را از قرآن استخراج کردند که مورد وثوق تمامی جریان‌های فکری مسلمان است و با چنین پشتوانه‌ای نسبت به مهندسی داستان همت کردند که این سیاست، به‌خوبی در سطحی کلان دیده شد و همچنان جذابیت‌های بسیاری برای مخاطبان دارد.

بهره‌مندی هوشمندانه از چنین سیاستی سبب شد تا در روزگاری که عمده سریال‌ها تلاش می‌کنند تا روی ریل مصرف‌گرایی کلان حرکت کنند و در این مسیر، از پارامترهایی چون داستان‌های داغ روز و استفاده از سوپراستارها بهره ببرند، بتواند به‌عنوان یک جریان فکری در نهضت سریال‌سازی مطرح شده و درس خوبی برای یک پروسه تولیدی مدون قلمداد شود.

سریالی که طی ۱۵ سال، ده‌ها بار به روی آنتن شبکه‌های داخلی و خارجی رفته، قطعا می‌توان الگوی مناسبی برای تیم سریال‌سازان باشد تا در پناه یک سیاست‌گذاری درست بتوانند به درجه‌ای از ماندگاری برسند. این نگاه، درست مقابل جریان فکری است که به بهانه استانداردهای روز سریال‌سازی جهان، دست به دامان مصرف‌گرایی شده و نمی‌تواند جز موارد معدود، ماندگاری چندانی را به خود ببیند.

۲۴۵۲۴۵

source