جمال یزدانی که از نویسندگان و تولیدکنندگان متنی است که تحت عنوان سند تحول رسانه ملّی از آن یاد میکنند؛ او در پاسخ به این سؤال که سند تحول صداوسیما در باب اندیشه چه مختصاتی برای یک رسانه اندیشهمحور و یا اندیشه پایه طراحی کرده است، خاطرنشان کرد: ما پیش از اینها با وضعیتی در رسانه ملّی مواجه بودیم که حوزه اندیشه به خصوص اندیشه گفتمان انقلاب اسلامی در کنج شوراهای سیاستگذاری بالادستی و شبکه چهار یا نهایتاً برنامه معارفی محصور شده بود. کار رسانه مداوم در حال انتخاب است؛ اینکه من این مجری را انتخاب میکنم که من این میهمان را میآورم؛ اینکه من این دکور را میزنم و این ترکیب را در کنداکتور کنار هم میآورم. اینها همه انتخاب شد و اینکه پشت این انتخاب چه منطقی است؛ اینها اندیشه را شکل میدهد.
وی افزود: ما با یک وضعیتی در رسانه مواجه بودیم که به صورت کشکولی به همهچیز پرداخته میشد. مثلاً فرض کنید که در مناسبتها و دهه مهدویت برخی به گزارهها و اندیشه انجمن حجتیه میپرداختند و در برخی از برنامههای سرگرمکننده و همچنین سریالها گفتمان غربزده مطرح میشد. وقتی جریان اندیشهای در رسانهای آن هم به عظمت رسانه ملی در سطوح مدیریتی از خرد تا کلان سازمان صداوسیما یعنی از آن مدیرگروه تا مدیر شبکه تا مدیران کلان سازمان صداوسیما به جهت اندیشهای تضعیف میشود و کار به دستِ اندیشهگردها، ضداندیشهها و یا فرمگرها و صاحبان اندیشههای رقیب میافتد.
یزدانی به این نکته اشاره کرد: نرمافزار سازمان صداوسیما ویروسی است و از این جهت مشکل دارد. به همین دلیل تمام مفاد سند تحول ناظر به حل همین مسئله است؛ اتفاقاً یکی از ویژگیهای صنعتی به نسبت اسناد دیگری که قبل از این در سازمان صداوسیما وجود دارد این است که مسئله را انتخاب کرده و روی آن متمرکز شده و آن مسئله نرمافزار است. مسئله همان محتوای اندیشه سازمان صداوسیما است. این بخش دچار ویروسهای متعدد شده است.
عضو ستاد تحول صدا و سیما در ادامه تأکید کرد: جریان اندیشه باید در سر خط زنجیره تولید قرار بگیرد به جای اینکه صرفاً آن را در سطوح سیاستگذاری قرار دهیم یا به صورت محدود به آن بپردازیم. یعنی اگر گزارش ورزشی داریم پشتوانه گزارشهای ما «اندیشه» باشد چه کمکی میتواند به دو کلیدواژه مبنایی «عدالت گستری» و «هویت محوری» کند. اگر آشپزی را به عنوان یکی از فرمهای پرطرفدار متنوع در سازمان صداوسیما را درنظر بگیریم پشتوانه اندیشهای داشته باشد، قطعاً میتوانیم در این بخش هم شاهد تحولاتی در زمینه سازوکار و رویکردها باشیم. تحول در این سازوکارها میتواند حوزه اندیشه سازمان صداوسیما را تقویت کند.
یزدانی به کلیدواژه عدالت گستری اشاره کرد و افزود: یکی از بحثهایی که در سند تحول رسانه ملّی پیشبینی شده تحول در موضوع با ایجاد قرارگاه یا همان کارگروه موضوعی است. شاخصهای متنوعی در این سند طراحی شده که به اولویتهایی برمیگردد که مقام معظم رهبری در حکم آقای جبلی به عنوان رئیس صداوسیما آوردهاند. مثلاً یکی از کلیدواژههای مهم ما «عدالت گستری» است که در چهار دهه گذشته رسانه ملّی لااقل 30 درصد از جامعه ایرانی که جامعه روستاییاند را یا تحقیر کردیم و یا اصلاً آنها را در آنتن رسانه ملّی ندیدهایم. در حالی که در رسانههای دنیا یک ژانر جذاب، ژانر روستایی است که اینجا به چند برنامه همچون کارهای آقای اقبال واحدی بسنده میشد.
حجتالاسلام روحانی ناظر به صحبتهای یزدانی درباره عدالت گستری این نکته را مطرح کرد: من با سادهسازی این نکته که شما درباره روستا یک خط خبر بروید بگویید عدالتمحوری اتفاق افتاده و یا روستاییان روی آنتن تلویزیون دیده شدهاند مخالفم و در مقابل این نوع صحبتها، مقاومت میکنم. چون ما را سر جای اولمان که نگه میدارد بلکه ما را به عقبتر هم هدایت میکند. در جریان صحبتهای آقای یزدانی شنیدیم که سندهایی بودند که در صداوسیما ماندند و به اجرا نرسیدند. این سند تحول رسانه ملّی که نوشتهاید سه سال است آقای جبلی آمدند و آیا این سند روی آنتن آمده است؟ چه کاری برای این سند تحول انجام دادید که مثل سندهای قبلی نشود؟
یزدانی در پاسخ به صحبتهای حجتالاسلام روحانی تأکید کرد: سند هیچوقت به خودی خود کاری نمیکند و نیاز به نرمافزار اجرایی است که شما بتوانید سازوکار اجرایی آن را کنار هم قرار دهید تا اجرایی شود. اولین وجه تمایز این سند میتواند توجه و تمرکز بر روی بخش اندیشه است همان موضوع نرمافزاری که اشاره کردم. اتفاقاً وقتی موضوع تحول را به موضوع اندیشه وابسته میکنید حتماً زمان بیشتری را میطلبد و با یک سال دو سال قطعاً اتفاق نمیافتد.
حجتالاسلام روحانی با اشاره به اینکه رسانه ملی اگر قرار باشد در حوزه اندیشه تحولی اتفاق بیفتد باید به آرمان های انقلاب منتظم باشد، افزود: رسانه ملی اگر قرار باشد در حوزه اندیشه در آن تحولی رقم بخورد باید به آرمانهای انقلاب منتظم باشد. من برای اینکه از آرمانهای انقلاب صحبت کنم یا از شهید مطهری بگویم این جمله را میخوانم از شهید مطهری «من به جوانان و طرفداران اسلام را هشدار میدهم که خیال نکنند راه حفظ معتقدات اسلامی جلوگیری از ابراز عقیده دیگران است و از اسلام فقط با یک نیرو میتوان پاسداری کرد و آن علم است و آزادی دادن به افکار مخالف و مواجهه روشن و صریح با آنهاست» مسئله ما این است که چرا فلان روشنفکر به سازمان صداوسیما نمیآید. ما در این دوره آنتن را هم از حامد کاشانی میگیریم؛ وقتی این اتفاق افتاد به روشنفکر میگوییم آنتن را از این فرد گرفتم تکلیف تو دیگر معلوم است.
وی خاطرنشان کرد: حرف من اینجاست اتخاذ موضع کردن به معنای این نیست که ما با دیگری گفتوگو نکنیم و اگر دیگری را ورود میدهیم به کارمان فرمایشی باشد. در همین سازمان صداوسیما برنامه سوره را میساختم خدمت یکی از مدیران عالی رتبه رسیدم و آن بزرگوار گفت این برنامه سوره سر و صدا دارد؛ یک طوری بسازید که سر و صدا نکند و به ما زنگ نزنند! گفتم آقای فلانی من بلد نیستم. ما یک موضوعی داریم به اسم عقل و نقل اگر بیاییم بگویم عقل و نقل مثل هم میمانند آقای فلانی ناراحت میشود و اگر بگوییم شبیه به هم نیستند یکسری دیگر ناراحت میشوند. اینکه من از آقای یزدانی میشنوم انتخابگری کردهاند حرف درستی است اما مهم آن است این انتخابگری بر چه اساس و معیاری انجام شده است. قرار است تبدیل به چه صورتبندی محتوایی شود.
یزدانی در پایان خاطرنشان کرد: تجربیات گذشته را داشتیم و وقتی مهندسی معکوس میکنید رمز موفقیت آنها تجربه است و اگر برنامهای به موفقیت میرسد به نظرم نقطه قوت آنها صراحتشان است.
انتهای پیام/
source