Wp Header Logo 232.png

گروه اندیشه: دکتر علیرضا قلی نژاد پیربازار عضو هیات علمی و معاون فناوری و کاربردی سازی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، در نشست «همنشینی ادیان در ایران» به مقایسه معماری دو معماری اسلامی و زرتشتی پرداخت. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مقایسه او نشان می دهد، که هر دو معماری، تسهیل ارتباط انسان با هستی و خدا را در دستور کار خود داشته اند. محیط آرامش بخش، با تاکید بر توجه به «خود» و رابطه با طبیعت و خدا از طریق معماری، هسته مرکزی پژوهش پیربازار را تشکیل می دهد. از این منظر، همنشینی ادیان در ایران، معنای شگرفی می یابد. از نگاه پیربازار، زبان معماری، نوعی همنشینی و هم معنایی و ایجاد اشتراک، میان پیروان هر دو دین اسلام و زرتشت ایجاد می کند به نوعی که «در بررسی شباهت‌های گونه‌شناختی زیارتگاه‌های زرتشتی و بناهای مذهبی اسلامی در ایران، آشکار می‌شود که در عین وجود تفاوت‌های مشخصی که ریشه در سنت‌های مذهبی دارد، عناصر معماری مشترکی نیز وجود دارد که تداوم فرهنگی گسترده‌تری را در محیط ساخته‌شده نشان می‌دهد.» این مقاله که در نشست «همنیشینی ادیان در ایران» قرائت شد، در زیر از نظرتان می گذرد:

مقدمه: چشم انداز معماری ایران، مهد تمدن های باستانی و سنت های مذهبی متنوع، شاهد برهم کنش چشمگیر قدیم و جدید است. این مقاله با تمرکز ویژه بر شباهت ها و تفاوت های معماری دینی زرتشتی و اسلامی، به بررسی معماری مذاهبی که افق فرهنگ و تمدن ایرانی را شکل داده اند، می پردازد. دین زرتشت و اسلام به عنوان دو مذهب و آیین محوری، آثار ماندگاری بر هویت فرهنگی و معنوی ایران و ایرانی بر جای گذاشته اند توجه به معماری مذهبی بر زمینه این دو آیین ، دریچه ای جذاب به سیر تحول معماری مذهبی در ایران می گشاید .

دکتر علیرضا قلی نژاد پیربازار

میراث آیین زرتشتی در معماری ایران

آیین زرتشت، یکی از کهن‌ترین ادیان توحیدی جهان است که از ایران باستان سرچشمه گرفت و عمیقاً روحیه فرهنگی و معنوی ایرانیان را تحت تأثیر قرار داد. معابد زرتشتی که معمولاً به عنوان آتشکده شناخته می شوند، به عنوان پناهگاه هایی هستند که شعله مقدس نماد حضور الهی اهورا مزدا را حفظ می کنند .

ایران، سرزمینی با تاریخی کهن، به مثابه گنجینه ای فرهنگی، گواه تکامل معنوی مردمانش است. در قلب این گنجینه فرهنگی، میراث زرتشتی، یکی از قدیمی ترین ادیان توحیدی جهان نهفته است. تأثیر عمیق دین زرتشتی بر معماری ایران همچون سایر زمینه های فرهنگی قابل توجه است. میراث معماری زرتشتی در تاریخ معماری ایران از معماری آتشکده‌ها گرفته تا نقوش و تزیینات معماری معاصر، قابل مشاهده است معماری زرتشتی رابطه همزیستی بین ایمان و محیط ساخته شده را آشکار می‌کند.

زرتشت با ظهور در هزاره اول پیش از میلاد، مفاهیمی انقلابی به جامعه ایرانی هدیه کرد . از جمله اعتقاد به خدای واحد و خیرخواه، اهورا مزدا، و مبارزه کیهانی بین خیر و شر. دین زرتشتی به عنوان دین غالب امپراتوری ایران، عمیقاً بر هویت فرهنگی و معنوی منطقه تحت تاثیر فرهنگ ایرانی تأثیر گذاشت.

در آیین زرتشت، آتش نماد حضور الهی اهورامزدا است. جلوه معماری این عبادت را می توان در آتشکده های زرتشتیان مشاهده کرد. این نیایشگاه ها که اغلب در بالای تپه‌ها یا کوه‌ها قرار دارند، سادگی فرم و عملکرد و ارتباط عمیق با محیط طبیعی را منعکس می کنند.

آتش دان، عنصر مرکزی در این معابد، به عنوان نقطه کانونی عبادت عمل می کند. نیایشگاه های زرتشتی توسط یک حیاط بازاحاطه می شوند، آرایش فضایی بنا و حیاط ، تجمع عبادت کنندگان را تشویق ، و حس وحدت و فداکاری جمعی را تقویت می کند. از منظر زیبایی‌شناسی بصری، نیایشگاه های زرتشتی معمولاً حداقل تزئینات را دارند و بر خلوص فرم و تقدس آتش و نورتأکید می‌کنند.

معماری نیایشگاه های زرتشتی نشان دهنده نمادگرایی عمیق کیهانی است که در ایمان زرتشتی نهفته است. گنبدها که نمایانگر قلمرو آسمانی و وسعت بی‌پایان الهی هستند، اغلب آتشگاه را می‌پوشانند و پیوند بصری بین زمین و کیهان ایجاد می‌کنند. برج‌ها یا مناره‌هایی که «آتش بهرام» نامیده می‌شوند، به‌عنوان نمادی از تعالی معنوی و ارتباط با الهی سر به آسمان کشیده اند.

نقوش معماری در آیین زرتشتی عمیقاً در نظم کیهانی ریشه دارد و بازتابی ازارتباط متقابل الهی، بشریت و جهان طبیعی است. حجاری ها و نقش برجسته ها بر روی دیوارهای نیایشگاه ها ، صحنه هایی از طبیعت را به تصویر می کشند و بر پیوستگی همه جلوه های آفرینش تاکید می کنند.

با ظهور اسلام و ورود مسلمانان به ایران، منظر مذهبی ایران دستخوش دگرگونی عمیقی شد. در حالی که زرتشتیان به تدریج تسلیم اسلام به عنوان ایمان مسلط شدند، میراث معماری آن ها هم چنان بر زیبایی‌شناسی در حال تکامل ایران پس از اسلام تأثیر گذاشت.

آتشکده ها که زمانی مراکز اصلی عبادت بودند، به فضاهایی با اهمیت تاریخی و فرهنگی تبدیل شدند. برخی تغییر کاربری دادند و برخی دیگر تخریب شدند، اما عناصر معماری آن ها در ساختارهای نوظهور معماری ایرانی دردوره اسلامی استمرار یافت.

میراث زرتشتی در نقوش هنری ماندگار در معماری ایران ماندگار ماند. عناصری مانند طاق‌ها، گنبدها و حیاط‌های بازو صحن ها که زمانی جزو معابد زرتشتی بودند، به‌طور یکپارچه در مساجد و بناهای اسلامی مورد استفاده قرار گرفتند. زیبایی شناسی مشترک نشان دهنده تداوم فرهنگی است که از مرزهای مذهبی فراتر رفته است .

با پذیرش اسلام توسط ایرانیان، نقوش و تزیینات معماری زرتشتی در معماری اسلامی جلوه جدیدی یافت. ترکیب این عناصر، زبان بصری منحصر به فردی را ایجاد کرد که زیبایی‌شناسی ایرانی در دوران اسلامی را توصیف کرد. میراث ماندگار دین زرتشتی در معماری ایران به عنوان گواهی بر توانایی فرهنگ ایرانی برای انطباق، تکامل و در عین حال حفظ جوهر میراث تاریخی و مستمر معماری خود است.

تاثیر میراث زرتشتی بر معماری ایرانی تاثیری فرازمانی است. معماری معاصرایران، هم چنان مفاهیم معماری ایرانی از عمق تاریخ را در خود جای داده است. تأثیر متقابل سنت‌های کهن و الفبای معماری مدرن بر اهمیت ماندگار میراث معماری پیش از اسلام در شکل‌دهی هویت معماری معاصر ایران تأکید می‌کند.

مساجد و ساختارهای دینی اسلامی تجلی‌گاه معماری ایرانی

ظهور اسلام موجی دگرگون کننده را در سراسر ایران به ارمغان آورد و عصر جدیدی از بیان مذهبی و نوآوری‌های معماری را رقم زد. معماری اسلامی در ایران که مظهر مساجد و سازه‌های مذهبی است، سنت‌های هنری محلی را به‌طور یکپارچه با اصول طراحی اسلامی تلفیق می‌کند.

مساجد، عبادتگاه های اولیه در اسلام، به عنوان شاهکارهای معماری، ترکیبی از دقت هندسی، کاشی کاری‌های پیچیده، و تزیینات خوشنویسی پدیدار شدند. سازمان فضایی مساجد معمولاً شامل یک نمازخانه، یک حیاط مرکزی و یک مناره است که هر کدام اهداف عملکردی و نمادین خاصی را انجام می دهند. محراب که جهت مکه را نشان می‌دهد و منبر که از آنجا خطبه‌ها ایراد می‌شود، به‌عنوان ویژگی‌های مرکزی در نمازخانه قرار دارند.

چشم انداز معماری ایران، مهد تمدن‌های کهن و محل تلاقی فرهنگ های بشری، گواه تحول بیان معمارانه مفاهیم معنوی و دینی در طول هزاره هاست. بررسی دگردیسی معماری مذهبی ایران پس از ظهور اسلام و تحت تاثیر اصول معماری ایرانی از موضوعات مهم به‌شمار می‌رود. با تمرکز بر تحول معماری در مساجد و بناهای مذهبی مسلمانان، تداوم، نوآوری و هویت فرهنگی در بافت معماری ایرانی بیش از پیش مورد توجه قرار می‌گیرد .

ورود اسلام به ایران در سال 30 هجری، آغازگر دورانی دگرگون کننده در تاریخ معماری ایران بود. با ظهور مساجد به عنوان مراکز اولیه عبادت، یک زبان معماری جدید و متمایز شروع به آشکار شدن کرد و اصول طراحی مبتنی بر قوانین اسلامی را با سنت های معماری وهنری غنی ایرانی آمیخت.

معماری مذهبی ایران پس از اسلام منعکس کننده تلفیقی از سبک های ایرانی و اسلامی است، معماری ایرانی از این دوره به بعد ترکیبی منحصر به فرد را به‌نمایش گذاشت که غنای فرهنگی ایران را به‌صورتی اعجاب انگیز بازتاب می داد. ادغام عناصر معماری پیش از اسلام در بناهای مذهبی اسلامی، نشانگر ماهیت منعطف معماری ایرانی بود.

مساجد ایرانی به‌عنوان شاهکارهای معماری، فضاهایی شدند که در هم آمیختگی تأثیرات گوناگون فرهنگی و آیینی ایرانیان را آشکار کردند. سازمان فضایی این مساجد معمولاً شامل نمازخانه، حیاط مرکزی، مناره ها و محراب است که نماد جهت قبله است. این عناصر ضمن پایبندی به مبانی اسلامی، تزیینات پیچیده و نقوش هندسی را نیز به نمایش گذاشتند که از شاخصه های سنت های هنری ایرانی است.

یکی از ویژگی های بارز معماری مذهبی ایرانی، استفاده نفیس از کاشی و خوشنویسی است. کاشی های ایرانی با رنگ های پر جنب و جوش و نقش های پیچیده وسیله ای برای بیان زیبایی و نظم الهی شدند. خوشنویسی، آراسته به آیات قرآن، فضای داخلی مسجد را به سمفونی خط و نقش تبدیل کرد و زیبایی را با عمق معنا و اعتقادات دینی در هم آمیخت.

گنبدها و مناره‌ها که جزء لاینفک هویت معماری مساجد ایرانی بودند، دستخوش تحولات چشمگیری شدند. گنبدها که نمایانگر قلمرو آسمانی فضا هستند، از ساختارهای ساده به عناصر معماری باشکوهی که با الگوهای هندسی پیچیده تزیین شده‌اند، تکامل یافتند. مناره ها که در اصل عناصر کاربردی برای اذان بودند، به برج های سر به فلک کشیده تبدیل شدند که نمادی از اعتلای معنوی، عظمت معماری و نماد شهرهای اسلامی بودند.

گستره وسیع جغرافیایی ایران به تغییرات منطقه ای در معماری مذهبی کمک کرد. از مساجد گنبدی اصفهان گرفته تا مساجد شبستانی و آراسته شیراز، هر منطقه طعم منحصر به فرد خود را به روایت های معمارانه اضافه می کرد. این تنوع منطقه ای ماهیت پویای بیان مذهبی ایرانیان را برجسته کرده است .

سیر تحول معماری مذهبی ایران با عبوراز ادوار تاریخی متوقف نشد. در دوران معاصر، معماران هم چنان از میراث غنی سنت‌های معماری ایرانی در دوران اسلامی الهام می‌گیرند و در عین حال اصول طراحی مدرن را دستمایه طراحی های خود قرار می دهند. مساجد و ساختمان‌های مذهبی ساخته شده در سال‌های اخیر با همه کاستی هاشان، تلاش می‌کنند ترکیبی هماهنگ از سنت و مدرنیته را به نمایش ‌بگذارند، این تلاش‌ها همواره مظهر گفت‌وگوی جاری بین گذشته و حال است.

سیر تحول معماری مذهبی ایران پس از اسلام نه تنها نشان دهنده تغییر زیبایی شناسی محیط ساخته شده، بلکه حفظ هویت فرهنگی و نمادگرایی است. استفاده مداوم از کاشی‌ها، خطوط و نقوش ایرانی، زبانی بصری را گسترش می‌دهد که بناهای معاصر را با ریشه‌های تاریخی‌شان پیوند می‌دهد.

شباهت‌های گونه‌شناختی زیارتگاه‌های زرتشتیان و بناهای مذهبی اسلامی در ایران

فضاهای متمرکز:

بسیاری از زیارتگاه‌های زرتشتی، به‌ویژه آتشکده‌های باستانی، طرح‌بندی متمرکزی را به نمایش می‌گذارند که اغلب با یک محراب آتش مرکزی به عنوان نقطه کانونی است.

به همین ترتیب، مساجد در ایران اغلب دارای یک نمازخانه متمرکز با محراب است که جهت قبله را نشان می دهد و بر محوریت عمل عبادت تأکید می کند.

استفاده از حیاط:

در زیارتگاه‌های زرتشتیان معمولا حیاط و صحن به‌عنوان فضایی برای اجتماعات و آیین‌های عمومی عمل می‌کنند.

صحن جزء لاینفک معماری ایرانی دوره اسلامی است و فضاهای باز و صحن ها در مساجد و بناهای مذهبی اسلامی برای عبادات و فعالیت‌های جمعی، رویدادهای اجتماعی و تسهیل جریان هوا و نور مورد استفاده قرار می‌گیرند.

نمادگرایی آتش و نور:

نور که نماد پاکی و انرژی الهی است، موضوع اصلی دین زرتشتی است. شعله جاویدان در آتشکده های زرتشتی نشان دهنده نور و تاکید بر اهمیت اهورا مزدا است.

به طور مشابه، نور در معماری اسلامی با استفاده از پنجره‌ها، فانوس‌ها و خوشنویسی برای برانگیختن حس روشنایی معنوی در مساجد از اهمیت خاصی برخوردار است.

کاشی کاری پیچیده:

کاشی‌کاری‌های پیچیده با رنگ‌های زنده و نقش‌های هندسی زینت بخش برخی از زیارتگاه‌های زرتشتیان است به‌ویژه آن‌هایی که متاثر از سنت‌های هنری ایرانی اند.

کاشی‌کاری به سبک ایرانی از ویژگی‌های بارز معماری اسلامی در ایران است مساجد ایرانی به‌ویژه از دوره صفویه با کاشی‌کاری‌های استادانه با طرح‌های خوشنویسی و طرح‌های هندسی و اسلیمی مزین شده‌اند.

تزیینات خوشنویسی:

در حالی که خوشنویسی در دین زرتشتی چندان برجسته نیست، برخی از زیارتگاه‌ها ممکن است دارای کتیبه‌ها یا کنده کاری‌هایی بوده که پیام‌های مذهبی را منتقل می‌کردند که به‌دلیل فقدان مدارک مستند قابل اثبات نیست.

خوشنویسی نقش مهمی در هنر و معماری اسلامی ایفا می کند، به طوری که آیات قرآن اغلب در مساجد ایرانی به‌چشم می‌خورد و ابعاد زیبایی شناختی و معنوی را اضافه می کند.

سازه های گنبدی:

برخی از آتشکده‌های زرتشتی دارای سازه‌های گنبدی شکل هستند که نماد نظم کیهانی و ارتباط بین قلمرو زمینی و آسمانی است.

گنبدها یکی از ویژگی‌های معماری رایج در مساجد است که نمایانگر گنبد آسمان هستند و اغلب با نقوش هندسی چشم نواز و پیچیده تزئین می‌شوند.

مآذنه و مناره‌ها:

از مناره‌های پیش از اسلام که شمار بسیار اندکی در ایران بر جای مانده، نشانه‌هایی یافت شده که مناره با هدف راهنما بودن در این دوره ساخته می‌شده است. هم‌اکنون در کنار مناره‌های پیش از اسلام، نشانه‌ای از ساختمان دیده نمی‌شود، ولی ممکن است مناره‌ها نشانی از وجود آتشکده‌ها و آتشگاه‌های بزرگ بوده‌اند. با این‌حال زیارتگاه‌های زرتشتیان به‌طور سنتی دارای مآذنه نیستند.

مآذنه و مناره‌ها از عناصر متمایز مساجد در ایران هستند که به عنوان نمادهای بصری و ساختارهای کاربردی از جمله اذان مورد استفاده قرار می‌گیرند .

انطباق با سبک‌های منطقه‌ای:

سبک‌ها و مصالح بومی در معماری زیارتگاه‌های زرتشتیان تاثیرگذار بوده‌اند .

به طور مشابه، مساجد در سراسر ایران تنوع منطقه‌ای را به نمایش می‌گذارند که عناصر و مصالح معماری محلی را به بهترین وجه به نمایش می‌گذارند .

فضاهای جمعی:

نیایشگاه‌های زرتشتی اغلب شامل فضاهای جمعی است که بر اهمیت عبادت جمعی و مشارکت اجتماعی تأکید می‌کند.

مساجد به عنوان فضاهای مشترک برای نمازگزاران مسلمان، دارای فضاهای مشترک برای نماز، رویدادهای جمعی و تعاملات اجتماعی هستند. به‌ویژه آن‌که عبادت جمعی در اسلام بسیارتوصیه شده است.

ادغام با طبیعت:

برخی از زیارتگاه‌های زرتشتیان در محیط‌های طبیعی قرار گرفته‌اند و بر ارتباط با محیط زیست تأکید دارند.

بناهای اسلامی در ایران اغلب در ارتباط با طبیعت هستند و این ارتباط را با صحن و آب نما و اتصال به محیط‌های سبز پیرامونی نظیر باغ‌ها ایجاد می‌کنند .

طاق‌ها و طاق نماها:

طاق نماها، ویژگی بارز آتشکده های زرتشتی، مشابهتی در معماری بناهای مذهبی اسلامی پیدا می کند، جایی که طاق های نوک تیز و نعل اسبی ورودی ها و نمازخانه ها را زینت می دهند.

گنبد:

در معابد زرتشتی، گنبدها اغلب محراب آتش مقدس را می پوشانند و به عنوان نمایشی بصری از نظم کیهانی عمل می کنند. مساجد اسلامی نیز با گنبدهای برجسته مشخص می شوند که عظمت الهی را بازتاب می دهند و به عنوان نقاط کانونی معماری عمل می کنند.

نقوش هنری: نمادگرایی و تزیینات

نقوش هنری در معماری زرتشتی و اسلامی همگرایی نمادگرایی و تزیینات را آشکار می کند. نقش برجسته‌ها و نقش‌های زرتشتی اغلب صحنه‌هایی از طبیعت را به تصویر می‌کشند که بر پیوستگی خدا، بشریت و جهان طبیعی تأکید می‌کنند. کاشی کاری و خوشنویسی اسلامی به طور مشابه از زیبایی طبیعت الهام می گیرند، با نقوش هندسی که نماد نظم کیهانی است و آیاتی از قرآن که فضای داخلی مسجد را تزیین می کند.

نتیجه گیری:

در بررسی شباهت‌های گونه‌شناختی زیارتگاه‌های زرتشتی و بناهای مذهبی اسلامی در ایران، آشکار می‌شود که در عین وجود تفاوت‌های مشخصی که ریشه در سنت‌های مذهبی دارد، عناصر معماری مشترکی نیز وجود دارد که تداوم فرهنگی گسترده‌تری را در محیط ساخته‌شده نشان می‌دهد.

این شباهت‌های گونه‌شناختی، آشکار می‌کند که معماری مذهبی ایرانی، اعم از زرتشتی یا اسلامی، دارای عناصر مشترکی است که از مرزهای خاص مذاهب فراتر می‌رود. این ویژگی‌های معماری نه تنها ریشه در آیین‌های مذهبی دارد، بلکه بازتابی از زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی گسترده‌تری است که هویت چندوجهی ایران را در طول قرن‌ها شکل داده است.

بیشتر بخوانید:

216216

source