به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سید محمد محمدیسرشت متولد 1364 مشهد مقدس است. وی، تهیهکنندگی یا کارگردانی مستندهایی چون «هموطن»، «عشق گفت برو»، «ما بیشماریم» و «نفس خوار» را در کارنامه خود دارد. مستند «ما بیشماریم» محمدیسرشت موفق به کسب فانوس بهترین فیلم مستند بخش تاریخ انقلاب اسلامی و فتنه سال 88 و در سومین جشنواره عمار شدهاست و مستند «نفس خوار» او در یازدهمین جشنواره عمار توانست لوح افتخار بهترین فیلم مستند بخش پایش و پالایش اجتماعی را از آن خود کند.
او گفتوگو با خبرنگار تسنیم درباره تجربیات خود از ساخت مستندهای سیاسی به ویژه درباره موضوع 9 دی سخن گفت.
محمدی سرشت بیان کرد: به نظر من مهمترین شاخصه حماسه نهم دیماه، «همدلی» بود. اینکه ما در این روز شاهد بودیم که افراد گوناگون با سلایق و افکار مختلف، آمده بودند و در یک مسئله، با هم اتفاق نظر داشتند؛ آن مسئله نیز، مخالفت با فتنه و فتنهگران بود. این شاخصهای است که لازم است تداوم و استمرار داشتهباشد.
وی در مورد لزوم پرداختن به موضوعاتی چون فتنه 88 اشاره کرد: به صورت کلی، تذکر و یادآوری تاریخ دارای اهمیت است. فعالیتها و اتفاقات روزمره، حجابی را ایجاد میکند و ما را نسبت به تاریخ و رویدادهای مهم گذشته، فراموشکار میسازد. ما باید دائما نسبت به تاریخ گذشته تذکرهایی دریافت کنیم که در چه دورههایی، چه شخصیتهای خوب و بدی در کشور ما حضور داشتهاند. فیلمسازی در مورد فتنه 88 نیز، از جمله همین یادآوریها و تذکرها است.
این مستندساز در توصیهای برای جشنواره عمار خاطرنشان کرد: جشنواره عمار باید برای تشریح و روشنگری رخدادهایی چون فتنه سال 88، سیاستگذاریهای خود را بیشتر سمت تبیین ببرد. البته، معمولا جشنواره عمار، همین مسیر را درپیش دارد.
سکوت پرهزینه نخبگان و خواص
محمدی سرشت بیان کرد: چیزی که در دوره فتنه 88 گفته میشد و رهبری هم بارها اشاره فرموده بودند، این بود که وقتی نخبگان و افراد صاحب تریبون در این زمینه سکوتکنند، به تبع، یک جریان سکوت در رسانههای کشور در این موضوع حاکم میشود. به نظر من، مهمترین مسئله، همین بود.
وی در توضیح چرایی انتخاب موضوع فتنه 88 برای مستند «ما بیشماریم» اشاره کرد: در آن زمان، مسئله جمهوریت مطرح بود. یک ادعای قبیحانهای جریان داشت مبنیبر اینکه آنهایی که اهل تهران نیستند، لزوما، رای شان، رای درجه یکی نیست! این حرف از سوی افراد منتسب به جریان اصلاحطلب و برانداز، مطرح شدهبود. در این مستند، تلاش ما برا این بود که بررسی کنیم، افرادی که از نظر این مدعیان، از نظر رای دادن، شهروندان درجه دویی هستند، چه ادبیاتی دارند، چه عمقی از بینش را دارند. همچنین لازم بود به افرادی که در رسانههای ما هیچ بازنمایی درست و کاملی از آن ها نمیشد، به صورت چند جانبه، پرداختهشود. همه اینها، در پاسخ آن ادعا، صورت گرفته بود.
این مستندساز در مورد اقدامات جشنواره عمار به منظور تحقق عدالت رسانهای اظهار داشت: جشنواره عمار در مسیر تحقق عدالت رسانهای، قدمهای خوبی برداشته اما کافی نیست. دریچهها و درگاههای مهمتری وجود دارند که باید رفع عدم عدالت رسانهای، از طرف آنها انجامشود.
تولد پربرکت عمار
وی افزود: جشنواره عمار به اندازه خود توانسته در جهت نظم جدید جهانی حرکت کند. وظیفه جشنواره عمار این است که مردم و جامعه را با جایگاهی که در حال حاضر، کشور ما دارد و جایگاهی که میتواند در نظم جدید داشته باشد، آشنا کند. همین اطلاعرسانی و آگاهسازی مردم در این زمینه، حرکت بسیار مهم و ارزشمندی است.
محمدی سرشت ادامه داد: اما من احساس میکنم جشنواره عمار در مسئله نظم جدید جهانی، خیلی موفق نیست چون معتقدم عمار، حداقل در چهار یا پنج سال اخیر، به شدت در حال درجا زدن است و پیشرفتی نداشته است. حداقل تا دوره ششم الی هفتم جشنواره، یک رشد مشهود در جشنواره دیده میشد. کمیت آثار و تنوع جغرافیایی خوب بود. اما از یک زمانی، آثار چه از نظر کیفیت و چه کمیت، ثابت ماندند. این مسئله، حتی شامل پیگیری جشنواره از فیلمسازها میشد.
وی در تشریح وظیفه نسل جدید فیلمساز گفت: مستندسازها و فیلمسازها باید خود را در ساخت آثار مربوط به این موضوعات حیاتی، قدرتمند سازند. چون زمانی که یک بحران یا مشکل پیش میآید، معمولا بچههای مستندساز حیران میشوند که چگونه باید به تولید در مورد این موضوع بپردازند و اولویت تولید رسانهای با چه چیزی است؟ این مستلزم آن است که رصد درستی داشتهباشیم و بچهها بتوانند نگاهی به تولیدات گذشته داشته و آن ها را آسیبشناسی کنند تا هنگام وقوع یک حادثه، بتوانند مسئله اصلی و فرعی را از هم تشخیصدهند.
محمدیسرشت در پایان به تغییرات ایجادشده در فضای فیلمسازان انقلابی پس از ظهور عمار اشاره کرد: تولد جشنواره عمار، اتفاق بسیار مبارکی بوده است. من به یاد دارم در دورههای پیش از ظهور عمار، ما در کلاسهای حاج نادر طالبزاده شرکت میکردیم و فیلمهایی ساختهبودیم. فیلمهایی ساخته میشد که برخی قوی بودند و برخی از کیفیت کمتری برخوردار بودند. اما این آثار در کل، تفاوت زیادی با فیلمهایی که از رسانه ملی پخش میشد، نداشت، ولی انتشار آن نه در رسانه ملی جایگاهی داشت و نه ما مثل امروز، فضای مجازی پررنگی را داشتیم و نه جشنواره حقیقت، حاضر به قبول آثار ما میشد. این جریان به مرور در حال شکل دادن نوعی از ناامیدی را در دل بچههایی که میخواستند وارد این فضا بشوند، بود؛ آنها داشتند به این نتیجه میرسیدند که ما اشتباه میکنیم که دست به تولید محتوا در این زمینهها میزنیم. با تولد جشنواره عمار، این امیدها زنده و همینطور این جشنواره، باعث تولید فیلمساز شد. افراد بسیاری که در شهرستانها فکر میکردند نمیتوانند اثری بسازند که دیده شود، دیدند که این اتفاق با عمار به واقعیت پیوست.
انتهای پیام/
source