به گزارش خبرنگار دین خبرگزاری تسنیم، دعای عهد از ادعیه منسوب به امام صادق علیه السلام است که علمایی همچون ابن طاووس و مجلسی آن را در کتاب ادعیه خود نقل کرده اند. از امام صادق علیهالسلام روایت شده هرکه چهل صبحگاه این عهد را بخواند، از یاوران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود، خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و حقتعالی بر هر کلمه هزار حسنه به او کرامت فرماید و هزار گناه از او عفو کند.
نجوا با امام زمان ـ حاج مهدی رسولی
در ادامۀ شرح و توضیح فرازهایی از این دعای شریف، به این فراز می رسیم که خطاب به خداوند می گوییم که عهد و پیمان خود را در این روز با امام تازه می کنم.
«اللَّهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هَذَا وَ مَا عِشْتُ فِیهِ مِنْ أَیَّامِ حَیَاتِی عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لَا أَحُولُ عَنْهَا وَ لَا أَزُولُ أَبَدا؛ خدایا در صبح این روز و تا زندگی کنم از روزهایم، برای آن حضرت بر عهدهام، عهد و پیمان و بیعت تجدید میکنم که از آن، رو نگردانم و هیچگاه دست برندارم.»
حال سؤال اینجاست که تجدید عهد به چه معناست؟ مگر قبلاً پیمانی بسته شده تا بخواهیم این پیمان را تجدید کنیم؟ سؤال بعد این است که مفاد این عهد چیست و در چه محدودۀ زمانی بسته شده است؟
این باره آیات و روایات به کمک ما می آیند و هم زمان این عهد و پیمان و همچنین مکان و نیز مضامین آن را به ما یادآور می شوند. از شاخص ترین آیاتی که دربارۀ عهد و پیمان ما نسبت به خداوند و رسولش و اهل بیت وحی (علیهمالسلام) سخن میگوید، آیه ای مشهور به آیۀ «ألست» است. این آیه طبق احادیث مربوط به دورانی از قبل از خلقت مادی انسان هاست که در لسان روایات به عالم ذر شهرت دارد. در آیه172 سوره اعراف میخوانیم«وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلین»؛ یعنی «و هنگامى را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریّه آنان را برگرفت و ایشان را بر خودشان گواه گرفت که آیا پروردگار شما نیستم؟ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ.» مفهوم «ألست» از همین فراز آیه گرفته شده است. بعد آیه ادامه می دهد «گفتند: «چرا، گواهى دادیم» تا مبادا روز قیامت بگویید ما از این [امر] غافل بودیم.»
امام صادق علیهالسلام در روایتی ذیل آیه مطروحه فرمود خداوند از پشت آدم ذریه او را تا قیامت بیرون آورد؛ آنها نیز مانند ذره خارج شدند و نسبت به خود شناخت یافتند. اگر اینچنین نبود، احدی پروردگارش را نمیشناخت؛ سپس خداوند فرمود آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند بله؛ (بعد فرمود) این محمد رسولم و علی، امیر مؤمنان و خلیفهام و امین من است؛ أَخْرَجَ اللَّهُ مِنْ ظَهْرِ آدَمَ ذُرِّیَّتَهُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَخَرَجُوا کَالذَّرِّ فَعَرَّفَهُمْ نَفْسَهُ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَمْ یَعْرِفْ أَحَدٌ رَبَّهُ ثُمَّ قَالَ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى وَ إِنَّ هَذَا مُحَمَّدٌ رَسُولِی وَ عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ خَلِیفَتِی وَ أَمِینِی.» (الکافی (ط – الإسلامیة)، ج2، ص8)
آن حضرت در روایتی دیگر فرمود: «لَوْ قَدْ قَامَ القائِمُ لأنکَرَهُ النّاسُ، لأنَّهُ یَرْجِعُ إلیْهِمْ شابّاً مُوَفَّقاً، لا یَثْبُتُ علَیْهِ إلاّ مَنْ قَدْ أَخَذَ اللهُ میثاقَهُ فی الذَّرِّ الأوَّلِ؛ اگر قائم قیام کند حتماً مردم او را انکار مىکنند، زیرا او به صورت جوانى برومند به سوى ایشان باز مىگردد، کسى بر عقیده خود نسبت به او پایدار نمىماند مگر آن کس که خداوند در عالم ذرّ نخستین از او پیمان گرفته باشد.» بر اساس این حدیث، کسی در قبال حضرت مهدی(عج) ثابت قدم میماند که خداوند در عالم ذر از او میثاق گرفته است، پس در عالم ذر موضوع امام زمان و رفتار در قبال ایشان مطرح بوده است. در این بین رسولان اولوالعزم بیشترین عزم را نسبت به مهدویت داشتند و پس از آن، پیامبران و اوصیاء در این مسیر زحمات زیادی را متحمل شدند و امر خدا را که همان تشکیل حکومت امام عصر عجل الله تعالی فرجه در پایان دنیاست، سینه به سینه انتقال دادند و تکمیل کردند و آن امر را به صاحبان اصلی خود یعنی «اولوا الأمر» یا «صاحب الأمر» که اهل بیت وحی هستند و اکنون در دستان امام زمان عجل الله تعالی فرجه است، انتقال دادند. امام صادق (علیهالسلام) در دعای ندبه این معرفت را در قالب دعا به شیعیان می آموزند.
در این باره دو روایت را میخوانیم:
امام باقر علیهالسلام ضمن روایتی فرمود «… آنگاه خداوند از انبیاء میثاق گرفته، فرمود: «آیا من پروردگار شما نیستم؟أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ» سپس خداوند فرمود: «آیا محمد(ص) پیامبر من و علی امیر مؤمنان نیست؟» همه آنها پذیرفتند. «بر همین اساس نبوت آنها تثبیت شد؛فَثَبَتَتْ لَهُمُ النُّبُوَّة» حضرت در ادامه فرمود: «خداوند به انبیاء فرمود: «و همانا توسط مهدی دینم را نصرت میکنم و توسط او حکومتم را غلبه میدهم؛ وَ إِنَّ الْمَهْدِیَّ أَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِی وَ أُظْهِرُ بِهِ دَوْلَتِی». (بصائر الدرجات، ج1، ص70) سپس از ایشان عهد و میثاق گرفت تا اهل عترت را در این راستا یاری دهند.
امام محمد باقر(ع) ضمن روایتی ذیل آیه 115 سوره طه: «وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَ لَمْنَجِدْ لَهُ عَزْماً؛ ما از قبل از آدم پیمان گرفته بودیم، اما او فراموش کرده و عزم استواری برای او نیافتیم» به سرّ نامگذاری 5 رسول الهی به اولواالعزمی اشاره کردند و فرمودند:پس منصب اولواالعزمی برای آن پنج تن از جهت مهدی علیه السلامثابت شد؛فَثَبتَتِ العَزیمةُ لِهولاءِ الخَمسة فی المهدی». (الکافی (ط – الإسلامیة)، ج2، ص: 8)
با این توضیح بخشی از علت رجعت خوبان از مؤمنان و در اوج ایشان رسولان الهی در آخرالزمان و ظهور معلوم می شود. اگر می خوانیم عیسی علیه السلام در دو مقطع از آخرالزمان رجعت می کنند و در نهایت وزیر امام عصر عجل الله تعالی فرجه می شوند، به این علت است که قصد دارند به عهد خویش در مسیر مهدویت و ظهور عمل کنند و بیشتری عزم را نشان دهند.
سایر اصحاب اهل بیت علیهم السلام نیز هر کدام در عصر خویش سعی کردند نسبت به امام عصر خویش سعی و عزم به خرج دهند که در اوج ایشان اصحاب امام حسین علیه السلام بودند. روایت است امام حسین علیه السلام برای رفع اندوه حضرت زینب سلام الله علیها نسبت به یاران خویش فرمود: «ای خواهرم، بدان که اینها از عالم ذر (روز ألست) جزو اصحابم بودند و جدم رسول الله نسبت به آنها به من وعده داده بود. آیا دوست داری ثبات قدم آنها را ببینی؟» حضرت زینب(س) پاسخ مثبت دادند. یا أختاه إعلمی، إن هؤلاء أصحابی من عالم الذر و بهم وعدنی جدی رسول الله (ص) هل تَحبین أن تَنظُری إلی ثبات أقدامِهم. امام(ع) به ایشان فرمود علیک بظهر الخیمة؛ به پشت خیمه ها برو و شاهد باش».
بنابراین تجدید عهد همان یادآوری عهدی است که در عالم ذر یا روز «ألست» نسبت به وحدانیت خدا، رسالت پیامبر و ولایت اهل بیت علیهم السلام و به ویژه امام عصر عجل الله تعالی فرجه بستیم.
عزم «عیسوی» ذخیره انقلاب «مهدوی»
انتهای پیام/
source