به گزارش خبرنگار دین خبرگزاری تسنیم، سعید شیری:

یکی از احادیثی که در طول تاریخ حدیث شیعه مورد بحث اندیشمندان قرار گرفته است و برخی فرقه‌ها و نحله‌های فکری از آن در راستای اهداف خود بهره‌برداری کرده‌اند، حدیثی است که مفاد آن در ظاهر امر گویای آن است حضرت امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه هنگامی که قیام می‌کنند، امر جدید و کتاب جدید می‌آورند. این حدیث اول بار از سوی حضرت امام محمد باقر علیه السلام نقل شد و بعد به‌صورت‌های مختلف از سایر حضرات اهل‌بیت علیهم السلام نقل شد، این دست احادیث را عمدتاً نعمانی از راویان بزرگ شیعه در اوایل قرن چهارم هجرى در کتاب «الغیبة» خود آورده است. رجالیون، نعمانی را عظیم القدر و با منزلت شریف و صحیح العقیده معرفی می‌کنند (النجاشی، ص383)، نعمانی علاوه بر این که نویسنده‏‌اى خوش‌نظر و داراى قدرت استنباط بوده، از اطلاعات وسیعى دربارۀ رجال و احادیث برخوردار بوده است و از شاگردان بزرگ ثقة الاسلام کلینى به‌شمار مى ‌آید و بیشتر معلومات خود را از ایشان فرا گرفته است.

حدیث اول: در این روایت می‌خوانیم: عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ‌ع قَالَ إِنَّهُ قَالَ لِی أَبِی‌ع لَابُدَّ لِنَارٍ مِنْ آذَرْبِیجَانَ لَایَقُومُ لَهَا شَیْ‏ءٌ وَ إِذَا کَانَ ذَلِکَ فَکُونُوا أَحْلَاسَ بُیُوتِکُمْ وَ أَلْبِدُوا مَا أَلْبَدْنَا فَإِذَا تَحَرَّکَ مُتَحَرِّکُنَا فَاسْعَوْا إِلَیْهِ وَ لَوْ حَبْواً وَاللَّهِ لَکَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَیْهِ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ یُبَایِعُ النَّاسَ عَلَى کِتَابٍ جَدِیدٍ عَلَى الْعَرَبِ شَدِیدٌ وَ قَالَ وَیْلٌ لِطُغَاةِ الْعَرَبِ مِنْ شَرٍّ قَدِ اقْتَرَبَ. (الغیبة نعمانی، ص194)

ابوبصیر از امام صادق علیه السلام و ایشان از پدر بزرگوارشان امام محمد باقر علیه السلام نقل می‌کنند که فرمود: پدرم مرا فرمود؛ به‌ناچار در آذربایجان آتشى روشن شود که هیچ چیز در مقابلش نتواند ایستاد و چون چنین شود، خانه‏‌نشین باشید و تا ما در خانه نشسته‏‌ایم شما نیز بنشینید و چون کسی که از طرف ما حرکت می‌کند (فعالیت خود را آغاز کرد) به‌سوى او روانه شوید، هر چند با دست و سر زانو باشد، به‌خدا قسم گویى او را مى‌‏بینم که میان رکن و مقام از مردم به کتاب جدید بیعت می‌گیرد و بر عرب سنگین خواهد آمد و فرمود واى بر حال ستمگران عرب از شرّى که نزدیک شده است.

حدیث دوم: در روایتی مشابه می‌خوانیم ابوبصیر از امام باقر علیه السلام نقل کرد: «یَقُومُ الْقَائِمُ بِأَمْرٍ جَدِیدٍ وَ کِتَابٍ جَدِیدٍ وَ قَضَاءٍ جَدِیدٍ عَلَى الْعَرَبِ شَدِیدٌ لَیْسَ شَأْنُهُ إِلَّا السَّیْفَ لَایَسْتَتِیبُ أَحَداً وَ لَایَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ؛ «آن قائم، به امرى نوین و کتابى تازه و قضایى جدید قیام خواهد کرد که بر عرب سخت گران است (یا سخت خواهد گرفت) او را کارى جز با شمشیر نیست، توبه هیچ کس را نمى‏‌پذیرد، و در کار خدا از ملامت هیچ شخص خرده‏‌گیرى باک ندارد». امام صادق علیه السلام نیز در روایتی از عبارت امر جدید استفاده می‌کند؛ «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ‌ع جَاءَ بِأَمْرٍ جَدِیدٍ کَمَا دَعَا رَسُولُ اللَّهِ‌ص فِی بُدُوِّ الْإِسْلَامِ.»؛ یعنی قائم قیام می‌کند، امر جدیدی می‌آورد، همان گونه که رسول خدا در ابتدای اسلام دعوت کرد.

حدیث سوم: در روایتی دربارۀ سیره امام تصریح دارند چنان مى‏‌کند که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله رفتار مى ‌کرد، آنچه قبل از او بوده همه را ویران مى ‌کند ـ همان گونه که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله شالوده دوران جاهلیت را ویران ساخت ـ و اسلام را از نو آغاز مى‏‌کند». سَأَلْتُهُ عَنْ سِیرَةِ الْمَهْدِیِّ کَیْفَ سِیرَتُهُ فَقَالَ یَصْنَعُ کَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ‌ص یَهْدِمُ مَا کَانَ قَبْلَهُ کَمَا هَدَمَ رَسُولُ اللَّهِ‌ص أَمْرَ الْجَاهِلِیَّةِ وَ یَسْتَأْنِفُ الْإِسْلَامَ جَدِیداً.

حال این دو شبهه پیش می‌آید؛ اگر امام کتاب جدید می‌آورد، آیا این قرآنی که نزد ماست، تحریف شده است؟ آیا کتاب جدید و امر جدید به‌معنای شریعت و دین جدید است؟

بهره‌برداری بهائیان و احمد الحسن از حدیث کتاب جدید

بهائیان با استناد به همین احادیث معتقدند که دین اسلام نسخ شده است و بهاءالله همان فردی است که دین جدید و کتاب جدید آورده است. احمد اسماعیل بصری معروف به احمد الحسن از مدعیان دروغین مهدویت، منطبق با همین احادیث ادعای شارعیت می‏‌کند. او با استناد به روایت «یَقُومُ الْقَائِمُ بِاَمْرٍ جَدِیدٍ وَ کِتَابٍ جَدِیدٍ» قائم را دارای مقام شارعیّت می‌داند و خود را دارای مقام شارعیت می‌داند؛ لذا احکام جدید را به کتاب شرایع الاسلام محقق حلی اضافه کرده است که مبنای فقهی افراد این جریان شده است؛ مثلاً وضوی پا را حلقوی می‌گیرند، در شهادتین شهادت رابعه دارند، در رکعت چهارم باید حتماً حمد خوانده شود و بدعت‌هایی از این دست.

در توضیح باید بگوییم همان گونه که دو معنا از «جدید» نزد اهل لغت استنباط شد: 1. نو بودن 2. تجدید کردن.

وصیّ هیچ‌گاه شریعت و کتاب جدید نمی‌آورد

با پذیرفتن معنای «نو بودن»، یعنی امام علیه ‏السلام امر نوین، کتاب نوین و اسلامی نوین می‌آورند که تا قبل از آن نبوده است، در این باره می‌توان گفت دینی که حضرت پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله آورد، تمام دین بود و ایشان نیز خاتم الانبیاء هستند، بنابراین یک وصیّ طبق قاعده الهی نمی‌‌تواند کتابی نوین یا اسلامی نوین بیاورد، پس افرادی همچون علی‌محمد باب و احمد حسن بصری و فرقه‌شان، برای توجیه رفتار عوام‌فریبانه خود استناد به این روایت می‌کنند، مدعی وصایت پیامبر و از سویی مدعی تشریع هستند، در حالی که این دو در تعارضند؛ معنای شارعیت این است که به‌طور مستقل دارای شریعت است و معنای وصایت غیر از این است، وصی بایستی وصایت پیامبر را با حفظ امانت انجام دهد و دین و شریعت پیامبر را تغییر ندهد؛ باور به شارعیت قائم، نادرست و با انبوهی از آیات و احادیث در تقابلی آشکار است. (هوشیار، احمد الحسن و ادّعاهای گزاف مهدویّت، قائمیّت و شارعیّت!)

دلایل عدم‌تحریف قرآن

ضمن آنکه اگر معنا شود که قرآن جدید مى‌آورند؛ که این احتمال قطعاً باطل است، چرا که امت اسلامى اتفاق دارند که قرآن نقصان و اضافه ندارد و تحریف نشده و نخواهد شد؛ زیرا اوّل این‌که قرآن متواتر است و مکتوبی است که مسلمانان از زبان پیامبر صلّی اللّه علیه و آله شنیدند و علی‌رغم اینکه عده‌ای قصد ایجاد تحریف در آن داشتند، با تلاش مسلمانان این اقدام میسر نشد؛ به‌تصریح علمای اهل‌تسنن عمر از جمله افرادی بود که به‌مراتب و با توجیهات عجیب قصد ایجاد تحریف در قرآن داشت که مشهورترین آنها آیۀ رجم و بعد آیۀ 100 سورۀ توبه بود (صحیح بخارى، ج8، صص 208 ـ 211، باب رجم الحبلى؛ صحیح مسلم، ج4، ص167 و ج5، ص116)، دوم این‌که خود قرآن تصریح دارد «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُون‏»؛ یعنی ما ذکر را نازل کردیم و ما آن را محافظت می‌کنیم، سوم این‌که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دعوت به ثقلین یعنی قرآن و عترت کردند؛ اگر قرآن تحریف می‌شد، این شاخص هیچ گاه از سوی نبیّ حکیم مطرح نمی‌شد، چهارم این‌که با سایر روایات تفسیری در قرن‌های بعد تعارض ندارد، از جمله تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام.

نکتۀ دیگر اینکه آوردن کتاب جدید همیشه به‌معنای کتابی در عرض قرآن نیست بلکه ما کتاب‌هایی مانند «جامعه» حضرت امیر مؤمنان علیه السلام و «مصحف» حضرت فاطمه علیها السلام را داریم که اتفاقاً شرح و توضیح آیات قرآن هستند، حال آوردن کتاب جدید از سوی امام علیه السلام نمی‌تواند به‌معنای قرآن جدید باشد.

امام سنت و فرائض را احیاء و تجدید می‌کنند

دومین معنا برای این دست احادیث، معنای «تجدید» و احیای آموزه‌های کتاب است، همچنان که اشاره شد، خلیل‌بن احمد در العین جدید را به‌معنای مُجَدَّد یا تجدیدشده نیز در نظر گرفته است، این معنا را می‌توان در ادعیه‌های معتبر یافت، از جمله در فرازی از دعای ندبه که خطاب به امام عصر (عجّل اللّه تعالی فرجه) از زبان امام صادق علیه‌السلام می‌گوییم «أَیْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِیدِ الْفَرائِضِ وَ السُّنَنِ؟»؛ کجاست آن ذخیره برای تجدید فریضه‌ها و سنّت‌ها، یا در فرازی از دعای عهد امام صادق علیه السلام می‌خوانیم «وَ مُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ»؛ و تجدیدکننده آنچه از احکام کتابت تعطیل شده است.

از این دو فراز می‌توان فهمید که امام علیه السلام فرائض یا واجبات، سنت‌های نبوی و احکام تعطیل‌شده کتاب خدا را تجدید یا به‌تعبیر امروزی احیاء می‌کنند، این مسئله نشان می‌دهد در فرآیند آخرالزمان بسیاری از فرائض و سنت‌ها و احکام کتاب خدا یا به فراموشی سپرده می‌شوند و یا مورد تحریف قرار می‌گیرند.

با این حال به‌نظر می رسد باید به ابعاد دیگر این دست از احادیث نگاه کرد و آن را مورد واکاوی و تحقیق قرار داد.

انتهای پیام/+

source