Wp Header Logo 28.png

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ابراهیم یزدی، عضو شورای انقلاب، و معاون مهندس بازرگان در دولت موقت و سپس وزیر خارجه‌ی او، در جلد چهارم خاطرات خود با عنوان «شصت سال صبوری و شکوری؛ تاسیس نظام جدید: شورای انقلاب – دولت موقت ۱۲ بهمن ۱۳۵۷-۲ اردیبهشت ۱۳۵۸» درباره‌ی مقدمات انتخاب مهندس بازرگان به عنوان نخست‌وزیر دولت موقت که روز دوشنبه ۱۶ بهمن ۵۷ طی یک کنفرانس مطبوعاتی در مدرسه‌ی علوی اعلام عمومی شد، نوشته است:

آقای خمینی در روز ورودشان به ایران در بهشت‌زهرا رسما اعلام کردند که دولت تعیین می‌کنند. در جای دیگری من شرح داده‌ام که از همان زمان که برنامه‌ی سیاسی امام تصویب شد در نظر رهبر فقید انقلاب و نیز سایر شخصیت‌های سیاسی و یا روحانی، گزینه‌ی مطلوب برای نخست‌وزیری، مهندس بازرگان بود. اکثریت قاطع اعضای شورای انقلاب با این انتخاب موافق بودند، اما خود مرحوم بازرگان تمایلی نداشت. آقای خمینی با مشاهده‌ی عدم تمایل بازرگان نگران بودند که چه کسی را می‌توانند معرفی کنند که صلاحیت سیاسی و اخلاقی هم‌تراز مهندس بازرگان را داشته باشد و بتوان او را برای احراز این سمت انتخاب و معرفی کرد. از من خواستند که با بازرگان صحبت کنم و ایشان را راضی به قبول مسئولیت نمایم. مرحوم طالقانی بر این باور بود که مهندس بازرگان نمی‌تواند با روحانیان کار کند. او یک روحیه‌ی منضبط دارد و همه‌چیز باید سامان‌یافته و منظم باشد؛ اما روحانیان بیش‌تر بی‌نظم، و باری به هر جهت هستند،‌ یا به قول خودشان: «نظم‌شان در بی‌نظمی است.» در دیداری که با مرحوم طالقانی داشتم، ایشان با ذکر این مسائل به من توصیه کردند که مهندس بازرگان این مسئولیت را نپذیرند. اما من اگرچه با توصیفات و توضیحات ایشان موافق بودم، با توجه به اوضاع بسیار متلاطم و نامطمئن ایران، هیچ‌کس را مناسب‌تر و شایسته‌تر از بازرگان نمی‌دانستم. این یک مسئولیت ملی تاریخی بود که بازرگان باید بپذیرد و اگر نپذیرد و کشور دچار مشکلاتی بشود، بازرگان چه جوابی به ملت و تاریخ و یا مهم‌تر از همه به خداوند خواهد داد. بعد از این بحث‌ها طالقانی از من خواست که به اتفاق بازرگان به دیدنش برویم. در دیار سه‌جانبه هم طالقانی و هم من حرف‌ها و نظرات‌مان را برای مهندس بازرگان توضیح دادیم. طالقانی در نهایت نظر مرا پذیرفت و به بازرگان توصیه‌ی اکید کرد که تمام شرایط هم‌کاری خود را با شورای انقلاب و امام مطرح کند و اگر پذیرفتند، او مسئولیت را بپذیرد.

بعد از این جلسه و گفت‌وگوهای سه‌جانبه به دیدار آقای خمینی رفتم و آمادگی بازرگان را اطلاع دادم. ایشان بعد از دریافت خبر با خوشحالی تمام گفتند: «حالا خیالم راحت شد.»

روز بعد جلسه‌ی شورای انقلاب در مدرسه‌ی علوی با حضور تقریبا تمام اعضا و نیز امام تشکیل شد. رئیس شورای انقلاب، مرحوم طالقانی، تمایل شورا را به نخست‌وزیری مهندس بازرگان مطرح ساخت. آقای خمینی استقبال و ابراز خوشحالی کرد،‌ اما بازرگان درخواست کرد که به او مهلت بدهند. آقای خمینی موافق نبود. اظهار داشت: «موقعیت خطیر است و ما باید هرچه سریع‌تر دولت انقلابی را معرفی کنیم.» برخی از اعضای شورای انقلاب نیز در تایید نظر امام مطالبی گفتند. مهندس بازرگان کمی نگران و کلافه به نظر می‌رسید، با لحنی خاص گفت: «باید به من مهلت بدهید! شمر هم به امام حسین مهلت داد!» این بیان مهندس کمی غیرعادی بود و همه را به سکوت وادار ساخت. اما به هر حال قبول کردند که روز بعد تصمیم نهایی را بگیرند.

روز بعد بازرگان در جلسه، ابتدا شرایط خود را بیان کرد و توضیح داد که «از من توقع معجزه نداشته باشید. من با نظم و انظباط کار می‌کنم و به تغییرات تدریجی و گام به گام اعتقاد دارم. علاوه بر این نباید در کارهای اجرایی از بالای سر دولت، در همه‌ی کارها دخالت کنید. اگر این شرایط را می‌پذیرید، بسم‌الله حاضرم.» آقای خمینی و نیز چند نفری از اعضای شورا سخنانی در تایید بازرگان و اطمینان دادن به او اظهار کردند؛ سپس رای‌گیری شد. به جز یک نفر، تمام اعضای شورا به نخست‌وزیری ایشان رای دادند. آن‌گاه آقای خمینی ضمن تشکر از مهندس بازرگان به خاطر قبول مسئولیت، از آقای مطهری خواستند که متن حکم را تنظیم کند. آقای مطهری از من دعوت کرد که با ایشان هم‌کاری کنم. ما دو نفر به اتاق دیگر رفتیم و متن را تهیه کردیم. این متن در شورا خوانده و تصویب شد. قرار شد ابلاغ و اعلام رسمی حکم طی یک کنفرانس مطبوعاتی صورت گیرد.

۲۵۹۵۷

source