خداوند در آیات متعددی از قرآن در این باره سخن به میان آورده است؛ از جمله آنکه در آیات سوره بقره فرمود
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلَالًا طَیِّبًا وَ لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ ﴿١٦٨﴾ إِنَّمَا یَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشَاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾» یعنی ای مردم، از آنچه [از انواع میوه ها و خوردنی ها] در زمین حلال و پاکیزه است، بخورید و از گام های شیطان پیروی نکنید؛ زیرا او نسبت به شما دشمنی آشکار است. قط شما را به بدی و زشتی فرمان می دهد، و اینکه جاهلانه اموری را [به عنوان حلال و حرام] به خدا نسبت دهید.
در این آیه، خداوند با صراحت خطاب به تمام انسانها میفرماید از رزق حلالِ طیّب بخورید و از گامهای شیطان پیروی نکنید؛ این آیه گویای آن است که شیطان در کمین نشسته تا انسانها را گرفتار رزق حرام کند، چرا که دشمنی او مبین و آشکار است. از این جهت در آیه بعد میفرماید او شما را به بدی و فحشاء وا میدارد؛ یعنی گرفتار شدن در دام شیطان مساوی است با افتادن در ورطه گناه و فساد که یک مصداق آن گرایش به رزق حرام است. مصداق عینی آن را در ماجرای عاشورای حسینی میبینیم. آنها که گرفتار رزق حرام شدند، کار را به جایی رساندند که برترین مخلوق خدا روی زمین و خلیفه او را تکه تکه کردند و به خانواده او هم رحم نکردند. هنگامى که عمربن سعد سپاهیان خود را براى جنگ با امام حسین علیه السلام آماده کرد و از هر سو ایشان را در محاصره گرفتند، امام حسین بهسوى دشمن بیرون آمد و آنها را به سکوت دعوت کرد، اما خاموش نشدند. در این هنگام خطاب به آنها فرمود:
واى بر شما، شما را چه زیان که به من گوش دهید و گفتار مرا که به راه راست فرا مىخوانم بشنوید … همه شما از من نافرمانى مىکنید و به سخنان من گوش نمىدهید». بعد فرمود «زیرا شکمهایتان از حرام پر شده و بر دلهایتان مُهر [غفلت] خورده است؛ … و کُلُّکُم عاصٍ لِأمری غیرُ مُستَمِعٍ قَولی فقد مُلِئَت بُطونُکُم مِن الحَرامِ و طُبِعَ على قُلوبِکُم.
دوباره خداوند در چند آیه بعد یعنی در آیات 172 و 173 بر مسئله رزق و احکام آن تأکید کرده، میفرماید
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ ﴿١٧٢﴾ إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْكُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَ مَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللَّهِ ۖ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَ لَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿١٧٣﴾»؛ یعنی ای اهل ایمان، از انواع میوهها و خوردنیهای پاکیزهای که روزی شما کردهایم، بخورید و خدا را شاکر باشید، اگر فقط او را می پرستید. جز این نیست که خدا [برای مصون ماندن شما از زیان های جسمی و روحی] مردار و خون و گوشت خوک و حیوانی را که [هنگام ذبح] نام غیر خدا بر آن برده شده، بر شما حرام کرده است. پس کسی که [برای نجات جانش از خطر] به خوردن آنها ناچار شود، در حالی که خواهان لذت نباشد و از حدّ لازم تجاوز نکند، گناهی بر او نیست؛ زیرا خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.»
در این آیه نیز بین رزق طیّب، شکر خدا و عبودیت ارتباط میبینیم. خداوند تأکید میکند تا آنچه را که ما برای شما از روزیها در نظر داریم مصرف کنید نه هر چیزی که خواستید بخورید و یا به هر طریق غیر شرعی که دلتان خواست درآمد کسب کنید. از این جهت میبینیم افرادی که نسبت به رزق خود حساس نیستند، عبودیت خدا برایشان معنا و مفهوم ندارد و چشم آخرتبین ندارند و زندگی را در دنیا و لذتهای آن خلاصه کردهاند؛ لذا خداوند هم بر قلب آنها مهر میزند.
نتیجه آنکه هم باید تک تک افراد جامعه از رزق حلال بهره بگیرند و هم دولتها زمینههای لازم برای گرایش مردم به سمت درآمد پاک را فراهم کنند. دولتها که اگر تدبیر بایسته را نداشته باشند و سفره مردم را آلوده به ربا و در آمدهای نامشروع نکنند، جامعه از لحاظ فرهنگی رشد میکند؛ چرا که بین رشد فرهنگی جامعه با اقتصاد حلال رابطه مستقیمی وجود دارد.
انتهایپیام/
source