به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم؛ زمانی که به فهرست سریالهای پخش شده از پلتفرمهای نمایش خانگی نگاهی میاندازیم، میبینیم که بیش از نیمی از آنها در رده آثار پلیسی-معمایی قرار دارند. گونه محبوب تماشاگران ایرانی در کنار گونه کمدی که همیشه طرفداران پروپاقرص خود را داشته و طیفهای متنوع سنی را شامل میشوند. تولید آثار پلیسی-معمایی در سالی که آخرین روزهایش را پشت سر میگذاریم، شتاب بیشتری گرفته و حتی آثار کمدی را تحت الشعاع خود قرار داده که بخش مهمی از آن به علاقه مخاطب نسبت به قصههای پیچیده و متکی بر طرح معما بازمیگردد. سریال (گناه فرشته) ساخته حامد عنقا که تاکنون دوازده قسمت آن پخش شده، در رده این آثار قرار میگیرد که قصه آن حول محور یک قتل شکل گرفته و طرفین ماجرا هر یک به دنبال راهی برای به کرسی نشاندن حرف خود و اثبات حقیقت هستند.
گناه فرشته به سیاق آثار پلیسی از یک اوج آغاز شده و تلنگری اساسی به مخاطب خود میزند: قتل مردی میانسال به نام امیر عشیری توسط دختری به نام فرشته که برای او کار میکند. قلابی مناسب برای مخاطب تا به تماشای ادامه داستان نشسته و همپای شخصیتهای اصلی و مکمل پیش برود. در عین حال بابت قاتل اصلی نیز گمانهزنی کرده و هوش خود را بسنجد. عنقا که خود فیلمنامهنویسی متبحر به حساب میآید، برای روایت قصه خود به خوبی از مولفههای ژانر اشاره شده در بالا سود جسته و آن را در طراحی شخصیتها نیز به کار گرفته است.
در قسمتهای اولیه، بخش مهمی از کار در دادگاه میگذرد که دست عنقا را برای نزدیک شدن به مولفههای درام دادگاهی باز گذاشته است. فضای بسته دادگاه و حضور دختری جوان در مقام متهم به قتل در کنار دفاعیات وکلای دو طرف ماجرا، به کمک عنقا آمده و مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهد. از طرف دیگر در همین قسمتهای یاد شده، شخصیتها تا حدود زیادی معرفی شده و از انگیزههایشان در این پرونده خونین پرده برداشته میشود. برای نمونه نیز میتوان به کینه قدیمی حامد تهرانی از امیر عشیری و نقش او در کشته شدن مادرش اشاره کرد که انگیزهاش را برای دفاع از فرشته پررنگ میکند. در این بین تنها شخصیت مبهم و مرموز کار عماد تهرانی است که شمایلی پدرخوانده وار داشته و به مرور و با پیشرفت داستان، اندکی لایههای درونیاش آشکارتر میشود.
وجود نقاط عطف در هر قسمت در سریالهایی از جنس معمایی-پلیسی، جزو ضروریات فیلمنامه است که در گناه فرشته نیز تا حدود زیادی رعایت شده است. گاه این نقطه عطف شوکی اساسی به قصه داده و آن را وارد فاز تازهتری میکند و گاه تنها شکل یک تلنگر را دارد. حضور روزنامه نگار قدیمی اقتصادی که اطلاعات زیادی درباره امیر عشیری و زدوبندهای مالیاش دارد، جزو دست اول است که قتل هولناکاش یک نقطه عطف کلاسیک به حساب میآید. همین طور قتل عمدی دختری به نام مانیا در تصادف با اتومبیل که عشیری بخشی از اموال خود را به نام او زده و شهادتش در دادگاه می تواند بیگناهی فرشته را ثابت کند. شخصیتی کلیدی که به شکلی مرموز حذف شده و مخاطب را بابت به نتیجه رسیدن عماد در پرونده فرشته در بیم و امید نگه می دارد.
از طرف دیگر آثاری که فرمت مینی سریال نداشته و بیست قسمت و بیشتر طول میکشند، نیاز فراوان به داستانهای فرعی دارند که گناه فرشته نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. عنقا برای این کار شخصیتهای مکمل را وارد قصه کرده و براساس آنها داستانکهایی را طراحی کرده تا به تنه اصلی فیلمنامه گناه فرشته بچسبند. یکی از آنها برادر مانیا است که زندانی است و میتواند در رازگشایی از پرونده قتل عشیری نقشی کلیدی ایفا کند. همین طور وکیل عشیری که چندوجهی بوده و کاملا خاکستری به نظر میرسد. داستانک دیگری هم حول محور حامد و همسرش مهتاب شکل گرفته که با اضافه شدن نوید عشیری به این دو، یک مثلث جذاب و پرتنش شکل میگیرد. مثلثی که بخش مهمی از آن به گذشته این سه نفر بازگشته و نقشی مهم در پیشبرد داستان دارد.
در سریالهایی با تعداد قسمت بالا، شخصیتپردازی نقش مهمی در کیفیت نهایی کار و جذب حداکثری مخاطب دارد. از این لحاظ، گناه فرشته در وضعیت خوبی قرار داشته و با ترکیبی از شخصیت و تیپ-شخصیت کار خود را پیش میبرد. حامد تهرانی در مقام وکیل کارکشتهای که پروندههای اقتصادی را پیش میبرد، در نگاه اول شباهت چندانی به قالب کلیشهای وکلای مدافع ندارد. اما خیلی زود به باور تماشاگر خود نشسته و به همذات پنداری وادار میکند. سکانس آشنایی تماشاگر با حامد در دادگاه متهم اقتصادی، خوب از کار درآمده و کاملا موجز عمل میکند. از طرف دیگر، عنقا تم عشق را به مرور به قصه خود تزریق کرده و با تکیه بر حامد و فرشته آن را گسترش میدهد که خوب و باورپذیر از آب درآمده است. مشفق هم دیگر شخصیت کلیدی گناه فرشته است که مکمل مناسبی برای حامد بوده و وجوه کاریزماتیک خوبی دارد. کافه دار فعلی و وکیل مدافع سابق که رابطه مرید و مرادی با حامد داشته و در عین حال حواساش هم به خانواده اوست. نوید عشیری یکی از شخصیتهای خاکستری سریال است که پسزمینه خوبی برایش تدارک دیده شده و در تقابل با جبهه خیر کار قرار دارد.
حامد عنقا در مقام کارگردان نیز عملکرد خوبی داشته و گناه فرشته از این لحاظ شسته رفته به نظر میرسد. به خصوص در دکوپاژ سکانسهای دادگاه که تماشاگر کاملا سنگینی آن فضا را حس میکند. در انتخاب بازیگران هم عنقا موفق عمل کرده که از نمونههای آن در این باب میتوان به شهاب حسینی، مهدی سلطانی، پردیس پورعابدینی و بهروز رضوی اشاره کرد. حسینی به خوبی در نقش یک وکیل نه چندان پایبند به برخی اصول حرفهای درخشان ظاهر شده و کله شق بودنش به دل تماشاگران سریال مینشیند. مهدی سلطانی هم درک درست و تمام و کمالی از مشفق داشته و به آن عینیت بخشیده است. در عین حال پاسکاریهای خوبی هم با شهاب حسینی به عنوان پارتنر خود دارد. پورعابدینی که پیش از این هم سابقه کار با عنقا را داشته، در خلق شخصیت فرشته کار سختی داشته چرا که اکتهای حسی زیادی به خصوص در قسمتهای نخست نداشته و بیش از هر چیز روی نگاه خود متمرکز شده است. بهروز رضوی هم پس از مدتها جلوی دوربین رفته و با وجود حضور اندکاش به عماد وزن خاصی بخشیده که بخش مهمی از آن به صدای فوق العادهاش بازمیگردد.
انتهای پیام/
source