«دیافراگم» گذری است تماشایی به دل تاریخ و بررسی مسیری که گرامافون و دستگاههای ثبت و ضبط صدا و موسیقی در ایران داشتهاند، فیلم جواد وطنی میتوانست مانند اغلب نمونههای مشابه (مستندهایی که کند و کاوی در دل تاریخ دارند، سخت و پیچیده باشد) اما فیلم او مفرح، پر از لحظات دوستداشتنی و اطلاعات به درد بخور است. تماشاگر نه بمباران اطلاعاتی میشود و نه در میان انبوه تصاویر آرشیوی غرق میشود. فیلم او، به اندازه از اطلاعات و دانستهها استفاده کرده و بدون آنکه پیچیده به نظر برسد، قصه اش را روایت میکند. قصه ای که در آن، رد پای بسیاری از شعرا، شخصیتهای ادبی و سیاسی تاریخ معاصر را میتوان یافت. همان طور که «اکسدوس» با پایانبندی درستش، تماشاگر را درگیر میکند. موسیقی انتخاب شده برای تیتراژ «دیافراگم» و تاکید فیلمساز بر این که از دهه ۸۰ شمسی، دوباره موج استفاده از صفحه و دیافراگم در ایران، راه افتاده، نقطه ختم درستی برای فیلم وطنی است. فیلمی که با استفاده از اطلاعات کلکسیونرها، پژوهشگران و افراد مطلع حوزه موسیقی، تماشاگرش را درگیر کرده و او را با تاریخ موسیقی ایرانی پیوند میزند.
«دیافراگم» کسلکننده و کشدار نمیشود و برخلاف بسیاری از مستندهای تاریخی، اصراری برای استفاده از راوی و گفتار متن ثقیل ندارد. «دیافراگم» تولید مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است که در این سالها، اغلب آثاری درباره تاریخ معاصر، شخصیتهای مهم و رویدادهای شاخص آن داشته است. جواد وطنی در «دیافراگم» بدون موضعگیری سیاسی، راوی یک اتفاق در تاریخ ایران است و این ویژگی، بزرگترین امتیاز فیلم اوست
۲۲۰
source