به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سحرگاه چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ به حکم صادق خلخالی سرپرست کمیتهی مبارزه با مواد مخدر ۳۰ قاچاقچی عمدهی مواد مخدر در زندان قصر تیرباران شدند. خلخالی در همین روز ضمن بیان جزئیاتی دربارهی پروندهی این اعدامیان به دولت موقت نیز تاخت و تلویحا کشتار کردستان را نتیجهی سیاستهای آن دانست. «سیاستهای گام به گام بازرگانی و تساهل و ندانمکاریهای او این همه خون از جوانان ارتشی و سپاه پاسدران جاری ساخت، ولی دیگر ما به سیاستهای گام به گام تسلیم نخواهیم شد. و تسامح و دموکراسی غربی آنها را به نابودی میکشایم.»
فردای آن روز (پنجشنبه ۱ خرداد ۵۹) خبرنگار کیهان در گفتوگویی با مهندس بازرگان از ایشان دربارهی ادعاهای دیروز خلخالی بر علیه دولت موقت پرسید. بازرگان گفت:
مثلی است در زبان عربی ولی مصطلح در فارسی که میگوید «شرفالمکان بالمکین» یعنی شرف و احترام هر جا بسته به این است که چه شخصی در آنجا نشسته باشد. در کلام و صحبت هم باید گفت: «شرفالکلام بالمتکلم» قضاوت مردم نسبت به هر گفتار بر حسب این است که چه شخصی آن را گفته باشد. من تردید دارم که جوابی بدهم… ایشان هر چند روز هوس میکند حرفی راجع به دولت موقت و من بزند. مکرر اصطلاح «جمهوری دموکراتیک اسلامی» را با به عنوان گناه نابخشودنی من عنوان کرده است در حالی که نظر شورای انقلاب و حتی خود امام در روزهای اول چنین بود و جرم نیست. یک وقت نامهای را پیش میکشد که من به دادستان انقلاب نوشته و دستور خودداری از اعدام هویدا را دادهام در حالی که اگر چنین نامه و دستوری وجود داشت میتوانست فتوکپی آن را برای چاپ به روزنامهها بدهد. جای دیگر علت حضورم را در دادسرای انقلاب به اتفاق دو نفر از آقایان معاونین نخستوزیری را آزاد کردن یکی از بستگانم میداند که در زندان بوده است در حالی که آن شخص محترم در عمرش به زندان نرفته و اصلا اتهامی نداشته است و یا نمونههایی از این قبیل هستند.
حالا بعد از مدتی به تقلید کسانی که در انتخابات ریاستجمهوری اتهام ما به سیاست لیبرالیستی و گامبهگام و سازشکاری را دستاویز کرده و بعدا رسوا شدند، آن را بیرون میآورد بدون آنکه اصلا علت این حملات را بداند یا بداند که لیبرالیسم و سیاست گامبهگام چیست و چه ارتباطی این جریانها به کردستان دارد که خود داستان مفصلی است.
گمان نمیکنم که [ایشان از گفتن این حرفها] قصد خاصی داشته و یا باز هم نقشهای دشمنان انقلاب راه انداخته باشند. در هر حال دلش خوش است که بد و بیراه بگوید. همانطور که از اعدام و قتل آدمیزاد لذت میبرد! … من هم حرفی ندارم که کسی دلش خوش باشد.
۲۵۹۵۷
source