میزگرد ایکنا پیرامون فیلم «ایلیا؛ جستجوی قهرمان»/ 2
یکی از مهمترین مؤلفههای هنر پویانمایی، در کنار رسالت سرگرمیسازی؛ انتقال مبانی و معارفی است که در مسیر زیست مخاطبان خود، خاصه مخاطبان هدف اصلی هنر انیمیشن یعنی کودک و نوجوان گام بردارد.
هرچند بر این مهم همواره تأکید شده که وقتی مهمترین رسالت اثر انیمیشن بر سرگرمی و فراغت کودک و نوجوان استوار است اگر هدف دومی؛ یعنی بیان مفاهیم و پیامهایی بیش از فراغت و سرگرمی برای مخاطبان هدف ترسیم میشود، باید در عین سادگی و بیان جزئیات به شکل غیر مستقیم و در لایههای پنهان آن اثر با مخاطبان در میان گذاشته شود. چه آنکه اگر به قول معروف از زبانی «گلدرشت» استفاده شود؛ مخاطب کودک و نوجوان به دلیل ذکاوت و زیرکی بالایی که دارد به جای حس همذاتپنداری آن اثر را پس میزند.
این یکی از علامت سوالهای بزرگی است که مخاطبان کودک و نوجوان در مواجهه با انیمیشن مذهبی «ایلیا؛ جستوجوی قهرمان» که مدتی است رنگ پرده نقرهای در اکران سینماهای کشور را دیده با خود به همراه دارند.
اثر انیمیشنی که در کنار جذابیتهای متعدد بصری و داستان بکری که تیم تولید محتوا خلق آن را بر عهده داشته، به سبب قرار گرفتن بر بلندای انتقال مبانی و معارفی چون ریشهیابی دلایل عناد یهود با اسلام، مسلمانان، ملت مظلوم فلسطین و همچنین مولای متقیان در تاریخ صدر اسلام و تلاش برای قهرمانسازی در چنین لایههای معنایی سترگ و والا؛ در پارهای از موارد در جذب مخاطب آنگونه که انتظار میرفته توفیق نداشته است. هرچند نمیتوان از اثرگذاری، جریانسازی، طرح پرسشهای مختلف و متعدد این انیمیشن در ذهن مخاطبان هدف خود، یعنی گروه کودک و نوجوان بهسادگی گذشت.
آمارهای استخراجشده در قالب گفتوگو با مخاطبان هدف اصلی این اثر بعد از تماشای آن نیز کفه توفیق این انیمیشن را بیشتر از نقاط ضعف آن بازتاب میدهد اما برای پیجویی دلایل این اتفاق و همچنین رهیافتهایی که میتواند کمک به تقویت تولید و آثار پویانمایی در کشورمان بر چنین مفاهیم عظیم و عمیق مذهبی داشته باشد، خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) در قالب دعوت و همنشینی با سیدعلی موسوینژاد، تهیهکننده و کارگردان و علی زکریایی، بازیگر و صداپیشه این انیمیشن؛ میزگردی تعاملی با رویکرد روایت صریح و طرح پرسشهای بنیادین را برگزار کرد.
آنچه در ادامه از خاطر شما میگذرد بخش دوم این میزگرد در قالب همنشینی با هنرمندان حاضر در آن است.
ایکنا: آقای موسوینژاد در بخش نخست این مصاحبه به انجام گفتوگو با کودکان و نوجوانان به عنوان مخاطبان «ایلیا؛ جستجوی قهرمان» بعد از تماشای این اثر اشاره کردید. میتوانم از دامنه آماری شما و دلایلی که مخاطبان هدف در حوزه آسیبهای این اثر بیان کرده و با شما در میان گذاشتهاند جویا شوم؟
دست کم بهشخصه در 30 تا 40 اکران به شکل نامحسوس حضور داشتم. پیمایشهای خوب و مثبتی انجام دادیم. نظرسنجیهای صورتگرفته، درنهایت رضایتمندی 85درصدی مخاطبان را بازتاب میداد. اما آن 15درصدی هم که نتوانسته بودند با اثر ارتباط برقرار کنند، نکاتی بسیار بسیار حائز اهمیت به ما منتقل کردند که قابل تامل بودند. بیتردید این موارد را در کار بعدی لحاظ خواهیم کرد که بتوانیم هم مخاطب بیشتری را جذب کنیم و هم در توفیق اهداف خود دستی بالاتر داشته باشیم.
ایکنا: جناب موسوینژاد پیشتر در همین میزگرد به تلاش برای ایجاد شرایط جهت تولید «ایلیا 2» اشاره کردید. همچنین در پاسخ پرسش پیشین درباره بازتاب نکات آسیبی که از زاویه دید کودکان و نوجوانان مخاطب «ایلیا؛ جستجوی قهرمان» در قالب گفتوگوها به شما منتقل شده است سخن گفتید. پس در صورت ساخت قسمت دوم این پویانمایی، مخاطب شما با شکل و شمایل ترمیمیافتهتری در مواجهه با این اثر مواجه خواهد بود؟
بله؛ بیتردید همینگونه است! اگر توفیقی باشد، حمایتی صورت گیرد؛ به قطع و یقین این مهم انجام خواهد شد. باید به این نکته اذعان کنم که ما «ایلیای 1» را با دستان خالی ساختیم و امیدواریم که در «ایلیای 2» مورد حمایت قرار بگیریم. در صورت مهیا شدن شرایط، بیتردید در بحث کیفیت کار؛ شکل روایت و همه آنچه که میتواند ما را به سمت مضمون اصلی رهنمون کند تلاش خواهیم کرد.
ایکنا: جناب زکریایی در پرسش و پاسخ پیشین از زبان آقای موسوینژاد شنیدیم که 85درصد مخاطبان «ایلیا؛ جستجوی قهرمان» مضمون و پیام این اثر را دریافت و 15درصد نیز نقدهایی در مواجهه با این پویانمایی داشتهاند؛ اما مسئله این است که وقتی ما برای گروه سنی 6 تا 12 سال اثری تولید میکنیم و جهان هدف خود را بر بلندای متعالیترین تعاریف دین اسلام، معارف و مبانی آن؛ یعنی آسیبشناسی و ریشهیابی دلایل عناد صهیونیست با مسلمانان یا امام اول شیعیان قرار میدهیم، قرائت این مضمون برای کودک و نوجوان امروزی با سختیهای فراوانی مواجه است. چنانکه به شخصه در سالن سینما از بین مخاطبان نوجوان 13 یا 14 سالهای را دیدم که مضمون اثر را درک کرده بود و کودک 6سالهای که فقط از دیدن یک انیمیشن لذت برده بود و به تعابیر موجود در لایههای سپید این اثر دست نیافته بود. پرسش این است که تا چه حد نیازمند برگزیدن چنین دست از مفاهیم متعالی برای مخاطب کودک و نوجوان امروز در قالب یک اثر پویانمایی هستیم؟ و در گام دوم؛ چگونه باید این مفاهیم را منتقل کنیم که جامعه مخاطبان هدف، بیشترین قرابت و دریافت مفهوم را در مواجهه با این اثر از پیام ما به عنوان تولیدکنندگان داشته باشند؟
برای پاسخ باید دو مقدمه کوتاه با شما درمیان بگذارم. نخست آنکه رئال-انیمیشن «ایلیا؛ جستجوی قهرمان» بنا بود مخاطبش 4 تا 10 سال باشد. پس با این مولفه، ساده بودن بازیها؛ پرهیز از طنزهای گلدرشت و بهره بردن از طنزهای کلاسیک در بطن و متن اثر نیز نشان میدهد که تلاش تیم تولیدکننده بر آن قرار داشت تا این انیمیشن برای گروه مخاطبان هدف خاص خود طراحی شود.
از طرف دیگر؛ در مقدمه دوم باید بگویم ما در سینمای کودک و نوجوان با خلأ قهرمان مواجه هستیم. گویی ترسی از قهرمانسازی در این آثار وجود دارد. منظور من قهرمانی است که مخاطب با آن همذاتپنداری کند، در فضایی خارج از سالن سینما نیز با آن به گفتوگو بپردازد و در حقیقت مفهوم «اینهمانی» یعنی من خودم در حال ایفای آن نقش هستم برای مخاطب کودک به وجود آید.
این خلأ (ضعف در قهرمانسازی) وجود دارد و به خاطر دارم که حتی در سینمای بزرگسال ما نیز ضعف در خلق شخصیت قهرمان از دورهای به بعد اتفاق افتاد. حتی میتوانم بگویم که ما در برههای از تاریخ سینمای معاصر خود قهرمانگریزی داشتیم. حالا چرا این قهرمان قهرمانپروری دچار این خلاء و خسران شده، بماند! جای بازکردن آن بحث در این گفتوگو نیست؛ اما میخواهم بگویم برای پاسخ به سوال شما باید این دو مقدمه را در ذهن داشته باشیم.
حالا با فرض دانستن این دو مقدمه که عنوان کردم؛ ما برای انتقال مفهوم مورد نظر ناگزیریم بهگونهای برخورد کنیم که آن بزرگتری که همراه کودک و نوجوان به سالن سینما آمده نیز بتواند با بخشی از این اثر همراه باشد. آن بزرگترهایی که همراه کودک فرزند خود یا دیگر مخاطبان کودک و نوجوان به دیدن این اثر در سالن سینما آمدهاند به بخشی از مخاطبان غیر هدف اما در دامنه مخاطبان این هدف بدل میشوند. این حرفم به چه معناست؟
یعنی همان که شما دیدید که نوجوانی 14ساله موضوع این انیمیشن را دریافته و کودک 6 یا 7ساله درحال پرسش از بزرگترهای خود بود که منظور از این صحنه یا منظور از آن اتفاق چه بود؟ پس تا حدودی میتوانم بگویم که ما در این حوزه نیز موفق بودیم! چرا که آن کودک خود به شکل مستقل نمیتواند از خانه خارج شود؛ به سالن سینما بیاید؛ بلیت تهیه کند و فیلم را ببیند! پس همراه کسی میآید و آن همراه او نیز به جای آنکه حوصلهاش سر رود، مدام به ساعتش نگاه کند و یا از تاریکی سالن سینما برای خوابیدن استفاده کند! میتواند به مخاطب بالفعل این اثر بدل شود، با قصه و داستان آن همراه شود و آن مسائل و مفاهیم مطرحشده در فیلم در ذهن آن بزرگسال نیز ایجاد سوال کند. همه اینها وقتی دست به دست یکدیگر دهد و اتفاق بیفتد، وقتی کودک یا فرزند آن بزرگتر، آن والد (مادر یا پدر) از او درباره این اثر سوال میپرسد، بتواند به او پاسخ دهد.
در این موقعیت نیز دو نگاه وجود دارد. یا آن مخاطب بزرگسال این مفاهیم را دریافته، نسبت به آن دانشی به دست آورده و به کودک پاسخ میدهد و کودک با آگاهی بیشتری نسبت به آن قهرمان احساس همراهی و حس خوب و بهتری پیدا میکند؛ یا خیر! آن بزرگتر نیز مفهوم را درنمییابد! اما برای پاسخدهی به کودکش ناگزیر به مطالعه میشود و بعد از مطالعه میتواند پاسخ کودک را بدهد. چرا که در نهایت باید پاسخ کودک را داد و نباید برای ذهن کودک پرسشی را بیپاسخ گذاشت.
با همه اینها احساس میکنم که انیمیشن «ایلیا؛ جستجوی قهرمان» هدفی اساسی داشت و آن اینکه اصلاً برای آن بچه ایجاد سوال کند که این «ایلیا» که میگویند کیست و چیست؟ به ویژه اینکه تعمدی در انتخاب این اسم بود که نام عِبری مولای متقیان است. این فرد چه شخصی است و کیست که وجودش ناگهان کل دیوها را تبدیل به سرباز میکند؟ یا به ناگهان میتواند کل یک لشکر را شکست دهد؟ یا در جلسه سران یهود وقتی درباره او صحبت میشود بگویند که اگر او در این نبرد حاضر باشد ما قطعاً شکست خواهیم خورد! این همان حالت بیان غیر مستقیم به مخاطب است. این همان هدف متعالی است که حتی اگر به شکل مستقیم «ایلیا» را در این اثر به تصویر میکشیدیم به آن دست نمییافتیم! پس من این مسئله و پرسش شما را به عنوان یکی از نقاط قوت این پویانمایی میدانم.
در بحث تبلیغات و اثرگذاری نیز درباره «تبلیغات غیرمستقیم» فراوان صحبت میشود که ما به واسطه یک عامل یا فاعلی درباره کسی یا چیزی صحبت کنیم که آن را نمیبینیم؛ اما مدام از آن میشنویم. قهرمان این اثر نیز درست است که «ایلیا» است اما او را مخاطب نمیبیند و مدام درباره او صحبت میشود. بر اساس همین روند است که در ذهن مخاطب این پرسش ایجاد میشود که درنهایت «ایلیا» کیست؟
اصل مهم «تبلیغات غیر مستقیم» امروزه در حوزه هنر نیز مسئلهای ثابت شده است که بیان محتوا به شکل غیر مستقیم بیشترین دامنه اثرگذاری را بر ذهن و روان مخاطب دارد. گمان من بر این است که «ایلیا؛ جستجوی قهرمان» در ساخت خود این هدف را دنبال کرده که لایه دوم مخاطبانش یعنی بزرگسالان را نیز با خود به همراه داشته باشد و در لایه نخست نیز بتواند تا حد امکانِ وسع و توانش پیامش را به مخاطبان اصلی یعنی کودک و نوجوان انتقال دهد.
از منِ بازیگر گرفته تا دیگر عوامل تولید این اثر میخواستیم ایجاد سوال کنیم و هم مخاطبان را به تکاپو بیندازیم که درباره غدیر؛ درباره مولا امیرمؤمنان؛ درباره سهم و نقش او در پیشبرد اسلام؛ درباره جایگاه او و دلایل فتح خیبر بدانند و آن چیزی را که نمیدانند در قالب پرسش در ذهن نگه دارند و برای پاسخ دادن به آن پرسش به تکاپو بیفتند.
اما در سوی دیگر نیز باید اذعان کنم آن نکتهای که شما در پرسش خود به عنوان نقد مطرح کردید، قبول دارم. قبول دارم که ادبیات این اثر در بخش انتهایی با بخش ابتدایی فیلم قرابت کمتری دارد. مسئله این است که بالاخره باید یکسری از مطالب را میگفتیم و به گفته شما آن مطالب، مفاهیم بالا و والایی است. حجم فضائل امیرالمؤمنین(ع)؛ آن زیاد گوشههای عبرتآموز تاریخ بسیار زیاد و درنهایت فرصت ما در این اثر بسیار محدود است؛ خب قطعاً توانایی ما نیز در برابر عظمت بزرگی چون مولای متقیان، بازتاب عنایات و کرامات او بسیار اندک است.
با همه اینها اما اذعان میکنم که همگی تلاش کردیم به اندازه قطرهای از این اقیانوس را در قالب این اثر در مواجهه با مخاطب هدف و مخاطب لایه دوم ارائه دهیم.
ایکنا: آقای موسوینژاد به جای پرسش تکراری حرف پایانی! اجازه دهید آخرین پرسش گفتوگو را کمی متفاوت با شما مطرح کنم. اگر به عقب برگردید با وجود آنکه گفتید در ساخت اولین تجربه سینمایی خود با دست خالی وارد میدان شدید و حمایت کافی نداشتید، اگر به عقب بازگردید باز هم ساخت «ایلیا؛ جستجوی قهرمان» را با تمام این سختیها و چنین روایت داستانی سنگینی میپذیرفتید؟
بله! بیتردید! بدون اغراق باید بگویم همانگونه که در خلال این گفتوگو اشاره کردم که «ایلیا؛ جستجوی قهرمان» را با دستان خالی ساختیم، با همان قدرت نیز باید بگویم که در مسیر تولید این اثر عنایتهای مختلف و متعددی را از سوی مولا امیر مؤمنان(ع) دریافت کردیم. حجم این شکل از عنایتها چنان بالا بود که من در کتاب خاطرات خود که در دست نگارش دارم به تمامی آنها اشاره کردم. امیدوارم در مسیر گام نهادن برای تولید «ایلیای 2» نیز شامل این عنایت مولا در سرزمین ایران اسلامی، انقلابی و شیعهپرور باشیم.
بخش دوم و پایانی…
گفتوگو از امین خرمی
انتهای پیام
source