Wp Header Logo 298.png

شوشان – عارف خصافی :

با نسیم صبحگاهی ، 

با ترّنم های آن برگ درختان

آسمان را می شکافم.

می نشینم روی بام ،

می پَرم بر شاخه ها،

در کنار رود جاری ،

با هوای صبحگاهی ،

عشق بازی می کنم.

در هوای سوز و داغ ،

بال هایم ناتوان از پَر کشیدن.

ناگزیرم می گریزم ..

گه ز گربه ،  گه ز مرغان هوایی.

تو مپندار که من آزادم .

می گریزم ، گه ز خورشید ، گه ز جنگل،

می گریزم ، ز اسارت های تاریکِ نفس گیر.

می روم سوی افق ها..

پی آوازی نشینم

تا حروف مبهم خوابیده در پستو  بخوانم

تو مپندار که من آزادم…

source