Wp Header Logo 512.png

ایکنا – شبکه خانگی همان‌طور که از نامش پیداست محلی برای انتشار محتوای مختلف دیداری و شنیداری برای مخاطبان خود به‌ویژه خانواده‌هاست. این شبکه در زمان گذشته نیز زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، وجود داشت و دفتر آن در محل فعلی انتشارات فارابی بود منتها فقط فیلم‌های سینمایی ایرانی و خارجی دوبله – و در مواردی محدود دروس کنکوری- را مجوز می‌داد و خبری از تولیدات ویدئویی متنوع امروزی نظیر سریال‌ها، مسابقات، رئالیتی‌شوها، موسیقی و … نبود.

در حال حاضر تنوع تولیدات به صورتی بالا رفته که فیلم‌های سینمایی بخشی از تولیدات را تشکیل می‌دهند اما بنا بر قانون موجود مجوز آنها در دست وزارت ارشاد است و بقیه موارد را ساترا مجوز می‌دهد. این شده که نوعی دوگانگی در سیاست اعطای مجوز به وجود آمده که گاه کاملاً با هم متضاد است. برای نمونه تولیدات سینمایی ضعیف با محتوای سخیفی که حتی ممکن است به اکران راه پیدا نکنند به دلایل مختلف از ارشاد مجوز می‌گیرند و وارد شبکه خانگی می‌شوند که به دلیل همان خانوادگی بودن آن از اکران سینمایی اهمیت بیشتری دارد. برای نمونه در آخرین ورودی این تولیدات می‌توانیم به فیلم منشی مخصوص من اشاره کنیم که از سوی ساترا مجوز نگرفت اما ارشاد به آن مجوز پخش داد!

همین فیلم مذکور را می‌توان مشتی از خروار دانست که این دوگانگی در آینده به همراه خواهد داشت. با نگاهی به ساختار و محتوای فیلم متوجه می‌شویم که فیلمنامه از اساس ایراد دارد و اگر مسئولان صدور مجوز فیلمنامه توجه کرده بودند کار به مشکل صدور مجوز نمایش در شبکه خانگی برای اینکه «حالا فیلمی ساخته شده و هزینه داده و …» نمی‌رسید. داستان فیلم برگرفته از یکی از فیلم‌های نازل قدیمی ایرانی است و معلوم نیست چرا باید از فیلمی به این سطح، پایین؛ اقتباس شود و حکایت پاسبانی است که دوست داشته شهردار شود و به پاسبانی می‌رسد. حال اقتباس از این پاسبان چه درجه‌ای را در پی خواهد داشت؟ همین فیلم بی‌سروتهی که می‌بینیم.

داستان منشی مخصوص من از پایه غیر اخلاقی است و هرچند در پایان با یک چرخش غیر قابل باور پیام‌های اخلاقی و انسان‌دوستانه می‌دهد اما محتوای غالب بیشتر علیه اخلاق است. پیرمرد پولداری در زمان غیبت همسرش با تندنویس جدید خود قرار رستوران می‌گذارد اما این تندنویس در آسانسور شرکت به مکانیکی که اتومبیل همسایه را آورده برمی‌خورد، خود را دختر پیرمرد معرفی می‌کند و پس هم خود را پسر صاحب اتومبیل و برای آن شب با هم قرار می‌گذارند. تندنویس به پیرمرد صاحب شرکت می‌گوید که قرار گذاشته و او باید خود را پدرش معرفی کند. آن شب آنها هنگام بیرون رفتن سوار اتومبیل همسایه می‌شوند که جلوی در بوده و صاحب آن دارد آن‌سوی خیابان با فردی صحبت می‌کند و به رستوران می‌روند. پلیس پیرمرد را برای سرقت اتومبیل می‌گیرد و به بازداشتگاه می‌برد و وی با دادن سند خود و دوست مکانیک را که بر اثر ماجرایی سخیفتر دستگیر شده آزاد می‌کند. در پایان هم پیرمرد دختر و پسر را به هم می‌رساند و آدم می‌شود! بااین‌حال همسرش که از ابتدا می‌دانسته موضوع چیست یک منشی مرد برای وی جایگزین می‌کند. مسئله اینجاست که نام فیلم «منشی مخصوص من» است اما منشی فقط در ده دقیقه فیلم حضور دارد و گویا فیلمنامه نویس یادش رفته که فیلم درباره تندنویس پیرمرد است نه منشی وی! بماند که تا وسط فیلم پیرمرد رئیس یک بنگاه تجاری صنعتی است و در بقیه فیلم شعبه‌ای از فروش یک برند پفک! از این دست موارد در فیلم زیاد است و می‌توان به بازی‌های بسیار مصنوعی و انتخاب بازیگر نامناسب و حتی حضور نابازیگرانی که مناسب نمایش‌های دبیرستانی هم نیستند اشاره کرد اما جان کلام رفتارهای زننده و محتوای نامناسب فیلم برای خانواده است که از هر منظر فیلم را برای این مخاطب نامناسب می‌کند.

شاید بگوییم که برای یک کافر در مسجد را نمی‌بندند اما نظایر این نوع فیلم‌ها در شبکه خانگی حجم زیادی را تشکیل داده و با توجه به مسئله دوگانگی مجوز بیشتر هم خواهد شد چراکه نشان می‌دهد انتخاب فیلم برای شبکه خانگی نه از روی قانونی شفاف که سلیقه‌ای است وگرنه فیلمی که از یک نهاد نظارتی مجوز نگیرد باید از نهاد دیگر هم قادر به دریافت مجوز نباشد.

مخلص کلام اینکه هنوز قانون مدون و شفافی پیرامون محتوای سالم خانوادگی برای شبکه خانگی نداریم و باید در این راه چاره‌ای اندیشیده شود.

عباس کریمی عباسی

انتهای پیام

source

farhangikhabari

توسط farhangikhabari