Wp Header Logo 1244.png

عاشورا زوایای بیان‌نشده بسیار دارد که هنوز در ادبیات نمایشی به آن پرداخته نشده است. یکی از مسیرها؛ پرداختن به شخصیت‌های غریب در عاشوراست که باید از آن بهره لازم و کافی را برد؛ اتفاقی که متاسفانه در سال‌های گذشته، کمتر در هنر و ادبیات نمایشی ما رخ داده است.

خبرنگار ایکنا پیرامون عاشورا و وجوه ناگفته آن با کاظم نظری؛ استادیار و رئیس سابق دانشکدۀ تولید رادیو و تلویزیون، کارگردان و بازیگر تئاتر آیینی و مدیر کل سابق هنر‌های نمایشی گفت‌وگویی کرده که در ادامه آمده است.

ایکنا – برای شروع با ادبیات نمایشی پیرامون واقعه عاشورا شروع کنیم. چقدر در این زمینه کار شده و آیا عملکرد خوبی در این زمینه داشته‌ایم؟

سخن پیرامون عاشورا تنها به 10 روز محرم خلاصه نمی‌شود بلکه می‌توان به آنچه قبل از عاشورا یا بعد از آن رخ‌داده هم، توجه کرد. برای نمونه به اتفاقاتی که برای حضرت مسلم رقم خورد، اشاره‌ می‌کنم یا قیام‌هایی که بعد از عاشورا رخ داد را مثال می‌زنم. در این رابطه ادبیات داستانی ما آثار خوبی را خلق کرده است اما متأسفانه آن‌گونه که باید در حوزه نمایش نتوانسته‌ایم اقتباس‌های خوبی از داستان‌هایی که درباره عاشورا نوشته‌شده، خلق کنیم. دلیل این امر نیز از آنجا نشات می‌گیرد که در حوزه نظری دانشگاه‌های ما نتوانسته، برداشت‌های مناسب نمایشی از رمان‌های ادبی داشته باشد. این کم‌کاری در حوزه عمل، سبب شده تا به این اندازه نسبت به موضوع عاشورا ضعیف عمل کنیم.

کم‌کاری‌های به‌ عمل ‌آمده در شرایطی است که منابع عربی و فارسی بسیاری در اختیار ما قرار دارد. برای نمونه تعداد شخصیت‌هایی که در کنار امام حسین (ع) قرار گرفته‌اند زیاد است اما بسیاری از آن‌ها هنوز برای عموم مردم چندان شناخته‌ شده نیستند. در این میان معدود کارهای فاخری هم وجود دارد که نگاهی زیبا به یاران اباعبدالله (ع) دارند. نمود این گفته را در فیلمنامه بهرام بیضایی (روز واقعه) می‌توان مشاهده کرد. در این کار استاد بیضایی با قلم زیبایی خود به فردی مسیحی که تازه مسلمان شده می‌پردازد. این فرد تحت تأثیر امام(ع) مسیری جدید را برای خود پیش می‌گیرد. بیضایی، تعزیه‌ای هم درباره عباس هندو دارد. این فرد مسیحی در دوران قاجار بسیار علاقه‌مند بازی در نقش حضرت عباس (ع) بود.

ایکنا – همان‌گونه که بیان کردید برای پرداختن به عاشورا و صحابی ایشان منابع بسیاری وجود دارد اما این مهم است که این منابع تا چه حد دارای اعتبار است و پرداختن به آن ما را از مسیرمان دور نمی‌کند. نظر شما درباره این موضوع چیست؟

در تعزیه این مشکل را داریم زیرا در برخی از نسخ تعزیه برای ایجاد شور، تحریفاتی را ایجاد می‌کنند حتی در برخی از این نسخ، برای اینکه احساسات مخاطب را تحت تأثیر قرار دهند شخصیت‌هایی را وارد داستان می‌کنند که در کربلا حضور نداشته‌اند. برای در امان ماندن از این مشکل نیز بهترین راهکار تحقیق و پژوهش کافی پیرامون موضوع است تا ما را از دوگانگی‌های احتمالی دور نگاه دارد. جدا از تحقیق و پژوهش، الزام به اخلاقیات شرط مهم دیگری است که باعث می‌شود تولیدات از تحریف دور بمانند.

ایکنا- شخصیت‌های اصلی کربلا هر یک دارای ویژگی‌های خاص هستند. برای مثال حضرت ابوالفضل (ع) دارای شجاعت و وفاداری بسیار است. این موضوع برای همه آشکار است بنابراین اگر بتوانیم به دیگر شخصیت‌های کربلا که درباره آن‌ها کمتر حرف زده‌ شده بپردازیم، خصائل جدیدی را معرفی خواهیم کرد. این موضوع را توضیح دهید.

شخصیت‌های اصلی عاشورا گاهی اوقات به اساطیر یونانی شبیه هستند. حضرت عباس (ع) گواه بارز این ادعاست که به زیباترین شکل وجودش با حماسه و سلحشوری درآمیخته شده است اما به‌هرحال هر شخصیت جدید یا غریب عاشورا، برای خود امتیازاتی دارد که می‌توان موضوع و محور کارهای نمایشی قرار گیرد. این کاراکترها را اصطلاحاً شخصیت‌های غریب می‌دانند که درباره آن‌ها چندان‌که باید کاری صورت نگرفته است. یکی از این افراد، حبیب بن مظاهر، یار باوفای امام حسین (ع) است که نظر به او انتظار می‌رود زوایای جدید از عاشورا را در کارهای نمایشی موردنظر قرار دهد. می‌خواهم مثالی کاملاً روشن در این رابطه بزنم. اگر مصطفی عقاد فیلم سینمایی «محمد رسول‌الله» را نساخته بود شاید کمتر کسی از ابعاد شخصیتی و سلحشوری حضرت حمزه (ع) خبر داشت اما عقاد با محور قرار دادن یکی از نزدیکان پیامبر (ص) به زیبایی فیلم خود را ماندگار کرد به‌نحوی‌که از هر مسلمانی درباره حضرت حمزه (ع) سؤال شود بلافاصله آنتونی کویین در ذهنش شکل می‌گیرد. این امر بهترین شکل از یک کار خوب در حوزه صدر اسلام است. از این دست مثال‌ها در حماسه عاشورا هم وجود دارد که غریب مانده‌اند و هنوز به آن‌ها آن‌گونه که باید پرداخته نشده است.

ایکنا – موضوع دیگری که در این رابطه وجود دارد به شخصیت منفی عاشورا مربوط می‌شود. آیا با پرداختن به کاراکترهای منفی می‌توان به زوایای جدیدی از عاشورا نظر کرد؟

تضاد و کنتراست در هر زمانی، لازم و ملزوم یکدیگر است. در عاشورا نیز هم اولیا وجود دارند هم اشقیا. شخصیت‌های منفی مانعی هستند تا نقش‌های مثبت به آنچه هدفشان است نرسند همین امر موضوع را جذاب می‌کند. در حقیقت هراندازه شخصیت‌های منفی قوی‌تر باشند درام بیشتر شکل می‌گیرد. چون وقتی اولیا در مقابل قدرت اشقیا قرار می‌گیرند وجه مظلومیت و سلحشوری آن‌ها بیشتر آشکار می‌شود.

ایکنا – سؤال پایانی. پرداختن به صحابی اباعبدالله تنها به صدر اسلام خلاصه می‌شود یا اینکه صحابی امام حسین (ع) در طول تاریخ وجود دارند که با پرداختن به هر یک از آن‌ها می‌توان فرهنگ عاشورا را مدنظر قرار داد؟

به نکته دقیقی اشاره کردید. صحابی امام حسین (ع) همیشه وجود داشته و دارند. بهترین مثال در این رابطه به هشت سال دفاع مقدس برمی‌گردد. در ایام جنگ، رزمندگان از جان، مال و ناموس خود گذشتند تا حق و حقیقت زنده بماند. برای همین هم توانستند با دستان خالی در قابل دشمن تا دندان مسلح به پیروزی رسند.

گفت‌وگو از داوود کنشلو

انتهای پیام

source