Wp Header Logo 1528.png

در این یادداشت آمده است:

برای نسرین نصرتی، عبور از «فهمیه» سریال «پایتخت» تا رسیدن به «حکیمه» سریال «در انتهای شب» آسان نبود… اینکه بتواند ذهنیت مخاطب را از شمایل و تیپکال کاراکتر «فهیمه» نسبت به خود بزداید تا بتواند نقش «حکیمه» را به جایش بنشاند و باورپذیر کند. از یک کاراکتر کمیک به یک شخصیت جدی و صبور و حتی عبوس… عبوس بودن او البته از بداخلاقی نیست از اوج تنهایی است.

از آن رفیق‌هایی که کوله بار غم رفیق را بر کوهی از اندوه خویش می‌گذارد تا او را سبک کند. وقتی او با ماهی (هدی زین العابدین) درد دل می‌کرد و از سرطانش و به ویژه عمق تنهایی اش می‌گفت، فهیمه را فراموش کردم و حکیمه را می‌دیدم. زنی قوی که نسبت به زیست تراژیکش خودآگاهی دارد و در جدال با رنج هایش سخت می‌جنگد.

انتخاب کرده که تنها باشد و یاد گرفته که چطور رنج هایش را تاب بیاورد و از تاریکی‌ها نترسد.. آموخته که گول ترس هایش را نخورد… ترس، ترس، ترس. آدم‌ها اغلب از ترس تنها ماندن، تنها می‌مانند… از ترس از دست دادن، از دست می‌دهند. از ترس بیمار شدن، بیمار می‌شوند. از ترس مرگ، زندگی نمی‌کنند… از دردی نیامده، درد می‌کشند… از شایدها، باید می‌سازند و از نبودن ها، بودن‌های پر رنج!. ترس‌هایی که اغلب واقعی نیستند، اما رنجی که از آن می‌برند واقعی است.

 

source