شوشان – شعری از عبدالرحمن نیک سرشت :
لهجه پرستی را
حتی، بربرها، بر نمی تابند.
تا چه رسد.
به انسانهای متمدن
همان شهروندانی که هنوز
در بندر گاه ناصری
خراج گذار مخبرالدوله ها هستند.
و جیک شان در نمی آید.
چون بخوبی می دانند.
این نیز بگذرد.
البته، با عرض معذرت
افسار ارز جهانگیری
از پوزه ی یابوی تورم برداشته شد.
و نرخ نامه های گزاف
بروی کالاهای جور واجور
در بازار خوزستان
کف سبد خانوار را دریده اند.
و حالا، آنکه گفته بود
تنش آبی را قبول ندارد.
با این قول نامعقول
مفت و مجانی
خود را هوادار برند زرد قناری نمود.
_حاشا و کلا
او هرگز سرخ حسینی نبود.
وگرنه کاوه ی آهنگرش
از داغ کرخه و کارون
جگر سوخته، هوار می کشید.
پس اکنون می توان
تعطیلات ریزگردی را
به یمن همت عالی حضرات
به تقویم سال اضافه کنیم.
و شاد باشیم
که مزایایی بیشتر از سی ایالت دیگر نصیب مان شده است.
پس محض رضای خدا
رد مجرمان را پاک نکنید
و پای گاومیش ها را
به جرم نشان دادن گدار آب رودخانه ها
بیهوده، به محکمه نکشید.
زیرا، آب را
از بالا دست ربوده اند.
source