خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) به مناسبت ایام ماه محرم؛ با رویکرد معرفی نویسندگان و شاعران شیفته فرهنگ علوی و حسینی به بازتاب ابعاد این اتفاق میان جامعه مسلمانان پرداخته و با برخی از آنها به گفتوگو پرداخته است.
یکی از این آثار کتاب «تاملی بر زندگانی ابوالاسود دؤلی و شرح گزیده اشعارش» انتشارات «میراث ماندگار» است که حاصل پژوهش، نگارش و ترجمه محمدجواد گودینی است که در همین زمینه با وی به گفتوگو پرداختهایم.
آنچه در این اثر به قلم گودینی در اختیار مخاطبان قرار گرفته است بر دو فصل کلان استوار است. فصل نخست؛ به بررسی زندگانی و جایگاه ادبی «ابوالاسود دؤلی»؛ بررسی شرایط سیاسی و اجتماعی دوران زندگی او؛ شهادت حضرت علی(ع)؛ خلافت کوتاه امام حسن(ع) و صلح با معاویه و نهضت شکوهمند امام حسین(ع) استوار است.
فصل دوم؛ ترجمه و شرح گزیده اشعار «ابوالاسود دؤلی» است که بر 37 سروده استوار است و در نهایت سخن پایانی نویسنده؛ جامعیت کتاب «تأملی بر زندگانی ابوالاسود دؤلی و شرح گزیده اشعارش» را به خود اختصاص میدهد.
ایکنا: جناب گودینی برای آغاز گفتوگو بر نام شخصیتی چون «ابوالاسود دؤلی» استوار شویم. فردی که به روایت کتاب شما شاعری بزرگ، از همراهان حضرت علی(ع) در نبردها، از پیروان راستین تفکر شیعه و مروج فرهنگ علوی بوده که به روایت این کتاب درمییابیم شش یا هفت سال بعد از واقعه عاشورا زیست داشته است. او در کنار روایت و شعرهایش بر مناقب و نعت حضرت امیر در ستایش امام حسین(ع) و مرثیه عاشورای حسینی نیز اشعاری سروده است. از این شاعرِ یار و یاور حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) بیشتر بگویید؟
«ابوالاسود دؤلی» از ادبای نامدار و یاران نزدیک حضرت علی(ع) و از پیشگامان شعر عاشورایی به شمار میرود و از نخستین کسانی است که در رثای سالار شهیدان امام حسین(ع) شعر سروده، اشعار او نقل شده و به زمان ما رسیده است. او از «تابعان» بوده و از همصحبتی با پیامبر خدا بهرهمند نشده است اما از تعدادی از اصحاب پیامبر همچون امام علی(ع)، «ابنعباس»؛ «ابنمسعود»، «ابی بن کعب»، «زبیر بن عوام»، «معاذ بن جبل»، «عمران بن حُصین»، «ابوذر غفاری»، «ابوموسی اشعری» و… عباراتی را از رسول خدا نقل کرده و به این واسطه به خیل هواداران و پیروان حضرت علی(ع) پیوسته است.
«ابوالاسود دؤلی» همچنین در نبردهای حضرت علی(ع) حضور داشته است؛ از جمله در نبرد «جمل»؛ او از چهرههایی بوده که برای گفتوگو و مذاکره با «طلحه» و «زبیر» برای قانع ساختن آنها و دوری از جنگ عازم میشود. در برخی از نقلها آمده که در نبرد «صفین» از کسانی بود که حضرت علی(ع) پیشنهاد فرموده به عنوان نماینده و حَکَم ایشان انتخاب شود که البته اصحاب حضرت با این انتخاب مخالفت کردند و بر نمایندگی و حکمیت «ابوموسی اشعری» اصرار ورزیدند.
همچنین برخی مورخان او را در زمره محدثان و ادیبان سده اول هجری توصیف کردهاند.
ایکنا: حال به بخش اول این کتاب که شمایلی شناسا به قلم شما برای شناختن «ابوالاسود دؤلی» به عنوان یکی از یاران حضرت علی(ع)، امام حسن(ع) و دلدادگی و دلسپردگی به امام سوم شیعیان، نهضت حسینی و اشعاری که در مطلع و مقطع واقعه کربلا سروده نگاهی داشته باشیم. دلیل انتخاب این شاعر برای پرداختن در قالب کتاب به سبب حضور «ابوالاسود» به عنوان یکی از یاران امام حسین(ع) و زیست علوی او استوار بوده یا مشهور نبودن این شاعر شما را بر آن داشته تا در میان جمیع اصحاب و یاران حضرات علی(ع)، حسن(ع) و حسین(ع) سراغ معرفی چنین فردی در ادبیات عرب بروید؟
علت انتخاب «ابوالاسود دؤلی» و بررسی گزیده اشعار او این است که او علیرغم جایگاه والایی که در ادبیات عرب دارد در میان ما ایرانیان چندان شناختهشده نیست. به همین سبب احساس وظیفه کردم که باید در این خصوص گامی برای آشنایی مردم سرزمینم بردارم و تأکید کنم که او نخستین کسی است که با راهنمایی امام علی(ع) دانش «صَرف و نَحو» را در حوزه ادبیات عرب آموخته، تدوین و تنظیم کرده و در این حوزه اثری مکتوب از خود به جای گذاشته است.
همچنین «ابوالاسود دؤلی» نخستین کسی است که «قرآن کریم» را نقطهگذاری کرده است. دانش صرف و نحو در مکتبهای گوناگون چون «مکتب کوفه»؛ «مکتب بصره»؛ «مکتب آندلس»؛ «مکتب بغداد» و… به «ابوالاسود دؤلی» منتهی میشود. او خود نیز اعتراف داشته که آنچه از دانش صرف و نحو میداند از امام علی(ع) فراگرفته است.
پس از شهادت حضرت علی(ه)؛ «ابوالاسود دؤلی» در بازتاب گفتمان علوی و ترویج آن ثابت قدم بوده اما خیلی در امور سیاسی دخالت نمیکند و بر امور آموزشی و سرودن شعر استوار میشود. از او اشعاری در رثای حضرت محمد(ص)؛ مولای متقیان حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) به جای مانده است که گزیدهای از این اشعار را در فصل دوم این کتاب به زبان عربی همراه با ترجمه به مخاطبان ارائه کردهام.
ایکنا: این صحبت شما من را یاد دانشمندان خودمان که این ادعا را در حوزه داشتن دستی گرم به عنوان اولین نفرات در حوزه تدوین صرف و نحو عربی دارند انداخت. مثال سرشناس آن «سیبویه» و «الکتاب» وی که نخستین اثر در حوزه تدوین صرف و نحو عرب در جهان شناخته میشود. تفاوت میان این دو روایت چیست؟ چون آنچه که از دانشمندی مانند سیبویه بهعنوان نخستین نفری که از او در حوزه دانش تدوین صرف و نحو عرب میدانیم آن است که زمانه زیست او بعد از «ابوالاسود دؤلی» و حضرت علی(ع) است. درباره این دوگانه توضیح بفرمایید.
اشارهای خوب و بهجا در قالب این پرسش داشتید. «ابوالاسود دؤلی» اولین کسی است که در حوزه صرف و نحو عربی، اثری از او به جای باقی مانده و نوشتههایی در این حوزه دارد. بعدها نوشتههای او چراغ راه دانشمندان دیگر قرار میگیرد.
آنچنان که اشاره کردید بسیاری از دانشمندان «نحوی» و کسانی که درباره علم صرف و نحو کتاب نوشته و آن را توسعه دادهاند؛ ایرانی بودند. این صحبت شما و مثال «سیبویه» درست است. من به این اسم، نام دانشمند ایرانی دیگری یعنی «ابوعلی نحوی فارسی» را نیز اضافه میکنم. تاکید دارم بسیار افرادی که در حوزه دانش صرف و نحو عربی دستی بالا داشته، این دانش را بسط و گسترش دادهاند و نقش عمده و برجستهای در تدوین صرف و نحو عربی و حتی «علم عروض» در زبان عربی داشتهاند ایرانی بودهاند؛ اما نخستین گام این دانشمندان به کتاب دانش صرف و نحو «ابوالاسود دؤلی» منتهی میشود. در حقیقت سرچشمه اصلی فعالیت این دانشمندان ایرانی به کوشش و تلاشی است که «ابوالاسود دؤلی» در این حوزه انجام داده است.
بد نیست حال که صحبت به اینجا رسید به این نکته اشاره کنم؛ خوب است در اینجا به سخن «جاحظ» ادیب سرشناس و معتزلی عرب در عصر عباسی اشاره کنم که درباره «ابوالاسود دؤلی» گفته «او از پیشگامان علم نحو بوده است و نام او را باید در کنار خلق بنیاد خردورزی؛ خوشزبانی؛ سخنوری؛ سرودن شعر ظریف و دقیق ذکر کرد. او از همه ویژگیها برخوردار بوده است.»
ایکنا: در حوزه ترجمه بسیار از زبان بزرگان حوزه ادبیات فارسی و ادبیات عرب گفته شده و جمیع آنها بر این مهم استوارند که شعر ترجمهپذیر نیست! این مسئله را کنار بگذاریم؛ چون در مورد شعر ایرانی نیز صادق است. اما در جهان عرب به دلیل پیچیدگیهای غریب زبانی، سیر تطور و تحولی که این زبان از صدر اسلام تا به امروز طی کرده، مکاتب مختلفی که بر گویش و روایت این زبان در کشورهای مختلف تأثیر گذاشته که امروز نیز شاهد این تفاوتهای لحنی، زبانی و حتی صرفی و نحوی هستیم؛ شکل ترجمه تا چه حد میتواند به آنچه که شاعری مانند «ابوالاسود دؤلی» مدنظر داشته و سبکی که بازتابدهنده تسلط فردی مانند دکتر گودینی بر جهان ادبیات عرب است تطبیق داشته باشد؟ منظورم این است شما در ترجمان این شعر تا چه حد به آن گفتمان ریز و ادبیات دقیق «ابوالاسود دؤلی» وفادار بودید و تلاش کردید این سیر تطورات و تحول تاریخی زبان عرب را در ترجمان شعر به زبان فارسی برای دریافت معنای دقیق آنچه مد نظر شاعر بوده لحاظ کنید؟
صحبت شما درست است! ترجمه؛ بَرگردان متن و گفتاری از زبانی به زبان دیگر، کاری بسیار دشوار که با سختیهای فراوان مواجه است. به ویژه اگر آن متن؛ نوشتاری ادبی باشد.
ادبیات ظرافتها و زیباییشناسیهای خاص خود را دارد که شاید قابل انتقال به زبان دیگر نباشد؛ از گذشته تاکنون نظر به جایگاه والای فصاحت قرآن نیز ما در حوزه ترجمه کلامالله مجید این مشکل را داشتهایم. به درستی هم گفته شده که معنی قرآن قابل انتقال است اما بلاغت قرآن را نمیتوان انتقال داد.
یعنی اگر فردی بخواهد بلاغت قرآن را دریابد لاجرم باید با ادبیات عرب، علوم بلاغی، معانی بیان و بدیع آشنایی بالایی داشته باشد. چنین فردی باید استعارهها، کنایهها، تشبیهات و زیباییشناسیهای قرآن کریم را دریابد، تا حد زیادی متوجه شود و برتری قرآن را بر تمام ادبیات عرب مورد تأکید قرار دهد و به آن اعتقاد داشته باشد.
یکی از ویژگیهایی که ما مترجمان باید بر آن جهد و جدیت داشته باشیم آن است که تا حد ممکن آن متن و گفتار را برای درک بهتر مخاطبان خود به زبان امروزی بازگردانیم.
اجازه میخواهم در اینجا مقداری از سرودههای «ابوالاسود دؤلی» را در رثای سید و سالار شهیدان برای درک بهتر موضوع با شما و مخاطبانتان قسمت کنم.
بیت معروفی به «ابوالاسود دؤلی» منتصب شده که با حالت سرزنشگونه پس از شهادت اباعبدالله(ع) امت اسلامی را مورد خطاب قرار میدهد و اینگونه گفته:
اُتَرجُو اُمَه قَتَلَت حُسَینا شَفَاعَهَ جَدَهِ یَومَ الحِساب
آن امت، گروه و جماعتی که حسین(ع) را به قتل رساندهاند آیا امید به شفاعت جدش (رسول خدا) در روز حساب (رستاخیز) دارند؟
گفتوگو از امین خرمی
انتهای پیام
source