Wp Header Logo 3630.png

به گزارش شهرآرانیوز، این خاطرات با آن پیچیدگی‌ها و تعلیق‌های معمول، به خودی خود، ارزش ادبی دارند و همچنین مایه‌ای غنی برای تولید آثار ادبی و هنری در اختیار اهل فن می‌گذارند. اما، دراین میان، آنچه شاید برای ادبیاتی‌ها جذاب‌تر باشد خاطرات این زندانی‌ها درباره کتاب و کتاب خوانی در آن محیط‌ها و تأثیری است که این‌ها در ادامه روند مبارزاتی شان داشته اند.

دربین این دست زندانیان، عده‌ای برای ما آشناترند؛ مثلا، آیت ا… خامنه ای، رهبر انقلاب، در زندان‌های ساواک، برخی اوقات را به مطالعه رمان می‌گذرانده اند، چنان که در نمایشگاهِ کتابِ اخیرْ خودشان به خواندن رمان «پاپیون» در آن ایام اشاره‌ای کردند. بسیاری از اسرای جنگ تحمیلی و جبهه مقاومت نیز در این دسته قرار می‌گیرند. ازاین جمله، یکی هم سمیر قنطار، عضو سازمان آزادی بخش فلسطین، است که ماجرا‌های اسارتش به تألیف کتاب انجامیده است و ضمنا درباره کتاب و کتاب خوانی در زندان هم نکات جالبی دارد.

سمیر قنطار، وقتی در ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۸، در تبادل با جنازه دو سرباز اسرائیلی اسیرشده در جنگ اسرائیل و لبنان (۲۰۰۶)، آزاد شد، سی سال را در زندان‌های اسرائیل گذرانده بود و قدیمی‌ترین اسیر لبنانی این رژیم محسوب می‌شد. او، هفده ساله که بود، در ماجرای عملیاتی در شهر نَهاریا و در حمله به محل اقامت دانی هاردان، از نظامیان برجسته صهیونیست، دستگیر شد. قنطار، هفت سال پس از تبادل و آزادی، در سال ۲۰۱۵ در سوریه به شهادت رسید.

سمیر قنطار سال ۱۹۶۲ در روستای عَبیه در حاشیه جنوب غربی بیروت به دنیا آمد. او، در کتاب «حقیقت سمیر»، می‌گوید از جنگ اسرائیل و اعراب در سال ۱۹۶۷ که به شکست اعراب انجامید، بمباران‌های شبانه روزی در بیروت، صدای انفجار و شعله‌های آتش را به یاد دارد، در حالی که فقط شش سال داشته است.

آن وقایعْ نخستین تأثیرات را بر او گذاشت و درواقع وحشت را در ذهنش کاشت و ــ به گفته خودش ــ باعث شد معنی تجاوز به سرزمین و رانده شدن مردم از خانه هایشان را درک کند. همین عوامل بود که برای قنطارِ شانزده ساله توجیه و دلیلی برای مقاومت و عملیات مسلحانه در خاک اسرائیل فراهم آورد.

خود او دادگاهی را که بعد‌ها برای محاکمه اش تشکیل شد این طور توصیف می‌کند: «قاضی گفت: ‘شما حق ندارید حرف سیاسی بزنید؛ توضیح مختصری راجع به عملیات بدهید. ’ گفتم: ‘آیا کسی می‌داند دولت و ارتش اسرائیل بر سر مردم دیریاسین در ۱۹۵۳ چه آورد و چه جمعیتی از مردم بی گناه و کارگران را قتل عام کرد؟! کشتار‌هایی که در ۱۹۵۶ اتفاق افتاد؛ به یاد آورید! آیا کسی می‌داند ارتش اسرائیل در لبنان مرتکب این جنایات شده است؟! ما این عملیات را انجام دادیم تا به مردمی که از سرزمین خود به زور تفنگ‌های ارتــــش اســــرائیل آواره شــــدند کــــمــــک کنــــیم به ســــرزمــــیــــن خــــود برگردند. ’»

درباره «حقیقت سمیر»

کتاب «حقیقت سمیر» مشروح گفت وگوی مفصل و طولانی یعقوب توکلی با سمیر قنطار است که سال ۱۳۹۴ و از سوی نشر «سوره مهر» منتشر شد. مصاحبه با قنطار در لبنان و در اوضاعی خاص انجام شده است. 

توکلی دراین باره در کتاب آورده است: «مصاحبه با سمیر قنطار ساعت‌های متوالی در شرایطی بسیار حساس ادامه پیدا کرد و این درحالی بود که جوخه‌های ترور موساد شهید محمد المحبوح یکی از رهبران حماس را به شهادت رسانده و هشدار داده بودند که نفر بعدی سمیر قنطار است. سمیر، خودش، می‌گفت: ‘اسرائیل وقتی چیزی را اعلام می‌کند از انجام آن ابایی ندارد. آن‌ها مرا از زندان آزاد کردند تا در خارج از زندان مرا به شهادت برسانند. ’ این وضعیتْ برقراری ارتباط ما را با سمیر مشکل‌تر کرد.»

این کتابْ سرگذشت سمیر قنطار را از دوران کودکی تا ورود به عرصه فعالیت‌های سیاسی و نظامی در نوجوانی، انجام دادن عملیات در خاک اســــرائیل، زخــــمی شدن، دستگیری، دادگاه، شکنجه، زندان، و درنهایت آزادی او در ۵۴۰ صفحه روایت می‌کند.

بریده‌ای از کتاب

در زندان محاط [اردن]، من کتاب‌های مختلفی خــــــــوانــــدم. حال که به خاطراتم رجوع می‌کنم، می‌بینم که جو زندان در آن زمان تاچه حد تحت تأثیر ادبیات چپ مارکسیستی بود، چون کتاب‌هایی که در اختیار ما می‌گذاشتند طبق برنامه فرهنگی‌ای بود که خود زندانیان برای مطالعه و نوشتن طراحی کرده بودند. «مادر»، نوشته ماکسیم گورکی، از کتاب‌هایی بود که من در زندان خواندم. این کتاب داستان مادری است که فرزندش را در راه انقلاب قربانی می‌کند. 

احساس می‌کردم این قصه در بسیاری از زمان‌ها و مکان‌ها می‌تواند واقع شود و به زبان و مکان خیالی نویسنده اختصاص ندارد. کتاب‌هایی از آنتوان چخوف، «جنگ و صلح» تولستوی، «جنایت و مکافات» داستایوسکی ــ که به زبان روسی نوشته و به عربی ترجمه شده بودند ــ از آثاری بودند که زندانیان مطالعه می‌کردند. علاوه براین، نوشته‌های دیگری هم درباره چگونگی مواجهه با بازجویی دشمن و روش‌های غریب آن‌ها در بازجویی بین زندانیان ردوبدل می‌شد.

 

source