به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، چندی پیش وزارت کشور آلمان با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که مرکز اسلامی هامبورگ (IZH) و سازمان‌های تابعه آن را ممنوع کرده است. این وزارتخانه مدعی شد که «این انجمن اهداف اسلام‌گرایی افراطی» را دنبال می‌کند.

طی روزهای گذشته انتشار خبر بسته شدن مرکز اسلامی هامبورگ یا مسجد امام علی(ع) که در آلمان به مسجد آبی نیز شهره است، واکنش‌هایی را در پی داشته است. اما داستان این مسجد چیست و از چه زمانی شروع به فعالیت کرده است؟

کتاب «مسجد آبی» که از سوی نشر معارف منتشر شده، از معدود آثاری است که با نگاهی تاریخی به این مسجد و کارکرد آن در دوره پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نوشته شده است. این کتاب خواندنی، در واقع مجموعه خاطرات و اقدامات شهید آیت‌الله دکتر بهشتی از مسجد امام علی علیه‌السلام (مرکز اسلامی هامبورگ است که به قلم محسن ذوالفقاری به رشته تحریر درآمده است.

ذوالفقاری که پیش‌تر کتاب «تشکیلات بهشتی» را نوشته بود، در جریان نگارش این اثر با خاطرات شهید بهشتی درباره چرایی و چگونگی راه‌اندازی مسجد امام علی(ع) در آلمان روبرو می‌شود و این اولین جرقه‌ای بود که در ذهن این نویسنده برای پرداختن به سرگذشت یک مسجد و امام جماعت آن زده شد.

یکی از افتخارات شهید بهشتی که جزء سابقه درخشان تشکیلات‌داری و تبلیغ ایشان محسوب می‌شود؛ بودن در کسوت امام جماعت مسجد، است. ایشان به مدت پنج سال و دو ماه در مسجد امام علی (ع) واقع در هامبورگ آلمان خدمت کردند و از همان ابتدا‌ گزارش عملکرد خود را با علما و دوستان خود در میان می‌گذاشتند و مشورت می‌گرفتند و… . بارها شده از در بین سخنرانی‌هایشان از اقدامات و خاطرات خود در آن مسجد گفته‌اند و مثال زده‌اند. همه آنچه ایشان گفته‌اند و نوشته‌اند همراه با کلی سند و عکس در کتاب مسجد آبی منتشر شده است. کتابی که گویا نسخه عملیاتی و کاربردی و تکمیلی کتاب «تشکیلات بهشتی» است. در این اثر نیز سعی شده تا با تدوینی مناسب و درخور شأن شخصیت ایشان، تمام و کمال از کلام و بیان و قلم ایشان استفاده شود.

نویسنده درباره چرایی نگارش این اثر می‌گوید: هر کسی که منِ محسن ذوالفقاری را از نزدیک بشناسند می‌داند که چقدر دغدغۀ مسجد را دارم. بنابراین وقتی با هر پدیده‌ای روبه‌رو می‌شوم و درمی‌یابم که پیوست و اشاره‌ای به مسجد دارد ذوق‌زده و سرِکیف می‌شوم. اوایل که با آثار و اندیشه‌ها و شخصیت شهید بهشتی آشنا شدم و فهمیدم که ایشان پنج سال و دو ماه در مسجد امام علی هامبورگ در کسوت امام جماعت قرار داشته‌اند در پوست خود نمی‌گنجیدم.

کتاب , دفتر نشر معارف , مسجد ,

به گفته او؛ از همان ابتدا، همۀ بیانات و نامه‌ها و پیام‌های مرتبط با فعالیت‌های پنج‌سالۀ ایشان را گردآوری کردم. فقط برای خودم جمع و آرشیو می‌کردم. سرخوش و سرخود! بدون هیچ مشورت و فکری! البته در ذهنم قلقک‌هایی می‌خورد تا بنشینم و کاری درست و حسابی روی آن‌ها انجام دهم، ولی از یک طرف مشغول پروژۀ «تشکیلات بهشتی» بودم و نمی‌خواستم ذهنم درگیری دیگری داشته باشد. ازطرف دیگر حیفم می‌آمد که به این زودی دست به کار شوم. دوست داشتم خیلی محتواهای بیشتری به‌دستم برسد.

ذوالفقاری مراحل نگارش کتاب را اینطور توضیح داده است: خوشبختانه کتاب «تشکیلات بهشتی» که روانۀ بازار شد، شاهد استقبال خوبی از مخاطبان شد. حال فراغت بالی پیدا کردم تا با ضمیری آرام و خیالی آسوده، «یا علی» بگویم و به‌سمت مسجد امام علیِ آیت‌الله بهشتی بروم. کار را که آغاز کردم، به برکت کتاب تشکیلات بهشتی، قدرت ارتباطاتم با مجموعه‌های بیرونی مخصوصاً بنیاد نشر آثار و اندیشه‌های شهید بهشتی بیشتر شد. ازاین‌رو به منابع و اسناد بیشتری نیز دسترسی پیدا کردم. همچنین مجموعه‌آثار شهید بهشتی هم درحال تکمیل بود و این یعنی نور علی نور. همان‌طور که می‌خواستم، کار پیش می‌رفت و پیشرفت می‌کرد.

به گفته این نویسنده؛ البته این نکته را هم باید به همۀ سردمداران تشکل‌ها و مجموعه‌ها و دوست‌داران کتاب تشکیلات بهشتی بگویم که مسجد آبی نمونۀ عملی و عینی تشکیلات‌داری شهید آیت‌الله دکتر بهشتی است که از این جهت، بسیار بسیار درخور توجه و اهمیت است. به‌عبارت دیگر می‌توان گفت که مسجد آبی کتاب تکمیلی تشکیلات بهشتی است و برعکس.

در ضمن در این اثر نیز همچون کتاب «تشکیلات بهشتی» سعی شده تا با تدوینی مناسب و درخور شأن شخصیت شهید بهشتی، تمام‌وکمال از کلام و بیان و قلم ایشان استفاده شود و قلم و نظر نگارنده و دیگران به هیچ وجه وارد مباحث و خاطره‌های ناب شهید نشده‌است. بنابراین این اثر را هم با خیال راحت بخوانید و بهرۀ کافی ببرید.

مسجد آبی در سه فصل «مقدمات و انگیزه‌ها»؛ «اقدامات و خاطره‌ها» و «پرسش‌ها و پاسخ‌ها» تدوین شده‌است. در فصل نخست، شهید بهشتی از چرایی و چگونگی قبول مسئولیتشان و مختصری نیز از سفر خود به هامبورگ می‌گویند. فصل آخر مربوط به زمانی است که به ایران بازمی‌گردند و با پرسش‌های مردم و خبرنگاران و بازجویی‌های ساواک دربارۀ سفرشان به آلمان و قبول بار سنگین امامت مسجد مواجه می‌شوند. فصل میانه، که اصلی‌ترین فصل کتاب است، اقدامات و خاطره‌های ایشان را شامل می‌شود که در مدت پنج سال و دو ماه، در آنجا مشغولیت داشته‌اند. اصلی‌ترین بخش این فصل گزارشی است از فعالیت‌های مرکز اسلامی که در دوازده عنوان بیان شده‌است. ذیل هرکدام از سرفصل‌های اقدامات نیز خاطره‌ها و پیام‌هایی به بیان و قلم ایشان آمده‌است.

چرا «مسجد آبی»؟ وجه تسمیۀ آن چیست؟

ذوالفقاری در این‌باره معتقد است: مسجد امام علی(ع)، با حضور دکتر بهشتی، آوازه‌اش در آلمان و اروپا پیچید. او ابتدا ساخت مسجد را تکمیل کرد و سپس به‌دنبال تسهیل ساخت انسان افتاد، پروژه‌ای که خود ایشان آن را «سهل ممتنع» می‌دانستند. او با تسریع روند انسان‌سازی و ترویج اسلام ناب محمدی و تقبیح خرافات و بی‌بندوباری‌ها، مسجد امام علی(ع) را در دل اروپا، همچون نگین فیروزه‌ایِ پرفروغی کرد که نور آن هنوز که هنوز است، فطرت پاک هر انسانی را روشنایی می‌بخشد.

اروپایی‌ها و آلمانی‌نشین‌ها مسجد امام علی را به‌دلیل معماری آبی‌رنگش، مسجد آبی نامیده‌اند، اما من معتقدم که آن جمع کوچک مسلمان، که اول از همه آرزوی مسجدی داشتند، و بعد نخستین کمک مالی عالِم فرزانه آیت‌الله بروجردی برای ساخت مسجد و بعدتر همۀ کوشش‌های ریز و درشتی که هر کسی برای ترویج تفکر اسلامی کشیدند و می‌کشند همچون رودهای زلالی هستند که در اقیانوس آبی مسجد امام علی جمع شده‌اند و آن را به مرکز هدایتی تبدیل کرده که آثار و برکات آن تا قیام قیامت جاری و ساری است بر همۀ مسلمانان جهان. امیدوارم «مسجد آبی» کمکی باشد برای حرکت و جهشی درجهت بهشتی شدنِ مسجدها و تشکل‌های مسجدی و الهی‌مان… .

«مسجد آبی» چطور ساخته شد؟

ذوالفقاری در بخشی از این کتاب به اولین آجری که برای برپایی این مسجد گذاشته شده، اشاره کرده است. ماجرای ساختن این مسجد پس از گذر از اتفاقات و وقایع مختلف نیز در نوع خود خواندنی است.

کتاب , دفتر نشر معارف , مسجد ,

پول شاه خونی است

مسجد امام علی(ع) با حمایت مادی و معنوی آیت‌الله بروجردی پس از رونق گرفتن جلسات مذهبی در آلمان راه‌اندازی شد.مرحوم آیت‌الله بروجردی اولین بانی مسجد بودند که پس از اعلام این طرح در همان ابتدای امر مبلغ 10 هزار تومان معادل شش هزار مارک آن زمان به این امر اختصاص دادند، منوط بر اینکه مسجد در بهترین نقطه شهر و در زمینی مرغوب ساخته شود تا نشان‌دهنده همت و شان مسلمانان باشد.

ایشان بر استفاده از پول پاک در ساخت این مسجد تاکید داشتند. شهید بهشتی نیز پس از قبول مسئولیت با این استدلال که هر پولی لیاقت صرف شدن در ساخت مسجد را ندارد، از پذیرفتن برخی کمک‌ها امتناع می‌کرد. به عنوان نمونه، در جریان سفر شاه به آلمان، کمک محمدرضا شاه برای مسجد را نپذیرفت و اعلام کرد که پول شاه، خونی است.

چرا باید «مسجد آبی» را خواند؟

مسجد آبی نسخه عملیاتی، کاربردی و تکمیلی تشکیلات بهشتی است. نظریات صرف شهید بهشتی در مورد تشکیلات برای خیلی‌ها سخت به نظر می‌رسید اما این اثر در قالب خاطرات می‌تواند نسخه عملیاتی تشکیلات بهشتی باشد که خود شهید بهشتی به مدت پنج سال و دو ماه مسئول چنین تشکل پر زحمتی بوده‌اند. همچنین برای بعضی‌ها شبهه و سوال شده بود که شهید بهشتی که این‌قدر دم از تشکیلات می‌زند آیا خودش مجموعه‌ای داشته است؟ و اگر داشته است توانسته است همه آنچه را که خودش بیان کرده اجرایی‌اش کند. این کتاب به این شبهه و سوال پاسخ می‌دهد.

هرکسی چنین دغدغه‌ای دارد می‌تواند با خواندن این کتاب به جواب برسد. این کتاب برای هرکسی بسته به نیازش پاسخی دارد. اگر کسی قصد سفر به خارج دارد می‌تواند از تجربیات کسی همچون شهید بهشتی بهره بگیرد و نظریات او را راهنمای مسیر خود قرار دهد. اگر کسی روحانی است و قصد تبلیغ دارد، این کتاب نسخه‌های خوبی را برای فرد دارد. اگر کسی قصد دارد امام جماعت مسجدی دارد این اثر بهترین راه‌گشا برای اوست تا از تک تک سطور این کتاب بهره کافی و وافی را ببرد. اگر کسی عاشق سفرنامه‌خوانی است این اثر به نوعی یک نوع سفرنامه شهید بهشتی به آلمان نیز هست. اگر کسی کلا علاقه مفرط به شخصیت شهید بهشتی دارد، این اثر ابعاد ناشناخته و نایابی از این شهید برای مخاطب باز می‌کند.

نویسنده با نگارش این کتاب بر آن است تا مخاطب را متوجه این نکته کند که شهید بهشتی هرجا احساس وظیفه و تکلیف و مسئولیت می‌کرد، ورود می‌کرد و آن کار را به بهترین وجه ممکن به سرانجام می‌رساند؛ حتی اگر این مسئولیت در بلاد کفر و در مسجدی نیمه‌خراب باشد.

از سوی دیگر، کتاب ذوالفقاری می‌تواند برای تمام کسانی که قصد تبلیغ دین دارند و یا قرار است در کسوت امام جماعت در مسجدی حاضر شوند، نیز خواندنی است. این کتاب و شخصیت شهید بهشتی به عنوان شخصیت محوری اثر، تأکید می‌کند که امام جماعت مساوی با پیش‌نماز بودن در یک مسجد نیست؛ ای بسا یک امام جماعت با درک حقیقی مسئولیت خود می‌تواند مسیر زندگی عده‌ای را تغییر دهد.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم:

کودن نبود حقه باز بود!

باز یادم می‌آید یک آقای دیگری برای ایجاد واحدی برای یک کار جدیدی، به آمریکا رفته بود. این آقا سه ماه هم در آمریکا نمانده بود و از قرار، انگلیسی هم خوب نمی‌دانست، چند کلمه‌ای می‌دانست، بعد هم برگشته بود. هنگام عزیمت، در هامبورگ ایشان را دیدم. در برگشتن هم ایشان را دیدم. به او گفتم: «شما که رفتید چه کار کردید؟! این‌همه پول خرج کردید و آن‌هم بیت‌المال. بگو ببینم در این مسافرت چه کار کردید؟!» گفت: «آقا، من خیلی کار کردم، کادر جمع‌آوری کردم.» گفتم: «از کجا؟» گفت: «از اتحادیۀ دانشجویان، 1500 آدرس گرفتم.» گفتم: «با نامه هم می‌توانستید بگیرید، دیگر این مسافرت پرخرج را نمی‌خواست!» گفت: «بله. علاوه‌بر این، فلان چیز را هم که مربوط به فلان حادثه است و فلان بیانیه را نیز منتشر کردم.» گفتم: «این را هم از ایران می‌توانستی انجام بدهی.» گفت: «نه آقا، علاوه‌بر این، حالا که برگشته‌ام، تفاصیل فعالیت مربوط به تمام آمریکا را روی کاغذ آورده‌ام، به‌طوری که بعد از من، هر فردی بخواهد به آنجا برود دیگر راهش کاملاً صاف است، زود شروع می‌کند به کار.»

این آدم کودن نبود، حقه‌باز بود، اما در این حرفش حقه‌بازی نمی‌کرد. واقعاً باورش آمده بود که آن‌قدر نابغه است که با ندانستن زبان انگلیسی، سه ماه به آمریکا رفته و فقط با مسافرت به سه شهر، نقشۀ کار و فعالیت در یک میدان وسیع را با تمام جزئیاتش چنان تنظیم کرده که دیگر برای نفر بعدی، مثل آب خوردن است و فقط باید به آنجا برود و دست به کار شود.

انتهای پیام/

source