Wp Header Logo 35.png

واژه «یلدا» به معنای «زایش زادروز» و تولد است، ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‌شوند و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و جشن بزرگی برپا می‌کنند و از این رو به دهمین ماه سال دی (به معنای روز) می‌گفتند که ماه تولد خورشید بود.

شب یلدا یا شب چله یکی از قدیمی‌ترین جشن‌های ایرانی استپروین مرادی
عصرپرس، شب یلدا یا شب چله یکی از قدیمی‌ترین جشن‌های ایرانی است که مثل عید نوروز و چهارشنبه‌سوری از تاریخ و پیشینه‌ی قدیم ایران به یادگار مانده. این شب از تمام شب‌های سال بلندتر است و اجداد ما هر سال آن را جشن می‌گرفته‌اند.

شب یلدا در واقع از زمان غروب آفتاب در آخرین روز پاییز یعنی ۳۰ آذر شروع می‌شود و با طلوع آفتاب در اولین روز زمستان یعنی اول دی به پایان می‌رسد. زمان شب یلدا به تاریخ میلادی برابر با شب ۲۱ دسامبر است که البته در سال‌های کبیسه به ۲۰ دسامبر تغییر می‌کند. برای مثال تاریخ شب یلدا از سال ۹۶ تا ۹۸ معادل ۲۱ دسامبر بود ولی در سال ۹۹ که کبیسه بود این شب معادل ۲۰ دسامبر ۲۰۲۰ خواهد بود.

یلدا یعنی چه؟

یلدا واژه‌ای سُریانی به معنای زایش و تولد است. سریانی زبانی بود که در میان مسیحیان رواج داشت. این معنا، از بررسی و تحقیق در واژه‌نامه‌ها و کتاب‌های تاریخی به دست آمده است. ابوریحان بیرونی، دانشمند همه فن حریف و تقویم‌شناس، از شب یلدا با نام میلاد اکبر یاد می‌کند و منظور از این نام را میلاد خورشید دانسته است. کتاب آثار الباقیه نوشته اوست. کتاب به عربی نوشته شده و در حال حاضر، چند ترجمه فارسی از آن منتشر می‌شود. ابوریحان در این کتاب گاه‌شماری و تقویم اقوام مختلف را بررسی کرده است. اگر علاقمند باشید می‌توانید مراسمات و جشن‌های اقوام باستان را در این کتاب مطالعه کنید.

دقیقا مشخص نیست که واژه یلدا چه زمان و چطور وارد زبان فارسی شده است. از تاریخ این‌طور بر‌می‌آید که مسیحیان اولیه که در روم زندگی سختی داشتند و عده‌ای از آنان به ایران مهاجرت می‌کنند. به علت نزدیکی فرهنگی، این واژه سریانی به فارسی راه پیدا می‌کند.

شب چله یعنی چه؟

شب چله در حقیقت همان شب یلدا است. چون از فردای این شب، چله بزرگ زمستان آغاز می‌شود به آن شب چله می‌گویند.

ایرانیان در زمان‌های قدیم، یک نوع تقویم کلی نگر هم داشتند. این تقویم بیشتر در کار‌های کشاورزی و دامپروری کاربرد داشت. آن‌ها دو موقع از سال را به نام چله می‌شناختند. چله تابستان که از تیر شروع می‌شد و چله زمستان که از دی‌ماه. چله‌ها هر کدام به دو دوره تقسیم می‌شدند؛ چله بزرگ و چله کوچک. چهل روز ابتدایی را چله بزرگ و بیست روزِ بعد را چله کوچک می‌نامیدند.

چله بزرگ زمستان که درست بعد از شب یلدا آغاز می‌شود؛ شروع زمستان است و شدت سرما در آن بیشتر است. چله بزرگ تا دهم بهمن طول می‌کشد. پس از آن، چله کوچک شروع و تا اول اسفند ادامه دارد. شدت سرما در چله کوچک کمتر است و آسیب کمتری هم می‌رساند. چهار روز پایان چله بزرگ، و چهار روز آغاز چله کوچک را، چهار چهار می‌گویند که نهایت شدت سرما در این مدت اتفاق می‌افتد.

تاریخچه‌ی شب یلدا

تاریخچه‌ی شب یلدا به گذشته‌های بسیار دور بر‌می‌گردد. اما قدمت دقیقش مشخص نیست. برخی باستان‌شناسان، تاریخ شب یلدا را هفت هزار ساله می‌دانند. آن‌ها به ظروف سفالی دوره پیش از تاریخ، استناد می‌کنند. این ظروف دارای نقوش حیوانیِ ماه‌های ایرانی، مانند قوچ و عقرب هستند. البته این نقوشِ در کتیبه‌ها و یافته‌های باستان‌شناسی کمیاب‌اند. اما باستان‌شناسان معتقدند، می‌شود آیین مربوط به شب یلدا را تا هفت هزار سال قبل، ردیابی کرد.

با همه‌ی این‌ها آنچه به‌عنوان شب یلدا رسمیت یافته، به حدود ۵۰۰ سال، قبل از میلاد برمی‌گردد. یلدا در زمان داریوش یکم به تقویم رسمی ایرانیان باستان، وارد شده است. تقویمی که برگرفته از گاه‌شماری بابلی‌ها و مصری‌ها ست.

دلایل برپایی جشن شب یلدا

باور‌های کهن ایرانی بر اساس اسطوره‌ها و شناخت رویداد‌های کیهانی شکل گرفته است. روایت‌های مختلفی از علت برگزاری جشن یلدا وجود دارد.

روایت اول؛ پیروزی روشنایی و نور بر ظلمت و تاریکی

یکی از این روایت‌ها در مورد شب یلدا به پیروزی نور بر ظلمت مربوط است. در روزگاران باستان، زندگی‌ مردم بر پایه کشاورزی و دامپروری بود و تأثیرات آب و هوا برایشان بسیار مهم محسوب می‌شد. مردم با مشاهده و تجربه، تغییرات مداوم شب و روز و فصل‌ها را درک کرده بودند. بشرِ همیشه کنجکاو هم پس از کشف چگونگیِ وقوع یک رویداد، به دنبال فلسفه و چرایی آن‌ها می‌گردد.

آن‌ها تأثیر نور و تاریکی و گرما و سرما را بر زندگی‌شان می‌دیدند. از تأثیراتی که می‌گرفتند به این نتیجه رسیده بودند که نور، روز و خورشید، نماد آفریدگار و نیکی ست. در مقابلِ آن، شب و سرما نشانه‌های اهریمن و پلیدی.

آن‌ها از این مشاهدات، به این باور رسیده بودند که شب و روز، و روشنایی و تاریکی، در یک جدال همیشگی به سر می‌برند. روز‌های بلندتر، نشانه پیروزی روشنایی، و روز‌های کوتاه‌تر نشانه‌ غلبه تاریکی بود.

به این ترتیب آن‌ها آخرین روز پاییز که بلندترین شب سال است، جشن می‌گرفتند. چرا که فردای آن، روز‌ها کم‌کم طولانی‌تر شده و آفریدگار بر اهریمن نور بر تاریکی پیروز می‌شود.

روایت دوم: شب تولد مهر و میترا (خورشید) و آغاز خلقت

آیین مهر یا میترائیسم در ایران قبل از دین زرتشتی رواج داشت. این آیین برپایه پرستش میترا (مهر) قرار گرفته بود. میترا از ایزدان هند و ایرانی است. او از یک طرف نماینده عشق و محبت است و از طرفی واسطه‌ی بستن پیمان‌هاست. او عهد نگهداشتن و راستگویی را نمایندگی می‌کند. مهر همچنین داورِ میان جنگاوران بوده و دروغگویان و عهد‌شکنان را مجازات می‌کند. نماد این ایزد حلقه‌ است. برخی ادعا می‌کنند، پیشینه حلقه ازدواج به همین اسطوره می‌رسد. خورشید هم نماد ظاهری میترا ست.

مهرپرستان شب یلدا را شب تولد میترا (ایزد مهر) می‌دانستد. اینگونه که در شبی دراز و سرد، ایزد مهر در یک غار گود و کم ارتفاع ظهور می‌کند و خورشید را به ارمغان می‌آورد.

در روایتی دیگر، در این شب میترا به جهان بازمی‌گردد. او ساعات روز را طولانی می‌کند؛ در نتیجه برتری خورشید پدیدار می‌شود.

بعضی بررسی‌ها هم به این نتیجه رسیده‌اند که در شب یلدا پیامبری متولد می‌شود. این تولد در سال ۵۱ پادشاهی اشکانیان که برابر با سال ۱۹۶ میلادی ست اتفاق می‌افتد. پیامبری شب هنگام در دریا زاده می‌شود که او را دو دلفین از آب بیرون می‌آورند. در آیین مهر آب اهمیت ویژه‌ای داشته است.

درباره‌ی نام ماه‌های آذر و دی این‌طور می‌گویند: «آذر (عنصرِ آتش)، ایزد یا فرشته مینویی را نمایندگی می‌کند. این ایزد در سنت زرتشتی و مهرپرستی مقدس و مهم محسوب می‌شده. آتشِ مقدس در آتشکده‌ها، جلوه همین ایزد است. در مقابل، دی‌ که آغاز زمستان است، پلید و اهریمنی محسوب می‌شده. دی در اصل همان دیو است که نام آن بر سردترین ماه زمستان گذاشته شده. بنابراین آذر نماد اهورامزدا و دی نماد اهریمن است. تقابل میان آتش، نور و تقدس با تاریکی و سرما و پلیدی».

برخی هم بر این باورند که نام ماه دی از آیین میترایی آمده است و به معنای دادار و خداوند است. چرا که با شروع دی میترا بر اهریمن غلبه می‌کند.

در نگاه اول این‌ٰطور به نظر می‌رسد که شب زایش مهر، باید در ماه مهر باشد؛ یا در آفتابی‌ترین روز‌های سال! درست است که در آغاز سردترین روز‌های سال قرار داریم اما منطق پشت این اسطوره آن را باورپذیر می‌کند. همان طولانی‌تر شدن روزها و کوتاه شدن شب‌ها نشان از تولد دوباره خورشید دارد.

آداب و رسوم مهرپرستی، پس از رایج شدن دین زرتشتی از بین نرفت بلکه جزئی از مراسم آن‌ها شد. زرتشت، خدای بزرگ را اهورا مزدا نامید و ایزدان را به دو دسته اهورایی و دیوانی تقسیم کرد. یکی از این ایزدانِ اهورایی، مهر (خورشید) بود. مهر از ایزدانِ نیک است و بخشی از اوستا به نام او (مهر یشت) ست. در مهر یشت آمده است:«مهر از آسمان با هزاران چشم بر ایرانی می‌نگرد تا او دروغی نگوید.»

شب چله (یلدا) از نظر علم نجوم

از آغاز تابستان، هر ‌روز خورشید از جای دیروزش کمی نزدیک‌تر به جنوب طلوع می‌کند. به همین ترتیب موقع غروب هم از جای قبلش، کمی نزدیک‌تر به جنوب غروب می‌کند. این اتفاق، باعث می‌شود که خورشید هر روز از مرکز آسمان به سمت جنوب متمایل‌تر شود و طلوع و غروب زودتر اتفاق بیفتد. نتیجه آن کوتاه شده طول روز و افزایش زمان تاریکی است. در روز یکم دی، خورشید در زمان طلوع به پایین‌ترین حد جنوبیش، یعنی ۲۳٫۵ درجه شرقی می‌رسد. این موقعیت زمین را انقلاب زمستانی می‌نامند. از این روز به بعد، مسیر جابه‌جایی‌های طلوع خورشید، معکوس می‌شود. یعنی نقاط طلوع و غروب از سمت جنوب دورتر می‌شوند و به شمال نزدیک‌تر. به همین ترتیب روز‌ها بلندتر و شب‌ها کوتاه‌تر می‌شوند. این رویداد در یکم تیر از نو تکرار می‌شود.

آتش

قدیم دور کرسی می‌نشستند. قبل‌تر از آن دور آتش جمع می‌شدند و الان بخاری‌ها مجلس را گرم ‌می‌کنند. آتش در گذشته نماد خورشید بود و برپا کردن آتش به خاطر پاسداشتش انجام می‌شده است. البته برخی هم عقیده دارند که آتش را برای برطرف کردن نحسی اهریمن و تاریکی روشن می‌کردند. وظیفه این آتش از بین بردن و فراری دادن تاریکی و نیروهای اهریمنی بوده است.

مثل‌گویی یا قصه‌خوانی در شب یلدا

مثل‌گویی که نوعی شعرخوانی و داستان‌خوانی است در قدیم اجرا می‌شده‌. به این صورت که خانواده‌ها در این شب گرد هم می‌آمدند و پیرترها برای همه قصه تعریف می‌کردند.

مثل قصه‌های کوچک و داستان‌های غیر واقعی اند. بیشتر قهرمان‌های آن جانوران، دیوان و پریان هستند و برای سرگرمی و خوشایند کودکان گفته و یا نوشته می‌شوند.

در هر نقطه‌ای از کشور قصه‌های مربوط به فرهنگ خودشان رواج بیشتری دارد. مثلا آذربایجانی‌ها قصه حسین کرد شبستری می‌خوانند و خراسانی‌ها بیشتر از داستان‌های شاهنامه داستان سرایی می‌کنند.

فال حافظ در شب یلدا

معمولا در شب‌های یلدا بزرگ فامیل به دیوان حافظ تفالی می‌زند. گرفتن فال حافظ شب یلدا به این ترتیب است که مخاطب فال نیت کرده و بزرگ مجلس این جمله یا شبیه به این را می‌گوید: «ای حافظ شیرازی، تو کاشف هر رازی، من طالب یک فالم، بر من نظر اندازی…»

فال حافظ در شب چله

بعد لای دیوان را باز می‌کند. غزل بالای سمت راست، جواب تفال است. اگر وسط غزل باشد، فال از ابتدای غزل که در صفحه پشت است، خوانده می‌شود. سه بیت از غزل بعدی هم شاهد فال خواهد بود. بعد از خواندن غزل، فال را تفسیر می‌کند. اگر محتوای شعر مثبت باشد فال را خوب و اگر نباشد آن را بد می‌دانند. از آنجا که عمده غزلیات حافظ محتوایی عرفانی، عاشقانه و امیدوارکننده دارد، فال‌ها معمولا روحیه بخشند.

شاهنامه خوانی

جزء جدایی‌ناپذیر دیگر شب یلدا، شاهنامه‌خوانی است. این رسم از دیرباز در ایران رایج بوده. جذابیت شاهنامه‌خوانی به شیوه‌ی نقالی چند برابر می‌شود. متأسفانه این رسم نقالی در حال نابودی ست. باید خیلی خوش شانس باشید که در خانواده‌تان چنین فردی داشته باشید.

سفره شب یلدا

از جذاب‌ترین آیین‌های شب یلدا یا شب چله، سفره و خوردنی‌های آن است. سفره شب یلدا شامل میوه‌های مخصوص، آجیل مخصوص و دیگر تنقلات است. در شب چله در دوران قدیم، سفره‌ای به نام میَزد پهن می‌کردند. آن‌‌ها میوه‌های تر و خشک، آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان لُرک بر سفره می‌گذاشتند. لرک از اجزای اصلی این سفره بود و در واقع ولیمه این جشن به حساب می‌آمد. از اجزای دیگر این سفره آتشدان، عطردان، بخوردان و بَرسَم را می‌توان نام برد. بَرسَم وسیله‌ای برای دعا‌خوانی ست که از جنس شاخه گیاهی خاص و یا فلزِ برنج و نقره ساخته می‌شود.

میوه‌های شب یلدا

میوه‌ها جزئی اصلی از سفره یلدا هستند. در این سفره نقش اصلی را میوه‌های سرخ رنگ بر عهده دارند. رنگ سرخ این میوه‌ها نماد خورشید است.

انار

انار میوه اصلی سفره شب یلدا ست. پیشینیان انار را میوه‌ باروری و برکت می‌دانستند. آن‌ها این معنا را از دانه‌های زیاد آن دریافت می‌کردند. همچنین انار به خاطر رنگ قرمزش نماد شادی و خورشید است. در واقع خوردن انار در شب یلدا به خاطر اعتقاد به تأثیر جادوی سرایتی آن بوده است. یعنی آن‌ها با توسل به انار و خوردن آن برکت را از دانه‌های زیاد آن می‌گرفتند و نیروی باروری را در خود افزایش می‌دادند. به همین ترتیب یکی از میوه‌هایی که در خوانچه یلدای عروس می‌گذارند انار است.

این میوه از دوران بسیار قدیم میوه‌ای مقدس شناخته شده است. انار حتی در ادیان بزرگ دنیا جایگاه ویژه‌ای دارد. در اساطیر و افسانه‌ها هم ذکر آن رفته است. در دین زرتشتی انار از درختان مینوی است و از عناصر مقدس و خجسته به شمار می‌رود. زرتشتی‌ها از شاخه‌ها و میوه آن در مراسم دینی خود استفاده می‌کنند.

انار از دید مسلمانان هم میوه‌ای مقدس بوده و در قرآن کریم از آن به‌عنوان میوه‌ای بهشتی نام برده شده. خوردن این میوه توسط بزرگان دینی توصیه شده است.

هندوانه

هندوانه هم مثل انار میوه مخصوص سفره یلدا ست. اما آیا خوردن هندوانه اول سرما عجیب نیست؟ باید گفت که همه می‌دانیم هندوانه میوه‌‌ای تابستانی است؛ پس هندوانه علاوه بر سرخیش نمادی از خورشید است و یادآور گرمای تابستان و حرارت است.

باور بر این بوده که اگر مقداری هندوانه در شب چلّه بخورند؛ در سراسر چلّه بزرگ و کوچک، از سرما و بیماری در امان خواهند بود. همچنین هندوانه هم مثل انار از میوه‌های پردانه است و نماد برکت و فراوانی.

میوه‌های پاییزی

از دیگر میوه‌های سفره یلدا می‌توان انواع میوه‌های پاییزی را نام برد. در گذشته به همراه انار و هندوانه، میوه‌های فصلی را هم در سفره می‌گذاشتند. میوه‌هایی مثل پرتقال و انواع مرکبات، سیب، خرمالو، گلابی و حتی لبو و کدو تنبل می‌توانند جایی در سفره یلدا داشته باشند.

source