Wp Header Logo 2130.png

 تا آن روز هرگز و در هیچ زمانی این‌گونه به حرفه خودم افتخار نکرده بودم، احساس سربلندی می‌کردم، مقابل خانواده‌ام، فامیل، دروهمسایه، حالا از معتبرترین زبان نظام جدید گفته شده بود: (تلویزیون یک دانشگاه است)

 حالا حتی پیش پدرم که روحانی سنت‌گرای معتقدی بود با سر افراشته راه می‌رفتم، حالا دیگر نمی‌توانست از کارم در تلویزیون ایراد بگیرد و آن را با تحقیر مطربی بنامد، حالا رهبر انقلاب محل کارم را دانشگاه نامیده بود و من خودم را استاد دانشگاه می‌دیدم نه یک برنامه‌ساز تلویزیون.

 اما امروز که سال‌ها از بازنشستگی‌ام می‌گذرد گاه با دیدن و یا اطلاع از جریاناتی که در تلویزیون می‌گذرد از خودم می‌پرسم آیا به‌راستی این همان دانشگاهی است که رهبر انقلاب وعده آن را می‌داد؟

 نمی‌خواهم پرچانگی کنم و آنچه را که همه می‌دانند بازگویی نمایم؛ اما ناچارم به موردی که اخیراً دل مرا به درد آورد اشاره‌ای کنم، شنیدن بلایی که مسئولین صداوسیما بر سر محسن شایان فر آورده‌اند واقعاً وبی تردید دل هرکسی را که کوچک‌ترین آشنایی با این حوزه و قواعد، پرنسیب‌ها، و مناسبات آن را داشته باشد بدرد میاورد، من محسن شایان فر را از نزدیک نمی‌شناسم، اما در روزهایی که شاغل بود او را می‌دیدم که با چه هیجان و پشتکاری این پله‌های سازمان را بالا و پایین می‌رفت، گویی حتی نمی‌خواست دقیقه‌ای در انتظار آسانسور ساختمان وقت از دست بدهد، خودم و به گوش خودم از زبان مدیر فیلم و سریال وقت شنیدم که می‌گفت:

 – تهیه‌کننده یعنی این، پول بدی کار می کنه، ندی کار می کنه، سنگ از آسمون بیاد محاله کار را تعطیل کنه، و باز روزهای بعد محسن شایان فر را می‌دیدم که نفس‌نفس‌زنان پله‌های ساختمان را بالا و پایین می‌رفت. وقتی سریال حکایت‌های کمال پخش شد و آن‌گونه مورد استقبال قرار گرفت برای محسن شایان فر خوشحال بودم و می‌گفتم مزد این همه زحمت و تلاشش را گرفته است و این همه استقبال مردمی بی شک غرق شادی و غرورش کرده است، اما این روزها وقتی از محتوای یادداشت بعضی دوستان متوجه شدم که بعد از پنج سال و بعد از ساخت یک مجموعه موفق و مردمی و هنوز مطالباتش را از تلویزیون نگرفته و با فروش اتومبیل و خانه خود دستمزد عوامل سریالش را پرداخته است.

 واقعاً غرق حیرت شدم، اما بعد وقتی شنیدم علی‌رغم همه این بی‌توجهی‌ها از جانب صداوسیما و تحمل و صبوری چندین ساله این تهیه‌کننده، ادامه ساخت این سریال موفق را به کس دیگری داده‌اند واقعاً دلم بدرد آمد، موضوع مهم این است، آنهایی که امروز در تلویزیون بر مسند تصمیم‌گیری نشسته‌اند ذره‌ای آشنایی با مناسبات این حرفه ندارند وگرنه می‌فهمیدند که برای یک هنرمند و سازنده یک اثر سینمائی یا تلویزیونی، اثرش، مثل ناموس اوست، می‌فهمید معنی این حرف رایانه آقایان مسئول؟ می‌فهمید معنای ناموس یعنی چه یا نه؟ اگر می‌فهمید و اگر می‌دانید ناموس یعنی چه، پس قطعاً متوجه خواهید شد چه بلایی ازلحاظ روحی، روانی، حیثیتی و حرفه‌ای بر سر محسن شایان فر آورده‌اید، نه جنابان تصمیم‌گیر و مسلط به سرنوشت وزندگی هنرمندان تلویزیون، این آن دانشگاهی نبود که رهبر آن روزهای انقلاب وعده‌اش را داده بود، کاری که شما با این تهیه‌کننده کرده‌اید زیبنده یک محیط دانشگاهی نیست، و شرم دارم که بگویم زیبنده چه محیط و فضایی است .

 * تهیه‌کننده و برنامه‌ساز بازنشسته تلویزیون

 
 

 ۲۴۵۲۴

source