Wp Header Logo 2555.png

به گزارش تابناک، محمدعلی بهمنی شاعر و غزلسرا در نقطه پنج هوشیاری به سر می برد. هر چند شاعران را هوشیاری معنای دیگری دارد و سکته مغزی هم برای تپیدن قبل شاعرانه، توجیه خوبی نخواهد بود.

او که مدتی پیش از بیمارستان مرخص و به منزل منتقل شده بود دوباره به بیمارستان و بخش مراقبت‌های ویژه منتقل شد.

دوستان بهمنی گفتند بهمنی چهارشنبه شب 31 مرداد سکته مغزی شدیدی داشته و به بیمارستان منتقل شد.

طبق گفته اطرافیان بهمنی، وی در حال حاضر وضعیت رضایت بخشی ندارد و در کما به سر می برد.

محمدعلی بهمنی که در خرداد ماه سال جاری به علت سکته مغزی در بیمارستان بستری شده بود، اواخر همان ماه با بهبود نسبی از بیمارستان مرخص شد.

از این شاعر اهل جنوب، مجموعه‌های شعر باغ لال (۱۳۵۰) در بی‌وزنی (۱۳۵۱) عامیانه‌ها (۱۳۵۵) گیسو، کلاه، کفتر (۱۳۵۶) گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود (۱۳۶۹) دهاتی (۱۳۷۷) غزل (۱۳۷۷) شاعر شنیدنی است (۱۳۷۷) عشق است (۱۳۷۸) نیستان (۱۳۷۹) کاسهٔ آب دیوژن، امانم بده (۱۳۸۰) این خانه واژه‌های نسوزی دارد (۱۳۸۲) من زنده‌ام هنوز و غزل فکر می‌کنم (۱۳۸۸) غزل زندگی کنیم (گزیده غزل) (۱۳۹۲) و… منتشر شده اند.
یکی از آثار این شاعر مطرح معاصر را مرور می کنیم.

تو را گم می‌کنم هر روز و پیدا می‌کنم هر شب
بدین سان خواب‌ها را با تو زیبا می‌کنم هر شب
تبی این گاه را، چون کوه سنگین می‌کند آنگاه
چه آتش‌ها که در این کوه برپا می‌کنم هر شب
تماشایی است پیچ و تاب آتش‌ها. خوشا بر من
که پیچ و تاب آتش را تماشا می‌کنم هر شب
مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی‌ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می‌کنم هر شب
چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو
که این یخ کرده را از بیکسی‌ها می‌کنم هرشب
تمام سایه‌ها را می‌کشم بر روزن مهتاب
حضورم را ز چشم شهر حاشا می‌کنم هر شب
دلم فریاد می‌خواهد، ولی در انزوای خویش
چه بی آزار با دیوار نجوا می‌کنم هر شب
کجا دنبال مفهومی برای عشق می‌گردی؟
که من این واژه را تا صبح معنا می‌کنم هر شب

source