۱۴:۰۶ – ۰۷ شهريور ۱۴۰۳
هاشمیه متقیان، ورزشکار ایرانی در برنامه «جعبه سیاه» شبکه افق در پاسخ به سوال امیر عضد مبنی بر اینکه آن زمان که قهرمان جهان شدید و رکورد جهان را شکستید، چه احساسی داشتید؟ گفت: آن لحظه در حال خودم نبودم. بعد که فیلم پرتابم را دیدم، دوباره اشک ریختم. هرچند قبلاً خواب قهرمانی را میدیدم، ولی نه به آن شور و شوق. من بیشتر فکر میکردم مدال نقره یا برنز بگیرم و مدال طلا را تصویرسازی میکردم.
متقیان با بیان اینکه بهترین دوران زندگیام مربوط به مسابقات توکیو پارالمپیک است، افزود: چون آن زمان اوج کرونا بود، در داخل دهکده بودیم و بیرون نمیتوانستیم برویم؛ یعنی حق ورود و خروج به بازار را نداشتیم و فقط داخل محوطه مسابقات بودیم. بعضی وقتها فکر میکنم اگر آن زمان آن سختیها را نمیکشیدم، شاید هاشمیه متقیانی نبودم که به پارالمپیک دست یافت و مدال تاریخی دوومیدانی را به دست آورد.
این ورزشکار ایرانی افزود: من در اثر واکسن فلج اطفال در یک سالگی فلج شدم. تب بالایی داشتم و مادرم مرا به بهداشت محله برد. مادرم تعریف میکرد در حین بازگشت دیدم زمینگیر شدی. کلاس اول، دوم و سوم ابتدایی را نمیتوانستم راه بروم و خانواده مرا با فرغون جابهجا میکرد. از آنجایی که بابایم جوشکار است، یک روز تصمیم گرفت برایم دو عصا درست کند. من گفتم من که نمیتوانم راه بروم. پدرم گفت عصا درست میکنم تا با آنها حداقل بتوانی بایستی. بار اول با گرفتن عصاها به زمین افتادم. همانجا بود که اشک پدرم را دیدم. برایش خیلی سخت بود. ولی به مرور توانستم با آن عصاها خودم را وفق بدهم.
به گفته وی، یک روز سوار اتوبوس شدم و سه تا از جانبازان معلولین را دیدم. آنها گفتند ورزشکار رشته والیبال نشسته هستند. پرسیدم مگر معلولین هم ورزش میکنند؟ دلم میخواست همان روز به آنجا بروم. بعد به من گفتند امروز نیست، روزهای زوج باید بیایی. روزهای زوج برای ثبتنام رفتم و دیدم همه هم به یک شکل هستند و معلولیت کمی دارند. نزدیک به سه سال آنجا فعالیت میکردم، تا بازیکن فیکس زمین شدم. بعد دو سه بار برای قهرمان کشوری رفتم و دوبار برای تیم ملی انتخاب شدم، ولی، چون گفته بودند باید دستهای کشیده و قد بلند داشته باشی، از تیم ملی خط خوردم. کم کم مربیام مرا به سمت ورزش دوومیدانی سوق داد.
خبرنگار: نفیسه خلیلی
source