Wp Header Logo 2896.png

جوان آنلاین: شاعر و پژوهشگر ادبی کشورمان با اشاره به اینکه ابزار به فعلیت درآمدن همه نماد‌های فرهنگی زبان است، گفت: تنوع لهجه‌ها و گویش‌ها باعث بارورتر شدن زبان می‌شود. اگر زبان و روایت نبود، تخت جمشید پاره‌ای سنگ و بنا بود. زبان برای هنر‌ها روایت درست می‌کند و آن را در بافت یا موقعیت تعریف می‌کند. 

اسماعیل امینی، نویسنده، شاعر و پژوهشگر ادبی در نشست «اهمیت نقش زبان فارسی در فرهنگ ملی» با اشاره به اینکه مواجهه ما با زبان فارسی بر مبنای ذوقیات است و زبان فارسی در معرض ذوقیات عام قرار گرفته است، در مورد شرح‌های نادرست در حوزه زبان گفت: به دلیل اینکه ما با زبان به‌طور روزمره سروکار داریم، تصور می‌کنیم اموری که با زبان فارسی مرتبط است نیازی به تخصص ندارد. متأسفانه استفاده از کلمه جنجالی در تیتر زدن و سخنرانی‌ها به عنوان سخن پرطرفدار باب شده است. در حالی که اساساً جنجال نمایشگر بی‌خردی و تولیدکننده بلاهت است. خردمندی با آرامش و اعتدال همراه است، یعنی هر چیزی در جای خودش قرار دارد. 

 

 زبان ابزار نیست، پدیده‌ای فرهنگی است

این شاعر درباره قیاس زبان‌ها با یکدیگر گفت: هیچ زبانی به مثابه پیشینه و دایره واژگان گسترده یا فشرده به دیگری برتری و ارجحیت ندارد. زبان یکی از نماد‌های فرهنگی و اسباب ارتباط همزمانی و درزمانی مردم با یکدیگر و فرهنگ است. پیش از مشروطه، عده‌ای خط فارسی را نارسا می‌دانستند، چراکه برای بعضی از حروف چندین نشانه داشتیم. آن‌ها در پی اصلاح زبان بودند در حالی که این مسئله اساساً در حوزه زبان ضعف به حساب نمی‌آید، همانطور که در زبان‌های دیگری، چون انگلیسی ممکن است برای یک نشانه چندین معادل صدایی داشته باشیم. 

امینی در ادامه با اشاره به اینکه هیچ خطی نمی‌تواند منعکس‌کننده زبان گفتاری باشد، اضافه کرد: در این باره پروژه شکست خورده‌ای وجود دارد به این شکل که زبان‌شناسان خطی درست کردند که برای همه صدا‌ها یک نشانه مشخص داشت، خطی که تلفظ و آموختن آن نیز بسیار آسان بود، به‌گونه‌ای که کارآموزان می‌توانستند ۱۵ روزه آن را فرا بگیرند. این خط قرار بود در سطح بین‌المللی مورد استفاده قرار گیرد، اما شکست خورد. به این دلیل که زبان ابزار نیست، بلکه پدیده‌ای فرهنگی است و دخل و تصرف‌بردار نیست. اصلاحات زبانی باید به صورت طبیعی و در زمان انجام شود. 

این شاعر در ادامه به مقوله خط پرداخت و ادامه داد: خط یک قراردادی اجتماعی است. در این باره تصرف در رسم‌الخط مانند تغییر دادن علائم راهنمایی و رانندگی است که نشانه‌هایی بین‌المللی در سطح جهان هستند. 

 

 زبان فارسی در معرض ذوق عام

امینی همچنین با اشاره به اینکه فرهنگ مجموعه‌ای از نظام جهان‌نگری حاکم بر هر دوره است، گفت: وقتی فرهنگی از دستبرد زمان مصون بماند، ماندگار می‌شود و بخش‌هایی از دست رفته نیز در خرده‌فرهنگ‌ها نفوذ می‌کند. این کارکرد زمان بر زبان و فرهنگ است که بخش‌هایی را حفظ و بخش‌هایی را حذف می‌کند. آنچه که باقی می‌ماند میراث و تمدنی ارزشمند است که از حذف و آسیب‌پذیری مصون مانده است. این مسئله اصلاً به معنای مقدس بودن، مفاخره و محل مجادله‌ای بر این میراث نیست و هیچ امتیازی به مثابه برتر بودن فرهنگ ایجاد نمی‌کند. 

نویسنده کتاب «من یک پایین‌شهری‌ام»، درباره فرهنگ و کارکرد آن بیان کرد: بخشی از فرهنگ ما ملموس است مانند بنا‌های تاریخی که صورت بیرونی دارند و بخشی از فرهنگ ناملموس است و صورت بیرونی ندارند مثل مجموعه باورها، آداب، نظام‌های ارزش‌ها و ضدارزش‌ها. به طور کلی فرهنگ، رفتاری است که مطابق طبیعت نیست، مانند رفتار رزمنده‌ای که از همسر و فرزند می‌گذرد تا در حماسه حضور داشت. در فرهنگ ما با وجود ضرر به مثابه طبیعت، امری ناملموس را ترجیح می‌دهیم که در طول زمان به شکل آیین می‌شود، مانند سفره هفت‌سین و چهارشنبه‌سوری که گاهی فرهنگ حاکمیت سعی می‌کند آن را تغییر دهد و به جای سیزده‌به‌در از روز طبیعت و به جای عبارت چهارشنبه‌سوری به سه‌شنبه آخر سال استفاده کند، در‌حالی‌که این‌ها مصادیقی از فرهنگ ملی و نمایش بیرونی تجلی باور‌های ماست و زبان میراث ناملموس فرهنگ است که تجلی بیرونی ندارد و ابزار به فعلیت درآمدن همه نماد‌های فرهنگی است. 

 

 اسطوره‌ها با زبان زنده هستند 

این کارشناس فرهنگی با تأکید بر پیوند روایت و زبان گفت: اگر زبان و روایت نبود، تخت جمشید پاره‌ای سنگ و بنا بود. زبان برای هنر‌ها روایت درست می‌کند و آن را در بافت یا موقعیت تعریف می‌کند. اسطوره‌هایی مانند آرش با زبان زنده هستند. باید دقت کرد که انسان به‌طور روزمره با نشانه‌های فرهنگی، چون آثار باستانی و آثار هنری سروکار ندارد، اما با زبان هر روزه سروکار دارد. زبان صدایی است که هیچگاه ساکت نمی‌شود و حتی در خواب هم فعالیت می‌کند. 

وی درباره مرگ برخی از زبان‌های مهم در جهان توضیح داد: اگر زبان‌های بزرگی مانند سانسکریت و لاتین از بین رفته‌اند، به این دلیل است که اولاً متن مقدس داشتند و دوماً نگهبانان رسمی داشتند. نگاهبان رسمی برای زبان خطری بزرگ و باعث از بین رفتن آن می‌شود. حفظ زبان، کار نگهبانان رسمی نیست، کار همه کسانی ا‌ست که با زبان به صورت روزمره سروکار دارند. از طرفی دخل و تصرف و تغییرات آن نیز به مثابه خطای بزرگ است. 

امینی همچنین تأکید کرد: ما نمی‌توانیم از منظر ذوقیات و تحلیل شخصی با زبان مواجه شویم. سیاست‌ها مبنی بر این است که لغت انگلیسی وارد زبان فارسی نشود! به نظر من این تفکر ساده‌لوحانه است، چراکه همه زبان‌ها با هم دادوستد دارند. امروزه صحبت درباره زبان خالص و نژاد خالص غیرعلمی و غیرممکن است. برخی زبان معیار را بدون لهجه می‌دانند، در‌حالی‌که همه زبان‌ها لهجه دارند و ما به هیچ عنوان زبانی بیرون از لهجه نداریم. به همین دلیل سیاستی که می‌خواهد گویش‌ها را به نفع گویش مرکز کمرنگ کند، بسیار کودکانه و استدلال ظالمانه‌ای بود که رضاشاه وارد زبان کرد و ما نباید آن را ادامه دهیم. تنوع لهجه‌ها و گویش‌ها باعث بارورتر شدن زبان می‌شود. دانش زبان فارسی یک تخصص است که به متخصص خودش نیاز دارد.

source