Wp Header Logo 685.png

نویسنده کتاب «الی بیت‌المقدس» در گفت‌وگو با ایکنا:

«دی ۱۳۸۷ بود که اسرائیل به نوار غزه حمله کرد و جنگ ۲۲روزه بین اسرائیل و مقاومت فلسطین شکل گرفت. همزمان با این جنگ، جمعی از بچه‌های تشکل‌های دانشجویی در فرودگاه‌های کشور تجمع کردند و خواستار کمک و اعزام به غزه شدند. تجمع بچه‌های هم‌فکر و هم‌روحیه سراسر کشور باعث شد هم انرژی بگیریم و هم دنبال راهی بگردیم که این معبر بن‌بست را باز کنیم و از مرزها بیرون بزنیم…

در آن تجمع چندروزه نیز راهی باز نشد؛ اما نطفه جمعی از بچه‌ها بسته شد که اعتماد به نفس و اعتقاد عمیقی به آرمان‌هایشان داشتند. یک‌ونیم سال بعد، اتحادیه بین‌المللی «امت واحده» از میان این جمع سر برآورد تا محفل فعالان جهان اسلام باشد. همه‌جور نیرویی پای کار آمده بود؛ مستندساز، دانشجو، طلبه ایرانی، افغانستانی، هندوستانی و… مدت‌ها جلسه و همفکری با چهره‌ها و تجربه‌های مختلف داخلی و خارجی جمع شد تا فکر جدیدی شکل گرفت؛ مدل جهادی کاروان اعزامی به فرماندهی «حاج احمد متوسلیان» باید به مدل سمَنی با رویکرد بین‌المللی تبدیل می‌شد.

بعد از همان روزهای اول، ارتباط‌گیری شروع شد. اولویت با طلبه‌های غیر ایرانی ساکن قم و هر شخصیت غیر ایرانی مقیم ایران بود. پای حرفشان نشستیم، سؤال کردیم و شناخت پیدا کردیم؛ به طوری که برخی رفقا در همین جلسات زبان عربی و انگلیسی را با لهجه‌های کشورهای مختلف یاد گرفتند…

با سلام‌علیک شروع کردیم و بعد شد سفر و دیدار و همگرایی. به مرور ارتباط خیلی قوی شد. آنها هم مثل ما دنبال هم‌تیپ‌هایشان می‌گشتند؛ بعضی از تشکل‌های هندی و پاکستانی گروه «آی اچ اچ» ترکیه، «صدای فلسطین» اندونزی، جنبش‌های ضد اشغالگری مثل رفقای «احمدشاه مسعود» در افغانستان و… منطقه پر بود از تشکل‌هایی که درباره فلسطین مثل ما فکر می‌کردند؛ اما لزوماً هم‌کیش و مذهب ما نبودند.

در همان ایام، اعضای «آی اچ اچ» ترکیه یک کشتی برای اعزام کمک و شکستن محاصره غزه راه انداختند؛ اما در راه اسرائیل به کشتی حمله کرد. جمع چندصد نفره‌ای از فعالان بین‌المللی عرصه فلسطین از کشورهای مختلف اعم از کشورهای اروپایی، عربی و… قصد داشتند با این کشتی عازم غزه شوند و محاصره‌ای را که غزه چند سال درگیرش بود بشکنند؛ اما ارتش اسرائیل به این کشتی غیر نظامی که کاملاً امدادرسان بود حمله کرد و 9 نفر از سرنشینان کشتی را که اغلب از اتباع ترکیه بودند، به شهادت رساند.

این ماجرا موج بسیار جدی‌ای در فعالان بین‌الملل برای اعزام و حضور در غزه ایجاد کرد؛ این موج به ایران هم رسید و خیلی‌ها در تدارک بودند که اقدامی برای فلسطین و غزه انجام دهند؛ اما اینکه حرکتی تنها ایرانی شکل بگیرد ممکن نشد.

سال بعد، یعنی 2013 میلادی؛ همین جمع تازه‌تأسیس با کمک تشکل‌های حامی فلسطین در کشورهای مختلف قاره آسیا کاروانی به مقصد غزه راه انداختند. این کاروان از هند شروع شد، با عبور از پاکستان، ایران، ترکیه و سوریه، از طریق «بندر لاذقیه» سوریه، با کشتی وارد «بندر العريش» مصر و از آنجا زمینی وارد غزه شد؛ البته دولت مصر اجازه نداد که ایرانی‌ها همراه این کاروان بروند.

اولین‌بار اعضای کاروان با بهت و اشک از مرزها گذشتند و رفتند تا رسیدند به داخل غزه. طرح‌ریزی این کاروانِ معروف به «کاروان آسیایی شکست حصر غزه» طوری بود که اسرائیل هم نخواست در برابرش مقاومت کند…»

شهادت می‌دهم که مسئله فلسطین جهانی است و تنها به تفکر شیعی استوار نیست + صوت

آنچه مطالعه کردید بخشی از مقدمه کتاب «الی بیت‌المقدس» با زیر عنوان «روایت کاروان جهانی الی بیت‌المقدس (شکست حصر غزه)» به قلم راوی و نویسنده آن؛ سیدمحمدمهدی پوریزدان‌پرست است که خاطراتش از حضور در کاروان «الی بیت‌المقدس» را در این اثر قلمی کرده و انتشارات «راه یار» آن را به تازگی منتشر و روز نهم مهر رونمایی و معرفی کرد.

پوریزدان‌پرست در مقدمه این اثر نوشته «تلاش کردم با مشورت از رفقای حاضر در کاروان، رجوع به اخبار، یادداشت‌ها و فیلم‌های باقی‌مانده از آن روزها چیزی از قلم نیندازم. امید که یاری کوچکی باشد به سوی آزادی بیت‌المقدس از چنگال اسرائیل غاصب.»

خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) به مناسبت شهادت «سید مقاومت» و قرار گرفتن در آستانه یک‌سالگی حماسه «طوفان الاقصی» نخستین گفت‌وگو را با نویسنده و راوی این کتاب انجام داده که در ادامه از خاطر شما می‌گذرد.

ایکنا: جناب پوریزدان‌پرست برای ورود به گفت‌وگو درباره کتاب «الی بیت‌المقدس» از آنچه که در پس تجربه ناب شما در همراهی با کاروان الی‌بیت‌المقدس رُخ داد و درنهایت عزم و تصمیم شما به قلمی ‌کردن و انتشار این کتاب بگویید.

کتاب «الی بیت‌المقدس» روایت شخصی من از تجربه حضورم در «کاروان جهانی الی بیت‌المقدس» است که در سال 2013 میلادی سومین کاروان جهانی با حضور ملیت‌های مختلف با هدف شکست محاصره غزه و فلسطین و نیز شتافتن به همیاری و کمک ملت مظلوم فلسطین بود عازم این کشور شد.

تلاش کرده‌ام در کنار روایت یازده روز حضورم در کاروان «الی بیت‌المقدس»؛ بازنمایی از تجربه آن جریان دانشجویی طی یک دهه پیش از این حرکت را که از فعالیت‌های سالنی، تجمع‌های دانشجویی و بیانیه زدن آغاز شد و در مسیر استمرار، سطح فعالیت خود را به‌ جایی رساند که توانست تشکل‌های مردم نهاد در سراسر آسیا را متحد کند و با ظرفیت و کمک مادی و معنوی؛ همفکری و همکاری آنها به سمت مرزهای فلسطین حرکت کند را برای مخاطب روایت کنم.

در نهایت آنچه که در این کتاب مخاطب با آن مواجه می‌شود روایت‌نگاری از این تجربه 10‌ساله و آن حضور یازده روزه در این کاروان جهانی است.

ایکنا: بعد از این شمایل کلی درباره این اثر متفاوت که کمتر ایرانی‌ای را می‌توان پیدا کرد که تجربه حضور در چنین عرصه و حوزه‌ای و درنهایت پا گذاشتن به خاک و سرزمین فلسطین به‌ دلایل مختلف برای او فراهم نمی‌شود؛ نگاهی به محتوا؛ بطن و متن این اثر به روایت شما داشته باشیم.

تلاش کرده‌ام روایتی ساده، خودمانی و دوستانه را در کنار ذکر اسناد و مدارک تاریخی در این اثر با مخاطب خود در میان بگذارم. از همان ابتدا قصدم بر استفاده کردن از زبان، لحن و روایتی بود که چه در طول 10 سال از شکل‌گیری این فعالیت جهادی دانشجویی تا منتج شدن به آن سفر یازده روزه را با زبانی ساده و بی‌تکلف همراه با گفت‌وگوهای عادی، شوخی‌ها و درنهایت روایت اتفاقات ریز و درشتی که طی مسیر در کاروان تجربه کردم را بیان کنم.

در این ‌میان تمام تلاش خود را بر این مهم استوار کردم که قلم و زبانم در عین سادگی، درگیر حواشی نشود و درنهایت آنچه مخاطب به خوانش آن می‌پردازد، رویارویی مستقیم با اتفاقاتی باشد که من و تمامی اعضای آن کاروان جهانی آنها را با یکدیگر و در کنار هم تجربه کردیم.

اگر مقدمه و مؤخره کتاب را کنار بگذاریم؛ «الی بیت‌المقدس» در 11 فصل به مثابه یازده روزی که این کاروان در پس گذار این تجربه آن را سپری کرد به مخاطب ارائه شده‌ است.

در مقدمه و مؤخره نیز تلاش کرده‌ام دلیل و هدف این گروه دانشجویی در پس یک دهه فعالیت و درنهایت رسیدن به این دعوت و مشارکت گروه‌های مردم‌نهاد جهادی از سراسر قاره آسیا و در نهایت نتیجه و عصاره تجربیات را ذکر کنم تا مرور آن علاوه‌بر آنکه برای مخاطب امروز روایتی از طی شدن این گذار 10‌ساله و سفر یازده روزه باشد، برای نسل‌های بعدی نیز داشته‌ها، آورده‌ها و معارف مفیدی به‌همراه داشته باشد.

شهادت می‌دهم که مسئله فلسطین جهانی است و تنها به تفکر شیعی استوار نیست + صوت

ایکنا: تنها چند روز پیش، یعنی نُهم ماهِ مهر شاهد انتشار و رونمایی این اثر توسط انتشارات «راه یار» بودیم. بی‌تردید پرسیدن از بازخورد مخاطبان در این مجال لطفی از معنا ندارد؛ اما به همان میزان نیز نیک می‌دانیم که اساتید بلندنامی چون محسن مؤمنی‌شریف؛ سلیم غفوری و ناصر فیض در مراسم رونمایی این اثر حضور داشتند و به تحقیق این کتاب را مطالعه کرده‌اند. آیا از آنها بازخوردی درباره‌ کتاب «الی بیت‌المقدس» دریافت کرده‌اید؟

نکته حائز اهمیت در میان اسامی که نام بردید به نام جناب محسن مؤمنی‌شریف بازمی‌گردد که او نیز در این کاروان و سفر یازده روزه حضور داشت و البته دو دیگر نامی که ذکر کردید نیز اثر را خوانده بودند.

اگر بخواهم روایت کلی آنها را به شکل مجمل با شما درمیان بگذارم اکثر نگاه و برداشت استادان از این اثر بازنمایی تحولی است که این حرکت مردمی به سبب وقوع و انجامش آفرید.

پیش از ادامه باید این نکته را بازگو کنم که وقتی ما می‌گوییم «قضیه فلسطین»؛ این لغت «قضیه» در جهان عرب نیز همین کاربرد را دارد؛ یعنی هر کجا در جهان عرب و میان عرب‌زبانان از کلمه «قضیه» صحبت کنند؛ همه ذهنشان معطوف فلسطینیان و مردمان شریف و نجیب این سرزمین می‌افتد.

حال به منظر و رویکرد استادان نسبت به کتاب «الی بیت‌المقدس» باز گردم. جمله این استادان تأکید داشتند که از نظر عموم مردمان و مخاطبان در داخل کشور اینگونه به‌ نظر می‌رسد که مسئله فلسطین، مسئله‌ای شیعی و ایرانی است. در حالی ‌که با قطعیت می‌گویم که به ‌هیچ‌وجه اینگونه نیست.

منظورم را روشن‌تر توضیح می‌دهم. نام کاروان ما « Global March to Jerusalem» به معنی «حرکت جهانی به سمت اورشلیم» بود و این برگردان فارسی نام این کاروان بود که با هنرمندی بزرگواران و اساتید من به «الی بیت‌المقدس» تعبیر شد.

می‌خواهم بگویم اگر از نام این کتاب ممکن است برای مخاطب جهت‌گیری خاصی در ذهنش متبادر شود؛ برای تنویر افکار عمومی می‌گویم که میان اعضای این کاروان به‌هیچ‌وجه تنها نگرش شیعه ایرانی میدان‌دار نبود. این نگرش تنها یکی از جمیع نگرش‌ها از افراد مختلفی که از سراسر جهان در این کاروان حضور داشتند نمایندگی می‌شد و آن هم از سوی ایرانیان حاضر در این کاروان بود. در این کاروان از فرد بودایی از اهالی ژاپن؛ پیروان دین مسیح از اندونزی؛ فیلیپین و مالزی تا مسلمانان تاجیکستان؛ افغانستان و پاکستان و هندو، مسلمان و مسیحی هندوستانی، یعنی پیروان ادیانی دیگر ازجمله دین اسلام در قالب اهل تسنن و اهل تشیع حضور داشتند. ذکر این مسئله هم خالی از لطف نیست که اصل و آغاز و مبدا این حرکت از مقبره گاندی آغاز شد و گروه از آنجا حرکت خود را تا رسیدن به مرز فلسطین از مقصد سوریه آغاز کرد.

طی همین سفر یازده روزه با تعدادی از همسفرانم که بودایی بودند به گفت‌وگو پرداختم و از آنها بنا به پرسش شخصی و حس کنجکاوی این سوال را مطرح کردم که چرا فلسطین و مسئله آن برای شما دارای اهمیت است؟ آنها با تمام خلوص به من گفتند که فلسطین تنها یک قضیه مذهبی و صرفاً متعلق به شما مسلمانان نیست؛ آنچه که در فلسطین به وقوع پیوسته بزرگ‌ترین ظلم و جنایت تاریخ است و ما انسان‌ها به‌ عنوان «انسان» نمی‌توانیم در برابر این ظلم و جنایت‌ها ساکت باشیم.

من این را به شهادت آنچه که دیدم عنوان می‌کنم که تمامی این افراد در این کاروان حضور پیدا کرده بودند که حتی با شهادت خود و فدا کردن جانشان در مسیر خدمت و شکستن محاصره فلسطینیان وارد میدان شوند.

اگر به‌ خاطر داشته باشید یک‌سال قبل ‌از حرکت این کاروان، یعنی سال 2012 میلادی؛ عده‌ای کثیری از فلسطینیان به لب مرز رفته بودند و بسیاری از آنها توسط سربازان رژیم اشغالگر قدس به شهادت رسیدند. آنگونه که تصاویر نشان می‌داد بسیاری از آنها با تیر مستقیم به پیشانی شهید شده بودند. تک‌تک اعضای این کاروان با دانستن این اتفاق، تلخی‌ها و قساوت‌های رژیم غاصب صهیونیستی پای به این حرکت جهادی و هم‌سویی با این کاروان نهاده بودند و روز آخر گویی همه آنها به نوعی و به تعبیر ما «کفن‌پوش» شده و حاضر بودند حتی با شهادت هم که شده خود را به مرز برسانند تا این کمک‌ها را به فلسطینیان اهدا کنند.

در کتاب هم به تهدیدهای متعدد اسرائیل مبنی ‌بر حرکت این کاروان اشاره شده ‌است. در این ‌میان بسیاری از کشورها مانع از حرکت این کاروان برای ورود و یا خروج از مرزهای خود شدند. با همه این مؤلفه‌ها، می‌خواهم به شما و در قالب متن این کتاب به مخاطبانم بگویم که مسئله فلسطین تنها مسئله امت اسلامی یا شیعیان و یا نظام جمهوری اسلامی ایران نیست و از جهان بیرون، نگرش‌های مختلف و متعددی با محوریت ثابتِ مظلومیتِ مردمان بی‌دفاع این کشور، جنایت‌ها و غصب سرزمین این افراد توسط رژیم اشغالگر قدس روایت می‌شود. روایت‌هایی که باید دیده شود.

قاطبه مشکل ما در درون کشور این است که گفتمان فلسطین را فقط میان خود به اشتراک گذاشته‌ایم و کمتر با دیگران درباره این مسئله انسانی به گفت‌وگو نشسته‌ایم. برهمین اساس فکر می‌کنیم که مسئله فلسطین گویا فقط به کشور؛ نظام و اعتقادات ما شیعیان بازمی‌گردد. در حالی ‌که اینگونه نیست.

شهادت می‌دهم که مسئله فلسطین جهانی است و تنها به تفکر شیعی استوار نیست + صوت

ایکنا: در تأیید سخن شما به جنبش‌های دانشجویی و اعتراضات مردم سراسر جهان خاصه در کشورهای غربی در پس قساوت‌های یک‌ساله اخیر رژیم غاصب صهیونیستی اشاره می‌کنم و این اشاره؛ دالی بر تأیید سخنان شماست. اما آن روی دیگر سکه آن است که نویسندگان ما نیز با وجود تمام تعلق خاطری که نسبت‌ به مسئله فلسطین و دغدغه انسان‌های بی‌دفاع، بی‌گناه و مظلوم آن دارند؛ کمتر قلم، زبان، لحن و ادبیات خود را با رویکردی جهانی ثبت کرده‌اند و گویا آنها نیز بر دامن‌زدن به گفتمان درونی مسئله فلسطین آن هم محدود به مرزهای کشورمان و اعتقادات مردمان این سامان و شیعیان استوارند. با این نگاه موافقید؟

با شما هم‌عقیده هستم. به ‌همین دلیل تلاش کردم در قالب روایت کتاب «الی بیت‌المقدس» از بُعد ادبی آن کم کنم و آنچنان که در ابتدای گفت‌وگو نیز اشاره کردم زبانی بسیار ساده و خودمانی را برای روایت این سفر یازده روزه برگزیدم. حتی می‌توانم کلامم را جزئی‌تر کنم و بگویم که با محور و مؤلفه‌ای مشترک و آشنا برای تمامی مردمان جهان در ثبت و خلق این اثر ادبی قلم خود را چرخاندم و سعی کردم زبان، لحن و روایتم مبتنی بر حوزه «خاطره‌نگاری» باشد.

بر همین اساس تلاش کردم در سراسر 11 فصل این کتاب از دایره «خاطره‌گویی» خارج نشوم. حتی در برهه‌هایی از نگارش و یا بیان اتفاق که به بیان رویکردها؛ نگرش‌ها؛ دیدگاه‌ها؛ گویش‌ها و دغدغه‌های سیاسی همراهان این کاروان که از ادیان، مذاهب و کشورهای مختلف بودند و نسبت‌ به مسئله فلسطین به ارائه دیدگاه‌های خود می‌پرداختند نیز؛ روایت آن گفته‌ها نیز به دور از ادبیات سیاسی و با لحن و زبان خاطره نوشته و بازگو کرده‌ام.

شهادت می‌دهم که مسئله فلسطین جهانی است و تنها به تفکر شیعی استوار نیست + صوت

حتی در بیان تهدیدها و مواضعی که رژیم غاصب صهیونیستی از پیش؛ آغاز و حین حرکت این کاروان جهانی انجام می‌داد نیز اگر در جای‌جای 11 فصل این کتاب سخن گفتم؛ باز هم  زبان و قلمم به سمت «ادبیات سیاسی» نچرخیده و آن لحن «قصه‌گو» و «خاطره‌گو» را از ابتدا تا انتهای اثر رعایت کرده‌ام.

درست بر همین اساس نیز منظر نگاه را «روایت اول شخص» و شخص خود قرار دادم تا نقل این خاطره برای مخاطب به‌سبب تجربه‌ شخصی، عینی و شهودی که آن را پشت‌سر گذاشتم، ملموس و قابل پذیرش باشد.

آرا و نظراتی هم که از تعدادی از استادان فن دریافت کردم نیز حتی این کتاب را از بعد تاریخی نیز دارای اهمیت دانسته‌اند و بر این مهم اتفاق نظر داشتند که با وجود آنکه لحن و روایت این کتاب به گونه «خاطره‌نویسی»  تنه می‌زند؛ اما التزام به نگاه تاریخی داشته و به جابه‌جایی اتفاقات و حوادث نپرداخته است.

گفت‌وگو از امین خرمی

انتهای پیام

source