به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «بچه زرنگ» قبل از موشک‌ها به اسرائیل رسید؛ خبری که حکایت از موفقیت یک انیمیشن ایرانی در اکران و جذب مخاطب حتی از طرف متخاصم دارد. کارشناسان معتقدند اکران این انیمیشن ایرانی در سرزمین‌های اشغالی و فروش بیش از 15 میلیون دلاری آن نمونه‌ای از ظرفیت‌های ایران در قدرت و نفوذ فرهنگی است.

کاراکترسازی فرهنگی در ایران همواره به عنوان یک چالش در صنایع فرهنگی به شمار می‌آید. در حالی که حلقه‌های مردمی تلاش دارند تا در بخش‌های مختلف صنایع فرهنگی ناظر بر فرهنگ ایرانی اسلامی فعالیت کنند، خلأ کاراکتر گاه ادامه کار آنها را با مشکل مواجه کرده است.

از «دارا و سارا» تا «بچه زرنگ»؛ انیمیشن ایران در 10 سال گذشته چه تغییری کرده است؟

طی دهه‌های گذشته تلاش‌هایی در راستای کمرنگ‌تر کردن این خلأ برداشته شده است؛ تلاش‌هایی که گاه به دلیل نادیده گرفتن معادلات امر، به بن‌بست رسید. مانند تولد «دارا و سارا» در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که بدون پیش‌زمینه رسانه‌ای متولد شدند و بدون اینکه بتوانند حضوری موفق در دیگر حلقه‌های صنایع فرهنگی داشته باشند، به تاریخ سپرده شدند. در این میان، بودند و هستند کارهایی که با در نظر گرفتن تجربیات تلخ، تلاش کرده‌اند قاعده بازی را درست اجرا کنند. موفق‌ترین چهره در این حوزه مجموعه «کلاه قرمزی» است که دهه 70 در تلوزیون متولد شد و وقتی در پرده سینما درخشید، به یک نوستالژی تبدیل شد و با گذشت بیش از سه دهه، همچنان در حافظه تاریخی ایرانی‌ها باقی مانده است.

 

در یک دهه گذشته صنعت انیمیشن ایران تلاش کرده با در نظر گرفتن ظرفیت‌های این بخش، حرفه‌ای‌تر وارد میدان شود. تولیدات ایران در این مدت توانست گاه اکران بین‌المللی داشته باشد و گاه در جشنواره‌های سینمایی، بدرخشد و مورد تجلیل قرار گیرد.

10 انیمیشن برتر کشور در 10 سال گذشته

وضعیت انیمیشن‌های ایرانی در یک دهه گذشته نشان می‌دهد که این صنعت در صورت رعایت قاعده بازی می‌تواند به جایگاهی که شایسته آن است، دست یابد. صنعت پویانمایی ایران در زیست نو خود که از سال 1390 آغاز شده، به سرعت رشد کرده است. به‌طوری‌که فیلم‌های سینمایی پویانمایی در سال‌های اخیر مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته‌اند. همچنین در کنار کسب جوایز بین‌المللی پویانمایی‌های ایرانی توانسته‌اند در بازارهایی مانند روسیه و لبنان به فروش بین‌المللی دست یابند. به طوری که «بنیامین» جایزه بهترین کاراکتر را از جشنواره کووتو کسب کرد و «لوپتو» به عنوان بهترین پویانمایی جشنواره احمدآباد هند معرفی شد. از سوی دیگر، میزان فروش بین‌المللی این محصولات نیز قابل تأمل است؛ به طوری که براساس داده‌های منتشر شده، «پسر دلفینی» توانست 1.7 میلیون دلار و «فیلشاه» 500 هزار دلار به فروش برسد.

در داخل نیز طی یک دهه گذشته ما شاهد تغییر ذائقه ایرانی‌ها و استقبال از انیمیشن‌ها در گیشه هستیم؛ به طوری که در سال 1402، انیمیشن «بچه زرنگ» در جایگاه سومین فیلم پرفروش سینمای ایران ایستاده است. همچنین «پسر دلفینی» با 23.60 میلیارد تومان، «لوپتو» با 21.30 میلیارد تومان، «مسافری از گانورا» با 14 میلیارد تومان و «فیلشاه» با 7.90 میلیارد تومان در جایگاه بعدی میزان فروش در گیشه قرار دارند.

راه درستی که «ببعی قهرمان» پیمود

با این حال برخی از فعالان حوزه فرهنگ معتقدند این موفقیت‌ها لازم است، اما کافی نیست. اکران «ببعی قهرمان» در روزهای اخیر و استقبال از این انیمیشن دوباره بحث بر سر لزوم ورود حرفه‌ای به عرصه صنایع فرهنگی را داغ کرده است. برخی از کارشناسان معتقدند «ببعی قهرمان» توانسته با در نظر گرفتن اصول کار، موفق عمل کند و شخصیت خود را در ذهن کودکان و نوجوانان مانا کند. دست اندرکاران این مجموعه ابتدا به ساخت سریال و پخش آن از رسانه ملی اقدام کردند. این کار به محبوب شدن این کاراکتر در میان مخاطبانش انجامید و حالا تولید سینمایی از این کار، منجر به ماندگاری آن خواهد شد. این دسته از کارشناسان بر این باورند که برای جلوگیری از مرگ زودهنگام شخصیت‌های انیمیشن‌های ایرانی که توانسته‌اند در سال‌های اخیر در سینما بدرخشند، نیازمند تکمیل دیگر حلقه‌های صنایع فرهنگی هستیم.

محمد سرشار، نویسنده و فعال فرهنگی، در این‌باره نوشت: این مسیر درست به جز داشتن حافظه تاریخی، به پدری هم نیاز دارد. مثلاً اگر صدا و سیما هزینه تولید سریال‌های مقتبس از فیلم‌های شاهزاده روم، فیلشاه، لوپتو و بچه زرنگ را به استودیوهای خصوصی سازنده آنها می‌پرداخت، حالا شخصیت‌های پویانمایی ایرانی ماندگارتری داشتیم.

بازآفرینی کاراکترهای این تولیدات، از دیگر چالش‌های مطرح در حوزه صنایع فرهنگی است. قوانین دست و پا گیر و هزینه‌های نجومی، سبب شده تا تولیدکنندگان در دیگر حلقه‌های صنایع فرهنگی از جمله نوشت‌افزار، اسباب‌بازی و … قید به کارگیری آنها را در این چرخه‌ها بزنند.

«دارا و سارا» 200 میلیون، «باب اسفنجی» رایگان!

محمد یقینی، مدیرعامل مجمع ایران‌نوشت، در این‌باره به تسنیم گفت: استفاده از کاراکترهای تلویزیونی نیز دردسرهای خاص خود را دارد. اگر هم تولیدکننده بخواهد از این طرح‌‌ها و کاراکترها استفاده کند، باید پول بپردازد و هزینه کند. تولیدکننده‌ای بابت هر طرح دارا و سارا نزدیک 100 میلیون یا 200 میلیون به کانون پرورش فکری پرداخت می‌کرد. بعد از آن،‌ سیاساکتی آمد، می‌گفتند برای استفاده از آن هم باید هزینه پرداخت کنید. الآن هم اگر پولی نخواهند، تولیدکننده مردد است که از این طرح استفاده کند یا نه. می‌ترسد که بیایند و کالاهایش را به همین بهانه جمع کنند. اما در مقابل طرح‌های والت دیزنی در دسترس است، طرح‌های زیبا، خوش آب و رنگ و البته رایگان.

به گفته او؛ ما می‌توانستیم به جای خرج‌های اضافه،‌ طرح‌ها را به صورت رایگان به همراه تسهیلاتی در اختیار چند تولیدکننده بازار قرار دهیم و از آنها بخواهیم که تولید کنند. آنها هم قبول می‌کردند. کار باید از مسیر کار فرهنگی حرکت کند. با زور و اجبار به نتیجه نمی‌رسد. مثلاً آمدند باربی را با زور از بازار جمع کردند و به جای آن، دارا و سارا را معرفی کردند. چند تولیدکننده شروع به تولید کار با طرح دارا و سارا کردند. از پنج نفری که با این طرح کار تولید می‌کردند، چهار نفرشان به صورت سنگین ورشکست شدند. در سال 83، آن تولیدکننده‌ای که تخته دارا و سارا را می‌زد، هشت میلیارد تومان کم آورد؛ هشت میلیارد تومان الآن هم پول کمی نیست. حالا ببینید آن موقع چقدر بود. حالا این تولیدکننده کسی بود که وقت سر خاراندن نداشت. می‌خواهم بگویم نتیجه کاری که فرهنگ‌سازی نشده باشد و به اجبار صورت بگیرد، این می‌شود.

جوان‌مرگی کاراکترهای ایرانی

بازارسازی فرهنگی از دو منظر حائز اهمیت است؛ بُعد اقتصادی و بُعد فرهنگی. کشورهای فعال در این زمینه، هرساله سود سرشاری را راهی کشورهای خود می‌کنند و از سوی دیگر، اذهان مخاطبان دیگر کشورها را نیز در دست می‌گیرند. بنا بر تحقیقات انجام‌شده، وزارتخانه‌ای با عنوان وزارتخانه انیمیشن و کمیک در ژاپن فعال است و سود حاصل از فروش این محصولات به‌صورت سالیانه بیش از فروش نفت ایران تخمین زده می‌شود.

آمریکا از دیگر کشورهای فعال در حوزه بازارسازی فرهنگی است که با خلق یک کاراکتر، محصولات مرتبط با آن را نیز به‌صورت گسترده در دسترس مخاطبان خود قرار می‌دهد، از جمله انیمیشن‌های محبوبی که بر این اساس خلق شده است و احتمالاً شما دست‌کم چندبار محصولات مرتبط با آن را در اتاق فرزندانتان دیده‌اید، باب‌اسفنجی است؛ انیمیشنی که گفته می‌شود محصولات آن در یک سال هشت میلیارد دلار فروش داشته است؛ معادل سرمایه‌ای که می‌تواند اقتصاد کشوری مانند یونان را از ورشکستگی نجات دهد.

در حالی که برخی از شرکت‌های انیمیشن‌سازی خارجی 70 سال یک کاراکتر را بازآفرینی می‌کنند، نبود پیوست رسانه‌ای و فرهنگی در ایران سبب شده تا قهرمانان و شخصیت‌های مختلف انیمیشن‌های ایرانی با تمام ظرفیتی به بخشی از آن اشاره شد، دچار مرگ زودهنگام شده و از گود خارج شوند.

انتهای پیام/

 

source