به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، قیام حضرت صاحب‌الزمان (عج) بر اساس نصوص و آموزه‌های اسلامی، علیه ظلم و جور خواهد بود. پرچم مهدوی با قیام ایشان برای جامعه جهانی برافراشته خواهد شد و تمام بشریت پس از ظهور، از زندگی ایمانی بهتر و شادمان‌تری برخوردار خواهند شد. اما باید توجه داشت که این قیام یک حرکت اعجازگونه و خارق‌العاده نخواهد بود. اگر قرار بود جامعه بشری به‌واسطه معجزه به هدایت، آرامش و صلح دست یابد، دلیلی برای غیبت امام زمان (عج) وجود نداشت و از زمان تولد ایشان می‌شد با معجزه، زمینه قیام و استمرار امامت را فراهم کرد.

غیبت امام زمان (عج) و زندگی طبیعی امامان قبلی در عرصه‌های اجتماعی نشان‌دهنده این است که حتی پیامبر عظیم‌الشأن اسلام (ص) نیز حرکتی اجتماعی و طبیعی داشتند. اگرچه در برخی موارد وحی یا معجزه به‌طور جزئی ایشان را یاری می‌کرد، اما حرکت‌های انبیا و اوصیا همواره در چارچوب قوانین اجتماعی و جامعه‌شناسی و در طول تاریخ بشر تعریف شده است.

این نکته به کسانی که تصور می‌کنند قیام حضرت حجت (عج) یک قیام غیرطبیعی و بدون نیاز به بسترهای لازم است، هشدار می‌دهد. برخی افراد با آرزو یا ذکر گفتن، به‌زودی وقوع این قیام را انتظار دارند، اما این خیال درستی نیست. برای قیام حضرت، جامعه جهانی باید بسترهای مناسب را فراهم کند تا قیام ایشان با استقبال عمومی مواجه شود.

بررسی یک پرسش دائمی

سؤالی که مطرح است این است که آیا مسلمانان و مؤمنان در زمان قبل از ظهور حضرت حجت (عج) مجاز به قیام، انقلاب و شورش علیه حکومت‌های جور هستند یا خیر؟ آیا چنین اقدامی ممنوع و غیرمجاز است؟

در این زمینه دو دیدگاه کلی وجود دارد؛ دیدگاه اول بر پایه ظاهر روایاتی است که منع قیام را نشان می‌دهد. پیروان این دیدگاه معتقدند که هر نوع قیامی که منجر به تشکیل حکومت در عصر پیش از ظهور امام عصر (عج) شود، محکوم به شکست است و جایز نیست. آنها به این روایات استناد کرده و بر این باورند که چنین قیام‌هایی نه تنها موفقیت‌آمیز نخواهند بود، بلکه ممکن است به انحراف از مسیر اصلی نیز منجر شوند.

در مقابل، دیدگاه دوم این روایات را نمی‌پذیرد یا اسناد و دلالت‌های آنها را مخدوش یا قابل تفسیر به گونه‌ای دیگر می‌داند. پیروان این دیدگاه بر این باورند که قیام و انقلاب قبل از ظهور نه تنها ممنوع نیست، بلکه می‌تواند مقدمه‌ای برای ظهور حضرت حجت (عج) باشد و مؤمنان در این زمینه مجاز به اقدام هستند.

این بحث، به‌ویژه در دنیای معاصر و در دهه‌های اخیر، توجه بسیاری از مؤمنان را به خود جلب کرده است. در طول یکصد سال اخیر، قیام‌ها و انقلاب‌های متعددی در کشورهای مختلف رخ داده است که یکی از مهم‌ترین آنها انقلاب اسلامی ایران بوده است. در حالی که برخی پیش از انقلاب اسلامی، با توجه به روایات، معتقد بودند که انقلاب علیه حکومت‌های طاغوتی، از جمله حکومت شاه ملعون، مجاز نیست و به نتیجه مطلوب نمی‌رسد!

اما در مقابل، گروهی دیگر باور داشتند که چنین قیامی هم مجاز است و می‌توان حکومت اسلامی تشکیل داد که مقدمه‌ای برای ظهور حضرت حجت (عج) باشد.

 

 

در دنیای جدید هم برخی از نظریه‌پردازان اجتماعی با انقلاب مخالف‌اند. آنها بر این باورند که انقلاب‌ها معمولاً نتایج مطلوبی به همراه ندارند و بهتر است به جای انقلاب، اصلاحات تدریجی انجام شود. در این رویکرد اصلاحی، می‌توان به تدریج عیوب حکومت‌های موجود را برطرف کرد و حتی کسانی که داعیه‌دار حکومت‌های دیکتاتوری یا غیرمردمی هستند را به برخی اصول حکومت‌های مردمی هدایت کرد. اما سؤال این است که آیا چنین دستورالعملی برای رژیمی مانند رژیم غاصب صهیون که به نسل‌کشی در کشورهای دیگر عادت کرده، قابل استفاده است؟!

در مبارزه با ظلم در صف مردان خدا بایستیم

روایات مرتبط با قیام‌ها به وضوح نشان می‌دهند که هر قیامی مورد قبول نیست و باید قیام‌ها را به دو دسته تقسیم کرد. برخی از این قیام‌ها شرایط رهبری و نمایندگی از مجموعه‌ای مورد تأیید را دارند یا مجوز شخصی از امام در زمان حضورش را کسب کرده‌اند، در حالی که برخی دیگر فاقد این شرایط هستند. به عنوان مثال مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی، در صف ولی امر مسلمین جهات و نماینده ولایت فقیه، مجوز مستندی برای قیام و استقامت است.

در عین حال امامان معصوم وقتی با قیام‌ها روبرو می‌شدند، دو نوع برخورد متفاوت داشتند؛ مثلاً در مورد یحیی ابن زید، قیام مورد تأیید قرار می‌گرفت، زیرا او در پی برقراری حاکمیت اهل بیت و به دور از خودخواهی بود. امامان همچنین از قیام شهید فخ حمایت می‌کردند.

اما در عین حال بسیاری از قیام‌هایی که در همان زمان صورت می‌گرفتند، به طور صریح مورد نفی قرار می‌گرفتند، مانند قیام ابومسلم خراسانی علیه بنی‌امیه، قیام ابراهیم بن عبدالله علیه منصور دوانیقی و قیام زید النار علیه بنی‌عباس.

بنابراین نمی‌توان به سادگی برای مبارزه با ظلم، به هر قیامی پیوست. در دنیای کنونی، احزاب و گروه‌های مختلفی با داعیه مبارزه با ظلم وجود دارند، چه در کشورهای اسلامی و چه در کشورهای غیر اسلامی. در این وضعیت، آیا می‌توانیم بگوییم که هر کس ادعا کند که می‌خواهد با ظلم مبارزه کند، باید مورد حمایت قرار گیرد؟ مسلماً چنین چیزی مورد تأیید نیست. به‌ویژه اگر شخصی هویت مشخصی نداشته باشد یا سابقه خوبی در زمینه‌های اجتماعی و سیاسی نداشته باشد، پیوستن به قیام او می‌تواند نتیجه‌ای منفی به همراه داشته باشد. بنابراین، باید در انتخاب قیام‌هایی که به آن‌ها ملحق می‌شویم دقت و تأمل کنیم و از رهنمودهای معصومین (ع) بهره‌مند شویم.

انتهای پیام/

source