به گزارش ایکنا علی عباسی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی تهران در سومین نشست از سلسله نشستهای پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم دینی اشراق به بررسی «تحولات روایت در سینمای دینی» پرداخت و گفت: یک اثر سینمایی زمانی میتواند شاهکار باشد که دارای یک هویت باشد. هویت اثر از دیدگاه، جهانبینی، اسطوره، مذهب و ملیت نشأت میگیرد و اثر سینمایی که این ویژگیها را نداشته باشد، شاهکار هنری محسوب نمیشود.
وی اظهار کرد: چیزی که تولید معنا کند یک نظام است و پشت هر نظامی یک منطق وجود دارد. سینمای دینی هم که معنا تولید میکند، دارای یک منطق است. نظام معنایی دین همچون نظام معنایی زبان تشکیل شده از دو عنصر اصلی شکل و محتواست. دین نیز همانند نظام زبان که دارای دستور زبان مشترک در اذهان افراد مختلف است، دارای یک منطق معنایی مشخص است که در بین پیامهای همه انبیای الهی اشتراک دارد.
وی بیان داشت: اگر کنش در روایت نباشد، دیگر روایت نیست. در فیلمهایی همچون «مهاجر»، «آژانس شیشهای» و «روز واقعه» روایت را داریم، اما در فیلمی مانند «رنگ خدا» روایت وجود ندارد؛ هرچند که فیلم «رنگ خدا» یکی از بهترین و زیباترین فیلمهای شاعرانه سینمای ماست.
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی با تأکید بر اینکه مراسم و آیینهای مذهبی بیانگر شکل پویای دین است، تصریح کرد: لازم نیست در سینمای دینی حتماً تصویر معصومین و انبیای الهی نشان داده شود. بلکه مهم کنش آنهاست که باید مورد توجه قرار گیرد. حضرت امام حسین(ع) بزرگترین آزادیخواه جهان چه از منظر آسمانی و چه از نگاه مادی است و کسی میتواند اثر سینمایی موفقی در مورد آن حضرت تولید کند که بتواند به بهترین وجه ممکن کنشگری ایشان را به تصویر کشیده و مخاطب را مجذوب این کنش کند.
وی گفت: فیلم سینمای دینی باید حتماً شامل مباحث متعالی باشد. در علوم فلسفی دو نوع انسان داریم؛ یکی انسان سنتی و دیگری انسان مدرن است. انسان مدرن هرگز نمیتواند فیلم دینی بسازد.
عباسی اظهار کرد: تا قبل از مدرنیته که با دکارت شروع میشود، انسان را داریم و پس از دکارت به جای انسان، سوژه را داریم. در نگاه سنتی انسان تابع جهان است و در اینجا دیگر خلق کردن معنا ندارد و فقط کشف کردن اتفاق میافتد. یکی دیگر از ویژگیهای نگاه سنتی وجود نشانههاست.
وی تفکر مذهبی را سومین نوع تفکر موجود در جهان خواند و افزود: در تفکر مذهبی که سردمداران آنها انبیای الهی هستند، همانند تفکر سنتی باز هم هنرمند امکان ندارد خلق کند و فقط میتواند کشف کننده باشد. اما در این نگاه انسان تابع خداست و در جهان قرار دارد. پس در این نگاه دیگر نشانه وجود ندارد و به جای نشانه نماد را داریم. در این دیدگاه ابتدا و انتهای جهان هستی معلوم بوده و این مسئله پاسخ داده شده است.
این استاد دانشگاه با اشاره به ویژگیهای انسان در نگاه مدرن گفت: انسان مدرن دیگر تابع هیچ چیزی نیست؛ نه خدا و نه جهان. در این تفکر جهان برای انسان به سوژه تبدیل میشود. در نگاه مدرن برخلاف نگاه مذهبی نشانهها را داریم. تفاوت نمادها با نشانهها این است که نماد خود پدیده مورد نظر است، اما نشانه فقط چیزی است که یادآور پدیده مد نظر است. مثلاً وقتی از کوه بالا میرویم در واقع در نظام نمادها پدیده عروج را تجربه میکنیم و در نظام نشانهها ارتفاع میگیریم.
وی انسان مدرن را مدعی خلق خدا دانست و گفت: در نقطه مقابل آن انسان مذهبی میگوید که خدا مرا خلق کرده است. در نگاه مذهبی ما به دنبال حقیقتها هستیم، نه واقعیتها. برجهای ساختهشده در کشور امارات نشانه است و واقعیت دارد، اما نماد نیست و حقیقت ندارد. زیرا فاقد هویت است.
عباسی در پرداخت به اینکه روایت دینی دارای چه ویژگیهاست، تصریح کرد: بزرگترین مشکل روایت دینی ما این است که تکلیف برخی از کارگردانان و برخی از هنرمندان در مورد سنتی بودن یا مدرن بودن با خودشان مشخص نیست.
وی افزود: وقتی تکلیف هنرمند دینی با خودش مشخص باشد، به دنبال حقیقت میرود. آنگاه است که به کنشها میپردازد.
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: برای رسیدن به حقیقت به سه قوه عقل، شهود و وحی نیاز است. غربیها روی قوه عقل نشستهاند و فقط بر اساس آن پیش میروند.
وی توجه به کنش را از اصلیترین راههای شناخت روایت دینی دانست و عنوان داشت: توجه به تعالی، بحث مقدس، تفکر آخرالزمانی، حضور سه قوه عقل، باور و وحی از دیگر عناصر شناخت و تحقق روایت دینی است.
عباسی یادآور شد: اگر انسان مدرن شدیم و تفکر سوژهای پیدا کردیم، روایت دینی نمیتوانیم تولید کنیم؛ روایتی که درست میکنیم روایت مکانیکی بوده و دیگر آن شکل پویای روایت ناست.
وی گفت: بهترین روایت دینی، تعزیه است و هرگز نمایش محسوب نمیشود. در بحث از روایت دینی، حتماً باید کنش وجود داشته باشد. اما در آثاری همچون «رنگ خدا» که اگرچه فیلمی بسیار عالی است، ازآنجاکه کنش وجود ندارد و کسی به دنبال کار خاصی نیست، پس شخصیت داستانی و روایی هم وجود ندارد. این فیلم فقط گوشهای از زندگی یک انسان روشندل و پاکطینت را به وجه عالی به تصویر کشیده است. این اثر سینمایی اگرچه در سطح خیلی خوبی دارای هویت است، اما روایت ندارد.
این استاد دانشگاه در پایان با اشاره به فیلم سینمایی «روز واقعه» این فیلم را دارای کنش برشمرد و اظهار کرد: در این فیلم کنش شخصیت اصلی فیلم که یک کنش خارقالعاده است و ترک مجلس عروسی خودش درنتیجه یک ندای روحانی است، روایت دینی را میسازد. در این فیلم شخصیت اصلی داستان فقط با عقل پیش نرفت، بلکه بر اساس شهود و وحی نیز حرکت کرد.
انتهای پیام
source