به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در نخستینروز از هفته جاری سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی دیگر از انتصابات جدی ساختمان بهارستان را با امضای حکم عبدالحسین کلانتری به عنوان معاونت فرهنگی وزرات ارشاد رقم زد. انتصابی که پس از بررسی گزینههای متعدد برای این معاونت که یکی از معاونتهای مهم وزارتخانه به شمار میرود، انجام شد و البته موافقان و مخالفان خاص خود را نیز داشت.
عبدالحسین کلانتری دعوت صالحی برای آمدن به ساختمان بهارستان را در حالی لببیک گفت، از او برای حضور در مرکز ملی فضای مجازی و ماندن در سمت معاونت فرهنگی وزارت علوم نیز دعوت شده بود. با این حال کلانتری به وزارت ارشاد آمد و قرار است یکی از پرچالشترین معاونتهای وزارت ارشاد را رهبری کند.
عبدالحسین کلانتری، متولد سال 1356 در ساری، دارای دکتری تخصصی جامعهشناسی، عضو هیئت علمی و دانشیار دانشگاه تهران است. وی پیش از این مسئولیتهای اجرایی مختلفی در حوزه فرهنگی و اجتماعی داشته است. مدیرکل پژوهشهای رادیو، معاون آموزش و پژوهش دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و رئیس پژوهشگاه فضای مجازی کشور در کارنامه کاری وی دیده میشود.
کلانتری در دولت سیزدهم عهدهدار معاونت فرهنگی وزارت علوم بوده است، در دوران سه ساله حضور او بر این مسند، به گواه فعالان این حوزه، نوعی رفتار توأم با عقلانیت از او چه در موضعگیریهای سیاسیاش و چه در اقداماتی که بر عهده داشته دیده شده است. کلانتری در نخستین اظهاراتش در مراسم معارفهاش نشان داد که نزدیک به صالحی میاندیشد، او نیز از نگاه گفتوگو محور و تعامل با اهل فرهنگ سخن گفت، باید دید این نگاه چه اندازه واقعی است و به مرحله اجرا میرسد.
سابقه کلانتری در دوره حضورش در معاونت فرهنگی وزارت علوم در دولت سیزدهم نشان میدهد که او بر شفافیت واصلاح ساختار و نظاممند شدن تاکید دارد، وی در سه سال حضور در وزارت علوم، اقدام به راهاندازی سامانه «فرنما» سامانه فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها کرد، تا فعالیتهای فرهنگی در دانشگاهها شفافسازی شود. از سوی فرهنگ که تا پیش از آن کمتر در عملکرد و تدوینسیاستهای وزارت علوم و دانشگاهها دیده میشد، نقش پررنگی به مدد او پیدا کرد.
او معتقد به کار نظاممند و ساختاری در حوزه فرهنگ است، اطلاعرسانی و شفافسازی در حوزه کار فرهنگی از جمله تاکیدات کلانتری در دوره حضورش در وزارت علوم بوده است.
حالا کلانتری با حوزه وسیعی از فرهنگ در معاونت فرهنگی وزارت ارشاد روبروست، معاونتی که هم در سهم خود از بودجه دچار مشکل است و هم در زیرساختهای خود با مسائلی چون اقتصاد نشر، سردرگمی صنعت چاپ، کتابسازی، کاغذ و … مواجه است.
مسائلی که به باور او برای حل آنها راهی جز گفتوگو نداریم. کلانتری در نخستین سخنان خود پس از معارفه، گفتوگو را جزو فرایندی ذاتی حوزه فرهنگ دانسته و گفته است: عرصه فرهنگ، عرصه گفتوگو، مشارکت، تفاهم و اجماع پس از گفتوگوهای انتقادی همه ذیربطان و بازیگران است.
با توجه به صحبتهای کلانتری در مراسم معارفهاش، او به دنبال تحول حکمرانی در حوزه معاونت فرهنگی است، طبیعتا ً در رسیدن به این مدل تحول حکمرانی و مدیریتی در معاونت فرهنگی، انتظار اهالی فرهنگ این است که رسیدن به این مدل نه در اتاقهای دربسته بلکه در فرایند گفتوگو و مشورت با اهالی این حوزه انجام شود. همان نکتهای که کلانتری نیز خود به آن اشاره کرده است.
اما کلانتری در بدو ورود به وزارت ارشاد با چه مسائلی در معاونت فرهنگی مواجه است و مهمترین مطالبات از او در این حوزه چیست؟
شاید نخستین انتظار از کلانتری دستیابی به همان وفاق جمعی مدنظر دولت و صالحی باشد.
رسیدن به وفاق جمعی
حوزه چاپ و نشر به عنوان دو زیرمجموعه بزرگ معاونت فرهنگی، با تشکلهای متعددی چه در بخش نشر و چه در بخش چاپ روبروست، تشکلها و اتحادیههایی که اگرچه زیرمجموعه چاپ و نشر به شمار میروند، اما از افکار، اهداف، دغدغهها و افراد کاملا متفاوتی تشکیل شدهاند که البته اختلافات قابل توجهی نیز با هم داشتهاند. این اختلافات در دورههای مختلف مدیریتی در وزارت ارشاد موجب برجستهشدن برخی تشکلها و کمرنگتر شدن برخی دیگر شده است، پس به نظر میرسد یکی از مهمترین اقدامات کلانتری باید رسیدن به وفاق در این تشکلها و اتحادیهها چه در نشر و چه در چاپ باشد، شاید با تشکیل یک اتحادیه فراگیر و جمعی هم در چاپ و هم در نشر بتوان تا اندازهای این مهم را محقق کرد.
رسیدن به یک تعامل و وفاق جمعی با هنرمندان در دستور کار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار دارد، در حوزه معاونت فرهنگی، رسیدن به تعامل با ناشران به عنوان گردانندگان اصلی بازار نشر ایران، نویسندگان، مولفان و شاعران به پویایی فعالیتها و فرهنگ کمک شایانی خواهد کرد
برونسپاری و کاهش تصدیگری
برونسپاری فعالیتها در معاونت فرهنگی از جمله دیگر اقداماتی است که در دولت سیزدهم کمرنگ شده و در حد حرف باقی مانده بود، یکی از انتظارات اهالی فرهنگ، خروج دولت از تصدیگری و برونسپاری فعالیتهاست که مهمترین جلوه آن را میتوان در برونسپاریهای نمایشگاه کتاب تهران دید.
اقتصاد نشر
اقتصاد نشر و اقتصاد فرهنگ در ده سال گذشته همواره دغدغه جدی اهالی این حوزه و مدیران دورههای مختلف بوده است، با این حال نمیتوان گفت که توفیق چندانی در دستیابی به الگوی موفق در این زمینه داشتهایم، اقتصاد نشر و کتابفروشیها در ده سال گذشته به ویژه در سالهای کرونا از وضعیت بغرنجی برخوردار بوده است، تعطیلیهای پیدرپی کتابفروشیها در تهران و شهرستانها که بعضاً از سابقه طولانی نیز برخوردار بودند، موید این نکته است که اقتصاد نشر دچار چالش جدی است و باید فکری برای آن کرد. افزایش قیمت کتاب در سایه افزایش بهای کاغذ و خدمات چاپ، ورود بازیگران عرصه چاپ و نشر به مسیرهای انحرافی در اقتصاد نشر از جمله ورود به عرصه قاچاق کتاب و کتابسازی، فروش مستقیم کتاب توسط ناشران، دور زدن شبکههای توزیع، تغییر وضعیت نشر کتاب و غالب شدن توجه به تجدید چاپ و بازار ترجمه که همگی اثرات نامطلوبی در درازمدت در این عرصه خواهد داشت و منجر به تغییر شکل فرهنگ، تولید علم و صنعت نشر در ایران خواهد شد، از تبعات اقتصادی است که نشر سالها با آن درگیر است.
تغییر سیاستها به منظور کاهش آسیبها
در این میان اقداماتی در ماههای پایانی دولت سیزدهم در برخورد با ناشران کتابساز انجام شد، از جمله منع ورود آنها به نمایشگاه کتاب و پیشرفتهایی در زمینه دستیابی به سامانه مشابهتیاب در اداره کتاب حاصل شد، با این حال اقدام عاجل به عمر دولت کفاف نداد. به نظر میرسد در این زمینه نیازمند تغییر سیاستها چه در زمینه صدور مجوز نشر چه در زمینه صدور مجوز چاپ کتاب برای آثار ترجمه و … هستیم.
شفافسازی در عملکرد، هیئت خرید کتاب
یکی از راههای حمایتی از اقتصاد نشر که در چارچوب قوانین و سیاستهای وزارت ارشاد گنجانده شده است؛ خرید کتاب از ناشران است، اگرچه در همه دولتها سیاست خرید کتاب ارشاد با انتقادات و نواقصی مواجه بوده است و سیاست مشخصی برای خرید کتاب از ناشران وجود نداشته و همین نکته برخی را منتفع و دست برخی را از این حمایت کوتاه کرده است، اما عملکرد وزارت ارشاد در این خصوص باید پیش از هر چیز شفاف باشد، یکی از انتقادات مطرح نسبت به معاونت فرهنگی در دولت گذشته عدم انتشار فهرست خرید کتاب از ناشران بوده است.
پس این انتظار در بدنه نشر وجود دارد که اولاً فهرست خرید کتاب از ناشران، شفاف باشد و وزارت ارشاد و معاونت فرهنگی حداقل بتواند ار عملکردخود در این زمینه دفاع کند و در ثانی ساز و کار مشخصی برای خرید کتاب از ناشران وجود داشته باشد و بر اساس این سیاستها و نیازی که به این کتابها در کتابخانههای عمومی، مدارس و … وجود دارد، کتاب خریداری شود نه به منظور حمایت از ناشرانی خاص یا سفارش شده از سوی افراد یا نهادهای مربوطه.
اصلاح ساختار جوایز ادبی و خارج شدن از وضع تشریفاتی
مطالبه دیگری که به نظر میرسد، اهالی فرهنگ و هنر از وزارت فرهنگ و ارشاد تحت تصدی سیدعباس صالحی و معاونت فرهنگی به مدیریت عبدالحسین کلانتری دارند، اصلاح ساختار جوایز دولتی است، جوایز خوبی در حوزه کتاب به صورت سالیانه توسط وزارت ارشاد و موسسه خانه کتاب برگزار میشود که در دهههای اخیر از اهداف خود دور شده و نتوانستهاند، انتظار اهالی فرهنگ را برآورده کرده و اهداف مدنظر از تاسیس را نیز دنبال کنند، برای نمونه جایزه ادبی جلال آل احمد که مهمترین جایزه ادبی حال حاضر کشور به شمار میرود و با استقبال اهالی فرهنگ و هنر نیز در سالهای پس از تاسیس مواجه شده است، با وجود گذشت سالیان هنوز نتوانسته شأنیت یک جایزه ادبی در سطح جوایز فجر را برای خود پیدا کند. در دورههای مختلف انتقاداتی به عملکرد جشنواره وجود داشته و نبود سیاستهای مشخص، نبود دبیرخانه فعال در طول سال و عملکرد سیلقهای و خارج از ضوابط هیات علمی در برخی دورهها و … از مهمترین آنها بوده است.
خلق جوایز جهانی
به این باید انتقادات نسبت به جایزه شعر فجر و.. را نیز افزود، جوایز ادبی قبل از هر چیز نیازمند اصلاح و بازنگری در آییننامهها و شیوه برگزاری است، پیش از این طرحهایی آماده و به شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز ارائه شد اما یا به تصویب نرسید یا تعیین تکیلف نشد. تکلیف این جوایز با بعد بینالمللی نیز باید یکبار برای همیشه مشخص شود. تا این جوایز تنها عنوان بینالمللی را یدک نکشند. جوایز ادبی باید از حالت تشریفاتی فعلی خارج شده و به سمت خلق یک جایزه جهانی یا حداقل منطقهای در حوزه زبان فارسی حرکت کنند. مسلم است که حضور صرفاً چند شاعر یا نویسنده از کشورهای همسایه یک جایزه را جهانی نمیکند.
تعیین تکلیف تصدیگری وزارت ارشاد در فروش کتاب
یکی از مهمترین اقداماتی که از معاونت فرهنگی وزرات ارشاد انتظار میرود، مشخص کردن نسبت حمایتیاش از صنعت نشر است، نمیتوان حرف از حمایت زد و دولت متصدی فروش و در رقابت با بخش خصوصی نشر باشد، هم در طرحهای فصلی و هم در طرح سامانه بازار کتاب کتابفروشان معتقد بودند که حمایت دولت از کتابفروشان در تناقض با سیاستهای اعلامی است است.
سامانه بازار کتاب به عنوان یک سامانه حمایتی از کتابفروشان در ابتدای دولت سیزدهم آغاز به کار کرد، اما با نواقصی همراه بود که این طرح را عملاً به یک طرح شکست خورده تبدیل کرد، اگرچه دولت و خانه کتاب تلاش کرد تا با وارد کردن این سامانه به نمایشگاه مجازی کتاب تهران زمینه حضور هر چه بیشتر کتابفروشان را در آن تقویت کند، اما واقعیت این است که این سامانه با وجود آورده اقتصادی خوبی که برای کتابفروشان فعال در آن داشت، به دلیل همین نواقص از جمله مشکلاتی که در تسویهحسابهای دیرهنگام با کتابفروشان وجود داشت، هیچ وقت مورد استقبال همگانی کتابفروشان قرار نگرفت و حجم قابل توجهی از کتابفروشان عطای حضور در آن را به لقایشش بخشیدند.
البته تلاشهایی برای ارتقای سامانه بازار کتاب انجام شد و اخیراً نیز سامانه به نرمافزار «کوثر» که مورد اسنتفاده برخی کتابفروشان است، نیز متصل شد، باید دید اینگونه اقدامات چه اندازه مثمرثمر خواهد بود.
ادامهدار شدن حرکتهای خوب در زمینه کتابخانههای عمومی و نهضت کتابخوانی
در دولت سیزدهم اقدامات خوبی در راستای عدالت فرهنگی، توسعه کتابخانههای روستایی، توسعه طرحهای پایتخت کتاب و عشایر و دوستدار کتاب و .. .انجام شد، رئیس جمهور شهید اهتمام ویژهای به موضوع کتابخانههای سیار داشت و اقداماتی از جمله تدوین و اجرای سند ملی خواندن و ترویج مطالعه مفید، تاسیس کتابخانههای نیمهتمام و … انجام شده که لازم است هم در تکمیل این طرحها و هم در اجرای آنها اهتمام لازم صورت گیرد.
مقابله با انزوای ایران در سطح بینالمللی، حضور در آوردگاههای جهانی نشر
سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم معارفه خود در تالار وحدت، یکی از دو رسالت مهم دولت چهاردهم در حوزه فرهنگ را مقابله با انزوای ایران در سطح بینالمللی دانست، در این راستا انتظار اهل فرهنگ این است که این سیاست به ویژه در زمینه حضور ایران در آوردگاههای جهانی نشر پی گرفته شود، کرونا فرصتی را که فعالان ایران برای حضور در بازارهای جهانی نشر با تلاش فراوان فراهم کرده بودند، از میان برد و پس از آن این فرصت در برخی از کشورها دیگر به دست نیامد، اگرچه سیاست حضور در کشورهای منطقه و نمایشگاههایی که قرابت فرهنگی و تمدنی نزدیکی با ایران داشتند، در دولت سیزدهم پی گرفته شد و حضور در نمایشگاههایی چون هند، بغداد، قطر، عمان و… دستاوردهای قابل توجهی برای ما داشت، اما قطعاً بیتوجهی به نمایشگاه های چون فرانکفورت، لندن، بولونیا و … نیز نشر را به انزوا خواهد برد. بنابراین تغییر رویکرد جدی در تعامل جهانی و حضور در رویدادهای جهانی باید از سرفصلهای برنامه دولت در حوزه فرهنگ باشد.
خروج گرنت از رکود
در این زمینه طرحهای گرنت که از جمله طرحهای جدی وزارت ارشاد در سالهای پایانی دهه 90 بود، با کندی در حرکت و بعضاً توقف مواجه شده است؛ بازبینی و اصلاح ساختارهای این طرح واستفاده از فعالان و آژانسهای ادبی ایران در بازارهای جهانی میتواند کمک شایانی به نمود بیرونی نشر ما داشته باشد.
تعیین تکلیف با مسئله کاغذ/ ارشاد زیر بار کاغذ شانه خالی نکند
مسئله دیگر پیش روی معاونت فرهنگی وزارت ارشاد مسئله کاغذ است، اگرچه شنیدهها از برخی تصمیمات در وزرات ارشاد مبنی بر برونرفت وزارتخانه از حوزه کاغذ دارند، اما این بر کسی پوشیده نیست که وزارت ارشاد اگرچه به لحاظ سازمانی وظیفهای در قبال کاغذ چه در حوزه تولید و چه در زمینه واردات ندارد و تمام مسئولیت در این زمینه بر عهده وزارت صمت است، اما ارتباط بدنه وزارت ارشاد با ناشران و اهالی مطبوعات و چاپ به عنوان مصرفکنندگان اصلی کاغذ در کشور خواه ناخواه پای وزارت ارشاد را به ماجرای کاغذ باز میکند، همچنانکه هم در دولت روحانی وزارت ارشاد و شخص سیدعباس صالحی مجبور به ورود به مسئله کاغذ شد و پیشنهاد ورود کاغذ به گروه کالایی خاص نیز از سوی صالحی مطرح شد و در دولت رئیسی نیز سکاندار مسئله تولید کاغذ وزارت فرهنگ و ارشاد و شخص وزیر ارشاد بود. بنابراین میتوان گفت حالا که تولید کاغذ در کشور به مدد پیگیریهای وزارت ارشاد در دولت سیزدهم جانی تازه گرفته شاید وقت شانه خالی کردن نباشد.
خروج صنعت چاپ از سردرگمی بین دو متولی نامهربان
مسئله دیگر که نیازمند ورود است، مسئله صنعت چاپ است، صنعت چاپ در یک دهه اخیر پیشرفتهای چشمگیری در داخل کشور داشته است که به واسطه این پیشرفتها نگاه به آن نیز باید تقاوت جدی پیدا کند، دغدغهها و مسائل مرتبط با چاپ امروز از یک اداره کل در وزارت ارشاد فراتر رفته و خود در حد یک معاونت است، امروز قبل از هر چیز باید تکلیف صنعت چاپ مشخص شود، چاپ نیز به مانند بسیاری از صنایع دیگر از جمله صنعت دارویی کشور، دو متولی دارد، یک متولی وزرات ارشاد است که در حوزه نظارتی عهدهدار صنعت چاپ است و متولی دیگر وزارت صمت است، متاسفانه نه در وزارت ارشاد و نه در وزارت صمت، نگاه حمایتی صحیحی به صنعت چاپ وجود ندارد، دولت دوازدهم تمایل داشت چاپ به خانه اصلی خود یعنی وزارت صمت منتقل شود و در این زمینه اقداماتی نیز انجام داد که در نهایت به موانع قانونی برخورد و دولت سیزدهم معتقد بود که خانه چاپ وزارت ارشاد است و نباید جز این باشد، با این حال و با وجود راهاندازی شورای سیاستگذاری صنعت چاپ، اقدامی در زمینه بهرهمندی صنعت چاپ از مزایای صنایع دیگر انجام نشد چرا که این عزم در وزارت ارشاد وجود داشت، اما ساختار و زمینههای آن در جای دیگری خارج از وزارت ارشاد تعبیه شده بود.
مساله دیگری که سابقا به آن بیتوجهی شد، مسئله نشر دیجیتال بود، موضوعی که صالحی در مراسم معارفه کلانتری نیز بر آن اشاره کرد و با توجه به تجربیات کلانتری و نسبتی که با فضای نشر دیجیتال داشته است، انتظار میرود که رویکرد متفاوتی در رابطه با نشر دیجیتال در وزارت ارشاد پی گرفته شود.
کرونا و شرایط ناشی از آن معادلات در رابطه با بازار نشر سنتی را برهم زد، ذائقه مخاطب ایرانی امروز مواجهه با نشر دیجیتال را ناگریز کرده است، صالحی تاکید بر این حوزه را تاجایی در سخنان خود پیش برد که از نیاز به وزارت فرهنگ و ارشاد دوم برای ورود به زیست بوم فضای مجازی نام برد. صالحی بر تغییرات اساسی در اتاق فکرها، مشاوران و ذهنیت راهبردی وزارت ارشاد در فضای نشر دیجیتال تاکید کرد. موضوعی که حالا برای فعالان نشر دیجیتال یک امیدواری جدید ایجاد کرده است.
کتاب دیجیتال در ایران بین پنج تا هفت درصد از سهم بازار را به خود اختصاص داده است، با در نظر گرفتن اینکه قیمت کتابهای دیجیتال تا یک سوم کتابهای چاپی است، میتوان گفت که مصرفکننده کتاب دیجیتال تا 15 درصد مصرف کنندههای کتاب را شامل میشود. البته بنا به آمارهایی مصرف کتاب دیجیتال بسیار بیشتر از 15 درصد است چرا که بخش بزرگی از مصرف کاربران ایرانی به صورت غیرقانونی و با دانلود و کپی کتابها اتفاق میافتد که چند برابر عدد فوق است.
با این حال، موانعی مانند مشکلات حقوق مالکیت فکری، کمبود محتواهای با کیفیت، محدودیتهای مالی و عدم حمایتهای دولتی همچنان بر سر راه رشد بهینه نشر دیجیتال در ایران وجود دارد.
به باور فعالان این بخش، مهمترین مانع پیش روی نشر دیجیتال در ایران به رسمیت شناختن این حوزه از سوی نهادهای حاکمیتی است، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سالهای گذشته نه تنها نگاه برابری به ناشران دیجیتال و ناشران کاغذی نداشته است، بلکه هنوز ناشران دیجیتال را به عنوان ناشر کتاب به رسمیت نمیشناسد. در عین حال وزارت ارشاد تکلیفی در این حوزه نیز بر خود ندیده است، شاید تدوین سیاستهای جدید و سرفصل کاری در این زمینه در وزارت ارشاد بتواند ما را با جهشی متفاوت در حوزه نشر دیجیتال مواجه کند.
مطالبات اهالی فرهنگ ار دولت تازه و معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قطعا موارد متعدد و بسیاری را شامل میشود، که ذکر همه آنها در این گزارش نمیگنجد، با این حال، تلاش شده مهمترین مطالبات را که در سالهای اخیر اهالی فرهنگ و هنر از دولت داشتهاند، مطرح کنیم. این روزها اهالی فرهنگ و نشر، چاپ و … این انتظار را دارند که تغییرات در وزارت ارشاد با سرعت بیشتری پی گرفته شود، با توجه به اینکه عمده فعالیتهای اجرایی حوزه فرهنگ از جمله برگزاری هفته کتاب، برگزاری جوایز ادبی جلال، شعر فجر، کتاب سال و…، تعیین تکلیف برگزاری نمایشگاه کتاب تهران و … در نیمه دوم سال انجام میشود، ششماهه حیاتی برای حوزه فرهنگ در پیش است و انتظار میرود با تغییر مدیران تغییرات ساختاری و اجرایی در سیاستها پی گرفته شود تا نواقص و آسیبها رفته رفته کمرنگتر شود.باید دید عبدالحسین کلانتری چه برنامهای برای این تغییرات در مدیریتها و ساختارها دارد.
انتهای پیام/
source