اسماعیل آذر شاعر، نویسنده واستاد دانشگاه در سخنانی با بیان اینکه از هر چه بگذریم سخن شیراز و شاعران شیراز خوشتر است، به بُعد فرهنگی این شهر اشاره کرد و گفت: ما نه میدانیم و نه میتوانیم بدانیم در شهر شیراز چند شاعر داریم؛ چون خیلیها شعر میسرایند، شاعرند؛ ولی نام و نشانی از آنها نیسنت. میان شاعران شیرازی مدتهاست با سرکار خانم پروانه نجاتی آشنا شدهام و توفیق یافتم چندین غزل و اثر ایشان را بشنوم و مطالعه کنم. از ویژگیهای شعر او، آشنایی با ادبیات مغرب زمین است.
این پژوهشگر افزود: نجاتی حدود 20 سال است که انواع قالب های شعر فارسی را تجربه کرده و در این زمینه راهی طولانی را با موفقیت طی کردهاند. شاعران نوجوان را با آموزش به بلوغ نسبی رسانده و خدماتشان در ساحت شعر و فرهنگ مشکور است. دفاتر متعدد شعری که از بانوی شیرازی به جا مانده تأییدی است بر سخن حقیر.
به گفته آذر؛ نشانههای شعر زنانه در مجموع آثار ایشان قابل ملاحظه و زمینهای است برای شخصیتهایی که میخواهند پیرامون شعر بانوان شاعر، تحقیقی داشته باشند.
حسین اسرافیلی، شاعر پیشکسوت کشورمان، نیز در ادامه این نشست با بیان اینکه پروانه نجاتی را با اشعار زیبا و دلنشین وارزشی ومتعهدانه میشناسم یادآور شد: اشعار او از دل برآمده و پر از احساسات ارجمند درموضوعات دفاع مقدس و انقلاب وشهدا و اهداف و آرمانهای ارزشمند است. مجموعه تازه انتشار یافته ایشان با نام “قدیس” را تورقی کردم، مجموعهای متفاوت با اشعار گذشته و با حس وحالی زنانه و با رویکردی اجتماعی وبا اندوهی پنهان درلایههای روح و ضمیرشاعر است.
اسرافیلی ادامه داد: گاه ترکیبات زیبا، انتظارمان را از سراینده این دفتر، دوچندان میکند، ترکیباتی مانند: عطرصدا/عطرخاطره/گلوی وحشی باد/که کم هم نیستند.
مصطفی محدثی خراسانی، شاعر و پژوهشگر، دیگر سخنران این نشست بود. او در ابتدا غزل «بهت» با مصرع آغازین «بهت در بهت پریشان غمت خواهم شد» را از کتاب حاضر مورد تحلیل قرار داد و گفت: غزل روان و سرشار از عاطفه و خوشساخت و موسیقایی فوق، از هر منظر و بعد دارای ویژگیهای یک غزل با تعریف و شناخت تاریخی که از آن داریم است؛ البته بهرهمند از پشتوانههای غزل با ذهن و زبانی معاصر. این نمونه از غزلهای مجموعه “قدیس” آیینهای روشن از میزان توانمندی و مهارت شاعر در بهکارگیری ظرفیت و ظرافت واژگان و در آمیختن اندیشه و احساس با این مهارت است.
وی ادامه داد: این اتفاق در این غزل به خوبی رخ داده و تقریباً همه ابیات بر مداری متعادل و هماهنگ حرکت میکنند. آنطور که از غزلهای روان انتظار میرود، در اکثر قریب به اتفاق ابیات، قافیه نقش کلیدی خود را ایفا میکند و با همه واژگان بیت در پیوندی فرمی و محتوایی قرار دارد.
رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر ادبی، در ادامه نجاتی را شاعری از نسل آفتاب دانست و اضافه کرد: نجاتی از شاعران پیشکسوت انقلاب و دفاع مقدس است؛ شاعری که به اعتبار شهید سرودههایش، بیش از دیگر شاعران، نامش با فرهنگ ایثار و شهادت گره خورده است. وی در شمار بانوان شاعری است که از فردای پیروزی انقلاب تا به امروز، در قرارگاه شعر انقلاب، حضوری فعال و تاثیرگذار داشته است. این حضور مبارک، نشانه اعتقاد و باورمندی او به آرمانها و ارزشهای برآمده از انقلاب اسلامی است.
وی افزود: غزلهای روشن و زلال نجاتی، آیینه تمامنمای استقامت و پایداری ملتی است که با تحمل تمام مصائب، پای آرمانهای انقلاب ایستاده و به ذلت تن نداده است. او شاعر آب و آفتاب و انقلاب است. شاعر «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»، «ما ملت امام حسینیم» و «هیهات مناالذله» است.
سید مسعود علوی تبار شاعر، فعال فرهنگی و دبیر این نشست در سخنانی گفت: اشعار نجاتی در کتاب “قدیس” از تنوع وافر مضمون و محتوا برخوردار است، شاعر در این گلزار غزل پروانهوار میچرخد و عارفانه میسراید و عاشقانه دل میبندد، به دنیای کودکی وارد و از بارش ریز ریز دانههای باران بر چتر رنگی خود شادمان میشود. به زیارت امام باقر (ع) و امام جواد (ع) میرود، صلابت و شکوه حاج قاسم را تحسین میکند و از محرم میگوید و از لحظههای سبز ظهور. در اینجا هر غزل دنیایی جداگانه دارد که با حس و حال مخصوص به خود سروده شده است و از این حیث ذهن خواننده را از افتادن در ورطه رخوت تکرار باز میدارد و حظ پویایی و انبساط را برای خواننده اثر محفوظ میدارد.
علوی تبار اضافه کرد: حس برآمده از هر غزل و مشاهده ساختار زلال و بیتکلف آنها مؤید این مطلب است که شاعر برای سرودن، بیشتر متکی به ذوق درونی و شوق حاصل از التهابات باطنی و روحی خود بوده و شعر را از منبع اصلی خود، یعنی فطرت و اکتشافات درونی بیرون کشیده است و از تصنع و تکلفات تکنیکی و ظاهری شعر به صورت خودآگاه کمتر استفاده کرده است و هر آنچه که هست برآمده از واکنش های ذوق جاری، روح پویا، و ضمیر ناخودآگاه شاعر است.
سیده بلقیس فاطمه حسینی، شاعر و استاد دانشگاه از دهلی نو، نیز در ادامه در بخشی از سخنان خود قلم نجاتی را در حوزه شعر نو و کلاسیک “توانمند” توصیف کرد و گفت: در مجموعه غزلیات “قدیس” شادی وغم زندگی، مزایای جامعه، طبیعت، راز آفرینش، پر مایگی وبیمایگی انسانها، جستوجوی محبت، سایهٔ جنگ، ترس و مرگ و ویرانی و حدیث زن را به انحای مختلف و به نحو احسن با کلامی شیوا و پرعاطفه عرضه داشته است.
وی ادامه داد: تعهد و علاقهٔ ذاتی وی به نشر ارزشهای دفاع مقدس، پیروزی انقلاب و عشق واقعی به شهدا قابل تقدیر است. غزلی که در باره شهدا در کتاب “قدیس” ارائه کرده است، لهجهای پیامبرانه و رسالتوار دارد: «اذان بگو که شهیدان همه به صف شدهاند». مصرع اول بیت آخر آن، جمعبندی نهایی را به زیبایی ترسیم میکند: «نماز عشق فقط سجدهای پر از خون است».
سیدمهدی طباطبائی، استاد دانشگاه مطالعات بینالمللی پکن سخنران دیگر این برنامه بود. او در ابتدا گفت: نیاز به هیچ پیشفرضی نیست؛ وقتی مجموعه شعر “قدیس” را ورق میزنید، میبینید که شاعر خود را به طور کامل معرفی کرده است: «من یک زنم، حکایت من فرق میکند/ با دیگران طبیعت من فرق میکند…»، «بر سفرۀ قنوت و قناعت نشستهام/ من شاعرم، محبت من فرق میکند». با این ذهنیت، او هیچگاه از جایگاه ناز پایین نمیآید تا در مقام نیاز قرار گیرد و همین است که بیشتر به دنبال معشوقه زیستن است تا عاشق شدن: «از من گذشته است که عاشق شوم، ببخش/ معشوقه زیستن … نشود ترکِ عادتم». از دست دادن را تجربه کرده است و هم دل بریدن را و از همینروست که هر دوی آنها را تاوانی برای سادگی میداند:«غمِ از دست دادن مثل درد دلبریدن نیست/ تقاص سادگی هم آن و هم این بود، میفهمی؟».
این شاعر و پژوهشگر ادبی در ادامه بیان داشت: تلقی او از شعر، استغاثۀ قلم و جرات دل است و آرزویش این که در این استغاثه، گرمای اشکی صورتش را بنوازد: «شعر استغاثۀ قلم و جرئت دل است/ من دوست دارم اشک مرا دربیاورد». او بهانههای گوناگونی برای جشنگرفتن در عالم دارد: « یک روز دردم، روز دیگر بغض، روزی اشک/ باور کنید اینقدر آسان جشن میگیرم».
وی ادامه داد: او رگههایی از دنیانگریاش را نیز در اشعارش نمایانده است؛ آنجا که زمین را سرشار از جلوۀ خدا میبیند و حسنکردنش را به پای چشمهای ما مینویسد که هم مقصّرند و هم گناهکار: «پر از خداست زمین، رنگرنگ، نقشبهنقش/ گناه چشم من و توست این نفهمیدن».
غلام اشرف قادری رئیس بخش زبان و ادبیات فارسی دانشکده «گاندی فیض عام» شاه جهانپور هندوستان نیز در بخشی از این نشست گفت: در اشعار نجاتی پرداختن به مسائل اجتماعی و انسانی نمود بارزی دارد، و در آنها به دقت به روابط انسانی، دردهای اجتماعی و زیباییهای طبیعت پرداخته میشود. شعرهای پروانه نجاتی به طور خاص بر موضوعات زیبا و ظریف زندگی، مرگ، عشق، و سرنوشت تمرکز دارند.
وی ادامه داد: او در آثارش از زبان ساده و صمیمی استفاده میکند و به بیان احساسات و تجربههای درونی پرداخته، با این حال مفاهیم عمیق و تفکرات فلسفی را بهطور غیرمستقیم در شعر خود منتقل میسازد. استفاده از استعارهها، تشبیهها و تصاویر شعری از ویژگیهای بارز شعرهای اوست که خواننده را به دنیای تفکر و درک عمیقتر دعوت میکند.
رئیس بخش زبان و ادبیات جی اف کالج شاه جهانپور افزود: شعرهای خانم نجاتی نه تنها از لحاظ فرم و ساختار، بلکه از لحاظ محتوا نیز میتوانند جایگاه ویژهای در ادبیات معاصر ایران پیدا کنند. این شاعر با صدای خاص خود توانسته است به عنوان یکی از پرکارترین نامها در عرصه شعر فارسی معاصر فعالیت داشته باشد و آثارش همچنان برای مخاطبان علاقهمند به شعرهای عمیق و تأملبرانگیز جذاب باشد.
عبدالرضا لطف الهی، رییس انجمن ادبی شاعران شیراز، نیز در قسمتی از سخنان خود چنین بیان داشت: نجاتی با تأنی و متانت و انتخاب کلام متناسب با درون و برون شعرش به بافت معنوی سرودهها و عمق احساسات و حسِ بیانش افزوده و هیچگاه از دور، دستی بر چراغ نداشته است. در تحولات اجتماعی واکنشهای مؤثری داشته و با تجربه زیستهاش در عرصه شعر در انواع گونهها درخشان، ظاهر شده است.
وی تصریح کرد: بسیاری از شعرهای او به خصوص در دفتر “قدیس” تاریخ مصرف ندارند؛ چرا که تبلوری از حرف زمانه هستند. نجاتی در اشعار آیینی به دقایقی دست یافته و نقشپرداز قطعههایی شده که در نوع خود از بهترینهای هم عصر و روزگار ما هستند. نه خودش را تکرارِ دیگران کرده و نه شعر ش تأثیرپذیرِ شعر دیگری شده است.
سید حکیم بینش، شاعر افغانستانی دیگر سخنران این برنامه بود. او در ابتدا گفت: یکی از ویژگیهای اشعار کتاب “قدیس” را میتوانیم ارتباط خوب برقرار کردن با مخاطب بدانیم. شاید مخاطب حس میکند که شاعر حرف دل او را زده است. شعر نجاتی به دور از تعلیق و پیچیدگی است. مخاطب در خواندن شعرها دچار دستانداز نمیشود. شاعر خوب میداند که پیچیدگی باعث فرار مخاطب از شعر میشود. به همین خاطر شاعر قدیس از این که مخاطب را دچار چالشهای زبانی کند، دوری میکند؛ اشعار ایشان در عین زیبایی و کشفهای شاعرانه سلاست و روانی خاصی دارد. شاید دلیل این که مخاطب خیلی راحت با اشعار ایشان ارتباط برقرار میکند همین باشد.
بینش ادامه داد: نکتۀ دیگری که خیلی توجه مرا جلب کرد. تنوع موضوع در اشعار خانم پروانۀ نجاتی است. کمتر شاعری را میتوانیم پیدا کنیم که این همه تنوع در آثارش باشد. ایشان نگاه دقیقی به اطرافشان دارند و موضوعاتی که قابلیت شعر دارند، نمیتواند از چنگ ایشان بگریزد.
وی در انتها گفت: اشعار ایشان پر است از بیتها و مصرعهایی که قابلیت ماندگاری در زبان مردم را دارد. درست مثل سخنان اندیشمندان که گاه در پیامکهای ما هم دست به دست میشود. من سه نمونه را خدمتتان عرض میکنم:
در سایه سار حس خدا زندگی خوش است
کتاب زندگی از پیچ سخت لبریز است
نبض آرامش ما تشنه جام سحر است
شما میدانید که اینگونه عبارات چقدر به غنای فرهنگ و زبان ما میافزاید؛ بهخصوص وقتی شما در نوشتهها و حرفهایتان از آنها استفاده میکنید
ساجده تقیزاده، مشاور امور بانوان بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس استان فارس از دیگر سخنرانان این محفل، نیز گفت: در مجموعه شعر «قدیس» نگاه شاعر و جهان او گستردهتر و دغدغههایش فراتر از عینیات روزمره سیاسی و اجتماعی است. او در این مجموعه شعر به سراغ خودش رفته است. خود شاعر که اتفاقا زن است و جهان را از دریچه ی زنانگی اش به تماشا نشسته است و این بار منی در وجود خود می یابد که در عین پیدایی نهان است: «کیست این پنهان درون لایه های ذهن من؟/ هر قدر می جویمش او می شود مستورتر».
ساجده تقی زاده افزود: در این مجموعه شعر شاید برای اولین بار با پروانه نجاتی شاعری روبرو میشویم که لحظات خاص شاعرانهای- که خالی از رایحه ی عرفان و عشق نیست- را به جشن مینشیند که جسارت طغیان در آن موج میزند: «گاهی خودم را زیر باران جشن میگیرم / در لحظههای خیس طغیان جشن میگیرم».
وی ادامه داد: عشق، تنهایی، زنانگی، اندوه و عرفان مهمترین جان مایه های این مجموعه شعرند. در کنار این، نگاه شاعرانه به طبیعت، به پاییز، به تابستان، به شهریور، به بهار، به نوروز، جهان شعر او را وسیع تر و انسانیتر نشان میدهد. با این حال پیوند او با شعر آیینی و ستایشگری شهدا و انقلابیون آنقدر عمیق است که حتی در همین مجموعه شعر متفاوت هم اشعار مذهبی و گاه انقلابی همچون محرم یا نذر امام باقر، خانم ماه و… به چشم میآید.
مشاور امور بانوان بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس استان فارس در انتها بیان داشت: اگر طلاییترین دوران سرایش برای هر شاعر دورهای باشد که منِ حقیقی خود را به تصویر میکشد و بیواسطه و صمیمانه با انسان، خودِ خود انسان، بدون هیچ مرزبندی به گفتوگو مینشیند، مجموعه شعر “قدیس” نویدبخش فرارسیدن آن دوره برای شعر و شاعرانگی نجاتی است. شاید از این پس شعر خانم نجاتی با حرفهایی متفاوت و در جامهای غریب اما قریب به ما رخ نماید.
محمد مرادی رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شیراز با تأکید بر این نکته که نام دفتر شعر قدیس به نیکویی انتخاب شده است، تصریح کرد: این نام یادآور ساحتهای گوناگون زیست انسانی شاعر با تکیه بر جنبههای معنوی است. مضمون و موضوع اشعار از سویی با زیست و زندگی عاشقانه_عارفانه پیوند دارد و از دیگرسو، با رویدادهای اجتماعی و اندیشههای مذهبی شاعر گره خورده، نکتهای که تعادلی محتوایی را در مجموعه شکل داده است.
محمد مرادی در ادامه بیان داشت: ویژگی بارز و مهم در اشعار پروانهی نجاتی زبان ساده و سهل و صمیمی و زلال و در عینحال توجه او به ترکیبسازیهای پراکنده و مناسب است. در شعر او عینیت و ذهنیت بهموازات هم نقشآفرینی میکند و زنانگی زبان در نوع کلمات و استفاده از بیان خطابی کاملا دیده میشود.
وی در انتها گفت: در نیمه نخستِ مجموعه، نگاه ظریف شاعر به جهان و طبیعت، نوعی منش عرفانی را شکل داده است. درخت مفهومی است که به زلالی در دو غزل در جایگاه ردیف نقشآفرینی کرده و در بسیاری از اشعار نگاه ساده، اما شاعرانه به پدیدههای طبیعی و حتی اشیای محیط خانه را میتوان دید. این ویژگی نجاتی را در میان شاعران زن دهههای اخیر، صاحب سبک کرده است.
سید تصور مهدی شاعر و استاد دانشکدهٔ اورینتال پتنا از هندوستان عنوان داشت: بانو پروانه نجاتی شاعر شناخته شده و پرکار ایرانی است که شعرش از زوایای مختلفی قابل تحلیل و بررسی است. او مضمون های مختلف سنتی و مدرن، اجتماعی و آیینی و … را موضوع اشعار خود در کتاب قدیس قرار داده است.
سید تصور مهدی تصریح کرد: هرچند خانم نجاتی بیشتر در عرصهیادبیات آیینی و دفاع مقدس و شعر شهید و شهادت شناخته شده است اما اشعار بسیار نغز و قابل تحسین دیگری در زمینه های عرفانی، عاشقانه، و مسائل و پیشامد های مختلف سیاسی و اجتماعی روز را داراست که امیدوارم این آثار در محافل ادبی و دانشگاههای علم و ادب بیشتر مورد استقبال و استفاده قرار گیرد.
بهزاد مریدی استاد دانشگاه گفت: روح بی قراری دنیا ، داستان مردمان بسیاری است در این وادی خورشید یافته که شاعر قدیس هم از آن رها نیافته است. اما تقاضای التیام بخشی آن از خود توانمند شاعر زیبایی را خلق نموده است .
در جای جای این اثر این درماندگی و تقاضای از خویشتن خویش برای رها شدن به چشم می خورد و چه زیبا تصویر سازی می نماید
سیده کبری حسینی بلخی شاعر افغانستانی گفت: نشر مجموعه شعر خانم پروانه نجاتی گام خوبی در راستای شناساندن یک جهان ذهنی و حقیقی دیگری است که حاصل تجربه های زیستۀ او و هم روزگارانش است، جهانی که در آن همه چیز را اندیشۀ غالب تعیین میکند؛ اما همواره بار مسئولیت به دوش تقدیر و بخت، و ناکامی انداخته میشود.
سیده کبری حسینی بلخی ادامه داد: ما در مجموعه قدیس با صناعتمندی هایی متعدد مواجه هستیم ولی مهمترین آرایه ای که به برخی ابیات برجستگی خاص داده تشبیه است؛ مثلاً درآنجایی که گوینده خودش را به شعر تشبیه می کند که هرکس از او برداشت خاصی دارد: «مثل یک شعرم که می خوانند و از بر میکنند.» ویا در ادامه همین شعر، راوی خودش را از جهت غمگینی به تصنیفی آهنگی مانند کرده است:
«مثل تصنیفی پر از تنهایی غم های داغ/ روزی ما را مصیبت ها مقدر می کنند»
با اینکه تشبیه انسان به ماهی در ادبیات تکرار شده ولی ترکیب آن دراین بیت از نگاه شاعر مناسب به نظر می رسد: «بلا تکلیف مثل ماهی افتاده در تورم / به فکر روغن جوشان،به فکر سفره ی سورم».
کتاب “قدیس” اثر پروانه نجاتی مشتمل بر 57 غزل، در 128 صفحه، و در قطع رقعی است که به تازگی توسط نشر شاعران پارسی زبان منتشر شده است.
انتهای پیام/
source