هرساله در جشنواره عمار شاهد جوایز ویژهای هستیم که در عقبه آن یک رویداد و ماجرای مردمی محسوس است. این نمادها از اعماق احساسات و تحرکات مردم عادی برمیخیزد. عمار تنها جشنواره آئینی است که میتواند مدعی به تصویر کشاندن این کنشهای مردمی باشد.
در جشنواره مردمی فیلم عمار، مردمی بودن یک عنصر ذاتی است. شاید این عنصر در آثار هنری کمتر دیده شود، اما در اجزای جشنواره حضور مردم و مردمی بودن محسوس است. اختتامیه و افتتاحیه، هدایا و جوایز ویژه، حضار، پذیراییها و… کاملا جنبه مردمی دارند.
جشنواره عمار یک آیین است. هرکدام از این نشانهها و نمادها یک روایت و ماجرایی با خود دارند. برای مثال «دستکش ننه عصمت»؛ یک بانوی یزدی در طول سالیان اخیر برای رزمندگان دفاع مقدس، مدافع حرم و مرزبانان دستکش میبافته و در جبهه پشتیبانی خدمت میکرده است. او امروز به نمادی برای گرما بخشیدن به دستان هنرمندان تبدیل شده است. یا «چادر خونین» خانمی که در حمله به حرم شاهچراغ (علیه السلام) به شهادت رسید. یا موزاییک «مرگ بر آمریکا» که در زمان جنگ در روستایی از توابع اصفهان، مردم نقش این موزاییک را طراحی میکنند و در سنگ فرش جلوی درب حیاط مسجد نصب مینمایند. «چفیه شهیدان خالقیپور» یکی دیگر از این جوایز ویژه است که مادر این سه شهید بزرگوار به هنرمندان اهدا میکنند. «خنجر یمنی» نیز به عنوان یکی از جوایز ویژه به هنرمندان اهدا میشود. اینها همه حاوی معانی است که از سمت مردم طراحی و ساخته شده است.
اما مهمترین جایزه ویژه در پانزدهمین دوره این جشنواره بهنام خبرنگار فلسطینی شهیده «وفاء العُدینی» نامگذاری شده است. او ۱۷۴مین خبرنگار شهید فلسطینی است که بعد از ۷ اکتبر، توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسیده است. انجمن خبرنگاران فلسطینی در بیانیهای ضمن محکومیت شهادت او اعلام کردند: «وفاء عمر خود را وقف روایت رنجهای مردم مظلوم فلسطین در رسانههای بینالمللی و فلسطینی کرده بود. با شهادت او، رسانههای ملی فلسطین یک صدای آزاد که سرشار از عشق به فلسطین و مردمش بود را از دست دادند؛ مردمی که برای آزادی و تعیین سرنوشت خود مبارزه میکنند.»
در ادوار جشنواره، سعی بر این بوده است که هدایا با موضوع اثر برگزیده آن دوره متناسب باشد. برای مثال موزاییک «مرگ بر آمریکا» به صاحب اثری اهدا میشود که موضوع آن استکبارستیزی بوده باشد. یا «دستکش ننه عصمت» نیز به همین ترتیب به هنرمندی اهدا شده است که با انتشار اثر خود بیشتر مورد نقد و نظرات مخالف قرار گرفته است. شاید این هدایا جنبه مالی و ارزش مادی نداشته باشند، اما بُعد معنوی و بار معنایی آن والا و ارزشنمد است چراکه از طرف مردم و از جنس زحمات و خدمات مردمی است.
این ابتکارات و خلاقیتهای مردم در بیشتر آثار هنری دیده نمیشوند. پیوند بین مردم عادی و هنرمندان را عمار رقم زده است. در این یکسال که آن نماد و هدیه به امانت دست آن هنرمند است، دائما درحال یادآوری وظیفه او در قبال مردم است.
در جشنواره عمار بین مدعوین تفاوتی وجود ندارد و هرکس که مایل باشد در این جشنواره دعوت است. صف اول این جشنواره بر خلاف مراسمات رسمی کشوری که صندلیهای ابتدایی سالن مختص مسئولین است. در این ادوار جشنواره، ردیف اول صندلیها اختصاص به خانواده شهدا داشته است. کسانی که زندگی امروز ما و هنرمندان مدیون ایثار و از خود گذشتگی فرزندان شهیدشان در حوزههای مختلف است.
عمار سعی کرده است به همه هنرمندان انقلاب توجه کند. برای مثال در دوره سوم جشنواره به آقای سیدداوود میرباقری تکهای از کاشی حرم حضرت عباس (علیه السلام) به دست مادر شهید اهدا شد و او گفت که خستگی این چند سال کار تاریخی من از تنم بیرون رفت و نمیتوانم احساسات سرشارم را بروز بدهم. یا تقدیر از شیخ زکزاکی انجام گرفت چرا که او علاوه بر کار تبلیغی فوقالعاده خود اقدام به احداث یک شهرک سینمایی در آفریقا کرده بود. این اقدامات عمار باعث الگوسازی و حفظ آرمانهای انقلابی اسلامی برای هنرمندان نسل جدید است.
انتهای پیام/
source