Wp Header Logo 1707.png

جوان آنلاین: مستند «یک وجب خاک» یک ویژگی جذاب و شاید گفت منحصر‌به‌فرد در ساختار روایی خود دارد و آن درگیرکنندگی و همراهی با داستانی است که شاید در وهله نخست برای مخاطب عام، کلیشه‌ای و تکراری به نظر برسد، اما هنر نیما مهدیان در مقام فیلمساز این بوده که سعی کرده از یک سوژه به ظاهر تکراری، کلیشه‌زدایی کند. 
پرداختن به زندگی و خانواده شهدا و ایثارگران موضوع تازه‌ای در سینمای داستانی و مستند ایران نیست، ولی مهدیان سعی کرده با تغییرات ساختاری و نگاهی که به سوژه خود داشته علاوه بر کلیشه‌زدایی از این موضوع، همراهی مخاطب را برانگیزد، به‌گونه‌ای که از ابتدای تماشای این مستند ۷۳ دقیقه‌ای کمتر می‌توان صحنه یا پلان زائدی را دید که اطلاعات غیرمرتبطی دهد یا در جهت خودنمایی فیلمساز به تصویر درآمده باشد. از سوی دیگر از لحظه اول که با خانواده زهرا، فرزند شهید مواجه می‌شویم و کم‌کم زندگی مادر و دختر او را مشاهده می‌کنیم، ضمن مشاهده سه نسل از زنان معاصر ایران، برخی پیش‌زمینه‌ها و انگاره‌های ذهنی پیرامون امکانات و امتیازات خانواده‌های شهید به کلی مخدوش و از ذهن دور می‌شود. 
سهمیه کنکور و برخی امتیازات ویژه به خانواده‌های شهدا و ایثارگران از جمله شایعاتی است که در جامعه پیرامون این افراد مطرح می‌شود و گویی مأموریت مستند «یک وجب خاک» برهم زدن این انگاره ذهنی در میان مخاطبان خود است که به نظر می‌رسد به اندازه وسع و توان خود موفق عمل کرده است. زهرا و خانواده‌اش که به این دست از خانواده‌ها، یعنی خانواده‌های شهدا تعلق دارند، برخلاف ذهنیت‌های تکراری در جامعه از هیچ امتیاز و رانتی برای خود و دخترش استفاده نمی‌کند و همین در وهله اول باعث می‌شود علاوه بر اینکه سوژه مورد نظر برای تماشاگر خاص و ویژه در نظر گرفته شود، شرافت و خصیصه‌های انسانی او نیز به‌طور غیرمستقیم و فارغ از بزرگنمایی‌های مرسوم به تصویر کشیده می‌شود. 
ویژگی قابل اهمیت «یک وجب خاک» همین اندازه نگه داشتن و پرهیز از افراط و تفریط است. مهدیان در مقام مستندساز به سراغ سوژه‌هایی رفته که شاید در وهله اول مخاطب با آن گارد داشته باشد و برخی پیش قضاوت‌ها را پیرامون آن انجام دهد، اما خواسته و توانسته یک خانواده شریف ایرانی را فارغ از اینکه چه شخصیت حقوقی دارند به‌طور حقیقی تصویر کند و تصویر شرافت را به عنوان یک هنرمند نشان مخاطب دهد. 
«یک وجب خاک» یک مستند شخصیت‌محور است که گویی سوژه تعیین‌کننده مسیر فیلم است. در طول مستند با ابعاد مختلف زندگی زهرا از ارتباط با مادر تا مراوده با دختر به تصویر کشیده شده است و مصائب یک زن تنها در یک جامعه مردسالار، مشکلات اجاره‌بها و اجاره‌نشینی و همچنین رنج‌ها و دغدغه‌های خانواده‌های شهدا به عنوان یکی از انواع خانوار‌هایی که پدرشان را از دست داده‌اند به مخاطبان عرضه می‌شود. دوربین مهدیان در این مستند به نظر می‌رسد به‌طور مطلق در اختیار سوژه بوده و او در مقام فیلمساز تنها سعی کرده مدیریت و مونتاژ این تصاویر را برعهده گیرد و نتیجه آن شده که با اثری مواجه هستیم که تصویری متفاوت از یک خانواده شهید و بدون سانسور نشانمان می‌دهد که واقعیت اعتقاد و شرافت آنها را به مخاطبی که شاید سمپاتی زیادی با آن طیف فکری نداشته باشد نیز ارائه می‌دهد.

source