جوان آنلاین: رئیس سیما فیلم از انحلال گروه فیلم و سریالسازی شبکههای مختلف و تجمیع آنها سخن میگوید و این بدان معنی است که تمرکزگرایی اتفاق افتادهاست و برخلاف گذشته همه فیلمنامه از مسیری واحد عبور کرده و به شبکهها واگذار میشوند. این در حالی است که برخی افراد با وجود تصویب فیلمنامه آنها در گروه کارشناسی، اثرشان به دلایل عجیبی به بنبست میرسد.
بحث کیفیت سریالسازی و مسیری که یک فیلمنامه از ابتدا تا تبدیلشدن به محتوا و روی آنتن رفتن طی کند همواره مورد نقد کارشناسان و دلسوزان قرار داشته و دارد. بسیاری از کسانی که ایده و سیناپسی به سازمان ارائه کرده بودند با دلخوری از طولانیبودن فرآیند بررسی و همچنین گاهی به بایکوت طرحها توسط افراد، گلایههای متعددی را مطرح میکردند.
شروع تحول سازمان
روز هفتم مهرماه سال ۱۴۰۰ با پایان یافتن دوره مسئولیت پر از فراز و فرود علی عسکری در سازمان صداوسیما که آن روزها رسانه ملی رسماً از سوی دولت روحانی با پرداخت نکردن بودجه آن به گروگان گرفته شدهبود، رهبر معظم انقلاب در حکمی پیمان جبلی را به ریاست آن سازمان منصوب کرد. با آمدن تیم جدید مدیریتی به سازمان آرامآرام حرفهایی در مورد لزوم ایجاد تحول در رسانه ملی به گوش میرسید که با توجه به فشل شدن سازمان در دوران علی عسکری این وعدهها مورد اقبال دلسوزان قرار گرفت.
تغییرات شکلی و ساختاری به همراه وعده پر طمطراق تحول با جایگزین شدن مدیران و معاونان بخشهای مختلف رسانه ملی شروع شد و روز هفدهم دیماه سال ۱۴۰۱ با حکم «محسن برمهانی» معاون سیما، «مهدی نقویان» به سمت رئیس مرکز سیمافیلم منصوب شد. با این انتساب روند بررسی و پذیرش فیلمنامه با دوران ماقبل آن تغییراتی کرد که مهمترین آنها منحلشدن گروه فیلم و سریالسازی شبکههای مختلف سیما و تجمیع آنها ذیل ساختاری با عنوان مرکز سیمرغ است. بر اساس تغییرات صورت گرفته دیگر مثل زمان گذشته طرحها و فیلمنامهها در شبکه و گروههای فیلم و سریال مورد بررسی قرار نمیگیرند، بلکه ابتدا در یک شورایی طرح اولیه مطرح میشد و بعد از تأیید با معرفی تهیهکننده، نویسنده و کارگردان مراحل بعدی ساخت یک اثر شروع میشد.
با وجود تغییرات گستردهای که در ساختار و چارت سازمانی صدا و سیما رخ داده برخی اشکالات قبلی از جمله روند معیوب و مشکل دار تأیید فیلمنامه و طرح اولیه همچنان به قوت خودش باقی است و فقط از نظر شکلی دچار تغییر شدهاست، نه رویکردی و اقدامات حرفهای. شاهد این مدعا طرح یک فیلمنامه یا تله فیلم است که پس از بررسی اولیه توسط کارشناسان مدیریت تولید، تأمین و بررسی فیلمنامه و تأیید قرارگاه تحول رسانه ملی حائز شرایط تولید میشود، اما در ادامه به دلایل عجیبی با بنبست مواجه میشود. پیش از بررسی این نمونه مطالعه اظهارات مهدی نقویان، معاون سیما رسانه ملی در مورد تغییرات صورت گرفته در مسیر فیلم و سریالسازی بر مبنای طرح تحول سازمان خواندنی و جالب است.
تمرکزگرایی در سیمافیلم
طی چند وقت اخیر، برنامهای به اسم «جام جم» روی آنتن شبکه یک سیما میرود که قرار است در مقابل جوالدوزی که صدا و سیما به دیگر بخشها و دستگاههای کشور میزند، نقش سوزن به رسانه ملی و نقد برنامه و تولیداتش را ایفا کند. چند روز پیش و در فصل جدید این برنامه مهدی نقویان، رئیس سیما فیلم برای پاسخ به انتقاداتی که از ساختار جدید طراحی شده برای پروسه سریالسازی در دوران پسا تحول برخی از تهیهکنندگان و کارگردانانی که در صدا و سیما سریال میسازند، حضور پیدا کرد.
او در این برنامه با اشاره به ساختار جدید و چارت تازه دوران پساتحول میگوید: الان مراکز تولیدی که ذیل معاونت سیما وظیفه برنامهریزی دارند پنج مرکز تولیدی است؛ «سیما فیلم» که از قبل بوده، «مرکز سیمرغ» اضافه شده که وظیفهاش ساخت مجموعههای سیتکام یا سریالهایی که در آنها دکور ساخته میشود و در دکورهای محدود سریال تولید میشود و همچنین تولید آثار غیر نمایشی یکی دیگر از وظایف این بخش است؛ «صبا» از قبل وجود داشته که وظیفهاش تولید آثار انیمیشنی است، «تاک» یا همان تولید آثار کوتاه است که بیشتر در حوزه کلیپ و میان برنامه را پوشش میدهد و همچنین پنجمین بخش «دفتر فیلمنامه» است. در زیر بخش و ذیل «سیما فیلم» پنج قسمت وجود دارد؛ «الف ویژه» «تاریخی»، «طنز»، «اجتماعی» و «حادثهای». فقط میخواهم بگویم که یک دستهبندی منظم در ساختار پسا تحول رخ داده است که قبلاً پخشوپلا بودند، از جمله در همین سیمافیلم شاهد یک تجمیعی هستیم و یک تمرکزی ایجاد شده که قبلاً معاونت سیما در پنج یا شش جا سریال میساختند، اما الان فقط سیمافیلم میسازد.
حائز شرایط تولید
همه توضیحاتی که معاون سیما در این برنامه ارائه کرد، فقط روی کاغذ نبوده و در بدنه سازمان و معاونت سیما اجرایی شدهاست، اما نکته تأسفآور آن، این است که مسیر تفاسیر من عندی و شخصی همچنان وجود دارد و تغییر نکردهاست. در رابطه با موردی که به آن اشاره کردیم، این اشتباه صدق میکند و وجود دارد، چه اینکه صاحب طرح اولیه پس از تأیید این اثر در دفتر فیلمنامه رسانه ملی و قرارگاه تحول رسانه ملی حائز شرایط تولید تشخیص داده میشود. در مرحله بعدی یک نویسنده و یک تهیهکننده از سوی همین دفتر به نویسنده اصلی فیلمنامه معرفی میشود تا با توجه به فضای کلی فیلمنامه سیناپس آن نوشته شود. متن نوشته شده توسط نویسندهای که دفتر فیلمنامه صدا و سیما او را معرفی کرده مورد تأیید مدیر کل دفتر فیلمنامه قرار نمیگیرد و بعد به همین دلیل کل جریان تولید این تلهفیلم کانلم یکن تلقی میشود و به محاق میرود.
نکته جالب اینجاست که در واقع سیناپسی که نویسنده مورد اعتماد و معرفیشده از سوی دفتر فیلمنامه صدا و سیما توسط مدیر کل رد میشود نه سوژه و فیلمنامه اصلی به جای تغییر نویسنده و معرفی شخص حرفهایتری برای انجام این کار ترجیح میدهند که کل کار را اصطلاحاً هوا کنند! ظاهراً مکاتبات و پیگیریهای بعدی صاحب اصلی فیلمنامه هم راه به جایی نمیبرد و نهایتاً به رد و بدل شدن پیامهای خاصی بین دو طرف ماجرا در فضای مجازی ختم میشود (فیلمنامه و اسناد دیگر موارد مورد اشاره در روزنامه جوان وجود دارد). متأسفانه بر خلاف توقعاتی که از تحول وجود داشت، در مسیر تأیید فیلمنامه در معاونت سیما همچنان بر پاشنه سلیقه قبل میچرخد و سیکل معیوب قبلی به شمایل دیگری در آمده است.
source