Wp Header Logo 3348.png

جوان آنلاین: مستند «کابین» به کارگردانی یاسر خیر یکی از فیلم‌های تماشایی جشنواره حقیقت امسال بود که تماشاگران زیادی را برای تماشایش به پردیس چارسو کشاند. «کابین» روایتی بدون پرده و صادقانه از سبک زندگی جوانان «نسل زد» را نشان می‌دهد و سعی می‌کند بدون پیش‌داوری و قضاوت، فقط روایتگر سبک تفکر، روابط و دغدغه‌های این نسل باشد. یاسر خیر برای «کابین» در شاخه مستند بلند بخش بین‌الملل سینما حقیقت جایزه ویژه هیئت داوران را دریافت کرد. خیر در گفتگو با «جوان» از تجربیاتش هنگام ساخت مستند «کابین» و نحوه تعامل و ارتباطش با شخصیت‌های مستند می‌گوید. 

 

 مستند «کابین» روایتگر مقطعی خاص از زندگی شخصیت‌هایش است و این سبک مستندسازی به خاطر محدودیت‌های زمانی سختی‌های خودش را در سوژه‌یابی و ساخت دارد. چطور به شخصیت‌های مستندتان رسیدید و آنها را دعوت به ساختن فیلمی از زندگی‌شان کردید؟

در مستندسازی مشاهده‌گر آنچنان که مورد علاقه‌ام هست، ابتدا جذابیت شخصیت‌ها و پس از آن موضوع و مسئله‌زندگی‌شان برایم اهمیت دارد. هنگامی که با شخصیت‌های فیلم آشنا شدم این ارتباط دوطرفه شد و با آنها درباره فیلمی که می‌خواستم بسازم به صورت شفاف صحبت کردم و نظرشان را در مورد این کار جویا شدم. آنها نیز پذیرفتند و به این شکل فیلمبرداری شروع شد. 

 

 آیا شخصیت‌های مستند نگرانی‌هایی بابت قضاوت شدن نداشتند؟

بله، داشتند! اما من طبق تجربه‌ای که به آن رسیده بودم، درباره سرنوشت فیلم با آنها صحبت کردم و سناریو‌های مختلف بعد از اکران را برای آنها شرح دادم تا کاملاً به صورت آگاهانه در فیلم حضور داشته باشند و اگر با صحنه‌ای از فیلم مشکل داشته باشند، آن صحنه را فیلمبرداری نکنم، بنابراین رابطه‌ای بر پایه صداقت و شفافیت بین گروه فیلمساز و شخصیت‌های جلوی دوربین شکل گرفت که اساس مستند شد. 

 

 سؤالی که در ذهن بعضی تماشاگران به وجود آمد این بود که شما دخالت یا ورودی در شکل‌گیری روند قصه داشتید یا نه، یعنی میزانسنی را تعمداً خودتان چیدید یا دوربین‌تان فقط نظاره‌گر صرف بود؟

در این شیوه‌ای که فیلم بر پایه آن ساخته شده است، یعنی مستند مشاهده‌گر، فیلمساز کمترین دخالت را در فیلمبرداری از صحنه‌ها دارد و تنها شاهد ثبت و ضبط زندگی شخصیت‌های جلوی دوربین می‌شود. به این شکل که شخصیت‌ها زندگی معمول‌شان را می‌کنند و من با دوربینم مواضع و تصاویر مختلفی از رفتار‌های شخصیت‌ها را ضبط می‌کنم تا در مرحله تدوین ساختمان بصری فیلم را شکل دهد. این شیوه، چابکی و تشخیص سریع فیلمبردار و کارگردان را می‌طلبد تا از صحنه‌هایی فیلمبرداری کنند که متناسب با موضوع و ساختار فیلم باشد. همچنین آنها باید بتوانند با تغییرات زندگی شخصیت‌ها انعطاف لازم را به خرج دهند تا فیلم را به سمت و سوی دلخواه خود نکشند، در این شیوه باید به واقعیت گوش داد و همراه شخصیت‌ها شد. از طرفی فیلمبرداری کابین سه سال به درازا کشید و سکانس‌های بسیاری از اتفاقات زندگی شخصیت‌ها در دست داشتم و سعی کردم در مرحله تدوین طوری این سکانس‌ها کنار هم چیده شوند تا زندگی شخصیت‌ها به شیوه‌ای تعریف شود که تماشاگر به راحتی با قصه ارتباط بر قرار کند و فیلم را تا انتها ببیند. 

 

 شما در کابین سعی کردید قضاوتگر نباشید ولی سبک زندگی شخصیت‌ها ناخودآگاه آنها را در معرض قضاوت قرار می‌دهد. هدف خودتان از ساخت مستند «کابین» انتقاد از سبک زندگی نسل‌های جدید بود؟

به هیچ وجه قصد قضاوت نداشتم و فیلمسازی که بخواهد قضاوت کند، نمی‌شود فیلمش را تا انتها تماشا کرد، چون موضع و قضاوتش از ابتدای فیلم معلوم است. تلاشم در این فیلم فقط فهم، شناخت و کشف شخصیت‌ها بود و این فهم و شناختی را که از زندگی شخصیت‌ها به دست می‌آوردم، می‌خواستم با تماشاگر به اشتراک بگذارم. فراموش نکنید که قضاوت کردن کار ساده‌ای در زندگی است، اما شناخت و ادراک، کاری است که نیاز به کوشش فکری و قوای ذهنی دارد. 

 

 آیا نشان دادن سبک زندگی خانواده‌مدرن و آسیب‌های این سبک زندگی و نشان دادن تفاوت‌هایش با خانواده سنتی مدنظرتان بود؟

من فقط تلاش کردم با یک رویکرد پدیدارشناسانه، واقعیت جاری مقابل دوربینم را ثبت کنم و با توجه به تصاویری که ضبط کرده بودم، روایتی از زندگی شخصیت‌ها به دست آورم که خودم در رویارویی مستقیم با شخصیت‌ها به آن رسیده بودم. 

 

 معضل طلاق و فروپاشی خانواده یکی از مواردی است که شخصیت‌های مستند با آن درگیر هستند و تبعات زیادی برای‌شان داشته است. چقدر تأمل روی این مسئله دغدغه‌تان بود؟

خب خانواده امروز با خانواده‌های سال‌های گذشته فرق دارد و بهتر است ما فهم و درک خود را از خانواده ایرانی، مدام به‌روز کنیم. به طور کلی «واقعیت جاری» در اطراف‌مان پدیده ثابت و منجمدی نیست و ما برای اینکه از واقعیت جاری اطراف‌مان عقب نیفتیم، باید مدام تصورمان از واقعیت را به‌روز کنیم. اگر جدایی در این فیلم مسئله است، بخشی از آن به خاطر این است که اختلاف نظر و عقاید در خانواده‌های ایرانی زیاد شده است. وقتی در فیلمی این روابط جدید خانوادگی ثبت می‌شود، بیشتر به چشم تماشاگر می‌آید. در صورتی‌که اگر همه‌مان نگاهی به خانواده‌های خود و اطراف‌مان بیندازیم، می‌بینیم که خانواده امروز، چقدر نیاز‌ها و مسائل متفاوتی نسبت به سال‌های گذشته دارد. 

 

 با جنسی از سرگشتگی در شخصیت‌های مستند روبه‌رو هستیم که صبح از خواب بیدار می‌شوند بدون هدف خاصی، روز را شب می‌کنند. به نظر این بی‌هدف بودن و سرگشته بودن، مشکل و معضل طیف زیادی از نسل‌های جدید باشد. شما که از نزدیک نظاره‌گر زندگی آنها بودید، فکر می‌کنید این راحتی و رهایی در نسل‌های جدید بیشتر از کجا نشئت می‌گیرد؟‌

نمی‌توان زندگی چند شخصیت جوان را به کل جوانان جامعه و سبک زندگی‌شان تعمیم داد. درست است که این نسل شباهت‌هایی به هم دارند، اما هر کدام جهانی منحصربه‌فرد از آن خود دارند. شخصیت‌های فیلم در این مقطع از زندگی‌شان به این شکل روزگار می‌گذرانند و ممکن است سال‌های بعد آنها وضعیت متفاوتی پیدا کنند، بنابراین فقط با گذشت زمان می‌شود فهمید که این شخصیت‌ها به همین روال زندگی می‌کنند یا تغییراتی در شیوه زیست‌شان خواهند داد. 

 

 ارتباط گرفتن با بچه‌های این نسل کاری سخت به نظر می‌رسد، همانطور که مادر شخصیت‌ها در این مورد ناکام بوده‌ایم. شما که از نزدیک با این نسل معاشرت داشتید، به نظرتان بهترین کار و شیوه برای فهم بهتر و نزدیک شدن به آنها چیست؟

بهترین شیوه نزدیک شدن به انسان‌ها، قضاوت نکردن آنها و فهم و ادراک کردن وضعیت‌شان است. به جای اینکه نصیحت‌شان کنیم، بیشتر بشنویم‌شان، به جای دستور دادن و راه زندگی نشان دادن به آنها، اجازه دهیم خودشان راه و صلاح زندگی‌شان را کشف کنند. این نیازمند فهم و درک انسان است. این نیازمند خودشناسی و دیگرشناسی است. این نیازمند شناخت جامعه معاصر است. این نیازمند شناخت جهان دیجیتالی جدید است که با سرعت در حال تغییر و تحول است.

source