Wp Header Logo 331.png

جوان آنلاین: فیلم «آریاشهر دونفر» به کارگردانی حمید بهرامیان توانسته مسیر ژانری‌اش را با موفقیت طی کند، قصه دارد و قصه‌اش موقعیت‌های کمدی را پدید می‌آورد. چیدمان موقعیت‌ها با رخداد‌های کمیک همراه است و بهره‌گیری از عنصر مک‌گافین توانسته کمدی را با موقعیت‌های خنده‌آور پیوند بزند، اما به نظر می‌رسد ریتم تند در فیلمنامه به اندازه‌ای بالا بوده که خرده‌پیرنگ‌ها و ایضاً پیرنگ اصلی نمی‌تواند توأمان در کنار هم تبدیل به یک فیلمنامه انسجام یافته شود، به طوری که احساس می‌شود فیلمنامه نیاز به بازنویسی بیشتری داشته، اما کارگردان تصور کرده می‌تواند خط روایی و شکل کلی قصه را در کارگردانی تغییر بدهد، به همین جهت در بعضی مقاطع فیلم احساس می‌شود نگاه دو سویه کارگردان به کمدی و خلق مک گافین و ایجاد بحران خنده‌آور کافی نبوده، شخصیت‌ها نابهنگام معرفی می‌شوند، طوری که به نظر می‌رسد فیلم دچار حذفیات شده‌است در سکانس آغازین خرداد را می‌بینیم و بعد از چند دیالوگ دوربین به سراغ بهرام می‌رود، این رفت و آمد یا نحوه معرفی محسن و اصغر به عنوان شرخر تحول‌یافته با بهره‌گیری از جلسات تراپی نمی‌تواند متقاعد‌کننده باشد، مخاطب هنوز نتوانسته علت فرار کردن خرداد را در قبرستان بفهمد یا بداند بهرام چرا خود‌زنی می‌کند، سکانس مواجهه محسن و اصغر با روانشناس را می‌بینیم که سکانسی طولانی است. این پرش‌ها نمی‌تواند یک روایت منسجم را به همراه داشته‌باشد، به همین دلیل نقص در خط روایی و ریتم تند باعث‌شده حفره‌های فیلمنامه پنهان بمانند. 
اما حفره‌ها به دلیل سطحی‌انگاری در نوشتن فیلمنامه در اجرا هم باقی مانده‌است، اساساً پلان‌های طولانی و دیالوگ‌های نامفهوم در نیمه اول فیلم مخاطب را گیج می‌کند و اضافه کنید که دو سکانس در فیلم است که احتمالاً مخاطب را آزار می‌دهد سکانس سرد خانه و سکانس غسالخانه که باز هم طولانی‌اند و بیشتر از شوخی با مرگ و ایجاد کمدی، ترمزی است برای ایجاد کمدی و خنده‌آوری!.
اما در نیمه دوم فیلم قصه جان می‌گیرد و عنصر مک گافین بیشتر جلوه می‌کند، به نظر می‌رسد ریتم تند در نیمه دوم بیشتر جواب داده‌است و خنده‌های بیشتری از مخاطب شنیده می‌شود با ورود مهرداد به عنوان یک کاراکتر احمق موقعیت‌های بیشتری را شاهد هستیم دزدیدن اشتباهی الهه و ناهید تبدیل به یک موقعیت خنده‌آور شده و کل‌کل‌های خرداد و بهرام و بی‌خبری آنها از اشتباهی که رخ داده‌است تا اندازه‌ای جالب است کارگردان در نیمه دوم فیلمش تسلط بیشتری در به‌وجود‌آوری کمدی داشته‌است و هر چه در توان داشته را در اجرا لحاظ کرده‌است، در «آریاشهر دو نفر» قصه حس می‌شود، حضور مهران احمدی و محسن کیایی هم جواب داده، اما همان‌طور که در بالا گفته شد، فیلمنامه می‌توانست با انسجام و نگاه بهتری به کمدی نوشته شود، به طور مثال کارگردان از بعضی شوخی‌ها استفاده زیادی کرده‌است، اساساً محسن و اصغر برای فیلم زیادی‌اند دو کاراکتر لوس و بی‌کارکرد که جملات انگیزشی را چندباره تکرار می‌کنند، کارگردان می‌توانست از شروع فیلم از کاراکتر مهرداد استفاده بیشتری کند، چراکه کمدی که در شخصیت او شکل گرفته بیشتر از محسن و اصغر مخاطب را می‌خنداند. 
«آریاشهر دونفر» را می‌شود با خانواده دید و فیلم شوخی جنسی یا دیالوگ‌های نامرسوم ندارد که این می‌تواند از نکات مثبت فیلم باشد. به هر جهت این فیلم به دلیل ایده و بستر کمدی که دارد می‌تواند در میان فیلم‌های کمدی سخیف اثری شسته و رفته‌تر باشد، اما ضعف‌های فیلمنامه و کارگردانی می‌تواست با تمرکز بیشتر رفع شود.

source