به گزارش ایکنا؛ نشست ادبی «ملت امام حسین(ع)»؛ همزمان با شب پنجمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی، شامگاه چهارشنبه ۱۲ دی؛ با حضور جمعی از اهالی فرهنگ و ادب کشورهای حوزه ایران فرهنگی، با اجرای سیدمسعود علویتبار به میزبانی گروه بینلمللی هندیران برگزار شد.
«سیدمحمدرضا سلسکوت»، شاعر پارسی زبان، استاد زبان و ادبیات دانشگاه کشمیر هند در این نشست و محفل ادبی از محبوبیت جاودانه حاج قاسم در هند گفت و افزود: حاج قاسم سلیمانی، فرماندهای شجاع و مدافع بشریت، نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان از جمله هند، محبوبیت ویژهای دارد. در مناطق شمالی هند مانند کشمیر و کارگل (لداخ)، حاج قاسم بهعنوان چهرهای الهامبخش و نمادی از مقاومت شناخته میشود.
وی ادامه داد: یکی از دلایل مهم این محبوبیت در هند، نقش او در آزادسازی پرستاران هندی از چنگ داعش در عراق بود که پس از شهادتش توسط رسانههای هندی بهطور گسترده بازتاب یافت. او بهعنوان کسی که بشریت را از وحشت داعش نجات داد، شناخته میشود و جایگاهی بیبدیل در قلبهای مردم پیدا کرده است.
این استاد زبان و ادب فارسی دانشگاه کشمیر هند در ادامه به محبوبیت حاج قاسم در شمال هند و در منطقه زادگاه خود اشاره کرد و گفت: در هند و بهویژه در مناطق شمالی آن، به ویژه در مناطق شیعهنشین کشمیر و (کارگل) لداخ، ارادت ویژهای به رهبر معظم انقلاب وجود دارد. زمانی که حاج قاسم در قید حیات بود و چهره او به دلیل جنگ با داعش مورد توجه رسانهها قرار گرفت، در کارگل-لداخ، هرگاه کسی نسبت به او ناآشنا بود، به اینگونه معرفی میکردند که: «او مالک اشتر رهبر معظم انقلاب و شهید زنده است و این خطاب را از رهبر دریافته است.»؛ همین توصیف کافی بود تا مردم عظمت شخصیت او را درک کرده و بیشتر درباره او بخوانند.
وی افزود: این ارتباط عمیق مردم با او به خاطر ارادت شهید به رهبر معظم انقلاب، دفاع از حرم و مبارزات او علیه تروریسم است که باعث شد محبوبیت او در این مناطق دوچندان شود. پس از شهادت حاج قاسم، مراسمهای یادبود او همچنان در این مناطق برگزار میشود. شاعران در وصف او اشعار زیبایی به زبان های محلی میسرایند و عکسهای او زینتبخش دیوارهای خانهها و حسینیهها شده است. حتی برخی کوچهها و خیابانها به نام این شهید بزرگوار نامگذاری شدهاند.
ماجرای افسر پلیس هند؛ حاج قاسم و خشم مردم کشمیر
این شاعر پارسی زبان و استاد ادب فارسی دانشگاه کشمیر هند بیان کرد: یکی از خاطرات فراموشنشدنی در کشمیر زمانی رُخ داد که یک افسر پلیس به اشتباه عکسی از حاج قاسم را پاره کرد. این اقدام، خشم گسترده مردم منطقه را برانگیخت و اعتراضات شدیدی در محل حادثه شکل گرفت. این اتفاق باعث شد که افسر ارشد پلیس، به نمایندگی از نیروهای خود، از مردم عذرخواهی کند. این واقعه بازتاب گستردهای در رسانههای جهانی یافت و نشان داد که حاج قاسم نه تنها در قلب مردم ایران، بلکه در میان مردم هند نیز جایگاهی والا دارد.
این استاد دانشگاه کشمیر در پایان یادآور شد: حاج قاسم، با فداکاریها و نقش بیبدیلش در مبارزه با ظلم، نامی جاودانه در تاریخ بشریت باقی گذاشته است. محبت و ارادت مردم هند، بهویژه کشمیر و لداخ، به او نه تنها بهعنوان یک فرمانده سپاه بلکه بهعنوان شخصیتی بزرگ و جهانی، گواه بر این است که این شهید تأثیر عمیقی بر قلب میلیونها انسان در سراسر جهان داشته است.
ایمان حاج قاسم به مردم، ولایت و ائمهاطهار(ع)
سردار عوض شهابیفر از مدافعان حرم و از یاران شهید سلیمانی در عراق و سوریه، در ابتدای این نشست، در بخشی از سخنان خود اظهار کرد: حاج قاسم به ولایت دلبسته، در خط امیرالمؤمنین(ع)، مردمدار بود و برای مردم دل میسوزاند.
وی ادامه داد: سردار دلها، فرمانده حاضر در خطوط مقدم و جهادگری بود که توکل به خدا، اعتقاد به باورها و ارزشهای دینی و اسلامی از او رزمندهای خستگی ناپذیر ساخته بود که به خاطر خدا، اسلام و در مسیر آسایش، آرامش و سرفرازی مردم؛ تمام عمر خود را در میدان مجاهدت و مبارزه گذراند. در نهایت نیز با عزت و افتخار تمام فدای ملت امام حسین(ع) شد.
همرزم و یار سردار دلها با تاکید بر آنکه حاج قاسم به دستور مقام معظم رهبری در جبهههای چندگانه سوریه، عراق، یمن، لبنان، غزه و دیگر جبهههایی که مقابل اسلام باز شده بود با نفوذی خدایی در دل و جان رزمندگان و مجاهدان، کاری بینظیر و بسیار عظیم در میادین مختلف نظامی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی انجام داد که تا کنون مشابه آن را در هیچ جای دیگری شاهد نبودهایم.
سردار شهابیفر با تاکید بر آنکه حاج قاسم فرماندهای شجاع و شکستناپذیر نظامی، سردار بزرگ فرهنگی و دیپلماتی کهنهکار بود که در غرب آسیا با تواناییهای خود، با توکل و استمداد از حضرت باریتعالی توانست تمام نقشههای إئتلاف جهانی استکبار و معاند جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت را دَرهَم بکوبد تصریح کرد: حاج قاسم به عنوان بزرگترین سردار اسلام در عصر حاضر توانست پیروزیهای شگرفی را در مقابل بزرگترین تروریست های جهان، در ابتدا آمریکا، سپس اسرائیل غاصب، سوم انگلیس خبیث و همه نیروهای تکفیری به خصوص داعش به دست بیاورد.
این یار دیرین و همسنگر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی با اشاره به آنکه هدف آمریکا از تشکیل داعش دو چیز بود، اول اینکه بتواند از این نیروی تروریستی در مقابل نیروهای مقاومت اسلامی به ویژه در کشور عراق و بعد از اشغال این کشور، به دفاع از مواضع خود بپردازد و دوم اینکه، مسلمانان را در مقابل هم قرار دهد، مانع از اتحاد و همبستگی آنها باشد و چهره زیبای اسلام را در جامعه جهانی خدشه دار کند، بیان کرد: این شهید سلیمانی بود که در مقابل خباثتهای آنان در همه جبههها درخشید و همه این جبههها را با گامها، صلابت، تدبیر، ایثار و مجاهدتهای شبانهروزی خود و با توکل به خدا، توسل به ائمهاطهار (ع) و تبعیت محض از ولایت فقیه، به میدان نبردی نورانی تبدیل کرد و پیروزیهای بزرگی را برای جبهه اسلام رقم زد.
سردار شهابیفر در پایان تصریح کرد: یکی از جلوههای عظمت حاج قاسم را میتوان در بزرگترین گردهمایی جهانی که در مراسم تشییع او نه تنها در ایران و کشورهای اسلامی، بلکه در همه کشورها و ملتهای آزاده دنیا رخ داد، مشاهده کرد. امروز هم سردار سلیمانی زنده است و خون او در رگهای پیر و جوان، زن و مرد و نیروهای خدایی و انقلابی ایرانی و غیر ایرانی جوشش و جریان دارد. یاران او راسختر از گذشته در میدان حضور دارند و شکست آمریکا و متحدانش را در آیندهای نزدیک نوید می دهند. تردیدی وجود ندارد که هر روز این رویشها در امت اسلام بیشتر و بیشتر میشود.
به پایش اشک میریزند بیصبرانه شبنمها!
در این محفل شاعرانی همچون علیرضا قزوه، سیدمسعود علویتبار، مسعود ربانی، سیدمحمدرضا سلسکوت، ناصر دوستی، سید حکیم بینش، سیدمهدی بنیهاشمی، شمسالدین بختکی، نغمه مستشارنظامی، میترا ملکمحمدی، سمانه رحیمی، فرزانه قربانی، نگین نقیبی، نجمه بنائیانبروجنی، آسیه مرادپور، سارا عبداللهیفر، صبا فیروزی و فاطمه ناظری حضور داشتند.
در ادامه برخی از اشعار ارائه شده در این نشست را مرور میکنیم:
به زنجیر دلت بسته است این زنجیره غمها
همین غمها همین میراث آدمها به آدمها
همین دردی که درماندند از درمان آن مردم
همین زخمی که بیهوده سپردیمش به مرهمها
جهان همچون گُلی در شورهزار شب گرفتار است
به پایش اشک میریزند بیصبرانه شبنمها!
جهان چون کودکی تشنه است و روی خاک افتاده
و هر چه پای میکوبد نمیجوشند زمزمها!
جهان از ظلم پر شد، زندگی از رنجهای تلخ
اگر دنیای ما این است، ای وای از جهنمها!
ولی ما ملت عشقیم، از غمها نمیترسیم
که باید بگذرند از هفتخان عشق رستمها
نمیترسیم! تا نام سلیمان در جهان باقیست
به دست دیو و دد هرگز نمیافتند خاتمها
نمی ترسیم از باطل، از این کَفهای سیلابی
نمیترسیم! بسیاریم؛ ناچیزند این کَمها
نمیترسیم! حتی کودکان ما نمیترسند
که خوب آموختند این درسها را در مُحرمها
به قطره قطره خون ریخته در دامن این خاک
به معراج الهی میرسد خط مقدمها!
نباشد دور، روزی که بنای ظلم میریزد
و بالا میرود بر پشت بام کعبه پرچمها
سروده: طیبه عباسی
آیینه روشن مسلمانی بود
آنگونه که میدانم و میدانی بود
بعد از پرواز سرخ او فهمیدیم
آن سیمرغ سحر، سلیمانی بود
سروده: ایرج قنبری
در چشم جهان شکوه ایران قاسم
تصویر تمامی شهیدان قاسم
هر جا، همه وقت، بی ریا، ساده، نجیب
در عرصه رزم مرد میدان قاسم
سروده: رسول شریفی
دنیا شبیه تو، هزاران مرد میخواهد
میدان؛ «سلیمان مرهمی» بر درد میخواهد
در قحط سال مردی و مردانگی بیشک
رود جنون، دریای صحراگرد میخواهد
فرقی ندارد، سوریه، لبنان، یمن، ایران
تا کارزار غزه همآورد میخواهد
قطعا به تاراج خزان محکوم خواهد شد
دستی که رنگ برگها را زرد میخواهد
دست به خون آغشتهای که سالیان سال
خورشیدِ جسم کودکان را سرد میخواهد
دنیا به جای سازمانهای پر از نیرنگ
مردی که دشمن را زبون میکرد میخواهد
فصل ظهور حضرت موعود نزدیک است
آری جهان، تنها وُ تنها مرد میخواهد
موسیقی شعرم فدای نامتان سردار
اندوه جانها را فقط یاد تو میکاهد
سروده: سمانه رحیمی
خوشا به حالت، مسافر من! به عشق و ایمان رسیدی آخر
غریب و تنها ز تن گذشتی؛ به جان، به جانان رسیدی آخر
تنت مسافر، دلت مسافر، تمام آن پیکرت مسافر
بسان نوری عبور کردی؛ به خط پایان رسیدی آخر
تمام عمرت دویده بودی، بلور اشک چکیده بودی
مثال میوه رسیده بودی؛ به زیر دندان رسیدی آخر
میان آتش جگر تو داری؛ ز تیر و ترکش گذر تو داری
از آنسوی شب خبر تو داری؛ به ماه تابان رسیدی آخر
مدافع این حرم تو بودی، سوی شهیدن بغل گشودی
فقط، فقط، از خدا سرودی؛ به متن قران رسیدی آخر
دگر تو هیچ آرزو نداری، شبی دگر پیش رو نداری
چو جوی تشنه پُرآب گشتی؛ به صبح باران رسیدی آخر
سروده: علی پورحسنآستانه
علی آیینم و قرآن تبارم
برای جانفشانی بیقرارم
چه ترسم از عدو! یا رقصِ در خون؟
که خود را حاج قاسم میشمارم
سروده: سیدمحمدرضا سلسکوت (هندوستان)
در قتلگاهت پیکر صدپارهای داری
با داغ خود از روضه جانسوز سرشاری
با ارباً اربای تنت دنیای ما فهمید
در راه مولایت تو یک تن نه، که بسیاری
عباس دوران خودت بودی بدون شک
گفتی که از هرچه اماننامهست بیزاری
کشورگشایی میکنی با برق چشمانت
شمشیرِ بیرون از نیامِ صبح پیکاری
بیسَر شدن را باب کردی بین سرداران
وقتی که سر بر روی نی داری و سرداری
گرچه رها شد آستینت از تعلقها
اما همیشه لشکر حق را علمداری
سروده: فرزانه قربانی
پایان نفس کشیدن جانیهاست
افراشتهتر پرچم ایرانیهاست
آرامش مردان و زنان وطنم
مدیون شجاعت سلیمانیهاست
سروده: میترا ملکمحمدی
ترسیم کرد آتش به دل یک داغ دیگر را
دیدم میان شعلهها داغ صنوبر را
آتش که بر جان تو افتاد و غریبانه
در من تداعی کرد داغ شعله در را
در سینه تو داغها آتشفشان کرد و
روی زبان آوردی آن دم نام مادر را
پرواز از آتش، قصه دل بیقراران است
یک لحظه از آتش گُشودی تا خدا پَر را
پایین کشیدی پرچم سُفیانیان را تو
آورد این عزمت به تحسین مالک اشتر را
پیکر نه! خاکستر به یک تابوت آوردند!
سوزاند این معراج سُرخت جان رهبر را
ققنوسهای سُرخی از خاکسترت رویید
تا دشمنت خالی نبیند لحظه سنگر را
پُرشد گلو از بُغض سرخ و بُغض سرخ و بُغض…
کنج اتاق این بُغضها پُر کرد دفتر را
کردی صدا از پُشت بیسیمت تو شاعر را
عطر نفسهایت سرود این بیت آخر را
سروده: ناصر دوستی
آوای مقاومت صدایت سردار
پیروز شویم با دعایت سردار
الگوی تمام مردم آزاده!
«آزادی قدس، خونْبهایت سردار»
سروده: نگین نقیبی
انتهای پیام
source