جوان آنلاین: سینمای ایران در دور باطلی افتاده است که هر سال مثل یک دژاوو تکرار میشود. هر سال که بحث گرانی بلیت سینما پیش میآید، همان حرف و حدیثهای قدیمی پیرامون وضعیت اقتصادی سینمای ایران شکل میگیرد و بدون افتادن اتفاق خاصی، این وضعیت برای سال آینده تکرار میشود.
سینمای ایران برای درآمدن از وضعیت فعلی و رسیدن به یک صنعت پویا به کارهای اساسیتری نیاز دارد. گرانی بلیت مثل یک درمان موقت در درازمدت هیچ گرهی از اقتصاد سینما باز نمیکند. شاهین امین از منتقدان سینما درباره همین موضوع به «جوان» میگوید: «اینکه قیمت همه چیز باید متناسب با عرضه آن کالا باشد، یک بحث اقتصادی ساده است و کسی با آن مخالفتی ندارد، منتها باید ببینیم بستری که در آن عمل میکنیم، بستری منطقی است و از قواعد بازار و اصول علم اقتصاد تبعیت میکند یا خیر. متأسفانه در سینما، ما اقتصادی کاملاً غیرشفاف داریم که ربطی به دیروز و امروز ندارد. این یک مشکل ریشهای است که از گذشته وجود داشته و هیچ خواستی برای شفافیت در آن وجود ندارد.»
نیاز به شفافیت در اقتصاد
امین، فروش بالای چند فیلم را نشانهای از رونق سینما نمیداند و نظرش را در این مورد چنین بیان میکند: «وقتی آمار فروش چند سال اخیر سینمای ایران را که خیلی روی آن مانور داده میشود، میبینیم، متوجه میشویم فقط پنجشش فیلم فروش داشته و سود خیلی خوبی هم کردهاند ولی بقیه فیلمها زیان دادهاند، منتها هر مدیری که میآید هر بخشی که میخواهد با آن پز بدهد را پررنگ میکند و بخشهای دیگر را نمیبیند. ربطی هم به دوره خاصی ندارد و در طول سالهای مختلف همه همین کار را کردهاند. چطور میشود در سینمایی که بالغ بر بیش از ۸۰درصد فیلمهایش به طور مطلق زیانده هستند به طور میانگین سالی ۶۰-۷۰ فیلم ساخته شود؟ این پولها از کجا و چگونه میآید؟ این وضعیت در پلتفرمها هم هست.»
این منتقد سینما با اشاره به اینکه گران شدن بلیت هیچ دردی از سینمای ایران دوا نمیکند، میگوید: «اصلاً همین فردا قیمت بلیت سینما دو برابر بشود و مخاطبان هم نصف شوند، باز شما فکر میکنید تأثیری در تولید سالانه فیلم دارد. چون آن پولهایی که وارد سینما میشود، اصلاً کاری به فروش ندارد. اگر میخواهیم سینما را به یک صنعت تبدیل کنیم، نباید فقط نگاهمان به فروش بلیت باشد. تا زمانی که اقتصاد شفاف نباشد و بخش خصوصی واقعی نداشته باشیم که با حساب و کتاب خرج کند، وضعیت اقتصاد کلی و اقتصاد سینمایمان همین است. اقتصاد سینما جزئی از اقتصاد کل است که نمیتواند راهش را از آن جدا کند.»
وقتی سود در اکران نیست!
شاهین ادامه میدهد: «اقتصاد سینما برشی بسیار نازک از اقتصاد کشور است. گردش مالی صنعت تصویری ما کلاً در سال به ۴ هزارمیلیارد تومان نمیرسد. این عدد در کل اقتصاد ما خیلی ناچیز است و ما با این میخواهیم مدعی صنعتی شدن بشویم، بعد همین پول از سرمایه کسانی میآیند که در بخشهای دولتی فعال هستند. از اوایل دهه ۸۰ این جمله در سینمای ایران معروف شد که سود در تولید است. این جمله یعنی فساد کامل در سینما. وقتی چنین جملهای در سینمای یک کشور مطرح میشود، یعنی مخاطب دیگر اهمیتی ندارد. در چنین سینمایی قیمت بلیت چه اهمیتی دارد؟»
این منتقد توضیح میدهد: «به لحاظ اقتصادی قیمت بلیت سینما پایین است ولی مگر قیمتگذاری در بقیه موارد درست است که حالا بگوییم بلیت سینما درست قیمتگذاری شده. مگر حقوق کارگر و کارمند درست تعیین شده است که بخواهیم قیمت سینما درست تعیین شود. در عرصه اقتصادی ما، هیچ تناسبی در هیچ بخشی وجود ندارد و سینما هم از همین وضعیت تبعیت میکند و دقیقاً به خاطر همین عامل هر سال بحث گران شدن بلیت سینما تا این اندازه چالشبرانگیز و حاشیهساز میشود. سینما تابعی از دهها متغیر است و تا وقتی متغیرها اصلاح نشود، این تابع وضعش همین است.»
پسرفت سینمای ایران در سالهای اخیر
بحث صادرات فیلم و محصولات فرهنگی به دیگر کشورها یکی دیگر از چالشهای سینمای ایران است. متأسفانه سینمای ایران در این بخش بسیار تنبل و ناکارآمد است و نمیتواند از طریق صادر کردن فیلم به درآمدهای ارزی برسد. امین در این باره میگوید: «این کار را چه کسی میخواهد انجام دهد؟ در نهایت بخش دولتی میخواهد چنین کاری را انجام بدهد که مطمئن باشید از سوی این بخش انجام نخواهد شد. بخش دولتی اصلاً نمیتواند این کار را بکند. بخش خصوصی باید این کار را انجام دهد، چون نگران داراییهایش است و برای گسترش آن تلاش میکند. در طول سالهای گذشته این همه فیلم فروش کرده و از کنار سینما کلی آدم پول درآوردهاند، حالا آیا این پولها خرج سینما شده است؟ باید بگویم نه و حداقل بالای ۷۰درصد از این پولها در خارج از سینما سرمایهگذاری شده است. خانه و زمین و ملک و املاک خریداری شده است و حتی خود سینماگرانی که از گیشه سود کردهاند هم میلی به سرمایهگذاری در سینما نداشتهاند.»
این فعال رسانه با اشاره به پسرفت فیلم و سریالسازی در طول سالهای اخیر، نکته مهم و تلخی را گوشزد میکند: «سابقه تاریخی سینمای ایران نشان میدهد ما امکان تولید بینالمللی فیلم داریم، اما برای آن برنامهای نداریم. زمانی که در کشورمان سریالهایی مثل امام علی (ع) و سربداران تولید میشد، کشورهای همسایه از ما درخواست داشتند در سریالسازی با آنها مشارکت و تجربیاتمان را به آنها منتقل کنیم. الان آنها برای سریالهایشان بازارهای گسترده بینالمللی پیدا کردهاند و ما پسرفت داشتهایم. سینمای ایران شاید به لحاظ تکنولوژی پیشرفت کرده باشد ولی به لحاظ سوژه، روایت، فن سینما، مهارتهای کارگردانی و حتی اقتصاد سینما پیشرفت نکرده است. در چنین شرایطی هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و این دور باطل هر ساله وجود خواهد داشت.»
source