Wp Header Logo 1296.png

جوان آنلاین: پس از پروژه ناموفق «ناپلئون» که در سال ۲۰۲۳ از سوی فیلمساز انگلیسی‌تبار جهان سینما، یعنی ریدلی اسکات ساخته شد و حتی شایعاتی پیرامون عمدی بودن ضعیف جلوه دادن شخصیت ناپلئون به وجود آمد، امسال فرانسوی‌ها برای احیای تمدن و تاریخ خود به سراغ زوج کارگردان فرانسوی رفتند تا شاید عرق و علاقه به وطن باعث شود محصولی بهتر، باورپذیرتر و تأثیرگذارتر تولید شود، اما نتیجه چیز دیگری شد و شاهد یک نسخه ضعیف از شاهکار ادبی نویسنده شهیر فرانسوی الکساندر دوما بودیم که بیش از هر چیز شکست اتاق فکر سینمای فرانسوی‌ها را نشان می‌دهد. 
فرانسوی‌ها در سال‌های اخیر به تبعیت از امریکایی‌ها و به‌طور خاص هالیوودی‌ها به سراغ اسطوره‌ها و تاریخ معاصر خود رفتند تا علاوه بر رونمایی از سوژه‌ها و شخصیت‌های جذاب ملی و میهنی، تاریخچه و تمدن خود را به رخ دیگر کشور‌ها و نسل‌های جدیدشان بکشند. «ناپلئون» محصول ۲۰۲۳ و «کنت مونت کریستو» محصول ۲۰۲۴ هر دو ادای دینی به دو شخصیت شهیر نظامی و ادبی تاریخ فرانسه است که در این فیلم صورت گرفته و با وجود اینکه نسخه‌های دیگری نیز از این آثار وجود داشته است، اما به صرف شاهکار بودن رمان الکساندر دوما و کاریزماتیک بودن ناپلئون در جهان واقعی، نسخه سینمایی آنها نیز کنجکاوی‌برانگیز و با مخاطب نسبتاً زیاد روبه‌رو شده است. 
مسئله فیلم‌هایی، چون «ناپلئون» و «کنت مونت کریستو»، اما فارغ از یک سوژه و تداعی یک شاهکار و شخصیت تاریخی ادبی است، موضوع بر سر پرداخت سینمایی و دراماتیزه کردن قصه‌ای است که به خودی خود کنجکاوی‌برانگیز است، اما این هنر سازندگان است که بتوانند قصه‌ای باورپذیر و شخصیت‌هایی همراه‌کننده خلق کنند که تماشاگر تا انتها دچار ملال نشود و پس از تماشا نیز از فکر و تأثیر فیلم بیرون نیاید. اتفاقی که در هیچ یک از این دو فیلم رخ نداده و هیچ کدام نتوانستند ادای دینی به صاحبان قصه و سوژه خود، یعنی الکساندردوما و ناپلئون کنند. اتفاق ویژه‌تری که در «کنت مونت کریستو» افتاده، اقتباس ادبی است، اتفاقی که در سال‌های اخیر به‌طور ویژه در سینمای جهان مرسوم شده، اما در سینمای ایران همچنان کمیتش می‌لنگد. در اسکار و مراسم سینمایی رسمی جایزه‌ای ویژه به آثار اقتباسی اختصاص دادند تا از ظرفیت‌های ادبیات در سینما استفاده و شاهکار‌های ادبی و مشاهیر ادبیات به نسل‌های جهان معرفی شود، اما مشکل فیلم‌هایی از جمله «کنت مونت کریستو» این است که در حد یک کپی‌کاری صرف از یک شاهکار بزرگ مانده و نتوانسته لحظات گیرا و تأثیرگذاری نشان تماشاگر بدهد. 
داستان یک خطی ادموند دانتس که با توطئه و در مراسم ازدواج با دختر مورد علاقه‌اش به زندان می‌افتد و در زندان به کمک یک راهب مسیحی نجات پیدا می‌کند و بعداً ثروتمند می‌شود، بیش از ۹۰ دقیقه از زمان فیلم «کنت مونت کریستو» را به خود اختصاص داده است. نیمه دوم فیلم نیز تا دقیقه ۱۸۰ صرف تم انتقام و قهرمان‌سازی از شخصیتی منفعل و اخته در فیلم می‌شود که نه تنها برای مخاطب جذاب نیست، بلکه کاملاً قابل پیش‌بینی از آب درآمده است. نتیجه آن این شده که قصه فیلم نه کشش سه ساعته تماشا را پیدا می‌کند و نه شخصیت سمپاتیکی در فیلم همراهی تماشاگر را برمی‌انگیزد. اتفاقات در اینگونه فیلم‌ها تعیین‌کننده هستند و سازندگان با تکیه بر اتفاقات عجیب و خاص (در اینجا رمان مشهور)، روایت را پیش می‌برند و کشش دراماتیک و همراه‌کنندگی کاراکتر‌ها به هیچ وجه باعث جذب تماشاگر نمی‌شود، تا‌جایی‌که در فیلم بعید است پس از تماشا نام کوچک هیچ یک از شخصیت‌ها حتی ادموند دانتس که قصه از ابتدا و در طول ۱۸۰ دقیقه بر پایه آن طراحی شده به یاد مخاطب مانده باشد.

source