۱۳:۲۷ – ۲۶ دی ۱۴۰۳
«کیمیا» داستانی امیدبخش و هراس آلود دارد، داستانی که هر چند مروری بر زندگی یک دختر ۲۰ ساله است، اما محدود به کیمیا نیست و بارها شنیده میشود.
کارگردان فیلم، زهره احمدزاده به سراغ دختری که در روستای کوچکی میزیسته رفته است. دختری که از کودکی طعم تلخ ترس و اضطراب را تجربه کرده و خشونت خانگی تحمیل شده او را دوبار به سمت خودکشی کشانده است.
ارتباط دهی فضا به داستان
کارگردان کادرهای خود را منظم و مرتبط با موضوع انتخاب میکند. در جاهایی که کیمیا از داستان زندگی خود میگوید طبیعت، خانه و محل زندگی او با نگاهی به گذر از مشکلات و رسیدن به وضعیتی که امید بخش است، انتخاب شده است.
کیمیا از کودکی تا ۲۰ سالگی خود را به با ذکر جزئیات از حوادث تشریح میکند. ما میشنویم که او صدمات متعددی را تجربه کرده است. متحمل خشونت خانگی شده است و با تصمیمات دیگران مجبور به تغییر انتخابهای خود شده است.
احمد زاده زیست بوم کیمیا را از طریق حرف زدن با آدمها انعکاس میدهد. پای صحبتهای زنانی که در پیرامون کیمیا تاثیرات جدی بر زندگی او داشتهاند مینشیند و دوربین را مقابل شخصیت مینشاند تا به سوالات هدفمند او پاسخ دهند.
کارگردان میداند دنبال چیست. نه سیاه نمایی میکند نه صحنههای تاریک و خفگانآوری را ایجاد میکند. آنچه هست را مطرح میکند. تلخی آنجاست که حقیقت خوفناک است.
پای صحبتهای نسل زد
بر خلاف بسیاری از دختران ۲۰ سالهای که در انواع بزک و آرایش، گوشی همراه و تبلت، دیدار با دوستان در کافی شاپها و رفتن به مهمانیها روزگار میگذرانند، کیمیا دختری است که فقط برای بودن، حتی با پدر و مادر به مقابله برخواسته است.
به یاد دارد که برای کارنامه با نمره ۱۸ تا حد مرگ کتک خورده است و به یاد دارد که در ازدواج ناموفق خود نیز خشونت را متحمل شده است. بارها به بن بست رسیده است و بارها به خودکشی فکر کرده است و حتی دوبار خودکشی کرده است.
کارگردان پای صحبتهای نسل زدی که در روستاها و شهرهای کوچک زیر چرخ باورهای غلط استخوان خرد میکنند، نشسته است. نسل زد همگی گیمرها و چهرههای با آرایش و عملهای زیبایی نیست. هنوز هستند دخترانی که متحمل انواع خشونت فیزیکی و روانی هستند و شنیده نمیشوند.
کارگردان در این مستند میخواهد صدای در نطفه خفه شده را به گوش عموم مردم برساند و اینکه اینجا حال دخترکانی بد است. تلخ میزیند و از آدمها بریدهاند.
امید داشته باش
کیمیا بعد از یک ازدواج ناموفق، بارداری، زایمان و تحمل سختیهای متعدد در نهایت خودش را به یکی از آرزوهایش میرساند. قبولی در رشته پزشکی. معتقد است به جای التماس به آدمها باید به خدا التماس کرد و تلاش کرد خود را نجات داد.
امروز کیمیا آینده را برای خود تصویر میکند و میگوید هر روز زندگی، یک معجزه است. دلش همچنان از روزهای گذشته میگیرد، اما احمد زاده وقتی زندگی این روزهای شخصیت اصلی داستان خود را نشان میدهد، امید در دل مخاطب فیلم هم زنده میشود.
داستان کیمیا یک مثال است. مثالی که به تماشای آن بیشتر از جوانان باید بزرگترها بنشینند.
«کیمیا» یکی از فیلمهای حاضر در جشنواره فجر سال جاری است. ۱۱ مستند در بخش رقابتی این دوره روی پرده خواهند رفت.
منبع: خبرگزاری پانا
source