تصویر پدر در سینمای مستند ایران، متاثر از ماهیت سینمای مستند، واقعی و برگرفته از واقعیت جامعه امروز و نقش بنیادین و تاریخی پدر در فرهنگ و نهاد خانواده ایرانی است.
تصویر پدر در سینمای داستانی و سریالهای تلویزیونی ایران، فراوان است. از مهمترین آنها که با «پدر سالار» (اکبر خواجویی) در ذهن مانده تا «حوض نقاشی» (مازیار میری) که پدری متفاوت با یک نوع خاص از بیماری را به نمایش میگذاشت. مجید مجیدی در «پدر» و «بچههای آسمان» دو تصویر متفاوت از پدر ایرانی تصویر کرده، و ابراهیم حاتمیکیا در «بوی پیرهن یوسف» به پدران شهید ادای دین کرده است. در سینمای مستند ایران، این ادای دین، یا تصویر کردن وضعیت پدر در خانواده ایرانی، طور دیگری رقم خورده است. در هجدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» چند تصویر متفاوت از پدر ایرانی دیدیم که متاثرکننده، درگیرکننده و به یادماندنی هستند.
پدر به مثابه هویت
در مستند «تورگی» ساخته توفیق حیدری، شخصیت اصلی پسر جوانی است که به دنبال هویت گمشده خود میگردد. پدرش معتاد بوده و سالها پیش خانواده را رها کرده، توفیق دنبال نشانی از پدر به حاشیه شهر میرود و او را در میان زبالهها، تکیده و رنجور پیدا میکند. عشق توفیق به پدر، رابطه معکوس و جذابی را به تصویر کشیده. پسری که پناه پدر است و میکوشد او را احیا کند. در نهایت قهرمان این قصه واقعی، توفیق است که پدرش را نجات میدهد. اقبالی که به «تورگی» شد، نشان میدهد مخاطب این تصویر عاطفی و روشن از رابطه پدر و پسری را دوست دارد و تشنه تماشای چنین قصه پرفراز و فرودی است. «تورگی» را محمد کارت تهیه کرده و فیلم محصول مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است.
پدر به مثابه تکیهگاه
در «آسانسور» به کارگردانی جواد رزاقیزاده شخصیت اصلی یک پدر در فراق فرزند است، محمد شخصیت اصلی فیلم، مردی آرام است که به دلیل اعتیاد خانوادهاش را از دست داده، چالش اصلی او بازیابی جایگاه از دست رفته پدر در خانواده است، نکتهای که در طول این مستند به عنوان یک عنصر محرک، محمد را به تکاپو وا میدارد. فصل دیدار محمد با پسرش، پس از سالها دوری، تاثیرگذار و اشکانگیز است. وجه مشترک «آسانسور» و «تورگی» توجه به معضل اعتیاد و تاثیر آن بر ویرانی خانوادههاست. هر دو فیلم اعتیاد را عاملی برای فروپاشی جایگاه پدر در خانواده میدانند. «آسانسور» هم از مستندهای پربیننده هجدهمین جشنواره «سینماحقیقت» بود که به تهیهکنندگی محمد کارت ساخته شده است.
پدر غایب
در «کابین» به کارگردانی یاسر خیر، پدر غایب است، خاطرهای دور و گمشده که فقدانش را مانلی (شخصیت اصلی دختر) در مردی جوان جستجو میکند و شکست میخورد. فیلم یک مستند اجتماعی تکان دهنده درباره روابط امروزی و مسائلی است که جامعه با آن دست و پنجه نرم میکند، فیلمی هشدار دهنده که از شکاف بین نسلی و ویرانی خانوادهها حکایت دارد. در نبود یک خانواده منسجم و تکیه گاه هر دو شخصیت اصلی فیلم، دختر و پسر، آشفته و مضطربند. پدر در این مستند ستایش شده، بخشی از بحران شخصیتی دو جوان فیلم است، دو جوان که در جستجوی خوشبختی و معنای زندگی هستند. «کابین» تولید مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است.
پدر قهرمان
آنچه نیما مهدیان در «یک وجب خاک» به تصویر میکشد، نقد جامعه مردسالار است، شخصیت اصلی فیلم زنی جوان با گذشتهای سخت است. زنی که پدری شهید دارد، «یک وجب خاک» با احترام به خانواده شهدا، و مهمتر از آن، با درک رابطه معنوی فرزند شهید و پدرش، فصلی تازه مقابل چشمان مخاطب میگشاید. پدر در «یک وجب خاک» پناهگاهی است که شخصیت اصلی و دخترش از آن بی بهرهاند. در پایان فیلم، دختر نوجوان، مهمترین چیزهای زندگی خود و مادرش را به نقطهای امن میبرد. تصویر پدربزرگ شهیدش در قاب یکی از این یادگارهاست. «یک وجب خاک» تولید مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است.
در مستند «پدر» ساخته حسین همایونفر، پدری سالخورده که در قلب خانواده ای صمیمی در روستا زندگی میکند، موضوع اصلی فیلم است، پدری سالمند که با بیماری پیشرونده آلزایمر روبروست، فیلم اما فقط درباره این پیرمرد دوست داشتنی و خانوادهاش نیست. فیلم درباره مهر پدر شهیدی است که حتی در روزهای نسیان، درد فرزندانش را از یاد نبرده است.
پدر حامی
«کولانداز» ساخته مرتضی جذاب در دل یک درام ورزشی به حمایت خانواده و در راس آن، پدر از خانواده و پسر کشتی گیر نوجوانش میپردازد. پدری که پناهگاه و نقطه امن و عامل پیشرفت است. «کول انداز» در کنار نمایش چالش ها و مشکلات، به این موضوع اشاره دارد که در یک خانواده گرم و مستحکم، مشکلات بهتر، سریع تر و آرامتر حل می شوند. اگر اغلب آثار مستند نمایش داده شده در جشنواره «سینماحقیقت» بر وجه اجتماعی و پیامدهای آن اشاره دارد، مرتضی جذاب در «کولانداز» به نقش حمایتگری پدر اشاره داشته و این سیما را تقویت کرده است.
انتهای پیام/
source