Wp Header Logo 1875.png

سفر بر مدار کاروان هزاره شعر و ادب پارسی، در کنار هم‌نشینی و همدلی با گنجینه‌های سترگ شاعران، ادیبان و عرفای ایران‌زمین؛ در مقام غور و تفحص، گاه داشته‌ها و آورده‌هایی را با خود در سیر تطور و تحول تاریخ بازتاب می‌دهد که حتی جامعه پژوهشگران، محققان و اندیشه‌ورزان حوزه ادبیت شعر و ادب فارسی را نیز به حیرت وامی‌دارد.

آنچنان که تا پیش ‌از این تصور می‌شد در سیر و رصد آثار منظوم ادبیات فارسی با محوریت ادبیات دینی و شیعی از معدود آثار به ‌یادگارمانده در این قافله هزارساله به «خاوران‌نامه» سروده «ابن ‌حسام» در قرن نهم برمی‌خوریم، چیزی قریب به دو دهه پیش استاد شفیعی‌کدکنی در مقاله‌ای به معرفی منظومه‌ای پرداخت که هم‌نشین و همسایه شاهنامه‌ فردوسی چه در بهره بردن از زبان حماسی؛ چه روایت در قالب مثنوی و چه از نظر تاریخی به فاصله هشت دهه بعد اثر جاودانه حکیم طوس سرایش شده ‌است.

کشف منظومه «علی‌نامه» بسیاری از پژوهشگران و محققان حوزه ادبیات را بر آن داشت که وقتی صبغه و سابقه ادبیات دینی که تا پیش‌ از این به «خاوران‌نامه» و قرن نهم بازمی‌گشت حال ردپایی چهار قرن عقب‌تر از آن یعنی در قرن پنجم و «علی نامه» را نمایندگی می‌کند؛ به قطع و یقین سیر نگاه دل‌دادگی شاعران؛ عارفان و ادبای ایران‌زمین به حوزه ادبیات دینی آنهم با نگاه شیعی نمی‌تواند بدون توجه به سیر تحولات تاریخی، نضج و گسترش فرهنگ تشیع میان مردمان ایران‌زمین که به گواه «علی‌نامه» حداقل قدمتی هزار ساله دارد -نه آنکه آن را تنها بر مدار حکومت صفوی بخوانیم و بدانیم- مورد سنجش قرار گیرد.

همه اینها بهانه‌ای شد تا به واسطه اثر سترگ «علی‌نامه» در سالروز میلاد باسعادت میلاد امیر بیان؛ شیر ژیان؛ مولای متقیان؛ حضرت علی(ع) در سیزدهمین روز و شب ماه رجب با دکتر رضا بیات یکی از مصححان این اثر به گفت‌وگو بنشینیم.

آنچه بهانه این گفت‌وگوست به قول استاد شفیعی‌کدکنی جنس نگاه و معرفی است که وی ابتدا در حوزه کار پژوهشی و دو دیگر، تذکاری که در غفلت اهل تدقیق در حوزه جنس ادبیت ادبیات فارسی، خاصه آنچه که شانه می‌زند به پهلوی ادبیات دینی و شیعی که برای نخستین بار در غالب کار پژوهشی در سال 1379 این دغدغه و نگاه را در مقاله‌ای 70 صفحه‌ای قلمی کرد. وی درآن مقاله نگاهی داشت به «علی‌نامه»؛ مجلدی که خود سروده‌ای در قالب مثنوی و اثری که هشت دهه بعد شاهنامه فردوسی سروده شده است. نگاه پژوهشگران حوزه ادبیات خاصه آثار منظوم به آنچه که در ساحت ادبیات دینی و سرایش منظومه‌های دینی تعریف می‌شود و شیعی می‌خوانیم. آنچه که تا پیش‌از پی بردن به وجود مجلدی به ‌نام «علی‌نامه» عقبه منظومه‌های دینی و شیعی را به «خاوران‌نامه» سروده «ابن ‌حسام» در قرن نهم هجری بازمی‌گرداند و حال کشف، پیدایش، آشنایی و تسلط محققان حوزه ادبیات دینی بر «علی‌نامه» در قالب کارهای پژوهشی، صبغه و سابقه سرایش آثار منظومه دینی و شیعی را به چهار قرن قبل یعنی به قرن پنجم هجری بازگرداند و گستره آن را در قالب قریب به هزار سال تطور و تحول قافله شعر و ادبیات فارسی بر ساحت و شانه‌های نگاه منظوم و شاعرانه ادیبان فارسی‌زبان در قامت شعر دینی و شیعه گستراند.

هنوز آماده نیست//// «علی‌نامه» سند تشیع هزار ساله ایرانیان است/ دینداری مردم و موج‌سواری صفویه+ فیلم

«علی‌نامه» توسط شاعری «ربیع»‌ نام سروده شده که چندان رد و نشانی از او به ‌سبب شیعه‌ستیزی غزنویان در دست نیست؛ جز نام سراینده این اثر و تاریخ سرایش «علی‌نامه» در 420 هجری قمری و اطلاعاتی خرد و کوچک تا همین حد، چیزی بیشتر از این از ربیع در دست نیست.

در نهایت «علی‌نامه» با تلاش و کوشش استاد شفیعی‌کدکنی و امیدسالار؛ با تدقیق، مقدمه و کار پژوهشی رضا بیات و ابوالفضل غلامی سال 1388 با اتکا به سندیت اصلی نسخه خطی این اثر که در موزه قونیه ترکیه وجود دارد و میکروفیلمی که از آن تهیه شده بود و به دست پژوهشگران نامبرده رسید سرانجام رنگ انتشار و نشر به خود دید.

سال 1390 استاد علی موسوی‌گرمارودی از این منظومه بیش ‌از 11000 بیت، دست به به‌گزینی ابیات آن زدند و 4234 بیت از این اثر را در قالب مجددی مختصرتر به زیور طبع آراستند.

این گذار و گذر مسیر گردش نسخه «علی‌نامه» از زمان نخستین انتشار آن تا به امروز ادامه داشت تا آنکه 23 دی امسال به بهانه چاپ سوم این منظومه حماسیِ دینی و شیعی مراسم رونمایی، نقد و بررسی این اثر توسط انتشارات میراث مکتوب به عنوان ناشر این اثر برگزار شد.

آنچنانکه در بالا ذکرش رفت، رضا بیات یکی از افرادی بود که در مسیر پژوهش، انتشار و رسیدن این اثر به دست ما دستی گرم داشته و همین بهانه در کنار قرار گرفتن در سالروز میلاد پُر جشن و سرور و فیروزان امیر بیان، شیر ژیان، مولای متقیان حضرت علی(ع) با دعوت از او و میزبانی در خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) به گفت‌وگویی مبسوط، عمیق و دقیق درباره این اثر و به بهانه «علی‌نامه» رصد ردپای تاریخ ادبیت ادبیات شیعه در سیر تحول و تطور تاریخ و قدمت هزاره شعر فارسی و این گونه ادبی نشستیم که حاصل در ادامه مهمان چشمان شما می‌شود.

ایکنا –  جناب بیات در قالب مقدمه این گفت‌وگو، شمایلی کلی برای آشنایی عموم مخاطبان نسبت‌ به مجلد «علی‌نامه»، صبغه و سابقه آن را بیان کردم. اما معرفی متن و بطن چنین اثری؛ همچنین عقبه تاریخی؛ جنس تأثیرگذاری این اثر در حوزه ادبیات فارسی، شاخه منظوم این ادبیات با تمرکز بر شعر آیینی، دینی و شیعی می‌تواند حُسن طلیعه‌ای برای آغاز این گفت‌وگوی باشد که بیان و ورود به این مهم را از زبان و روایت شما مطالبه می‌کنم.

پژوهشگران و محققان ادبیات فارسی زمانی این احساس و تفکر را داشتند که منظومه‌سرایی به ‌معنای مثنوی‌های بلند داستانی چیزی مانند «شاهنامه» یا «لیلی و مجنون» است. این نگاه در مواجهه با منظومه شیعی با توجه به آثار در دسترس بر این نمط استوار بود که اولین منظومه شیعی به «خاوران‌نامه» در قرن نهم به سرایش نگارش ابن حسام برمی‌گردد. منظومه‌ای که در قامت کیفیت‌سنجی، اثری درخور شناخته نمی‌شود. به ‌سبب آنکه داستان‌هایش بیشتر رنگ‌وبوی تخیلی داشت و این‌گونه به‌نظر می‌رسید که تنها تشابه اسمی میان قهرمانان اثر به ‌نام علی با مولای متقیان(ع) وجود دارد. وقتی «علی‌نامه» پیدا شد همه بسیار تعجب کردند. این میزان تعجب تا جایی است که مقاله آقای شفیعی کدکنی آغازش با این جمله است که «تا زمانی که شما به چشم نبینید باور نمی‌کنید!»

پیدا شدن «علی‌نامه» در نگاه نخست و کلان، امری باورنکردنی بود. اثری که در آغاز قرن پنجم سروده شده است آن هم موید این است که در آن عهد و زمانه فردی بوده که در 11200 بیت جنگ جمل و صفین را با نگاه تاریخی به نظم درآورده است. منظور از نگاه تاریخی یعنی فردی که منابع تاریخی را خوانده، آنها را  منظوم کرده و سهمی بسیار کوچک و ناچیز افزودنی به آن منابع تاریخی و روایت‌ها داشته؛ اما محتوا، بستر و استناد رایت منظوم او متقن و مستند به بطن و متن تاریخ است.

او (ربیع؛ سراینده علی‌نامه) در این اثر مکرر ارجاع تاریخی می‌دهد. راوی ذکر می‌کند. از همین روست که پیدا شدن «علی‌نامه» اتفاقی بسیار شگرف و بزرگ بود. در مواجهه با این اثر همه تعجب کرده بودند که چطور ممکن است در آن دوره چنین اثری به وجود آید.

سال 1379 که برای اولین‌بار آقای شفیعی‌کدکنی مقاله‌ای آن‌چنان که شما در مقدمه اشاره کردید در حدود 70 صفحه با محوریت «علی‌نامه» نوشت، مصادف با دوره و ایامی بود که من دانشجو بودم. درست سال بعد از آن یعنی 1380 در مقام دانشجوی کارشناسی ارشد ادامه تحصیلات خود را پی گرفتم. بلافاصله که وارد مقطع کارشناسی ارشد شدم برای موضوع پایان‌نامه، «علی‌نامه» را انتخاب کردم و گفتم که می‌خواهم روی این اثر کار کنم. خوشبختانه پیشنهاد من پذیرفته شد و کار پژوهشی روی آن آغاز، در ادامه با لطف و عنایت خدا این اثر به چاپ رسید.

زمانی ‌که کتاب به چاپ رسید، دانشجوی دوره دکترا بودم. استادها رویکردشان بعد از چاپ این اثر نسبت ‌به «علی‌نامه» آن بود که این منظومه را ما ندیدیم و به من می‌گفتند آیا نسخه‌ای از آن را برای ما بیاورید تا ردیه‌ای درباره آن بنویسم! یعنی پیش‌فرض ذهنی حتی میان استادهای ادبیات ما این بود که چنین چیزی نمی‌تواند وجود داشته باشد؛ دروغ است! و برای آنها بسیار عجیب بود. به همین سبب ندیده می‌گفتند که اثر را بیاور تا ردیه‌ای بنویسم! چرا این اتفاق می‌افتاد؟ چون از اساس و بنیان از وجود ادبیات شیعی تا آن زمان آگاهی، حتی در محیط‌های دانشگاهی و نخبگانی ما وجود نداشت.

آنچه که ما در دانشگاه‌های ادبیات می‌آموزیم، ادبیات سنتی ایران تا قرن هفت و هشت هجری است و اغلب این نگاه آموزشی به شکل جدی تا حافظ پیش می‌آید. بُعد معنوی ادبیات ما نیز فقط و فقط ادبیات عرفانی است. یعنی ادبیات دینی و ادبیات شیعی در محیط‌های آموزشی دانشگاهی ما به کل ناشناخته است! حتی برای دانش‌آموختگان رشته ادبیات نیز مسئله ناشناخته بودن ادبیات دینی و شیعی فارسی جاری بود!

هنوز آماده نیست//// «علی‌نامه» سند تشیع هزار ساله ایرانیان است/ دینداری مردم و موج‌سواری صفویه+ فیلم

همه این مولفه‌ها دست‌به‌دست یکدیگر داد و سوال بزرگی را در ذهن من ایجاد کرد که اصلاً این اثر چیست؟ مگر می‌شود که هیچ جریانی در کار نباشد و ناگهان ما با منظومه‌ای بیش ‌از 11000 بیت با رویکرد شیعی با محوریت امام اول شیعیان در تاریخ ادبیات کشورمان مواجه باشیم. همین پرسش کلان به مبنایی برای کار تحقیقی و پژوهشی من بدل شد. باز هم خدا را شاکرم که در همان گام‌های اول حامی مالی پیدا شد که کار حمایتی ما را در حوزه روند پژوهشی یاری دهد. من با اتکا به آن حامی مالی، گروهی متشکل از 20 الی 30 نفر دانشجوی دوره دکترا و استادهای عرصه ادبیات را گردهم آوردم تا پیرامون این اثر کار کنیم. خروجی آن نگاه و این گام‌ها انتشار حجم بالایی از مقاله‌ها، پایان‌نامه‌ها و کتاب‌ها در اینباره بود؛ تا به امروز بالغ بر 20 عنوان پایان‌نامه تنها با محوریت «علی‌نامه» در دانشگاه‌های ادبیات ما کار شده ‌است. حجم آثاری که با محوریت این اثر کشف شده و نسخه‌های خطی که تصحیح شده بسیار زیاد است. به قول آن مَثَلِ معروف در مسیر کار پژوهشی توجه خود را به رصد رگه‌های طلا که در معدن بزرگ ادبیات فارسی وجود داشته معطوف کردیم. در قامت همین پژوهش‌ها به این مهم پی بردیم که این رگه از رگه‌های بسیار جدی در معدن ادبیات ایران به شمار می‌رود. استمرار آن نگاه پژوهشی به تحقیق انبوهی از ابیات در این اثر؛ انبوهی از حرف‌ها، سخن‌ها و نکته‌ها با محوریت «علی‌نامه» در همین اثر منتج شد که هر یک قابلیت تدقیق، پژوهش، کشف و شهود دارد.

حاصل تمام این مداقه و پژوهش‌های یکسره از آن سال تا به امروز در این قریب به 24 سال به این نتیجه ختم شده ‌است که می‌توانیم با قدرت بگوییم منظومه «علی‌نامه» به ‌عنوان اثری استثنائی در تاریخ ادبیات دینی و شیعی ایران به شمار نمی‌رود! به بیان ساده‌تر «علی‌نامه» بخشی از یک خط روند با محوریت آثار دینی و شیعی در تاریخ ادبیات کشورمان به شمار می‌رود. خط روندی که رویکرد عموم مردم ایران نسبت‌ به اهل‌بیت(ع) را بازتاب می‌دهد.

اگر نگاهی عمیق و مبتنی بر تاریخ کشورمان داشته باشیم درمی‌یابیم که گروهی از مردم ما شیعه هستند. گروهی به‌نسبت شیعه هستند. یعنی میان تنوع نگرش دینی و تاریخی الگوهای مختلفی در دینداری مردمان سرزمین خود داریم. در این الگو عده‌ای می‌گویند «ما خلیفه اول و دوم را قبول داریم، خلیفه سوم را قبول نداریم علی(ع) را قبول داریم»؛ گروهی داریم که می‌گویند «سه خلیفه را قبول داریم، علی(ع) را برتری می‌دهیم»؛ گروهی دیگر می‌گویند «سه خلیفه خطا کرده‌اند اما احترام آنها محفوظ، علی استحقاق و اولویت داشته»؛ با همین الگو می‌توان گفت سطوح و مدل‌های مختلفی از باورهای دینی میان مردم کشور ما وجود دارد و این روند تا جایی ادامه دارد که مردمان ایران‌زمبن به شکل کامل دوازده امامی می‌شوند، دوازده امام را فریاد می‌زنند، نام آنها را در آثارشان می‌آورند و به آنها توسل می‌کند.

متناسب با این الگو، وقتی جریان تحول و تطور شعر فارسی را نگاه می‌کنید، آن را معرکه جدل‌های کلامی می‌بینید. انواع و اقسام استدلال بر برتری اهل‌بیت(ع) در آن جاری است. این روند به‌ مرور حرکت خود را به سمت جلو ادامه می‌دهد تا به نقطه‌ای می‌رسد که عرفا اگر می‌خواهند در سلسله عرفانی خود قطب باشند باید «سید» باشند و برای خود نسب سادات پیدا کنند! «نعمت‌الله ولی» می‌شود سیدنعمت‌الله ولی؛ «شاه داعی شیرازی» می‌گوید من سید هستم و به ‌همین ترتیب دیگران! در نهایت استمرار این روند به نقطه‌ای می‌رسیم که اهل سنت آن روزگار دوازده امام را می‌پذیرند؛ امام غایب را قبول دارند؛ مدح می‌کنند اما در عین ‌حال می‌گویند ما سنی هستیم!

حال در چنین جوی فردی پیدا می‌شود و می‌گوید می‌خواهد مذهب تشیع را رسمیت دهم، آن را فراگیر کنم؛ او همان شاه اسماعیل صفوی است. یعنی شاه اسماعیل صفوی از دید من آدمی است که جو زمانه خود را خوب می‌شناخته و بر این جو، موج‌سواری کرده ‌است.

بسیار جالب است این را بگویم و بدانید که مادر شاه اسماعیل، مسیحی است؛ پدرش، سنی است و خودش گفته که من شیعه هستم! وقتی این نشانه‌ها را کنار یکدیگر بگذاریم به اعتقاد من آن ادعا و داعیه شاه اسماعیل برای رسمی کردن مذهب شیعه در ایران موج‌سواری بر جو زمانه حاضر است. چرا که فرهنگ شیعه میان مردمان سرزمین ایران در آن زمانه چنان گسترش پیدا کرده بود که او را نسبت‌ به تأکید مذهب کشور و بدل کردن آن به شیعه با رویکرد فراگیری مجاب کرده بود.

به ‌لحاظ اعتقادی، شاه اسماعیل در آن دایره شیعه‌ای که امروز ما از آن تعریف داریم قرار نمی‌گیرد. از شاه طهماسب به بعد آن شیعه امروزی شکل می‌گیرد. این فضایی است که ما در ادبیات می‌توانیم به‌وضوح آن را رصد کنیم. ادبیات در این مسیر تاثیر بسیار بالایی در گسترش تشیع و دوستی اهل‌بیت(ع) داشته است.

آنچه روایت کردم کلیت روند ماجرایی بود که ما در مسیر پژوهش و رصد آن رد رگه طلا ادبیات شیعی و دینی در معدن ادبیات ایران با آن مواجه شدیم و خدا را شاکرم که از همان نخستین روزهای پا گذاشتن به دوره دانشجویی کارشناسی ارشد تا به امروز یعنی قریب به 24، 25 سالی که آن را سپری کردم در همین حوزه مانده و مشغول فعالیت هستم. طی همین بازه زمانی منظومه‌های مختلف و متعددی تصحیح و چاپ شده است. دیوان‌های مختلفی پیدا، منتشر و شرح شده است. مقاله‌های متعددی نوشته شده و خدا را شکر، رزق ما این بود که در این عرصه باشیم.

هنوز آماده نیست//// «علی‌نامه» سند تشیع هزار ساله ایرانیان است/ دینداری مردم و موج‌سواری صفویه+ فیلم

ایکنا – جناب بیات چون نخستین جملات شما در این گفت‌وگو ارجاع به مقدمه استاد شفیعی‌کدکنی در مقاله‌ای بود که 1379 درباره «علی‌نامه» نوشتند و اشاره داشتند که تا این منظومه و اثر حماسی دینی و  شیعی نبینید باور نمی‌کنید؛ حال از این مقدمه وام می‌گیرم و برای ورود به گفت‌وگوی تخصصی نقبی می‌زنم به جنس و دامنه محور ثابتی به ‌نام ادبیات حماسی که بر پایه افسانه یا اسوه خلق می‌شود و از دو نگرش با شما سخن می‌گویم. نخست آنکه می‌دانیم شاهنامه فردوسی کتاب بالینی ربیع بوده. انتخاب قالب مثنوی، سرودن حماسه و ارجاعات متعدی که ربیع در «علی‌نامه» به شاهنامه می‌دهد گواه این مدا است؛ اما با همین نگرش شاهد نقد ربیع نسبت به فردوسی هستیم که خطاب به او می‌گوید تو به عنوان یک مسلمان -از زاویه دید او شیعه- چرا سراغ افسانه‌ها رفته‌ای و از اسوه‌هایی چون حضرت علی(ع) و نبی مکرم اسلام(ص) سخن نگفته‌ای! صورت دوم پرسشم به این مهم باز می‌گردد که از آنجا که فاصله سرودن شاهنامه و «علی‌نامه» تنها 80 سال است از زاویه دید شما مهمترین تأثیری که «علی‌نامه» بر ادبیات بعد از خود داشته چه بوده؟ شما پیشتر به این اشاره داشتید که در قالب تحقیق بیش ‌از دو دهه اخیر بر محور «علی‌نامه» مشخص شد که ما در تاریخ ادبیات ایران سنتی به ‌نام «سنت ادبیات دینی» داشتیم که بنا به دلایلی یا به دست ما نرسیده یا آنگونه که شایسته انجام کار پژوهشی بوده تا این لحظه چنین اقدامی انجام نشده است تا به واسطه آن دانش و اشراف عموم مردم نه ‌فقط جامعه نخبگانی نسبت ‌به وجود این گنجینه عظیم در تاریخ هزاره شعر فارسی افزایش پیدا کند. امروز این مسئله امری بدیهی است که ادبیات دینی ما به گونه‌ای نبود که ناگهان فردی به ‌نام «ربیع» و «علی‌نامه» ‌او پیدا شود و اطراف او خالی و تهی باشد. با این نگاه روایت شما را جویا می‌شوم؟

برای پاسخ به این پرسش شما ابتدا باید این مقدمه را بگویم که گفتمان‌های فرهنگی به‌ شدت تحت تأثیر گفتمان‌های سیاسی ساخته می‌شوند. فرهنگ معمولاً زیرمجموعه سیاست است. یعنی اهل سیاست حرف‌هایی می‌زنند و حال فرهنگ و اهالی آن در مسیر ادامه و تأیید آن گام برمی‌دارد و یا در تقابل آن قرار می‌گیرند. این همان شکل‌گیری روند گفتمان غالب هر جامعه‌ای است.

ایران در طول تاریخ کهن خود 200 سال زیرمجموعه اعرابی بود که فارسی و ایرانی را به رسمیت نمی‌شناختند. آرام‌آرام حکومت‌های نیمه مستقل ایرانی در تقابل با این نگرش شکل گرفت. «طاهریان» و «صفاریان» در این ‌میان چندان حکومت‌های قدرتمندی به ‌لحاظ فرهنگی نبودند تا آنکه شاهد شکل‌گیری حکومت «سامانیان» به ‌عنوان حکومتی جدی چه در قالب رفتار سیاسی و چه گفتمان فرهنگی با محوریت حکومت ایرانی و متکی بر زبان فارسی هستیم.

دغدغه مهم سامانیان این بود که ایران 200، 300 سال تحقیرشده را احیا کنند. بنابراین به ‌شدت تلاش می‌کنند فرهنگ ایرانی، آداب‌ورسوم ایرانی را به یاد مردم بیاورند و آن را احیا کنند. در این سال‌هاست که شاهنامه شکل می‌گیرد. پس آفرینش شاهنامه در چنین فضایی امری طبیعی است.

از سوی دیگر نباید فراموش کنیم که در کل ادوار و تاریخ حاکمیت و حکومت‌داری؛ سامانیان، غزنویان و سلجوقیان ادعای شدید مذهبی بودن داشتند و به شکل کلان شالوده هر کاری که می‌خواهند انجام دهند را با مذهب درمی‌آمیزند. درست مثل شرایط امروزین ما. همین امروز وقتی من و شما با همدیگر سلام‌وعلیک می‌کنیم؛ خود سلام یک واژه مذهبی است. نوع حرف زدن ما، تبریک گفتن اعیاد مذهبی به هم و تمام گفتمان ما در فضای مذهب است که شکل و رنگ‌وبو می‌گیرد. در دوره سامانیان نیز ماجراها بر هر مدار استوار است. سامانیان توجه ویژه‌ای به بازسازی ایران با تمام هویت آن دارند پس دراین مسیر از یک سو شاهنامه و ایران باستان را حمایت می‌کنند و از آن‌سوی دیگر قرآن را به فارسی ترجمه و جریان نهضت ترجمه و تفسیر قرآن را راه‌اندازی می‌کنند. یعنی به فکر گسترش دین برای ایرانیان نیز بودند و درعین‌حال ایرانی بودن را نیز گسترش می‌دهند.

هنوز آماده نیست//// «علی‌نامه» سند تشیع هزار ساله ایرانیان است/ دینداری مردم و موج‌سواری صفویه+ فیلم

این حکومت مدتی بر دوام، استمرار و حرکت خود ادامه می‌دهد و شاهنامه در بستر این نگاه حکومتی با مؤلفه‌هایی که اشاره کردم متولد می‌شود. زمان تولد شاهنامه همسو با اواخر دوره سامانیان است. بعد از آنها غزنویان روی کار می‌آیند. می‌دانیم که غزنویان هیچ دغدغه ایرانی ندارند چون از اساس ایرانی نیستند؛ افرادی از اهالی زردپوستان آسیای مرکزی هستند.

حال غزنویان با روی کار آمدن و به دست گرفتن قدرت می‌خواهند بر ایرانیانی حکومت کنند که زبان فارسی میان مردم جا افتاده؛ پس این مهم را می‌پذیرند که از این زبان استفاده کنند و می‌گویند «اگر فارسی بلدید صحبت کنید؛ بیایید و ما را مدح کنید.»؛از این زمان شاهد شکل‌گیری مهم‌ترین دستگاه مدح سلطان در آن دوران هستیم. به عنوان مثال می‌گویند «محمود غزنوی» 400 شاعر مداح داشته که کار شبانه‌روزی آنها این بوده که در مدح او حرف بزنند، سخن و شعر بگویند.

در این دوره (غزنویان) دیگر ملیت و فرهنگ پایمال شده ‌است و فقط عظمت سلطان موضوعیت دارد. یکی از عوامل بیان عظمت سلطان آن است که تنها بگوییم این سلطان مذهبی است. اما در بطن و خفا مذهب برای او موضوعیت مستقل ندارد و در خلوت خود قرار نیست فردی دیندار باشد. گزارش‌های وحشتناکی از رفتارهای بسیار نامربوط و دور از دین این جماعت داریم که آشکار و علنی آنها را انجام می‌دهند! ولی باید همه ‌جا جار بزند که من مذهبی هستم! چرا؟ تا بتواند حکومت کند و رابطه خود را با خلیفه بغداد برقرار و بر مدار صلح داشته باشد.

نکته حائز اهمیت بعدی آن است که حکومت غزنویان تعصبی بسیار شدید نسبت ‌به دشمنان خود داشته‌ و آنها را قلع‌وقمع می‌کردند. مهم‌ترین بهانه برای قلع‌وقمع دشمنان آن است که این دشمن به شیعه تمایل و گرایش دارد.

چنین فضای تندوتیزی را ما در دوره غزنوی داریم؛ در حالی ‌که در دوره سامانی، تسامح مذهبی وجود داشت. درست است که کلیت کار در دوره‌ سامانیان بر مدار مذهب بود اما تسامح و رویکرد ملی نیز وجود داشت. فردوسی برای آن روزگارِ سامانیان و ربیع برای این روزگار یعنی دوره غزنویان است. زمانه این دو با یکدیگر فرق می‌کند و هر کدام اقتضای خود را دارد. به بیان ساده و واضح‌تر آنکه فردوسی وقتی می‌خواهد کار خوبی انجام دهد خروجی آن کار خوب به احیا کردن ایرانی بودن بازمی‌گردد. اما ربیع وقتی می‌خواهد کار خوبی انجام دهد هدفش این است که اهل‌بیت(ع) و مذهب را احیا کند.

هنوز آماده نیست//// «علی‌نامه» سند تشیع هزار ساله ایرانیان است/ دینداری مردم و موج‌سواری صفویه+ فیلم

ایکنا – این ادعای امروز در پس همین پژوهش‌های صورت‌ گرفته است یا می‌توانیم بگوییم به قطع و یقین ربیع در آن زمان ادعای احیا دین و اهل‌بیت(ع) را به‌غایت داشته است؟

ببینید ادعای ربیع این بود که من این کار را انجام داده و می‌دهم. او درباره شاهنامه حرف بدی نمی‌زند. می‌گوید خوب و زیباست؛ اما از داستان‌های ایرانی استفاده کرده است. در حالی ‌که نگاه و حوزه هدف ربیع احیا دین، اهل‌ بیت(ع)، روایت داستان مذهبی و متکی بر باور شیعی است.

اصلا چرا راه دور برویم؟! همین امروز را ببینید امروز هر کسی می‌خواهد حرفی بزند و پستی در فضای مجازی بگذارد بهترین راه برای دیده شدن آن ست که بگویید فلان فرد چنین حرفی زده و حال من می‌خواهم درست آن را بیان کنم! این نگاه به‌ معنای آن نیست که من با او ستیز واقعی دارم. به زبان امروزی نوعی بازارگرمی برای جلب توجه افرادی که بناست با آن پست فضای مجازی همراه یا با آن گفتار، گویش و نگاه همدل شوند. این نه‌ تنها مسئله عجیب‌وغریبی نیست که بسیار هم ساده و مختصر است.

به جد معتقدم که این کم‌لطفی بزرگی است که کل «علی‌نامه» را کنار بگذاریم و این نکته یعنی روایت کوتاهی که ربیع نسبت ‌به فردوسی و شاهنامه او داشته را برجسته کنیم، مدام بر این طبل بکوبیم و از آن حرف بزنیم. این مسئله بسیار ساده و جزئی است. مثالی واضح‌تر برای دریافت مسئله می‌زنم. در همین نشست که به بهانه مجلد «علی‌نامه» ترتیب داده ‌شده است شما به ‌جای پرسش‌هایی که تا این لحظه پرسیدید، از من درباره دکمه سرآستین کُتَم سوال کنید! یعنی نگاهی کامل نامربوط.

بله این را نیز باید گفت تمامی حماسه‌ها زیرمجموعه شاهنامه فردوسی به شمار می‌روند و رده‌بندی می‌شوند. بیان بیش ‌از آن اضافه است.

ایکنا – حال که بحث به اینجا رسید اجازه می‌خواهم مؤلفه‌ای را که در قالب دواوین مختلف شعرای گرانسنگ کاروان ادب فارسی که طی قرون متمادی به دست ما رسید و درباره تمامی مؤلفه واحدی عنوان شده را با شما مطرح کنم. در این گفت‌وگو در کنار «علی‌نامه» تمرکز بیشتر بر شاهنامه استوار بود اما می‌توانیم برای دیوان مثنوی معنوی؛ غزلیات شمس؛ دیوان حافظ و بسیاری دیگر از آثار قافله هزاره شعر فارسی نمونه و مثال بیاوریم که درباره آنها مولفه ابیات الحاقی یا اضافاتی که در سه سیر روند حیات این دیوان‌ها دست‌به‌دست چرخیده و به دست ما رسیده است به شکل مشترک تکرار می‌شود. درباره «علی‌نامه» نقل ‌قولی از حجت‌الاسلام رسول جعفریان از دیدار وی با آیت‌الله سیستانی وجود دارد که این مرجع عالیقدر شیعه بر این مسئله تذکار داشتند که چون تخصصی در عرصه شعر، شاعری و تاریخ ادبیات ندارد پژوهشگران را دعوت به کار تطبیقی و پژوهشی کرده که دریابند آیا در طول گذار رسیدن «علی‌نامه» از قرن پنجم تا به امروز ابیاتی به آن افزوده شده ‌است یا خیر؟ نکته دیگر در پس تحقیق خود را نیز ضمیمه کنم. حوالی سال 1392 گفت‌وگویی از استاد موسوی‌گرمارودی با یکی از شبکه‌های رادیویی شنیدم که وی ذیل روایت مسیر به‌گزین کردن اشعار «علی‌نامه» و آنچه که او به مخاطبان در قالب تلخیص این اشعار ارائه داده این مسئله را عنوان کرده که در قالب خواندن این حماسه گاه به ابیاتی رسیده که احساس می‌کرده آنها نمی‌توانند برای «ربیع» به ‌عنوان سراینده منظومه «علی‌نامه» باشند. تا چه حد می‌توانیم زلف این دست از اتفاقات را با «علی‌نامه» گره بزنیم؟ آیا شما این نگاه افزوده شدن ابیاتی در این گذار تاریخی بر محتوای آنچه که ربیع سرایش کرده را به ‌عنوان پژوهشگری که سال‌ها با محور این اثر کار کرده‌اید قبول دارید؟

ربیع تاریخ می‌دهد و می‌گوید «علی‌نامه» حداکثر 420 هجری قمری سروده شده ‌است. نسخه خطی که از این اثر امروز وجود دارد و آنچنان که در مقدمه اشاره کردید در موزه قونیه است مربوط به قرن نهم هجری است. یعنی میان سال سرایش «علی‌نامه» توسط ربیع تا نسخه خطی 400 سال زمان وجود دارد!

با این نگاه حتی اگر بگوییم همان نسخه‌ دست‌نویس شاعر (ربیع) 400 سال دوام آورده و بعد یک نفر آن را جلوی خود گذاشته و نوشته است؛ حتی در این حالت نیز باز یک واسط وجود دارد. هرچند که تعداد واسطه‌ها در این ‌میان می‌تواند بیشتر نیز باشند.

نکته دیگر آنکه از «علی‌نامه» تک نسخه‌ای به دست ما رسیده است. امروز حجم انبوهی از نسخ خطی وجود دارد که جمع‌آوری شده در کتابخانه‌های مختلف موجود است؛ اما نمی‌دانیم چیست. هنوز فهرست‌نویسان فرصت نکرده‌اند که به سراغ آنها بروند. البته که کار روی آنها در حال انجام است اما همان مَثَلِ معروف که «کار زیاد است و نیرو کم!»

شاید در آینده نسخ دیگری پیدا شود و ما جواب‌هایی متقن‌تر بتوانیم درباره پرسشی که شما مطرح کردید بدهیم؛ اما در حال حاضر تنها منبع ما همان تک نسخه موجود در موزه قونیه است.

هنوز آماده نیست//// «علی‌نامه» سند تشیع هزار ساله ایرانیان است/ دینداری مردم و موج‌سواری صفویه+ فیلم

اما چرا جناب دکتر گرمارودی این مسئله را عنوان کردند؟ پاسخ می‌دهم. اشعاری که در دیوان «علی‌نامه» وجود دارد بالا و پست عجیبی دارد. در جاهایی بسیار توانمند؛ خوب؛ قابل ستایش و جذاب و در جاهایی ناگهان افت می‌کند. حدس آقای گرمارودی این است و می‌گویند این اشعار برای دو نفر است چون نمی‌شود کسی که آنچنان قرص، محکم و متکی بر اسلوب با چنان قدرتی شعر گفته باشد و همان فرد شاعر اشعار ضعیف همین منظومه حماسی «علی‌نامه» نیز باشد.

حدس بعدی ایشان که جالب‌تر از حدس اول است به این مؤلفه بازمی‌گردد که می‌گوید «علی‌نامه» ابتدا به شکل جزوه جزوه وجود داشته است. مانند قرآن‌های سی جزئی که در سی مجلد مختلف یا در 120 حزب تدوین و منتشر شده ‌است.

نگاه دکتر گرمارودی این است که اصل «علی‌نامه» ممکن است به این شکل یعنی حالت جزوه جزوه داشته باشد. برای آنکه مجلس‌خوان‌ها بتواند این جزوه‌ها را به ‌راحتی در دست بگیرند و در مجلس‌های مذهبی آن را قرائت کنند. مثل همین امروز که وقتی مداح در هیئت، تکیه و حسینیه حاضر می‌شود؛ کل دیوان شعرا در دست نمی‌گیرد، بلکه بر روی کاغذ آن شعر را نوشته و به شکل خیلی ساده‌ای پیش روی خود می‌گیرد و آن را قرائت می‌کند.

استاد گرمارودی می‌گوید «علی‌نامه» به شکل همین جزوه‌های کوچک صحافی شده وجود داشته و ممکن است در این سیر گذار تاریخ برگ اول و آخر این اشعار افتاده باشد. این را به چه قرینه‌ای می‌گویند؟ مصداق آن است که اشارت دارند 500 بیت در این «علی‌نامه» اشعار خوب و قدرتمند هستند و ناگهان ما با دو صفحه ضعیف اشعار مواجه هستیم. باز 500 بیت شعر قوی و دو صفحه ضعیف! این دو صفحه‌ها همان برگه‌های اول و آخر آن جزوه‌ها هستند که ممکن است کنده شده، افتاده یا در سیر گذار تاریخی نابود شده باشند.

این باز هم بخشی از حدس استاد گرمارودی است. سخن وی در گفت‌وگویی که به آن اشاره کردید براساس حدس است. اذعان دارم که حدسی خوب، درست و عاقلانه است؛ اما به ‌هر حال قطعیتی در آن وجود ندارد.

ایکنا – چون در سؤال پیش به روایت دیدار حجت‌الاسلام رسول جعفریان با آیت‌الله سیستانی و تذکار آن مرجع عالی‌مقام اشاره کردم؛ ذکر درست امانتداری در گفت‌وگو بحثی غیرقابل چشم‌پوشی است. آیت‌الله سیستانی در آن دیدار به آقای جعفریان کلمه دیگری نیز فرمودند که در مقدمه آقای شفیعی‌کدکنی نیز بیان شده است. آیت‌الله سیستانی فرمودند «علی‌نامه مرا زنده کرد». تحلیل این نگاه و سخن ایشان را از شما جویا می‌شوم. «علی‌نامه» و «زنده کردن» همنشینی این دو واژه چه تحلیلی دارد؟

«علی‌نامه مرا زنده کرد»؛ حرف زیبایی در آن وجود دارد. بگذارید با ذکر مثالی برای شما بحث را باز کنم. تجربه‌ای در این ‌میان وجود دارد که شاید شما یا بسیاری از خوانندگان این گفت‌وگو نیز آن را تجربه نکرده باشند؛ اما فیلم‌های فراوانی درباره آن ساخته شده که ما در قالب روایت آن فیلم شاهدیم که فردی زندگی بسیار خوب، خوش و بر مدار موفقیت دارد؛ اما شناختی از خانواده خود، پدر یا مادرش ندارد. ناگهان خبردار می‌شود که ردی از پدر یا مادرش وجود دارد و آن رد و نشان به دست او رسیده است. این فرد تمام زندگی خود را با همه موفقیت‌هایش متوقف می‌کند، همه‌چیز را رها می‌کند و برای پیدا کردن آن عقبه خود؛ یعنی پدر، مادر و خانواده‌اش عازم پیگیری آن رد و نشان می‌شود. این داستان را ما بارها به شکل‌های مختلف شنیده و یا در قالب آثار سینمایی و تلویزیونی دیده‌ایم.

«علی‌نامه» با مخاطبش این کار را می‌کند! این به چه معناست؟ یعنی ما به واسطه «علی‌نامه» رگ‌وریشه‌ فرهنگی خود را پیدا می‌کنیم. گویا در این ظلمت و تاریکی، یک نشان و رد روشنی در آن افق به واسطه این اثر از اصالت فرهنگی و دینی خود پیدا می‌کنیم. حال در قالب همراهی و خوانش این اثر مشغول کشف و پیدا کردن هویت فرهنگی خود هستیم.

اینکه گفته می‌شود شعر مذهبی چیست؟ چهار بیت است که به واسطه آن چند نفر به سر و سینه خود می‌زنند و ارزشی ندارد، حالا به واسطه همین «علی‌نامه» به جایگاهی می‌رسد که درمی‌یابیم قریب به هزار سال قدمت دارد.

اینکه بگویند ملت داشتند زندگی خود را می‌کردند و ناگهان نفری پیدا شد و گفت من می‌خواهم مذهب را عوض کنم و به ضرب و زور شمشیر مذهب را عوض کرد؛ حالا معنایش تغییر پیدا می‌کند. می‌بینیم از قضا اینگونه نبوده و آن فرد برای استمرار حکمرانی خود وقتی می‌بیند همه افراد جامعه شیعه شده‌اند بر موج آن جامعه سوار شد و ادعای تغییر مذهب کشور به شیعه را برای زدن مُهر استمرار حکومت، دولت و خاندانش مطرح کرد و بر موج گسترده جامعه شیعه ایران سوار شد.

پس شاه اسماعیل، شیعه را به ایران نیاورد؛ ایرانِ شیعه بود که او آمد و برای حکمرانی بر مردم پذیرفت که بر موج دینی، مذهبی و اعتقادات شیعه مردم سوار شود و گفت حکومت ایران از این به بعد حکومتی شیعه است.

هنوز آماده نیست//// «علی‌نامه» سند تشیع هزار ساله ایرانیان است/ دینداری مردم و موج‌سواری صفویه+ فیلم

با چنین نگرش‌هایی شاهدیم که کل روند، بینش، نگرش و آنچه که در افواه عموم افراد جامعه جاری است تغییر پیدا می‌کند. «علی‌نامه» این کار را با مخاطب خود می‌کند و چنین جایگاهی دارد. «علی‌نامه» به عنوان نماینده فرهنگ شیعی قد راست می‌کند.

«علی‌نامه» سندی فرهنگی است که از فهم و درک عموم مردم نسبت به دین نه علمای مذهبی سخن می‌گوید. «ربیع» آدمی فاضل و آیت‌الله نیست؛ فردی معمولی است که چند کتاب تاریخی خوانده است. شاعران اغلب اینگونه بوده و هستند. همین امروز هم وقتی به شاکله شاعران کشورمان نگاه می‌کنیم درمی‌یابیم که شاعران چهره ماندگار علمی نیستند؛ آنها چهره هنری هستند. فهم دینی و فهم علمی‌شان در حوزه دین فهمی متوسط و شاید کمی بالاتر از متوسط باشد؛ اما زبان‌آورند و می‌توانند سخن بگویند.

اینجاست که «علی‌نامه» قد راست می‌کند، زندگی و حیات می‌بخشد. چرا که به ما نشان می‌دهد که عموم مردم آن زمان ایران‌زمین (قرن چهارم و پنجم هجری) چگونه می‌اندیشیده‌اند و چه نسبتی با دین داشتند. مسائل آنها چه بوده؟ چگونه استدلال می‌کردند؟ کجاها در درک دین ممکن بود به ‌اشتباه بیفتند؟ همه اینها را «علی‌نامه» نمایندگی می‌کند. اینجاست که به آن فرمایش آیت‌الله سیستانی می‌رسیم وقتی ‌که می‌گوید «علی‌نامه» مرا زنده کرد. این مفهوم فراتر از فردی عالم، فاضل و دانا به علوم دینی چون آیت‌الله سیستانی است. ایشان در قامت «علی‌نامه» عموم مردم ایران قرن چهارم را می‌بیند که چه درک، نسبت و شناختی به مفهوم دین آن ‌هم از نوع شیعه داشته‌اند.

گفت‌وگو از امین خرمی

تصویر: استودیو مبین

تدوین: حامد عبدلی

عکس: سیدمحمد نمازی

انتهای پیام

source