Wp Header Logo 2883.png

به گزارش ایکنا، پنجمین نشست از مجموعه نشست‌های «روایت پنهان» به همت دفتر هنر و ادبیات اسارت، عصر امروز دوم بهمن در سالن طاهره صفارزاده حوزه هنری برگزار شد.

در ابتدای برنامه مصطفی بوالحسنی، دبیر برنامه و از آزادگان هشت سال دفاع مقدس، گفت: زندگی هر رزمنده اسیر شده در جنگ دارای دو نقطه عطف است؛ آنجا که اسیر می‌شود نقطه عطف اول است اما نقطه عطف دوم، آن وقت است که بعد از سال‌ها اسارت، اعلام شده جنگ تمام شده و باید اسرا تبادل شوند. رزمنده‌ای که تحت شدیدترین محدودیت‌ها، شکنجه‌ها و… بوده، اینجا جهتش تغییر می‌کند و به او می‌گویند شما آزاد هستید و هر کاری می‌توانی انجام دهید.

در ادامه جلسه رحیم رستمیان، جانشین رئیس کمیسیون تبادل اسرا، ضمن تشکر از حوزه هنری برای برگزاری برنامه‌هایی درباره اسرای عراقی و آزادگان، گفت: این روزها که گذشت، همه حال و هوای خاصی داشتیم. مردم مقاوم غزه برای ما این را معنا کردند که «خون در برابر شمشیر پیروز است» و من این پیروزی را به مردم مقاوم غزه و همه آزادگان جهان تبریک می‌گویم.

وی افزود: خاطرم هست شهید نظران، مکاتبه‌ای با مقام معظم رهبری داشت و از ایشان درخواستی کرد که سه روز وقت دهید تا ما از لحاظ لجستیک آماده شویم، مقام معظم رهبری گفتند، صدام آدم قابل اعتمادی نیست و باید همان روز تبادل انجام شود. ای کاش، سردار افشارزاده که آن زمان فرمانده دژبان بود و مأموریت را مدیریت کردند؛ الان اینجا حضور داشتند؛ من جانشین ایشان بودم و از نزدیک در جریان کار بود.

رستمیان ادامه داد: اولین تماس‌ها با تیمسار مهدی‌زاده انجام شد. به وی گفتند ما حدود هزار اسیر را بیاوریم سر پل ذهاب و شما کارهای اقامت موقت را انجام دهید. آن زمان در سال ۶۹، هنوز جاده‌ها خراب بود. من فکر می‌کنم لشکر کرمانشاه مقدمات کار را فراهم کرد. ترمینال پادگان را حشمتیه انتخاب کردیم و ستاد به آنجا رفت و کارها و هماهنگی با نیروی زمین و عوامل دیگر انجام شد. ساعت دو و نیم بامداد بود، دنبال تیمسار بهنود فرستادیم. به او گفتند، تو باید بروی همدان، آنجا با لشکر همدان هماهنگ کنی و یک پایگاه تشکیل شود و هزار اسیر کارهایشان انجام شود و بعد به مرز بروند. باید به این اسیر، لباس و حقوق و اماناتش داده شود و حتی باید برای آن‌ها هدیه می‌گرفتیم.

جانشین رئیس کمیسیون تبادل اسرا در ادامه توضیح داد: مشکل‌ترین کار تهیه اتوبوس برای هزار نفر بود. حداقل 30 اتوبوس لازم بود. فرمانده اردوگاه، سرهنگ غریب بود. او باید امکانات را برای این هزار اسیر فراهم می‌کرد. ما متوجه این سه روز نشدیم که چطور گذشت اینقدر که کار فشرده و سخت بود. این کارها باید در ۳۰ ساعت انجام می‌شد تا لشکر حرکت کند. این کار با فرماندهی تیمسار افشارزاده انجام شد. وی باهوش و با ذکاوت بود و دستوراتش طوری بود که عذر و بهانه نمی‌خواست و باید انجام می‌شد تا این هزار اسیر را سر تاریخ معین به مرز خسروی برسانیم.

فرمان امام (ره) منشور رفتار با اسرا شد

وی اضافه کرد: سال ۶۱ در عملیات فتح المبین بسیار اسیر گرفتیم. در آن زمان امام (ره) پیامی دادند. پیام ایشان، منشور نگهداری اسرا شد. خلاصه پیام امام (ره) این بود که جوانان و کسانی که عهده‌دار اسرای عراقی هستید، طعم شیرین رحمت الهی را به آنها بچشانند و آن اسیرانی که لطمه روحی دیدند در نظام جمهوری اسلامی مورد توجه قرار گیرند. 

لطیف حیدری، آزاده هشت سال دفاع مقدس دیگر سخنران این جلسه، گفت: من مسئول بودم، اسرا را تحویل بدهم، نفر آخر در بیمارستان ۵۰۱، یک پیرمرد بود. دیدم کسی نیست که کمک کند، پس او را به دوش گرفتم و بردم و بستری کردم.

عسگر روحنواز، رئیس کمیته بهداشت و درمان کمیسیون تبادل اسرا نیز اظهار کرد: در طول همه دوران اسیرداری، دائم در اردوگاه‌ها بودم و با تک تک اسرا صحبت می‌کردم زیرا شناخت خیلی مهم بود. راجع به تبادل، کمیسیون تبادل اسرا برنامه‌ای پیش‌بینی کرد. حدود ۵ تا ۶ هزار نفر فرم پر کرده بودند و منتظر پناهندگی بودند تا به سپاه بدر بروند. اگر ما در کمیسیون می‌خواستیم این‌ها را ببریم و در مقابل صلیب سرخ، تقاضای پناهندگی کنند، باید نام اینها را تفکیک می‌کردیم. بعثی‌ها در وجودشان رحم نبود. آن‌ها توابین را در اردوگاه به طور حتم می‌کشتند.

وی تصریح کرد: کمیسیون تدبیر کرد اول اسرا را تفکیک کنیم‌. اول اسرای تواب، بعد اسرای بی‌طرف و در نهایت نوبت به اسرای بعثی رسید که آن‌ها هم درجات مختلفی داشتند. صلیب سرخ هم تا دلتان بخواهد در اردوگاه‌های  مختلف ما از جمله گرگان و مهرآباد و… نقاق ایجاد می‌کرد. ما تا مدتی مشغول این درگیری‌ها بودیم.

در انتهای برنامه یکی از حضار عنوان کرد: من به عنوان یک آزاده که در چنگال بعثیان محبوس بودم یک نکته به عنوان یک پیشنهاد عرض می‌کنم. واژه اسیر شدم با واژه اسیر کردند، زمین تا آسمان فرق می‌کند. راویان و رزمنده‌هایی که در چنگال بعثیان بودند، دقت کنند که عبارت اسیر شدم بار منفی دارد و در درازمدت بر جامعه تأثیر منفی می گذارد. رزمندگان ما اسیر نشدند، این‌ها را به اسارت بردند.

انتهای پیام

source